نــــــــورمـــــاه
🟣 ● برای پرواز باید مرغ جان از هر نوع تعلقی آزاد باشد. کسی که در این دنیا زندانی تن خاکی است، نمی ت
🟣
● کلمات می تواند تأثیرگذار باشد اگر از روی یقین باشد. کسی که از روی یقین بگوید پیر یا فقیر شده ام قطعا پیر و فقیر می شود(تَسْأَلَ فَتُقِلَ - اَلْبَلاَءُ مُوَكَّلٌ بِالْمَنْطِقِ أَوْ بِالْقَوْلِ). و البته اگر از روی یقین "بسم الله الرحمن الرحیم" بگوید می تواند بر آب و آتش غلبه پیدا کرده و روی آن قدم بَردارد. همچنان که امام سجاد علیه السلام فرمود:
قال بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ مَشَى عَلَى الْمَاءِ حَتَّى رَأَيْنَا كَعْبَهُ تَلُوحُ فَوْقَ الْمَاءِ
● یا مانند حضرت عیسی علیه السلام که از روی یقین "بسم الله الرحمن الرحیم" گفت و بر روی آب قدم برداشت. و همینطور یکی از یاران حضرت عیسی علیه السلام نیز چنین کرد و چون از یقین او کاسته شد، در آب فرو رفت.
قالَ بِسْمِ اللَّهِ بِصِحَّةِ يَقِينٍ مِنْهُ فَمَشَى عَلَى ظَهْرِ الْمَاءِ فَقَالَ الرَّجُلُ الْقَصِيرُ حِينَ نَظَرَ إِلَى عِيسَى(ع)جَازَهُ بِسْمِ اللَّهِ بِصِحَّةِ يَقِينٍ مِنْهُ فَمَشَى عَلَى الْمَاءِ وَ لَحِقَ بِعِيسَى(ع)فَدَخَلَهُ الْعُجْبُ بِنَفْسِهِ فَقَالَ هَذَا عِيسَى رُوحُ اللَّهِ يَمْشِي عَلَى الْمَاءِ وَ أَنَا أَمْشِي عَلَى الْمَاءِ فَمَا فَضْلُهُ عَلَيَّ قَالَ فَرُمِسَ فِي الْمَاءِ فَاسْتَغَاثَ بِعِيسَى فَتَنَاوَلَهُ مِنَ الْمَاءِ
● یا مانند یکی از اولیاء خدا که وقتی نتوانست سوار کشتی شود، سجاده بر روی آب انداخت و از دریا عبور کرد.
مخور غم برای من ای پر خرد
مرا آن کس آرد که کشتی برد
بگسترد سجاده بر روی آب
خیال است پنداشتم یا به خواب
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
نــــــــورمـــــاه
🟣 خدا آنقدر دور نیست که فریاد کنیم...! ● پیامبر در یکی از جنگهایش با اصحابش طی مسافت میکرد تا رسید
🟣
● خوشا به لحظه ای که آدمی اقرار می کند خودش حجاب خودش است و آن حجاب را کنار می زند.
حجابِ چهرهٔ جان میشود غبارِ تنم
خوشا دَمی که از آن چهره پرده برفکنم
● خود اقرار کردن و فهمیدن اهمیت دارد. مانند اقراری که پیرمردی کرد و گفت: با اینکه من هنری در درگاه الهی برای عرضه ندارم و می دانم ممکن است این دَر به سوی من گشوده نشود؛ اما دَر دیگری هم نمی شناسم و خداوند همین اقرار را از او می پذیرد.
قبول است اگر چه هنر نیستش
که جز ما پناهی دگر نیستش
● مردی در بنی اسرائیل چهل سال خدا را عبادت کرد. سپس قربانی خود را که انجام داد، اما قبول نشد. به خود گفت: این شقاوت و مصیبت جز از ناحیه خودم نیست و گناه و جرمی به جز از همین نفس خبیث نیست. خداوند به او وحی فرمود: این توبیخ و سرزنش خودت، از آن عبادت چهل ساله بهتر است.
إِنَّ رَجُلًا فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ عَبَدَ اللَّهَ أَرْبَعِينَ سَنَةً ثُمَّ قَرَّبَ قُرْبَاناً فَلَمْ يُقْبَلْ مِنْهُ فَقَالَ لِنَفْسِهِ وَ مَا أُتِيتُ إِلَّا مِنْكِ وَ مَا الذَّنْبُ إِلَّا لَكِ قَالَ فَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَيْهِ ذَمُّكَ نَفْسَكَ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَتِكَ أَرْبَعِينَ سَنَةً
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
اخیرا با یکی از دوستان صحبت می کردم که چرا کم پیدا است؟ و در جواب این روایت را فرستاد:
من اعتزل الناس سلم من شرهم
هر كه از مردم كناره گرفت، از شرّشان سالم ماند.
و من بدون اینکه بدانم مصداق این روایت بودم 🙂 ولی حیف که نمی دانم چگونه از شر خودم سالم بمانم و از خودم بگریزم !
از که بگریزیم؟ از خود؟ ای محال
🟣
● مرحبا به تو! بخاطر ثواب به نماز میت کسی آمده ای که او را با غمزه خود کشتی.
آفرین بر دل نرم تو که از بهر ثواب
کشتهٔ غمزهٔ خود را به نماز آمدهای
●و با آنکه اسیران عشق خود را کشتی و خطا کردی؛ اما همین که از کنار کشتههایت میگذری خودش نوعی لطف و بزرگی است.
با آن که اسیران را کشتی و خطا کردی
بر کشته گذر کردن نوع کرمی باشد
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
در خطاب به کسانی که می گویند: اگر می دانستی دیگران چه می کنند، من را بخاطر این کار غلط مواخده نمی کردی! گویا برای او فضیلتی است که مانند دیگران خطا نمی کند.
رندی آموز و کَرَم کُن که نه چندان هنر است
حَیَوانی که ننوشد مِی و انسان نشود
#خطاب
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
برخی گفته اند: کم ترین صبر خداوند ۳۰ سال است.
مولانا می گوید: اگر افلاک و ستارگان سقوط کنند برای خداوند مانند این است که برگی از درخت ریخته باشد!
گر بریخت افلاک و انجم لخت لخت
در جهان کم گیر برگی از درخت
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________