فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه نفر زن می خواستند از سر چاه آب بیاورند.
در فاصله ای نه چندان دور از آن ها پیر مرد دنیا دیده ای نشسته بود و می شنید که هریک از زن ها چه طور از پسرانشان تعریف می کنند.
زن اول گفت : پسرم چنان در حرکات اکروباتی ماهر است که هیچ کس به پای او نمی رسد.
دومی گفت :پسر من مثل بلبل اواز می خواند. هیچ کس پیدا نمی شود که صدایی به این قشنگی داشته باشد .
هنگامی که زن سوم سکوت کرد، آن دو از او پرسیدند :
پس تو چرا از پسرت چیزی نمی گویی؟
زن جواب داد : در پسرم چیز خاصی برای تعریف کردن نیست. او فقط یک پسر معمولی است .ذاتا هیچ صفت بارزی ندارد.
سه زن سطل هایشان را پر کردند و به خانه رفتند . پیرمرد هم آهسته به دنبالشان راه افتاد. سطل ها سنگین و دست های کار کرده زن ها ضعیف بود .به همین خاطر وسط راه ایستادند تا کمی استراحت کنند؛ چون کمرهایشان به سختی درد گرفته بود.
در همین موقع پسرهای هر سه زن از راه رسدند . پسر اول روی دست هایش ایستاد و شروع کرد به پا دوچرخه زدن.
زن ها فریاد کشیدند: عجب پسر ماهر و زرنگی است!
پسر دوم هم مانند یک بلبل شروع به خواندن کرد و زن ها با شوق و ذوق در حالی که اشک در چشمانشان حلقه زده بود، به صدای او گوش دادند.
پسر سوم به سوی مادرش دوید. سطل را بلند کرد و آن را به خانه برد.
در همین موقع زن ها از پیرمرد پرسیدند: نظرت در مورد این پسرها چیست؟
پیرمرد با تعجب پرسید:
منظورتان کدام پسرهاست ؟
من که اینجا فقط یک پسر می بینم
💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی را اینجا بخوانید
@oldaxs
@oldaxs
@oldaxs
✓مااز نسلی هستیم که تعداد اس ام اس هامونو میشموردیم ضرب در ۱۶ تومن میکردیم حساب قبضمونو داشته باشیم
✓حال اون بچه ای رو دارم
که تو مدرسشون فقط یه رفیق داشت
اونم از مدرسه رفته
الانم زنگ تفریحه
تکیه داده به دیوار حیاط،
بقیه رو عجیب نگاه میکنه !
💯دههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا
@oldaxs
@oldaxs
@oldaxs
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂
گاهی برای رسیدن به آرامش، باید از خیلی چیزها گذشت...
ما آرزو کردیم و نپذیرفتیم که قرار نیست به تمام آرزوهامان برسیم،
ما آدم ها را دوست داشتیم و نپذیرفتیم که قرار نیست همه دوستمان داشته باشند،
ما روزهای خوب می خواستیم و نپذیرفتیم که قرار نیست تمام روزها خوب باشند...
گاهی برای رسیدن به آرامش، باید پذیرفت... باید قبول کرد و ناممکن ها و نشدنی ها را به رسمیت شناخت و توقع زیادی نداشت...
✓گاهی برای رسیدن به آرامش، باید از خیلی چیزها گذشت...
💯مطالب ناب را در دنیای قدیم مشاهده کنید
@oldaxs
@oldaxs
@oldaxs
هدایت شده از تبلیغات پر بازده💯
🥩کبد چرب اگر درمان نشود تبدیل به سرطان کبد و در نهایت مرگ میشود❌
به فکر درمان کبد چرب و دیابت خود باشید و راهکار آن را از ما بخواهید
✨درمان قطعی و پاکسازی ۱۰۰٪ کبد چرب
✅خستگی بیش از حد
✅داغی وگزگزکف پاها
✅چاقی ناحیه شکم وپهلو
یک بار برای همیشه از شر همش خلاص شو😍 💎
❌همین الان برای تست رایگان کبدچرب و مشاوره رایگان روی لینک زیر بزنید و فرم پر کنید👇👇👇👇👇👇
https://formafzar.com/form/8hdry
https://formafzar.com/form/8hdry
این روزا همه عادت کردیم که هر دستگاه الکترونیکی مثل موبایل یا تبلت، نشانگر باتری داشته باشه تا قبل از این که تموم بشه، یه فکری بشه براش کرد.
ولی ما بچگیامون از این آپشن محروم بودیم! توی مهمونیا با بقیه بچهها تا آخرین ذره انرژی بازی میکردیم و یهو هر کدوم یه گوشه میافتادیم و خوابمون میبرد.
بیچاره بابا مامانا آخر شبا لش کشی داشتن!! یکیو بلند میکردن اون یکی دوباره میفتاد! از توی خونه تا توی ماشین چندین بار میخوابیدیم! مهم نبود گوشه حیاط بود، توی باغچه بود یا کنار کوچه!! جمع کردن لنگه کفش و جوراب و بقیه وسایل هم داستان خودشو داشت. معمولا هم یکی دو تیکه از وسایل جا میموند.
ولی به ماشین که میرسیدیم خیلی خوب بود... روی صندلی عقب مثل چندتا بچه گربه تازه متولد شده کز میکردیم توی دل همدیگه و میخوابیدیم... چه خواب شیرینی بود همین خواب داخل ماشین.
👤 علی میری
💯دههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا
@oldaxs
@oldaxs
@oldaxs
هدایت شده از تبلیغات پر بازده💯
‼️حـراج آنلاین کتونی و کفش نیکان
👈 قیمت مناسب 🎭
✅ قیمت را ببین ✅
‼️ارسال رایگان‼️
بزن رو لینک و وارد کانال شو
فرصتی مناسب برای خرید 👇
https://eitaa.com/joinchat/583729745Ca3773a952f
🌼🌼🌼🌼
💎💎اقتصادی خرید کنید 🍃🍃
#حکایت_قدیمی
روزی سه شخص خسیس با هم خربزه می خوردند و فقیری طرف دیگری آنها را نظاره می نمود، برای آنکه هیچ کدام دلشان نمیامد از سهم خود به آن فقیر بدهند،. یکی گفت: روایت است از چیز هایی که بخشش آن کراهت دارد یکی انار است و دیگری خربزه. دومی گفت: همچنین روایت است که خربزه را باید آنقدر خورد که خورنده را جواب کند. سومی گفت: و نیز روایت است که هر کس سر از روی خربزه بلند نکند به وزن همان خربزه به گوشتش اضافه می شود.
وقتی خربزه تمام شد، باز نتوانستند از پوستش دل کنده برای فقیر بگذارند. باز ذکر روایت شروع شد. یکی گفت: دندان زدن پوست خربزه دندان را سفید و اشتها را زیاد می کند، دومی گفت: پوست خربزه چشم را درشت و رنگ پوست را براق می کند. سومی گفت: دندان زدن پوستِ خربزه تکبر را کم و آدمی را به خدا نزدیک می نماید. و آنقدر دندان زدند و لیف کشیدند تا پوست خربزه را به نازکی کاغذی رساندند. فقیر که همچنان آنان را می نگریست گفت: من رفتم، که اگر دقیقه ای دیگر در اینجا بمانم و به شما ها بنگرم می ترسم با روایات شما، پوست خربزه مقامش به جایی برسد که لازم باشد مردم آن را بجای ورق قرآن در بغل بگذارند و تخمه اش را تسبیح کرده با آن ذکر یا قدوس بگویند.
👤عبید زاکانی
💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی را اینجا بخوانید
@oldaxs
@oldaxs
@oldaxs
هدایت شده از تبلیغات پر بازده💯
💢 گرفتار مواد هستی اما خسته شدی؟
🔺تحمل درد و خماری نداری؟
🔺بارها ترک کردی اما بازم برگشتی ؟
🔺 پیام بده تا بهت بگم چیکار کنی❗️
@moshaver_sahar
@moshaver_sahar
☎️ 09115604931
💢 عزیزانی که فرد معتاد در خانه و خانواده دارن لینک عضویت زیر را لمس کنید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1385759416C7b4c772179