❣ برشی از دست نوشته های شهید حمیدرضا نوبخت
✍ وقتی خبر شهادت (برادرم) علیرضا را در اهواز شنیدم، دوستان مجلس ختمی گرفتند. من به عنوان مسئول گردان که در آنجا بودم. یک روز مرد لاغر و پژمرده ای جلوی من ظاهر شد، خودش بود، پدرم!! سلام کردم، او را در آغوش گرفتم، خیلی شکسته شده بود. متوجه شدم که شهادت علیرضا خیلی روی او اثر گذاشته به طوری که شناختن او برای من مشکل بود، باورم نشده بود. فهمیدم خیلی ما را دوست دارد، او را دلداری دادم. هر چه خواستم جلوی گریه خود را بگیرم نتوانستم...
سردار #شهید_علیرضا_نوبخت🕊
ناشــــر معــــارف شهـــــــــــــدا باشیم🇮🇷
اینجا دعوتِ فاتـحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
24.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 #کلیپ
راستی...!
رمضان است
"حسرت شما را خوردن"،
روزه را باطل نمی کند؟...
اینجا دعوتِ فـاتحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
🇮🇷 فاتح میدان به روایت غلامرضا صادقی
✍ فرمانده لشکر به حمید رضا نوبخت مأموریت داد تا در محور ام القصر که فشار دشمن در آن نقطه زیاد بود، انجام وظیفه کند. این محور تحویل لشکر نجف اشرف بود که به علت مشکلات پیش آمده، تحویل لشکر ۲۵ کربلا گردیده و لشکر آن را تحویل نوبخت داده بود. اسیری که در آن محور گرفتیم، یکی از افسران گارد ریاست جمهوری عراق بود. او در بازجویی خود گفت: فرمانده شما که در این محور فرماندهی میکرد، درصد قابل توجهی از تیپ های زرهی ما را منهدم کرد؛ از جمله تیپ ۱۶ زرهی، تیپ ۴۵ مخصوص، نیروهای مخصوص و تیپ کماندویی سپاه چهارم.
#روایت_فاتح_میدان
سردار #شهید_حمیدرضا_نوبخت🕊
ناشــــر معــــارف شهـــــــــــــدا باشیم🇮🇷
اینجا دعوتِ فاتـحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
آن قدر می جنگم و آن قدر خون می دهم تا اهداف شهیدان را جامه عمل بپوشانم...
❣قسمتی از پیام سردار #شهید_حمیدرضا_نوبخت به مناسبت عروج برادر شهیدش
اینجا دعوتِ فاتـحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
ز حد بگذشت مشتاقی
و صبر اندر غمت یارا
به وصل خود دوایی کن
دل دیوانهی ما را...
سردار #شهید_حمیدرضا_نوبخت🕊
اینجا دعوتِ فاتـحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
🇮🇷 فاتح میدان به روایت سردار حاج فتحعلی رحیمیان
✍ در یک واکنشِ سریع به معنای واقعی کلمه، نیروهای خود را طبق دستور فرمانده کل سپاه، در محور کانال ماهی و در کنار سایر لشکرها، وارد عمل کرد. سرعت تحرکِ نیروهای او به گونه ای بود که توانست فرمانده لشکرِ گارد عراق و چند تن از فرماندهان و نیروهای عراقی را در زمان پاکسازی به اسارت درآورده و تعداد چشمگیری از ادواتِ دشمن را منهدم کرده و تیپ سوم تحت فرماندهی خود را تا کانال زوجی عراق پیش ببرد و مثل همیشه، نقش مؤثری ایفا کند.
زمانی که می جنگید، همانند مالک اشتر بود. صورتش در جنگ تن به تن با دشمن سرخ می شد. لب های پر زمزمه ای داشت. به نیروهایش می گفت: ما فرزندان سلمان فارسی هستیم. باید همانند حضرت ابوالفضل العباس (ع) در کنار امام خودمون باشیم تا کشته بشیم.
#روایت_فاتح_میدان
سردار #شهید_حمیدرضا_نوبخت🕊
ناشــــر معــــارف شهـــــــــــــدا باشیم🇮🇷
اینجا دعوتِ فاتـحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
🇮🇷 فاتح میدان به روایت آقای حسن رازقی
✍ در اوایل انقلاب، بنده در مقطع ابتدایی در مدرسه ۱۷ شهریور شهرستان بابلسر مشغول به تحصیل بودم که جهت خرید لوازم التحریر به سمت شهربانی سابق که جنب آن مغازه آقای بهرام بود عازم شده که در همین اثنا متوجه مشاجره لفظی بین منافقین و بچه های انقلابی شدم که سردار دلها شهید حمیدرضا نوبخت و دیگر بچه های انقلابی پس از مشاهده در آوردن سیم کابلهای کلفت و زنجیر چرخ موتور از جانب منافقین، با دست خالی شروع به درگیری تن به تن شده و با شجاعت بسیار بالا و اینکه اصلا ترسی در وجودشان نبود، به صراحت آیه شریف قرآن (ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم) را به یقین باور داشته و یاری گر دین خدا و رسولش و همچنین گوش به فرمان نائب امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف خویش معمار و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی رحمه الله علیه بوده اند.
هیچ وقت بنده تاکنون شجاعت بچه های انقلابی علی الخصوص سردارِ با معرفت و شجاع حمیدرضا نوبخت را فراموش نخواهم کرد.
#روایت_فاتح_میدان
سردار #شهید_حمیدرضا_نوبخت🕊
ناشــــر معــــارف شهـــــــــــــدا باشیم🇮🇷
اینجا دعوتِ فاتـحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
🇮🇷 فاتح میدان به روایت آقای دکتر خسرو قبادی
✍ وقتی ماموریت لشکرهای زمینی در اثر موانعِ ایجاد شده توسط دشمن به ماموریت آبی خاکی تغییر یافت در بهار ۱۳۶۳ حمیدرضا نوبخت ماموریت یافت تا گردان علی بن ابیطالب (ع) لشکر ۲۵ کربلا را به یگان دریایی تبدیل کند.
از اولین لحظه های این تغییرِ ساختار تا شکل گیری کامل یگان و شرکت آن در عملیات بدر، اینجانب از نزدیک شاهد تدابیر حمیدرضا بودم. به حق باید او را موسس یگان دریایی لشکر نامید که متاسفانه ندیده ام کسی از این خدمات و سابقه او سخنی گفته باشد. شاید این گام تاسیسی مهم او در سایه تدابیر و شجاعت های او در عملیات های بعد مانند والفجر هشت و... تحت الشعاع قرار گرفته باشد؛
باری او چند کار مهم برای تاسیس یگان دریایی برداشت:
🔸تعریف چارت سازمانی و یا تکمیل آن با توجه به اقتضائات و شرایط لشکر ۲۵ کربلا (۴ نفر ارکان یگان، ۴ گروهان جدید و هر کدام با سه دسته با آرایشی تازه)
🔸جابجایی نیروها و سازماندهی آن ها در چارت تعریفی یا تکمیلی جدید:
برای مثال؛ او با انتقالِ علی خوش روش (بعدها شهید خوش روش فرمانده گردان امام حسین ع)، به دلیل تجربه زمینی (خشکی) به گردان دیگر موافقت کرد. یا شاید زمینه آن را هم فراهم کرده بود. وی ابتدا حاج حسین مهرزادی (بعدها شهید مهرزادی رئیس وقت ستاد لشکر) را و با عدم موافقت لشکر، علی شالیکار را برای فرماندهی یگان در نظر گرفت. خود را جانشین، فتحعلی رحیمیان را معاون و غلام خرمیان (رحمه الله علیه) را معاون دوم یگان قرار داد؛ نامبردگان هر یک سابقه فرماندهی گردان داشته اند و شالیکار معاون وقت طرح و عملیات لشکر بود.
فرماندهان ۴ گروهان پیشنهادی و بعدها مصوب او عبارت بودند از:
۱- کاظم علیزاده (بعدها شهید علیزاده)
۲- محسن قربانی
۳- مهدی طبری
۴- اینجانب(خسرو قبادی)
****
🔸کادرسازی: در همان اوایل ایشان حدود ۱۰ نفر را برای دیدن آموزش های تخصصی دریایی از جمله قایقرانی، تعمیر و نگهداری قایق و.... اعزام کرد. برخی از اسامی را که به یاد دارم، عبارت است از: منصور شکرالله زاده، حاجیلری، پورکاظمی و... (خود این عزیزان می توانند این فهرست را تکمیل کنند)
🔸حضور در عملیات بدر به دو شکل عملیاتی و ترابری:
ترابری در آب تا زمانی که عملیات بود و خط پدافندی شکل نگرفته بود کار بسیار پیچیده ای بود. در واقع قایق ها بجای سنگر بودند و قایقران ها فرمانده و عملیات به صورت دوگان و ترکیبی از یگان و گردان مربوطه شکل می گرفت.
بعدها با توجه به پیچیدگی و اختلاف نظر در این گونه سازماندهی ها و نیز گسترش آموزش های دریایی یا آبی-خاکی در همه گردان های لشکر ماموریت یگان به ترابری تقلیل و از سایر گردان ها جدا شد و تمامی کادرهای یگان و گروهان ها به گردان های دیگر انتقال یافتند و شهید نوبخت فرماندهی گردان مالک را بر عهده گرفت.
تدبیر، مدیریت، مشورت و شفقت او در سازماندهی یگان، گفتنی ها و شنیدنی های زیادی دارد که در این مختصر نمی گنجد.
یاد و خاطره شهید نوبخت و همه همراهان شهیدش گرامی باد!
#روایت_فاتح_میدان
سردار #شهید_حمیدرضا_نوبخت🕊
ناشــــر معــــارف شهـــــــــــــدا باشیم🇮🇷
اینجا دعوتِ فاتـحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
🇮🇷 فاتح میدان به روایت سردار حاج علی شالیکار
✍ ایشان آدم خوش استعدادی بود، خیلی به نماز مستحبی مقید بود. ادعیه ها را خیلی دوست داشت و آن را حفظ می کرد. دائما ذکر داشت و دائم الذکر بود. نماز را خیلی قشنگ می خواند. یک حال خوشی در نماز خواندن داشت. این روحیات معنوی ایشان بود که تقریباً بچه های بسیجی و بچه هایی که به آن سمت گرایش داشتند آن روحیه معنوی ایشان باعث می شد که بچه ها به آن طرف بروند. معمولاً وقتی برای بچه ها صحبت می کرد پرشور و با احساس صحبت میکرد. این سخن را هم حضرت امیر دارند که می گویند با لشکریان خود پرشور و احساسی صحبت کنید مهیج باشند در جنگ و نبرد. من این را در روحیه ایشان می دیدم.
#روایت_فاتح_میدان
سردار #شهید_حمیدرضا_نوبخت🕊
ناشــــر معــــارف شهـــــــــــــدا باشیم🇮🇷
اینجا دعوتِ فاتـحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
🇮🇷 فاتح میدان به روایت آقای کمال فرجی
✍ از افتخارات پدر حمید این بود که فرزندش فرمانده و همسنگر او بود. زمانی که برادرش شهید می شود در تشییع جنازه او شرکت نکرد و به خانمش پیام داد و خانمش آن روز پیام را اعلام کرد که برادرم تو به خاطـر نظام و امام و انقلاب رفتی. من هم به خاطـر جنازه مادی تو جبهـه را تنها نمی گذارم و سنگرت را خالی نمی گذارم، اسلحه را زمین نمی گذارم و تا آخر جنگ می مانم و خیانت به نظام نمیکنم. او عملاً ثابت کرد. همه اشک می ریختند من هم حضور داشتم و تازه وارد سپاه شده بودم. اویی که در تشییع برادرش شرکت نکرد ولایتمدار واقعی است. عاشق امام بود، اگر شناخت نداشت می گفت برادرم شهید است و باید بروم، اما او سنگر برادرش را خالی نکرد. شهدا بصیرت و عشق به امام داشتند و در سه چیز مشترک بودند که عملاً و در وصیت نامه گفتهاند که مطیع امام باشید و مساجد را خالی نکنید، خواهرها حجاب را حفظ کنند. حمید که سردار شهدا است هم این را اعلام کرد.
#روایت_فاتح_میدان
سردار #شهید_حمیدرضا_نوبخت🕊
ناشــــر معــــارف شهـــــــــــــدا باشیم🇮🇷
اینجا دعوتِ فاتـحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir