🟣
● صبر خداوند بسیار است و گردن کش را به فور نگیرد، همانطور که عذرآور را به جور نراند.
نه گردنکشان را بگیرد به فور
نه عذرآوران را براند به جور
● خداوند فرشته ای را بر روی زمین نازل کرد و او روزگاری طولانی در زمین ماند. سپس به آسمان بالا رفت، به او گفته شد: چه چیزی دیدی؟ گفت: شگفتی های بسیاری دیدم و از همه شگفت آورتر این بود که مردی را دیدم که غرق در نعمت های تو بود، روزی تو را می خورد ولی ادعای خدایی داشت، از جسارت او بر تو و حلم تو بر او تعجب کردم. خداوند فرمود: از حلم من تعجب کردی؟ گفت: آری پروردگارا، فرمود: من به او چهارصد سال مهلت دادم، رگی از وی آسیب ندید و از دنیا چیزی را نخواست مگر اینکه به آن رسید و خوراک و آشامیدنی او تغییر نیافت.
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَهْبَطَ مَلَكاً إِلَى الْأَرْضِ فَلَبِثَ فِيهَا دَهْراً طَوِيلًا ثُمَّ عَرَجَ إِلَى السَّمَاءِ فَقِيلَ لَهُ مَا رَأَيْتَ قَالَ رَأَيْتُ عَجَائِبَ كَثِيرَةً وَ أَعْجَبُ مَا رَأَيْتُ أَنِّي رَأَيْتُ عَبْداً مُتَقَلِّباً فِي نِعْمَتِكَ يَأْكُلُ رِزْقَكَ وَ يَدَّعِي الرُّبُوبِيَّةَ فَعَجِبْتُ مِنْ جُرْأَتِهِ عَلَيْكَ وَ مِنْ حِلْمِكَ عَنْهُ فَقَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ فَمِنْ حِلْمِي عَجِبْتَ قَالَ نَعَمْ قَالَ قَدْ أَمْهَلْتُهُ أَرْبَعَمِائَةِ سَنَةٍ لَا يَضْرِبُ عَلَيْهِ عِرْقٌ وَ لَا يُرِيدُ مِنَ الدُّنْيَا شَيْئاً إِلَّا نَالَهُ وَ لَا يَتَغَيَّرُ عَلَيْهِ فِيهَا مَطْعَمٌ وَ لَا مَشْرَبٌ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
● کسی که از پیشگاه الهی توبه کند، ماجرا از آغاز نوشته می شود؛ گویا که هرگز گناهی نبوده است و برخی گفته اند: علامت پذیرش توبه این است که گناه نیز در ذهن گنه کار به فراموشی سپرده می شود.
وگر خشم گیرد ز کردارِ زشت
چو بازآمدی ماجرا درنوشت
● کار خداوند با توبه کار "ثرب" نیست که ثرب به معنای ملامت و سرزنش با بیان تک تک گناهان است؛ حضرت یوسف می فرماید: «لا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ». بلکه کار خداوند "عفو" و "صفح" است. وقتي گفته مي شود كه خداوند كسي را عفو كرد، يعني آثار گناه و ضعف هاي او را برطرف و او را بدون گناه رها كرد. و "صفح" فراتر از آن است؛ یعنی علاوه بر اینکه می بخشد و گناه را می پوشاند و یغْفَرْلَهُمْ ما قَدْ سَلَف می کند، چیز اضافه ای نیز به او عطا می کند و از سرزنش او دست می کشد.
«فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّی یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ»
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
کشاورز بیچاره ای که آتش در خرمن او افتاده است و از این حادثه غمناک و دردمند است، و در مقابل گروهی نظاره گر این آتش اند و این آتش مایهی سرگرمی و تفریح آنها است.
کسانی که گمان می برند حال مردم جهان خوش است، در حقیقت برق چشمان آنها را دیده اند که از نگاه به درد و آتش مردم این دنیا می درخشد!
برق را در خرمن مردم تماشا کرده است
آن که پندارد که حال مردم دنیا خوش است
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
22.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آزادگان نمی توانند مالی را در کف خود نگاه دارند، همانطوری که آب در غربال نمی ماند و صبر در دل عاشقی
قرار بر کفِ آزادگان نگیرد مال
نه صبر در دلِ عاشق نه آبْ در غربال
#سعدی
🟣
همیشه از کسب و کار های های بزرگ حمایت نکنید و گاهی هم سَری به دکان های بی رونق بزنید
ببخشای کآنان که مرد حقند
خریدار دکان بیرونقند
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
🟣
در خطاب به کسی که گفت: چرا رنگ صورت تو تغییر کرده؟
● حافظ می گوید: این سرخی که در روی من می بینی و اگر می بینی صورت من گل انداخته، از شدت طرب و فرح نیست و بلکه این تصویر و انعکاسی از خون دل هایی است که خورده و می خورم.
به طَرَب حمل مَکُن سرخیِ رویم که چو جام
خونِ دل عکس برون میدهد از رخسارم
● سعدی می گوید: عشق باعث شد صورت من زَرد شود. اکسیر عشق است که به جان من افتاد و باعث شد که من چنین زرد بشوم و شکایتی هم نیست چون در گذشته گویا فلزی بی ارزش همانند مس بودم و اینک زَر و طلا شده ام.
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد
اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم
#خطاب
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________