من که توفیق کلاس را ندارم
فرصت دیدن فیلمها و گوش کردن صوتها را هم ندارم
دلم خوش است عضو کانال باشم به امید اینکه روزی چشم و گوشم پر توفیق شوند
حلال و حرامش پای خودتان
اما به عنوان کسی که نمیدانم در آن کلاس چه میگذرد و چه گفته میشود
بازخورد هایی از آدمهای پر رفت و آمد به این کلاس میبینم
بعضی ها آنقدر متواضع و بی ادعا هستند آدم نگاهشان میکند فکرش را هم نمیکند چقدر چیز بلدند مثل آقای فاطمی
بعضی های دیگر را میبینی به هرچیزی ذهنت نزدیک میشود جز اینکه این بابا اصلا از فیلم و چیزهای مربوط به آن سر در بیاورد
اما زبان که باز کنن
اووه
مثل چشمه نفس زلالی ازشان سرازیر میشود
اما خدا نخواهد دم پر بعضی دیگر بیایی
یک تیغ دو دم دستشان گرفته اند
یکی نداند فکر میکند سالها نوکری مکتب رندان کرده اند و خاک صحنه خورده اند و با الپاچینو و نمیدانم ان کارگردان شرقی که خیلی سرش میشود همکار و هم صحبت و رفیق گرمابه گلستان بوده اند
یحتمل حاتمی کیا را هم گاهی زیر کفشهایشان دیده اند
تا کسی حرف هم بزند میگویند ای بابا بی سوادها بروید یکمی کلاس آقای فاطمی چیز باد بگیرید اینقدر حرفهای صد من یک غاز(قاز؟) نزنید
من که نمیدانم اقای فاطمی که خدا بحق جدشان از جمله بلیات سماوی و ارضی حفظشان کند ان شاالله توی آن کلاس چه میگویند ولی میدانم چیزی که آدمها را سرکلاسهای ایشان نگه میدارد قبل از علم ایشان
اخلاق ایشان است
ادعای نداشته ایشان است
مثل پیامبر اسلام که خدا میگوید اخلاقت آدمها را دور تو جمع کرد
القصه سرتان را درد نیاورم
گفتم چند خطی بنویسم که اگر روزی روزگاری بهره ای از این صوتها بردیم حلال باشد
درد اینکه موضوع برای نوشتن نداشتیم
آدمهای کلاس شدند سوژه ما
از همین امروز هم منتظر چک و لقط( لگد)های جنابان علمای فیلم بین و فیلم دان( دامةافاضاتهن) هستیم
ارادتمند استاد فاطمی
و بچه های کلاسش
😉❤️
ادمین: مردم دلشون پره☻
@oasisnaghde_film
در گفت و گو هایی که پیرامون فرم سینمایی نیکولاس ری داشتیم به رنگ قرمز اشاره شد، که انگار برای او معنایی بخصوص دارد در فیلم، "آنها شب زندگی می کنند they live by night "در صحنه ی بار، شعر لیریکی که خوانده می شود، انگار دارد دو شخصیت اصلی فیلم را مخاطب قرار می دهد و البته در صحنه ای مستقیم آن دو را مخاطب قرار می دهد؛
این شعر توسط ella Fitzgerald خوانده شده که البته در فیلم کمی تغییر کرده
Your business is your red
wagon
کار تو اینه که یک واگن قرمز رو دنبالت بکشی (همه دغدغه تو واگن قرمزته)
البته ممکنه معنای استعاری هم داشته باشد
What in it is always yours
آنچه که در اون هست همیشه مال تو هست
So don't load it up with trouble
پس اون رو با مشکلات پر نکن
Because your dragon is all alone
چون اژدها تو تنها است (میشه استعاره از زن هم باشد)
If you stick you noise some place it doesn't belong
این را متوجه نمی شوم منظورش چیه که ترجمه کنم !☻
Do not come to me if thing go wrong
پیش من نیا اگه اوضاع نابسامانه
That's your red wagon
اون واگن قرمز تو هست
So just keep dragging your red wagon along
به کشیدن واگن قرمزتادامه بده
If you want to play horses
اگر می خواهی با اسب ها بازی کنی
Do not run to me if they don't show
به سمت من فرار نکن اگر که اونها خودشون رو نشون نمیدن
That is your red wagon
اون واگن قرمز تو هست
بعد به کیچی نگاه می کند و ادامه می دهد؛
Now you have finally learned
حالاتو بالاخره یاد گرفتی
That you get burned when you play with fire
اگه با آتش بازی کنی می سوزی
و با مخاطب قرار دادن بوئین می گوید؛
Do not come running to me
به سمت من فرار نکن
You can't use me for your spare tire
نمی تونی منو به عنوان تایر زاپاست استفاده کنب
If you don't have love songs to fit my key
اگه شعر عاشقانه نداری که به کلید من بخوره
Baby don't sing your blues to me....
عزیزم شعر های غمناکت رو برای من نخون
@oasisnaghde_film
جلسه سی و یکم (online-audio-converter.com).mp3
46.23M
🎞🔎 نقد و تحلیل #فیلم
🔶 با حضور اقای فاطمی
🔶 جلسه سی و یکم
📆 10بهمن ماه
@oasisnaghde_film
سلام به همه🌱
فیلم های جلسه آینده
55 days at Peking
۵۵روز در پکن
Party girl
دختر مجلسی
Knock on any door
به هر دری زدن
اگر فیلم ماکائو رو هم پیدا کردید ببینید.
اگر فیلم ها قابل دانلود نیستند از خانم روستایی یا استاد فاطمی بگیرید لطفا.
📆و اینکه روز جلسات با توجه به خواسته دوستان قرار شد یکشنبه ها باشد ساعتش ان شاءالله اعلام می شود.
هدایت شده از غزه آری کربلا گشته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
#خبر
کودک غزه ای که در حمله اسرائیل مجروح شده بود در حین مداوا با صدای زیبای خود قرآن خواند.
@gaze_karbala
نقد فیلم🎬🇵🇸
. #خبر کودک غزه ای که در حمله اسرائیل مجروح شده بود در حین مداوا با صدای زیبای خود قرآن خواند. @g
مردم غزه علاوه بر این که شدیدا پای این ایستادند که اسرائیل رو نابود کنند
پای این که دین و ایمان نیم بند ما رو به چالش بکشن هم ایستادند☻
#تبریک یوم الله ۱۲ بهمن 🌱
"دوازدهم بهمن است که دیباچهی کتاب حاکمیت اسلام بر این کشور و حیات دوبارهی اسلام در سطح جهان محسوب میشود؛ یعنی ورود امام بزرگوار به میهن و بازگشت برای اقامهی حقّ و عدل." حضرت آقا امام خامنه ای
"روزی هست که امر تازه ای در آن ظهور می کند و روز های دیگر در پی آن می آید"
دکتر داوری اردکانی
@oasisnaghde_film
فیلم party girl(دختر مجلسی) اثر نیکولاس ری
فیلم همچون یک خواب است؛ اما چه کسی این خواب را میبیند؟
ویکی گی یا تام؟
شاید هم یک خواب دونفره باشد...
ویکی گی مدلینگ و دنسری که غرورش اجازه هر ارتباطی را به او نمی دهد و تام وکیل گروهی از اراذل و اوباش است.
وقتی ویکی گی به جشنی که ریکوآنجلو بخاطر شکست عشقی اش گرفته می رود سعی می کند از افراد آنجا کناره بگیرد. او بی سر و صدا از لوئیس فاصله می گیرد و از تام درخواست می کند تا او را همراهی کند، اما تام که هنوز دید خوبی به ویکی ندارد با کمی اکراه او را همراهی می کند... وقتی به خانه ویکی می رسند ویکی تام را برای نوشیدن قهوه دعوت می کند، اما این واقعا دعوت به نوشیدن قهوه نیست؛ بلکه او می خواهد به تام اثبات کند که او سالهاست بُعد بی پروا و همجایی بودن خودش را کشته و دور انداخته، و این همان صحنه ای است که جوی در حمام خودکشی کرده ما می بینیم این صحنه خیلی زود به خانه تام کات می خورد و آنجا وقتی تام دارد صحبت می کند متوجه می شود ویکی خوابیده، اینجا کمی نگاهش به او تغییر می کند اما نه چندان زیاد.
بعد از مراسم محاکمه لوئیس وقتی ویکی تام را در بار ملاقات می کند به او می گوید من و تو خیلی فرقی نداریم و تو از من بدتر هستی چرا که تو در زیر چهره موجه در خدمت اراذل و اوباش هستی؛ بله واقعا همینطور است و این به بُعد رویا گون فیلم می افزاید ما همواره می بینیم که رابطه تام و ویکی به رابطه تام و اراذل کات می خورد و رنگ قرمز بین وسایل خانه اش کم و بیش به چشم می خورد،اینها حال ناپایدار و چهره موجه تام است که برای ما ملموس می شود...
بعد از این تلنگری که ویکی به تام می زند رابطه تام با ویکی کم کم آرام و با اعتماد می شود ما این را در اجرائی که ویکی لباس صورتی پوشیده می بینیم، لباسی که ترکیبی است از قرمز و سفید حالا تام می تواند معصومیت و عشق ویکی را با هم ببینید و از او خواستگاری می کند حالا رنگ ها هم متعادل تر می شوند و رنگ قرمز با رنگ های دیگر ترکیب می شود تا بعد از معالجه تام که این ارتباط جدی تر می شود و برای اولین بار تام لباس قرمزش را به تن می کند اما حالا این ارتباط بیشتر حساسیت ریکو و لوئیس را بر می انگیزد دو نفری که خود تام پایشان را به رویا هایش باز کرده ....
حالا وکیل تام و پلیسها که بعد قانونمند تام هستند وهمراه با بُعد قدرتمند و مصمم ویکی باید به صحنه بیایند تا لوئیس و ریکو از این رویا حذف شوند.
در نمایشی که ویکی لباس پلنگی پوشید این ورود قدرتمند و درنده اما نجیبب او بصورت نمادین نمایش داده میشود.
وقتی ویکی لوئیس را از اتاقش بیرون می کند خیلی جالب صدای جیغ و دست به گوش می خورد....
@oasisnaghde_film
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر ما خسته کننده ایم 🙄
@oasisnaghde_film
نقد فیلم🎬🇵🇸
وقتی محتوای آدم بودن با فرم شهدا یکی میشود:قرار بود دو جمله بگوید که وقت تنگ شد و به دو کلمه تقلیل داده شد.اما همان یک جمله ی بی سر و ته کار خودش را کرد.قیافه اش طوری بود که انگار خوابش می آمد یا در خلسه ای ابدی که به اختیار خود به آن پا گذاشته بود غرق شده است.چشمانش خمار جایی بود که به آن مینگرد.گفتم لابد قرار است از آن حرف هایی بزند که تیپ هنرمند و روشنفکر بودنش را تقویت کند یا کلماتی به زبان بیاورد که نشان دهد مثلا از بازیگری و تئاتر و اینها خیلی سر در می آورد.بازگو کردن خاطرات و دوستی با کارگردان و نویسنده و غیره هم محتمل بود.اما امان از آن زمانی که دهان باز کرد.بی هیچ حسی خشک خشک اما آنچنان سوزناک که قلب به درد می آمد:ممنونم از این نام که گذاشت من او را چند وقتی به تن کنم!این چه حرفی بود!چنان آن حرف ها به آن حال و هوا نمیخورد که آدم خنده اش میگرفت.البته خنده ابدا بوی تمسخر نمیداد.خودتان که میدانید این حرف ها بوی شاعر ها را میدهد.مگر یک بازیگر نقش بازی نمیکند؟مگر جلوی دوربین نمیرود؟مگر اصلا چیزی به تن میکند که بخواهد نام باشد؟تازه غوغا تا وقتی که جمله ی بعد را نگفته بود تا حدی قابل کنترل بود:ما ورای هرچیز به این نام ها میدونیم.باید بگویم آقای سجاد بابایی عزیز! تو در آن نام چه دیدی؟در فرم طوفانی اروند،در محتوای خون آلود مجنون در نگاه مهدی زین الدین و در نامش!چی دیده ای که گیر کرده ای سر کلمه ی نام.گویا این «نقش» برای تو یک «نام» است.نامی که حقیقی ترین اسمی است که تا بحال بر روی خون گذاشته ای.نامی که آن را به بغض به جان خریدی و به تن کردی
...
در حاشیه ی جشنواره فیلم فجر سجاد بابایی بازیگر نقش شهید مهدی زین الدین در فیلم مجنون گفت:ممنونم از این نام که گذاشت من او را بر تن کنم
نشست خبری با عوامل فیلم مجنون
1402/11/16
خانم ...
@oasisnaghde_film
جلسه سی و دوم (online-audio-converter.com).mp3
43.98M
🎞🔎 نقد و تحلیل #فیلم
🔶 با حضور اقای فاطمی
🔶 جلسه سی و دوم
📆 15بهمن ماه
@oasisnaghde_film
هدایت شده از سید رسول فاطمی
44.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 #گفتگو_پیرامون_فیلم_رسالت (محمد رسول الله) اثر مصطفی عقاد
🎙 باحضور سید رسول فاطمی
📆 ۱۲ آبان ماه ۱۳۹۹
🔻ویدئوی با کیفیت در آپارات:
aparat.com/v/z7fNL
🔹 @sr_fatemy
#سینما
🔸دعوت آیتالله جوادی آملی به شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن
🔹آیتالله جوادی آملی با مهم دانستن گرامیداشت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی خاطرنشان ساخت: سعی کنید این پرچم را تا زمان ظهور حضرت حجت (عج) حفظ کنید و به دست او بدهید و در مراسم ۲۲ بهمن کاملاً شرکت کنید.
🖊ادمین
جلسه آینده نقد فیلم برگزار نمی شود.
عکس و فیلم از راهپیمایی ارسال کنید برای نمره میان ترم☻
@oasisnaghde_film
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَیکشِفُ السُّوءَ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#من دلم براشون تنگ شده...
فیلم the lusty men با حضور جف مک کلاود در مسابقات رُدیئو شروع می شود
پس از مسابقه
مردمی که فوج فوج برای دیدن او به مسابقه آمده بودند زمین را ترک کردند و او را که آسیب دیده و روزگارش سر آمده یکه و تنها رها می کنند ...صدای وزش باد انگار ارکستر پایان این یکه تازی است...
@oasisnaghde_film
حالا به خانه کودکی اش میرود خاطرات مخفی در تارهای عنکبوت را دوباره مرور می کند و بیاد می آورد روزگاری را که دوست داشت پولی جور کند و جایی ساکن شود ....
@oasisnaghde_film
کم کم ماجرا شروع می شود وس و همسرش که بدنبال یک زندگی آرام گذشته و امیال سرکشان را رها کرده اند و در یک زمین کشاورزی و پرورش گاو کار می کنند با مک کلاود آشنا می شوند
در همین لحظه آشنایی، تصویر مک کلاک و وس در شیشه ماشین در کنارهمسرش در یک قاب قرار می گیرند ...
@oasisnaghde_film
وس به مک کلاود پیشنهاد می کند تا با او در نگهداری از گاوها همکاری کند و او را به یک زندگی آرام دعوت می کند اما انگار سرکشی مک کلاود قدرت مندتر است و وس را مشتاق حضور در مسابقات رودیئو می کند ...
@oasisnaghde_film
وس و مک کلاود هر دو یک نفر هستند بعد آرام و سرکش یک مرد یعنی وس
جایی که به سمت مسابقات رودیئو می روند خیلی جالب لباس هایشان یک شکل است فقط در ترکیب رنگ برعکس یک دیگر هستند و همه دوستانی هم که در مسابقات با آن ها آشنا می شوند انگار ابعاد دیگری از وس هستند ....
@oasisnaghde_film
همسر وس در همه ی این بالا و پایین ها او را همراهی می کند تا کم کم بعد سرکش او که مک کلاود است فروکش کند و دوباره به زنندگی آرام در مزرعه برگردند.
@oasisnaghde_film
جلسه سی و سوم.mp3
20.44M
🎞🔎 نقد و تحلیل #فیلم
🔶 با حضور اقای فاطمی
🔶 جلسه سی و سوم
📆 29بهمن ماه
@oasisnaghde_film
قسمت دوم جلسه .mp3
46M
🎞🔎 نقد و تحلیل #فیلم
🔶 با حضور اقای فاطمی
🔶 جلسه سی و سوم
قسمت دوم صوت
📆 29بهمن ماه
@oasisnaghde_film