🔶 چـــرب و شـــیـــریـــن هـای دنــیـــا
آدمی بجایی می رسد که برایش دیگر این چرب و شیرین های دنیا هیچ طعم و مزه ای و لذتی ندارد، کیسه و کاسه ها دیگر برای او چشم نوازی نمی کنند
به خدا میل ندارم نه به چرب و نه به شیرین
نه بدان کیسه پرزر نه بدین کاسه زرین
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 شـــکـــر و حـــلـــوا
به من گوش بده که اگر می خواهی مثل قند شیرین شوی و شکر بگویی، از این حلوا بگذر...
گر سخن خواهی که گویی چون شکر
صبر کن از حرص و این حلوا مخور
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 شـــادی و رهـــایـــی
شادم که ز شادی جهان آزادم
می فرماید
شادم، چون از اسباب شادی جهان آزادم.
شادم، چون منتظر شادی نیستم؛
حتی شادی را هم نمی خواهم!
شادی حقیقی و بی زوال آن شادی ای است که وابسته به بیرون و منوط به شرایط نباشد. شادی حقیقی از جنس رهایی است و از درون می جوشد. شادی حقیقی بال پرواز ماست تا بی کران عالم تجرید، رها از همه تعلقات.
شادیم، چون از شادی جهان آزادیم 🕊🤍
📘سودابه کریمی
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
می وزد از چمن نسیم بهشت
هان بنوشید دم به دم می ناب
┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈
[ چمن ] سبزه، گیاه، باغ
[ هان ] زود باش
[ دم به دم ] دما دم، مدام، پیوسته، همواره
[ ناب ] نَعاب، بدون آب، خالص؛ وقتی شیر با آب مخلوط نباشد «شیر خالص» می گویند و خالص همان معنای ناب دارد
┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
ندیدی که یک باد خنک از لا به لای درختان یک باغ می وزد، چگونه جسم و جان آدمی را نوازش می دهد؟ انگار که از بهشت باشد، نسیم بهشتی باشد و آدمی را یاد بهشت می اندازد
و حالا حافظ می گوید: می خواهی در همین دنیای جهنمین آن بهشت را احساس کنی و بساط بهشتی پهن کنی؟ یک راه بیشتر ندارد و آن هم این است که سراغ باده معرفت بروی که می ناب است و خالص است و تو را مست می کند؛ یعنی معرفت جاده ی بهشت و بهشت از مسیر معرفت عبور می کند
#نور_ماه
#غزلیات_حافظ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 یــک قـــــدم
در یک مجلسی وقتی جمعیت زیاد شد، میزبان مجلس گفت:
بخاطر خدا یک قدم جلو تر بیایید
شیخ به منبر مجلس که رفت، گفت:
بخاطر خدا یک قدم جلوتر بیایید، والسلام!
بگو: «شما را تنها به یک چیز اندرز میدهم، و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید
قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 اشــــک و خــــون
قطره ای از اشک مانند خون شهید مؤثر است...
که برابر می نهد شاه مجید
اشک چشم را با خون شهید
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 آیــیــــنــــه
آیینه را از عجایب دنیا می شمارند؛
نه طول دارد
نه عرض دارد
نه عمق دارد
ولی همه ی اینها را منعکس می کند و نشان می دهد!
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 تــمـــام خـــیـــر
تمامى خير در سه خصلت جمع شده: نگاه كردن، و خاموشى، و سخن گفتن؛
هر نگاهى كه عبرت انگيز نباشد خطاست، و هر خاموشى كه بى انديشه باشد غفلت است، و هر سخنى كه خدا را به ياد نياورد بيهوده است.
جُمِعَ اَلْخَيْرُ كُلُّهُ فِي ثَلاَثِ خِصَالٍ اَلنَّظَرِ وَ اَلسُّكُوتِ وَ اَلْكَلاَمِ فَكُلُّ نَظَرٍ لَيْسَ فِيهِ اِعْتِبَارٌ فَهُوَ سَهْوٌ وَ كُلُّ سُكُوتٍ لَيْسَ فِيهِ فِكْرَةٌ فَهُوَ غَفْلَةٌ وَ كُلُّ كَلاَمٍ لَيْسَ فِيهِ ذِكْرٌ فَهُوَ لَغْوٌ.
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
تخت زمرد زده است گل به چمن
راح چون لعل آتشین دریاب
┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈
[ زمرد ] سنگ قیمتی به رنگ سبز است که در اینجا همان رنگ سبز منظور است
[ تخت زمرد ] تخت سبز رنگ
[ گل ] گل هر گاه در ادبیات گفته می شود منظور همان گل سرخ است که شاه حُسن و زیبایی است و در باغ سلطانی و سلطنت می کند
[ چمن ] گیاه، سبزه و در اینجا به معنای باغ است
[ راح ] شراب
[ لعل ] سنگ بسیار قیمتی است
[ آتشین ] آتش رنگ، گرم کننده، گرما بخش
┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
حافظ چه زیبا می بینید؛ حافظ بوته گل را می بیند و آن را به تخت زمردین تشبیه می کند چون سبز رنگ و ارزشمند است و همینطور آن گل که بالای تخت نشسته است را به سلطان تشبیه می کند.
حافظ می گوید: گل در باغ مثل یک سلطان تکیه بر تخت سبز رنگ زده و بر تخت نشسته است و تو هم می خواهی مثل این گل باشی؟ تو هم می خواهی تخت نشین باشی؟ یک راه بیشتر ندارد و آن هم این است:
راح چون لعل آتشین دریاب
برو سراغ شراب؛ شرابی که مانند لعل می ماند؛ یعنی گوهر بسیار گران بها و قیمتی است، پس نمی تواند مقصود حافظ آب انگور باشد چون آب انگور قیمت و ارزش چندانی ندارد.
آن هم شرابی که نتنها مثل لعل قیمتی است، آتشین هم است؛ یعنی مثل آتش می سوزاند و سوزاننده است و مثل آتش اوهام و افکار و وَساوس را می سوزاند، همان که مولوی می گفت:
ای آتشی افروخته در پیشه اندیشه ها
این شراب معرفت اگر رخ بنماید کار آتش می کند؛ آتشی که وقتی بر بیشه حیوان بیفتد آن را سر تا پا به آتش می کشد و اگر به بیشه وجودی آدمی هم بیفتد، تمام خصائص و صفات حیوانی انسان را به آتش می کشد.
#نور_ماه
#غزلیات_حافظ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶عــلـــم ربـــــوده شـــــده
غزالی در اتمام مدت تحصیل خود قصد بازگشت به طوس را کرد؛ اما در راه مورد حمله راهزنان قرار گرفت و آنچه را داشت از جمله دفتری که محصول سال ها علم آموزی او بود به سرقت رفت.
غزالی به دنبال دزد ها رفت و به آنها گفت: خواهش من از شما این است که دفتر یادداشت های علمی مرا که نتیجه چندین سال رنج شبانه روزی است به من بازگردانید؛ زیرا این دفتر چیزی نیست که برای شما سودی دربر داشته باشد.
رئیس دزد ها خندید و گفت : چگونه ادعا می کنی که آنها را آموخته ای در حالی که ما آنها را از تو ربوده ایم و اکنون علم و دانش خود را از دست داده ای؟ و بالاخره آن دفتر را به غزالی تحویل دادند.
پس از این واقعه غزالی تصمیم گرفت به گونه ای علم بیاموزد که اگر قاطعان طریق به او حمله کنند، نتوانند علم و دانش او را به سرقت بَرند.
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 جـــفـــای خـــلــــق
از نظر مولوی جور و جفای خلق و بدجویی آنان موجب می شود که انسان موحد و خداپرست، امید و اعتماد خود را از امور مادی و فناپذیر قطع کرده و یکسره و با تمام همت متوجه خداوند متعال گردد
این جفای خلق با تو در جهان
گر بدانی گنج زر باشد نهان
خلق را با تو از آن بدخو کند
تا تو را ناچار رو آن سو کند
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 ســـیـــمــــرغ
سیمرغ همان پرنده شگفت انگیزی است که در اصطلاح رایج "عنقای مغرب" خوانده می شود. عنقای مغرب در جایگاه رفیع قله قاف مأوا گزیده و با ظهور خود پیوسته به افاضه أنوار ادامه می دهد، همان که حافظ تعبیر "عنقا" را برای سیمرغ می آورد:
عَنقا شکار کس نشود دام بازچین
کانْ جا همیشه باد به دست است دام را
به عبارت دیگر می توان گفت سیمرغ ترکیبی از «سئنامرگا» پرنده خورشید است و سرشتی گره خورده با نور دارد. کلمه «سئنامرگا» در السنه ی عصر باستان مطرح بوده و به معنی پرنده خورشید و مرغ منور است.
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________