نــــــــورمـــــاه
🟣 نوادری از انسان ها از خدا جزء خدا را طلب نمی کنند...! ● سعدی می گوید: هر کسی به اِزای ارزش و قیمت
كلُّ كلي بكل كلك مشغول
همه وجودم به همه ی وجود تو مشغول است...
🟣
● خوشا به حال کسی که در خواب هم اقبال و بخت او بیدار است.
مرا عنایت دریا چو بخت بیدارست
مرا چه غم اَگرَم هست چشم خوابآلود
● همان که نظامی می گفت:
من اگر چند خفته باشم و مست
بخت بیدار من به کاری هست
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
● حافظ می گوید: آنچه که به ظاهر و معنی(باطن) زیبایی می بخشد، همان صحت و امنیت است.
جمال صورت و معنی ز امنِ صحتِ توست
که ظاهرت دُژَم و باطنت نَژَند مباد
● دو نعمتی که پیامبر آنها را از نعمت های مجهول می شمارد که تا انسان از دست ندهد متوجه آنها نخواهد شد.
نعمتان مجهولتان الصحة و الامان
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
● "حبل الدین" تعبیری است که امیرالمؤمنین علیه السلام می آورد. به این اعتبار که دین مانند تسبیح، رشته و ریسمانی دارد که مردم دانه های این رشته و ریسمان هستند و در خط این ریسمان با یکدیگر برابر و متحدند و خداوند سبحان این ریسمان را به گردن هر کسی که اراده کند می افکند:
رشته ای بر گردنم افکنده دوست
می کشد هر جا که خاطر خواه او است
● و گاهی این ریسمان و رشته گسسته شده و مردم از کنار یکدیگر و از خط واحد دین پراکنده می شوند(و الناس فی فتن انجذم فيها حبل الدین و تزعزعت سواری الیقین و اختلف النجر و تشتت الأمر) که آنچه باعث این گسستگی می شود، عدم رضایت آنها به جایگاه کنونی است. و در مقابل، آنچه که این ریسمان را حفظ می کند، پذیرش جایگاه و ماندن هر کس در مکان خویش است که در ادبیات دینی از آن به "عدالت" یاد می شود. همانطور که حضرت زهرا(سلام الله علیها) می فرماید: عدالت قلب ها را به هم سنجاق و پیوند می دهد.
و جعل الله... العدل تنسیقا للقلوب
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
نــــــــورمـــــاه
🟣 ● "حبل الدین" تعبیری است که امیرالمؤمنین علیه السلام می آورد. به این اعتبار که دین مانند تسبیح، ر
ثَلَاثَةٌ تَجِبُ عَلَى السُّلْطَانِ لِلْخَاصَّةِ وَ الْعَامَّةِ... و تَأَلُّفُهُمْ جَمِيعاً بِالْإِحْسَانِ وَ الْإِنْصَافِ
هر زمامدار یا حاکمی برای درباریان و عموم مردم خود سه وظیفه دارد... سوم آنکه همگان را با احسان و انصاف(عدالت) متّحد و یکپارچه سازد.
🟣
● خدایا من قدرت نداشتم كه از معصيت و نافرماني تو فاصله بگيرم جز در هنگامي كه مرا متوجه محبت خود نمودي و بيدار ساختي....
اِلهي لَمْ يَكُنْ لِي حَوْلٌ فَانْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ اِلا فِي وَقْتٍ أَيْقَظْتَنِي لِمَحَبَّتِكَ
● همان که حافظ می گفت:
مگر به رویِ دلارایِ یارِ ما ور نی
به هیچ وجه دگر کار بر نمیآید
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
● برای اینکه با خداوند سبحان ارتباط بگیرید، لازم نیست عزم سفر کنید یا نعره بلند برآورید.
دور مرو، سفر مجو، پیش تو است ماه تو
نعره مزن که زیر لب میشنود ز تو دعا
● وقتی یار از رگ گردن به آدمی نزدیک تر است(وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ) دلیل این همه فریاد چیست؟
چو از فغان تو نزدیکتر به تو یارست
چه حکمت است که نزدیک را فغان داری
● پیامبر در یکی از جنگهایش با اصحابش طی مسافت میکرد تا رسیدند به بیابانی هولناک، و اتفاقا آن شب شبی تاریک بود یکی از اصحابش به صدای بلند تکبیر میگفت، حضرت فرمود: آن کسی را که شما میخوانید نه دور است و نه غایب!
کانَ یَسِیرُ فِی بَعْضِ مَغَازِیهِ مَعَ أَصْحَابِهِ، فَبَلَغُوا بِلاَدًا مُهْلِکَةً، وَ کَانَتِ اللَّیلَةُ لَیلَةً مُظْلِمَةً، فَجَعَلَ بَعْضُ أَصْحَابِهِ یُکَبِّرُ بِصَوْتٍ عَالٍ، فَقَالَ (ص): الَّذِی تَدْعُونَهُ لَیْسَ بِبَعِیدٍ وَ لَا غَائِبٍ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________