یکی از سوالات اساسی ما به پزشکان این است که
چرا بجای تمرکز بر شناسایی #متغیرهای_فرعی_بدن_انسان
به شناسائی
#متغیرهای_مادر_در_بدن_انسان نمیپردازند؟
پاسخ مشخص است...
چون #روش_تحقیق_در_حوزه_پزشکی پوزیتویستی میباشد بنابراین
قدرت شناسائی متغیرهای اصلی بدن را ندارد.
اولین اشکال ما به پزشکی موجود،
اشکال در حوزه روش تحقیق است.
در روش تحقیق موجودِ پزشکی،
#وزن_اعضای_بدن_در_تأمين_سلامت
به درستی تشخیص داده نمیشود
و
همچنین #متغیرهای_اصلی_هر_عضو هم معرفی نمیگردد.
به عبارت بهتر به علت پیچیدگی بدن انسان و وجود هزاران متغیر فرعی در بدن،
مطالعه به محور شناسائی همه متغیرها و ارتباطات آنها با یکدیگر،
به تولید معادلات پزشکی بخشی و پر عوارض میانجامد.
در روش تحقیق فقهی
به جای تمرکز بر شناسایی متغیر های فرعی بدن
از طریق بررسی گزارشهای خالق
(کتاب و سنت) در حوزه بدن انسان
به شناسائی و مدیریت متغیرهای مادر در بدن انسان میپردازیم.
بر ایناساس متغیرهای اصلی کل بدن #قلب و #طبایع_اربعه هستند
و هر عضوی هم دارای متغیری اصلی است.
به عنوان مثال #شحم در #کلیه،
متغیر اصلی این عضو محسوب میشود.
در یک جمله #طب_اسلامی،
طبِ شناسائی و مدیریت متغیرهای اصلی بدن محسوب میشود.
همچنین در #طب_اسلامی از طریق مدیریت متغیرهای اصلی فوق الذکر، زیست سلولی را متعادل میکند.
از نظر روش تحقیق فقهی،
#عملکرد_صحیح_سلول،
تابع عملکرد صحیح #متغیرهای_مادر_در_بدن هستند
و نباید تحلیل سلامت و مرض را به محوریت سلول، پایهگذاری کرد.
#نقد_پاتولوژی_ویرشوئی
مدرسه تمدنی بینات
@wsti_ir