🟣
کشاورز بیچاره ای که آتش در خرمن او افتاده است و از این حادثه غمناک و دردمند است، و در مقابل گروهی نظاره گر این آتش اند و این آتش مایهی سرگرمی و تفریح آنها است.
کسانی که گمان می برند حال مردم جهان خوش است، در حقیقت برق چشمان آنها را دیده اند که از نگاه به درد و آتش مردم این دنیا می درخشد!
برق را در خرمن مردم تماشا کرده است
آن که پندارد که حال مردم دنیا خوش است
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
22.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آزادگان نمی توانند مالی را در کف خود نگاه دارند، همانطوری که آب در غربال نمی ماند و صبر در دل عاشقی
قرار بر کفِ آزادگان نگیرد مال
نه صبر در دلِ عاشق نه آبْ در غربال
#سعدی
🟣
همیشه از کسب و کار های های بزرگ حمایت نکنید و گاهی هم سَری به دکان های بی رونق بزنید
ببخشای کآنان که مرد حقند
خریدار دکان بیرونقند
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
🟣
در خطاب به کسی که گفت: چرا رنگ صورت تو تغییر کرده؟
● حافظ می گوید: این سرخی که در روی من می بینی و اگر می بینی صورت من گل انداخته، از شدت طرب و فرح نیست و بلکه این تصویر و انعکاسی از خون دل هایی است که خورده و می خورم.
به طَرَب حمل مَکُن سرخیِ رویم که چو جام
خونِ دل عکس برون میدهد از رخسارم
● سعدی می گوید: عشق باعث شد صورت من زَرد شود. اکسیر عشق است که به جان من افتاد و باعث شد که من چنین زرد بشوم و شکایتی هم نیست چون در گذشته گویا فلزی بی ارزش همانند مس بودم و اینک زَر و طلا شده ام.
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد
اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم
#خطاب
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
🟣
در خطاب به کسی حوصله صحبت با او را ندارید و چه بسا می خواهید پاسخ تندی هم بدهید...
● سعدی می گوید: کسی می تواند با تو صحبت کند که همانند و شبیه تو باشد؛ ولی چنین که تو هستی، در کجا باشد؟
بد اختری چو تو در صحبتِ تو بایستی
ولی چنین که تویی، در جهان کجا باشد؟
#خطاب
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _______
تو درخت خوب منظر همه میوه ای، ولیکن
چه کنم دست کوته که نمی رسد به سیبت؟
#سعدی