eitaa logo
- دلدادھ مٺحول -
3.4هزار دنبال‌کننده
363 عکس
58 ویدیو
6 فایل
- از گرامافون ؛ زمزمه‌هایِ شجریان به گوش می‌رسه...
مشاهده در ایتا
دانلود
و جایِ دستانت چه بی‌رحمانه خالیست...
4_6028406037852197372.mp3
11.81M
"لا یمکن الفرار از عشق"
- دلدادھ مٺحول -
[ سه‌شنبه، ساعت ۱۵:۳۵ ] عزیزم حُسین .. مأمن، ملجا، پناهگاه، آغوش، رفیق، سبزآبیِ نور، قطرات اقیانوس، شیشه‌ۍِ عطر روی طاقچه، سِکَنجبین، بویِ بهاارنارنج، قیمه محرم، شیریني دانمارکیِ روزگار، خنکیِ کولر آبی، پیراهن متبرك، چای روضه، حُـب‌، حلبي الزوار اربعین، سلام .. [ سه‌شنبه، ساعت ۱۵:۳۸ ] خوشا به لطافتِ قلبي که برای تو می‌تپد و روی نخ به نخ‌ـش نام تو گلدوزۍ شده. یقین دارم به لحظه‌یِ خلقت، به فتبارك‌ الله احسن الخالقینِ انسان، قنداقه‌‌ـت به دست جبرائیل سپرده شد و از همان لحظه به جغرافیاۍِ شرقی دلِ ما، پا گذاشتی. [ سه‌شنبه، ساعت ۱۵:۴۰ ] هنگامی که شاخه‌ گل را دادم به دست گل‌فروش تا در حریرِ گلبه‍ی رنگي بپیچد و روی کارت، نام ولادت تو را بنویسد، خندید. طولانی و بَراق. طولانی و دل‌چسب. سری تکان داد و نام‌ـت را زمزمه کرد و گفت : « حسین .. قلبي، روحي، لطافتي، عاقبتي، عافیتي، رفاقتي، آغوشي، مبارکي، مبارك! » نگاهم کرد. آدرس هیئتی را پرسید که با آن شاخهٔ گل به سمتش راهی بودیم. چند دقیقه‌ای فرصت خواست. تا رفتیم سری بچرخانیم، ماشین اسنپي را تا سقف پر از بغل‌هایِ گل کرده بود. غنچهٔ لبم گلاب چکاند از معرفتش. لحظه‌یِ خداحافظی همان یک شاخه گل راه حساب کرده بود. گفت که مابقي هدیه است و بماند برای قیامت و در سرازیریِ قبر. یقین داشت که حسین پیش خودش نمی‌گذارد. که بماند و که‍نه شود. یقین داشت که تسویه حساب می‌کند، رسم معرفتش این است اصلأ... [ سه‌شنبه، ساعت ۱۷ ] حالا امشب تمام هیئت بویِ گل می‌دهد. خلق‌‌اللّھ جمع شده‌اند و نام تو را می‌خوانند. شاید دلیل خلقت انسان این بود که تو را دوست داشته باشد؛ که تا ابد، که تا همیشه، که تا جاودانگي هست و نفس می‌کشد، نام عطرآگین‌ـت از لبش نیُفتد.. ولادتت مبارك نورقلبي.💚
4_6039874631324667379 (3).mp3
11.45M
ولادتت مبارك "قمر‌بني‌هاشم".
از روزهایی که زیبا، حزین، مغموم اما امیدوار می‌گذرند...
4_5909282143485302112.mp3
997.3K
با چشمایِ بسته به "جزئیاتش" گوش کن.