قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع)إِنَّ قَوْماً مِنْ مَوَالِيكَ يُلِمُّونَ بِالْمَعَاصِي وَ يَقُولُونَ نَرْجُو فَقَالَ كَذَبُوا لَيْسُوا لَنَا بِمَوَالٍ أُولَئِكَ قَوْمٌ تَرَجَّحَتْ بِهِمُ الْأَمَانِيُّ مَنْ رَجَا شَيْئاً عَمِلَ لَهُ وَ مَنْ خَافَ مِنْ شَيْءٍ هَرَبَ مِنْهُ
راوی گفت: به حضرت صادق عرض کردم: عده ای از دوستان شما با گناه و معصیت سر و کار دارند و می گویند که ما امیدواریم. فرمود: دروغ می گویند، اینها از دوستان ما نیستند. اینان مردمی هستند که آرزوها وخواهش های نفسانی آنها را به این طرف و آن طرف می برد. هر کس به چیزی امید داشته باشد، قطعا برای دستیابی به آن فعالیت و کوشش می کند و کسی که از چیزی بترسد، از او باید بگریزد.
✍️ «ترجّح»: حرکت داشتن چیزی که در هوا معلق است، یعنی این طرف و آن طرف شدن. «ارجوحه» به ریسمانی می گویند که اطفال و کودکان برای طناب بازی درست می کنند و سوار بر آن شده و با حرکت کوچکی از این سو به آن سو می روند و می آیند.
🔶 روزگار مسخره
شاعر عرب می گوید:
ای مرگ بیا با هم دیدار کنیم و مرا ببر چون این زندگی بسیار پَست است و ای جان من تلاش کن تا از این تن بیرون آیی که این روزگاری که تو زندگی می کنی خیلی مسخره است!
فیاموت زر إن الحیات ذمیمه و یا نفس جدی إن دهرک هازل
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 چــــشــم و دل سیــــــر
هر چقدر که نگاه کنید و بخورید، چشم و شکم سیر نمی شود و اینک که پُر نمی شود بهتر آنکه خالی بماند. مانند دوزخیان که آنها را از وقید می خورانند و هر چه می خورند می گویند: هل من مزید؟
دو چشم و شکم پر نگردد به هیچ
تهی بهتر این رودهٔ پیچ پیچ
چو دوزخ که سیرش کنند از وقید
دگر بانگ دارد که هل من مزید؟
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
8.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا را معصیت کنی و اظهار محبّت او نمایی؟! به جانت قسم که این در میان کارها بسی عجیب است!
اگر دوستیت صادقانه می بود اطاعتش می کردی! که بی شکّ فرد محبّ، مطیع و فرمانبردار محبوب است.
عْصِي الْإِلَهَ وَ أَنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ
هَذَا لَعَمْرُكَ فِي الْفِعَالِ بَدِيعُ
لَوْ كَانَ حُبُّكَ صَادِقاً لَأَطَعْتَهُ
إنَّ الْمُحِبَّ لِمَنْ أَحَبَّ مُطِيعُ
🔶 مــــکـث کــــن
"عقال" وسیله ای است که پای شتر را با آن می بندد. "عقل" هم ریشه ی با "عقال" است؛ چرا که عقل معنایش حبس است.
کسی که عقل دارد ابتدا مکث می کند و سپس با تعقل سخن می کند که این خاصیت پیامبر ما در سخن گفتن بود: «مکیث الکلام» پیامبر بسیار اهل مکث بود، اول فکر می کرد و بعد سخن می گفت.
شاید واژه ای که مشابه "مکث" است، "اثبات" باشد، "اثبات" معنایش حبس است، چون کسی را که حبس میکنند در یک جا ثابت و ساکن نگه میدارند. عرب وقتی میگوید «اثْبِتْ» یعنی حبس کن، خودت را از شَر گناهان حبس کن و مرا در دین نگه دار: «و ثبت علی دینک» که هرگونه آزادگی پسندیده نیست!
واژه ی دیگر "وقوف" است، وقوف از "وقف" عمیق تر در رساننده ی معنای حبس است، فقها می گویند: «الوقف حبس المال». "موقف" از همین ریشه به معنای محل توقف است، منتهی با "مسکن" متفاوت است؛ مسکن مکان سر راهی است که محلی گذرا و تمام شدنی برای انسان است؛ لکن موقف توقفی ایست که گذر از آن به معنای اوج گرفتن است. در تعریف عرفا، خداوند سبحان وقتی اراده کند انسان را از منزل و درجه ای به منزل و درجه ای بالاتر برساند، او را در بین دو منزل وقف می دهد و در این دو منزل به او تعلیم می دهد تا آمادگی پذیرش منزل بالاتر را داشته باشد: «الموقف هی منتهی کل مقام و هو المطلع و الأعراف کما عرفت و الموقف أیضا مقام الوفقه التی هی الحبس بین کل مقامین لتصحیح ما یبقی علی السالک فی المقامات من تصحیح المقام الذی وقع له الترقی الیه عنه و التأدب أیضا بما تحتاج إليه عند دخوله الی المقام الذی وقع له الترقی الیه»
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 اعــتــمـاد بـه خدا
تکیه و اعتماد به خدا قیمت هر چیز گرانبهایی است و نردبان هر بالا رونده ای است
اَلثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِّ غَالٍ، وَ سُلَّمٌ إِلَى كُلِّ عَالٍ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________