زِ مَرگِ هَمْ‌نَفَسان، هَمْچو بید می‌لَرزَم؛ که بَرگ‌هایِ خَزان را زِ هم جُدایی نیست! #صائب

دوام عشق اگر خواهی، مکن با وصل آمیزش که آب زندگی هم می کند خاموش آتش را #حافظ

🟣 چه کسی می داند فردا چه خواهد شد؟ که داند که فردا چه خواهد رسید ز دیده که خواهد شدن ناپدید که‌ را رخت از خانه بر در نهند که‌ را تاج اقبال بر سر نهند ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________

صبح‌دم، مرغِ چمن، با گلِ نوخواسته گفت ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت! #حافظ

🟣 ● به قولِ سعدی آنکه شوقِ رسیدن به مقصود را در سر دارد به طول مسیر فکر نمی‌کند. تشنهٔ دیدار دوست، راه نپرسد که چند ● و چون به هر حالتی که باشیم روزی باید جان را به جان آفرین تسلیم کنیم، چه بهتر که آن را در کویِ عشق نثار دوست کنیم. چون جان سپردنی است به هر صورتی که هست در کوی عشق خوش‌تر و بر آستان دوست ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________

🟣 رهروان طریق عشق، راه پُر خطری در پیش گرفته اند که می دانند آماج بلا ها است. اما در این مسیر هیچ چیزی نمی تواند مانعی بر سر روندگانِ راه ایجاد کند و آنها را از ادامه ی مسیر متوّقف سازد. روندگـانِ طـریـقــت رهِ بـلا سـپـرنـد رفـیـق عـشـق چه غـم دارد از نـشـیـب و فـراز ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________