20.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بریم #خونه_مادربزرگه....
خونه مادربزرگه هزارتا قصه داره...
•••••-------•••🍏🍎🍏•••-------•••••
https://eitaa.com/joinchat/1877999940Cd7477fe258🎞
#نوستالژی
#خاطرات
#دهه60
12.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون_رکسیو
یادش بخیر 😍😍
•••••-------•••🍏🍎🍏•••-------•••••
https://eitaa.com/joinchat/1877999940Cd7477fe258🎞
#نوستالژی
#خاطرات
#دهه60
8.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای تولدت چه کادوهایی میوردن
برای من پارچ و لیوان😂😂😂
•••••-------•••🍏🍎🍏•••-------•••••
https://eitaa.com/joinchat/1877999940Cd7477fe258🎞
#نوستالژی
#خاطرات
#دهه60
از مدرسه که برمی گشتیم تو کوچه ها
بودیم تا شب! شب هم تا میومدیم مشق
بنویسم برق می رفت و مجبور بودیم
زیر نور چراغ نفتی مشقامونو بنویسیم
•••••-------•••🍏🍎🍏•••-------•••••
https://eitaa.com/joinchat/1877999940Cd7477fe258🎞
#نوستالژی
#خاطرات
#دهه60
تلفن قورباغه ای نسل اول تلفن های ایرانی ک توخونه ها راه پیدا کرد تو هر کوچه شاید فقط یه تلفن بود اما اجازه میدادن بیاد خونشون زنگ بزن یا زنگ میزدن میرفتن صدا میکردن وای چه خاطره هایی. . .
•••••-------•••🍏🍎🍏•••-------•••••
https://eitaa.com/joinchat/1877999940Cd7477fe258🎞
#نوستالژی
#خاطرات
#دهه60
یکی از رسالتهای
دخترای دهه شصتی
این بود که یکی از اینهارو ببافه بزنه به دیوار پذیرایی...😊
•••••-------•••🍏🍎🍏•••-------•••••
https://eitaa.com/joinchat/1877999940Cd7477fe258🎞
#نوستالژی
#خاطرات
#دهه60
صف در صف هواپیماهای بازنشستهی B-17 آمریکایی (قلعههای پرنده) در پایگاه هوایی کینگمن، آریزونا بعد از جنگ جهانی دوم. بعضیهاشان صفر/خشک بوده، فرصت اعزام به جنگ را نیافتند و همگی دراین گورستان نهایتا اوراق شدند!
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید
•••••-------•••🍏🍎🍏•••-------•••••
https://eitaa.com/joinchat/1877999940Cd7477fe258🎞
#نوستالژی
#خاطرات
#دهه60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعا چه حس خوبیرو استاد انتظامی تجربه کرده و گفته این آهنگ مال منه👌
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید
•••••-------•••🍏🍎🍏•••-------•••••
https://eitaa.com/joinchat/1877999940Cd7477fe258🎞
#نوستالژی
#خاطرات
#دهه60
چه خواب شیرینی بود
خانه مادربزرگ
پتو ها و لحاف ها همه بوی آفتاب و تازگی میداد
تا کردنشان هم فرق داشت، باسلیقه و صاف روی هم میچیدن و بالشت ها هم ردیفی داشت برای خودش...
وای که یه خواب راحت خانه ی مادربزرگ را میخواهم.... 👨🦳👩🦳
•••••-------•••🍏🍎🍏•••-------•••••
https://eitaa.com/joinchat/1877999940Cd7477fe258🎞
#نوستالژی
#خاطرات
#دهه60
*یادتونه؟*
اول سال با دقت خط کشی میکردیم ولی وسطای سال دیگه کج و کوله میشد...
•••••-------•••🍏🍎🍏•••-------•••••
https://eitaa.com/joinchat/1877999940Cd7477fe258🎞
#نوستالژی
#خاطرات
#دهه60
#حکایت_قدیمی
اربابی طمعکار و کم فروش در مغازه بقالی خود غلامی هندی داشت .
ارباب به او گفته بود هر زمان که مشتری روغن یا عسل خرید، بعد از وزن کردن از غفلت مشتری استفاده و انگشت داخل کاسه کن و مقداری از عسل یا روغن را بردار و انگشتت را به دهانه خیک بمال.
با این روش بعد از مدتی ارباب مقدار زیادی روغن و عسل جمع کرده بود.
غلام از این کار بسیار تنفر داشت، اما از ترس فقط در دل می توانست ارباب خود را ناله و نفرین کند.
روزی سر خیک، که تا آن روز بسیار بزرگ شده بود باز شد و عسل ها به زمین ریخت و ارباب هر کاری کرد نتوانست جلوی ریختن عسل ها را بگیرد
غلام با دیدن این صحنه زبان باز کرد و به ارباب طماع خود گفت:
انگشت انگشت جمع کردی، خیک خیک از دست دادی
بَد مکن که بد اُفتی ، چَه مکن که خود اُفتی
👤شمس تبریزی
اگر به کارهایی که می کنی و اتفاقاتی که برای تو رخ می دهد دقت کنی، متوجه می شوی که هرلحظه در حال مواجه با عکس العمل رفتار خودت هستی.
💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی را اینجا بخوانید
•••••-------•••🍏🍎🍏•••-------•••••
https://eitaa.com/joinchat/1877999940Cd7477fe258🎞
#نوستالژی
#خاطرات
#دهه60