نــــــــورمـــــاه
🟣 زندگی سالیانه و روزانه...! ● انسان ظرفیت آن را ندارد که در یک روز برای سال های گذشته و سال های
🟣
● وقتی خداوند سبحان تقسیم کننده رزق است، نباید از بابت معیشت اندیشه باطل کرد.
حافظ قلمِ شاه جهان مُقسِمِ رزق است
از بهرِ معیشت مَکُن اندیشهٔ باطل
● رزق دو نوع است: رزقهایی که تو آنها را طلب میکنی و رزقهایی که تو را طلب میکنند. اگر به دنبال آنها نروی، خودشان به سراغت خواهند آمد. پس نگرانی سال خود را بر سر روزت نریز زیرا هر چه در هر روز است برایت کافی است. اگر سالی از عمرت باشد، خداوند متعال به تو در هر روز جدید، آنچه را که برایت مقدر کرده، خواهد داد. و اگر آن سال از عمرت نباشد، چه فایدهای دارد که نگران چیزی باشی که برای تو نیست؟ هیچ طلبکننده ای نمیتواند بر رزق تو پیشی بگیرد و هیچ غالبی نمیتواند بر تو غلبه کند و آنچه برای تو مقدر شده، دیر نمی کند.
الرِّزْقُ رِزْقَانِ رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ يَطْلُبُكَ فَإِنْ لَمْ تَأْتِهِ أَتَاكَ فَلَا تَحْمِلْ هَمَّ سَنَتِكَ عَلَى هَمِّ يَوْمِكَ كَفَاكَ كُلَّ يَوْمٍ مَا فِيهِ فَإِنْ تَكُنِ السَّنَةُ مِنْ عُمُرِكَ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى جَدُّهُ سَيُؤْتِيكَ فِي كُلِّ غَدٍ جَدِيدٍ مَا قَسَمَ لَكَ وَ إِنْ لَمْ تَكُنِ السَّنَةُ مِنْ عُمُرِكَ فَمَا تَصْنَعُ بِالْهَمِّ لِمَا لَيْسَ لَكَ وَ لَنْ يَسْبِقَكَ إِلَى رِزْقِكَ طَالِبٌ وَ لَنْ يَغْلِبَكَ عَلَيْهِ غَالِبٌ وَ لَنْ يُبْطِئَ عَنْكَ مَا قَدْ قُدِّرَ لَك
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
نــــــــورمـــــاه
🟣 هر که را دردی چو سعدی میگدازد گو منال چون دلارامش طبیبی میکند داروست درد ● گاهی درد عین درمان
ای بسا شیر، کان تو را آهوست
وی بسا درد کان تو را داروست
#سنایی
🟣
اتصالی بیتکیف بیقیاس
هست ربالناس را با جان ناس
● قله ای در جان انسان ها در ارتباط با خدا وجود دارد که هرگز آلوده نمی شود و گناهی به آن بلندی راه پیدا نمی کند، اگرچه این قله با ابر های پوشیده از گناه آشکار نباشد.
هست جانان را بجان راهی نهان
لیک دزدیدهست آن راه از جهان
● همانطور که داستایفسکی می گفت:
در روح هر انسانی قله هایی است که دست هیچ گناهی به آنجا نمی رسد.
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
🟣
● برخلاف تعابیر و توصیفات لطیف که در ادبیات ما از زیبایی چهره و صورت معشوق بیان شده، عطار می گوید: این صورت صرفا با خون و پوست آغشته شده و اگر روزی از این خون و پوست کم شود، زشت تر از آن در جهان پیدا نخواهد شد. و انسان نام این پوست و خون را ماه بی عیب و نقص گذاشته است!
صورتی از خلط و خون آراسته
کرده نام او مه ناکاسته
گر شود آن خلط و آن خون کم ازو
زشتتر نبود درین عالم ازو
● همانطور که نظامی می گفت: پوستی که روی خون کشیده شده است.
پوستی برکشیده بر سر خون
راح بیرون و مستراح درون
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
🟣
باک مدار سعدیا گر به فدا رود سری
هر که به معظمی رسد ترک دهد محقری
● فقط با تعلق برتر می توان از تعلقات کوچک رهایی پیدا کرد. مانند کودکی که تا سیب نبیند، پیاز گندیده را رها نمی کند.
تا نبیند کودکی که سیب هست
او پیازِ گنده را ندهد ز دست
● کسی که با خدا انس بگیرد، از خلق گریزان می شود(مَنْ آنَسَ بِاللَّهِ اسْتَوْحَشَ مِنَ النَّاسِ). و کسی که خورشید را پیدا کند، هم نشینی با ذرات را ترک می کند.
چشم همت چون شود خورشید بین
کی شود با ذره هرگز هم نشین
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________