🖋 شعرعرفانپوردرسوگآرمان
باشمایمهان!
شرورانشبآشوباکباتان!
اگر روزیۍشما
فریاددستانغریقۍ
یادرآوار زمینلرزه،صدایۍنیمجانبودید
اگرجسمنزار از تصادفماندهاۍدر پرتگاهۍ
یاغریببۍپناهۍ زیرتیغرهزنانبودید
نمۍآمدشمارا یارۍازخیلتماشاگر
از آنخیلهمیشهدوربین در دست
ولۍ بارۍ اگر ازحالتاناین مرد
-این مرد رشید بیست و یڪسالہ- خبر میشد
شتابان مۍرسید و پاۍتاسر، دستیارۍ بود
براۍالتیامداغتانابرۍبهارۍبود
ولۍ آنڪشما اۍناجوانمردان
جوانمردۍچنین آیینہجان را
آرمان پاڪانسانرا
بہڪنج مسلخآوردید
بہجرمعشق وایمان
دورهاش ڪردید
شمایانچندڪفتار مسلح تابن دندان
شمااۍ بارهاوحشۍتر ازحیوان
نہایرانونہاکباتان
ڪمۍپایینترآنسوتر
بہباغوحشبرگردید
#آرمان_عزیز
#شهیدآرمانعلےوردے
🕊️🥀🕊️🥀🕊️🥀🕊️🥀🕊️🥀🕊️🥀🕊️🥀
«آرمان عزیز» روح بزرگتو خاطرهساز خواهد شد و حافظہےتاریخےما هیچ گاه شهادت غریبانہےتو را بہ دست فراموشےنخواهد سپرد...
آن جا کہ دلےمیلرزد، آن جا کہپایے متزلزل میشود، روایت قهرمانانہتو راهنماے مسیر خواهد بود...
آرے «آرمان عزیز» گفتےکہآقا نور چشم توست
وحالا خود، نور چشم همہےما شدے💔
#دلنوشتہ
#آرمان_عزیز
#شهیدآرمانعلےوردے