هدایت شده از زنگ دانایی
پیک خورشید-1.pdf
10.06M
📚 فایل PDF #پیک_خورشید_پنهان
🎁 همراه با جوایز ویژه برای 30 نفر برگزیده🤩🤩👌👌
📑 جهت کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با #مسابقه_پیک_خورشید_پنهان و چگونگی شرکت در این مسابقه، به کانال #زنگ_دانایی در ایتا مراجعه کنید.
🔔🔔کانال #زنگ_دانایی 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3962962055C0c62d5f1d5
هدایت شده از زنگ دانایی
🔷 #زنگ_قرآن
🌺دوستان خوبم خدای مهربان در سوره احزاب آیه 56 به ما سفارش کرده است که بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) #صلوات بفرستیم.
📖((إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚيَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا))
🌸خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود می فرستد؛ اى کسانى که ایمان آورده اید، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملاً تسلیم (فرمان او) باشید.
🌺📿🌺📿🌺📿🌺📿🌺
📿صلوات بر محمد(ص)
یه هدیه از بهشته
📿خدا اونو تو قرآن
برای ما نوشته
🔔کانال زنگ دانایی👇
🔶➖➖➖➖➖
@zange_danaei
➖➖➖➖➖🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نماهنگ
#میلاد_پیامبر_رحمت
🎞نماهنگ زیبای ستارهها صف بکشید
🌟ستارهها صف بکشید
🌸روشنی جهان اومد
✨یه کهکشان نور و امید
🌼به آسمان جان اومد
هدایت شده از زنگ دانایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎉 #زنگ_جشن
#نماهنگ زیبا در رابطه با #حضرت_محمد (ص)👌
💐ولادت پیامبر مهربانی ها حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) مبارک باد.
🔔کانال زنگ دانایی👇
🔶➖➖➖➖➖
@zange_danaei
➖➖➖➖➖🔶
هدایت شده از زنگ دانایی
🎉 #زنگ_جشن
🌺 #شعر
سلام ما بچه ها🙌
به روح پاک آقا💫
امام جعفر صادق🌟
امام شیشم ما🌸
مکتب ما شیعه ها🕌
پیروی راه اوست🕋
ما بچه های شیعه👦
خیلی اونو داریم دوست💝
🌼🌼🌸🌹🌸🌼🌼
💐ولادت #امام_جعفر_صادق (علیه السلام) مبارک باد.
🔔کانال زنگ دانایی👇
🔶➖➖➖➖➖
@zange_danaei
➖➖➖➖➖🔶
#داستان
#میلاد_امام_صادق_علیه_السلام
فراموش کردی... 🤔
در چوبی را هل داد. در باز شد. وارد حیاط شد. بز سیاه که زیر درخت انجیر بسته شده بود، با دیدن او مع مع کرد. «ابامُهزَّم لبخند زد و جلو رفت. دوتا گوش بز را توی دستهایش گرفت. گوشهای بلند بز، مثل دو تکه ی نمد بود، سلام بر خوشگل گوش نمدی ام! مثل این که گرسنه ای، آره؟ بعد رفت مقداری علف از کنار انباری حیاط برداشت و جلوی بز گذاشت. مادرش در خانه را باز کرد. کوزه ی آب را از گوشه ی ایوان برداشت. نگاهی به پسرش ابومُهزَّم کرد. ابومُهزَّم سلام کرد. مادر با اخم، آهسته لبش جنبید. از دست پسرش ناراحت بود و رفت توی خانه. ابومُهزَّم نگاهی به شاخه های درخت انجیر کرد. انجيرها هنوز سبز بودند. آن وقت از پله ها بالا رفت. کم کم داشت هوا تاریک می شد. مادر چراغ را روشن کرد. بعد رفت توی ظرف بزرگ گلی، مقداری آرد و آب ریخت و جلوی چراغ نشست. ابومُهزَّم کتاب را از زیر لباسش بیرون آورد و روی تاقچه ی گلی گذاشت. آرام آمد کنار مادر نشست. نگاهی به مادر کرد. هنوز اخمهایش توی هم بود: «سلام مادرجان!» 😍 و سرش را جلو برد و صورت مادر را بوسید. مادر با اخم گفت: «خودت را لوس نکن!» بعد صورتش را به طرف دیگر گرفت، تا لبخندش را پسرش نبیند. مادرجان ببخشید! از کار صبحم معذرت می خواهم و دوباره مادر را بوسید.😘 رفتارت درست نبود؛ آن هم جلوی دیگران! صبح سر موضوعی عصبانی شده بود و بر سر مادرش فریاد کشیده بود. بعد متوجه خدمت کار دم در شد. خدمت کار امام صادق علیه السلام بود. پیغامی برایش آورده بود. ابومُهزَّم گفت: «می دانم مادر! اشتباه کردم. 😔
#ادامه_داستان_در_پست_بعد...👇
#ادامه_داستان_فراموش_کردی
این را به امام صادق عليه السلام هم گفتم.» چی؟ مگر او هم از این موضوع اطلاع داشت؟ 😨 بله مادرجان! امروز وقتی کلاس تعطیل شد، امام به من گفت:
چرا با مادرت این جوری رفتار کردی؟» خیلی خجالت کشیدم! 😥 مادر همين طور که خمیر درست می کرد، توی فکر رفت. لبخند روی صورتش دیده می شد.😊 پنجه های خمیری اش را پاک کرد و گفت: «پاشو کمک کن تا تنور را روشن کنیم!» ابامُهزَّم همراه مادر بلند شد. چند شاخه هیزم در تنور ریخت. هیزمها شعله کشیدند. مادرش در حالی که چشم به شعله های آتش داشت، پرسید: «گفتی امام از جریان امروز ما خبر داشت؛ اما نگفتی درباره ی من دقیقا چه گفت!» . آه مادرجان! گفتم که... یعنی فقط گفت: «چرا با مادرت این جوری رفتار کردی»، یا چیزهای دیگری هم گفت؟ تو را به خدا بگو! دوست دارم بیشتر بدانم. امام فرمود: «چرا با مادرت تندی کردی؟😔 فراموش کردی که مادرت، مدت نه ماه وجودش را خانه ی امن تو کرد؟ پس از تولدت آغوشش را گاهواره ی گرم تو قرار داد و تا دو سال از شیره ی جانش نوشیدی؟ پس دلش را به دست بیاور و دیگر با او تندی و بدرفتاری نکن!» چه خوب پسرم! خیلی خوشحالم که شاگرد و دوست امام صادق علیه السلام هستی، حتما سلام مرا به او برسان😍 بعد در حالی که خمیر را تکه تکه و گلوله گلوله می کرد، سرش را جلو برد و پسرش را بوسید. هر دو خندیدند.😍☺️
هدایت شده از زنگ دانایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 #انیمیشن
🌺 #داستان کمک کردن
#امام_علی (علیه السلام) به نیازمندان
🔷 #زنگ_آشنایی_با_معصومین
🔔کانال زنگ دانایی👇
🔶➖➖➖➖➖
@zange_danaei
➖➖➖➖➖🔶
هدایت شده از زنگ دانایی
🔷 #زنگ_دانستنی_ها
🤲چرا باید دعا کنیم؟
همان طور که ما به آب💧 و غذا 🍝نیاز داریم ،به حرف زدن🗣 به دیگران نیز نیاز داریم.
وقتی ما با دوستانمان حرف می زنیم احساس شادی 🙂می کنیم و غم و غصه هایمان را از یاد می بریم.
🕋البته بهترین دوست ما خداست.
چه خوب است که گاهی هم با این دوستمان حرف بزنیم. حرف زدن با خدا هم خیلی شیرین است🍯😊. به این کار دعا🤲 می گویند.
🌸خدا هیچ وقت از شنیدن حرف های ما خسته نمی شود. اگر ما روزی صد بار هم با او حرف بزنیم باز هم به حرف هایمان گوش می دهد.
📿حرف زدن با خدا ما را از ناامیدی و افسردگی نجات می دهد و 😈شیطان را از ما دور می کند.
👤ما هنگام دعا و گفتگو با خدا می توانیم خواسته هایمان را نیز با او در میان بگذاریم. اگر او خواسته ما را هم انجام ندهد، از پاداش های بهشتی اش به ما می بخشد. پس دعا و درخواست از او هیچ وقت بی فایده نیست.😃
🌸 #حضرت_محمد (صلی الله علیه وآله) علاقه زیادی به دعا و گفتگو با خدا داشت. حرف زدن با خدا برای پیامبر از حرف زدن با هر دوست و رفیقی شیرین تر بود.
🔔کانال زنگ دانایی👇
🔶➖➖➖➖➖
@zange_danaei
➖➖➖➖➖🔶
هدایت شده از زنگ دانایی
Project_10-25_SD.mp3
3.58M
📖 #داستان شهادت
(شهید محمد حسین فهمیده)
🌷 #زنگ_قهرمانان
🔔کانال زنگ دانایی👇
🔶➖➖➖➖➖
@zange_danaei
➖➖➖➖➖🔶
هدایت شده از عاشق او
چرا خدا مهربونه؟ 1.mp3
8.33M
فعال فرهنگی غدیر ومهدویت:
#صوت_کاربردی
#پرسش_های_آسمانی
🐞موضوع: خدا چرا مهربونه؟🤔
👌پیشنهاد دانلود، فوق العاده شنیدنی☺️
هدایت شده از زنگ دانایی
🔷 #زنگ_انتظار
✅دوستان خوبم در جاده ها🛣 برای اینکه به بیراهه ❌🤕نرویم، باید جاده تابلوها🚏 و علائم راهنمایی🚦 مناسب را داشته باشد.
البته ما هم باید با دقت👀 به این تابلوها توجه کنیم تا در سلامت کامل به مقصد برسیم.😊
📖قرآن و 🌟اهلبیت (علیهمالسلام) و🌤 #امام_زمان (علیهالسلام) نیز همانند🚦 علائم راهنمایی در جاده زندگی هستند.
🌺دوستان گلم برای اینکه در جاده زندگی به سعادت برسیم و موفق شویم و خدای مهربان هم از ما راضی باشد باید به سفارشات و دستورات قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) خوب گوش دهیم و به آنها با دقت عمل کنیم.
🔔کانال زنگ دانایی👇
🔶➖➖➖➖➖
@zange_danaei
➖➖➖➖➖🔶
#داستان
#_امام_رضایی
قصه کبوتر و باران در خشکی🌧
🌤روزی از روزها امام رضای مهربان✨به همراه شخصی از شهر مدینه خارج شدند...🕊من جلوی دروازهی شهر مدینه نشسته بودم.
وقتی امام رضای مهربان💚 را دیدم، با خودم گفتم حتماً اتفاق مهمی در راه است❗️
برای همین بعد از اینکه به بچههایم آب و دون🥗 دادم، پشت سر امام رضای مهربان✨ راه افتادم.
🕊دیدم مردی که همراه ایشان بود، با خودش زیر لب چیزی زمزمه میکند.
دیدم با خودش میگوید:
"باید از امام رضا (علیه السلام) سوالی بپرسم تا مطمئن شوم که ایشان واقعاً امام هستند و از همه چیز آگاه هستند."🤔
💥ناگهان دیدم امام مهربان به او فرمودند: آیا چیزی ☔️ همراه خود داری که زیر باران خیس نشویم؟
آن شخص با تعجب😳پرسید: باران؟ مگر باران 💦میبارد؟
بعد خندید و با خود فکر کرد: "امام دارد با من شوخی میکند."😅
🕊اما من دیدم که امام اصلاً شوخی نمیکردند.
خب آن مرد تقصیری هم نداشت. چون حتی یک تکّه ابر 🌧 هم در آسمان نبود.
اما من مطمئن بودم که امام فقط حرفِ حق را میزنند🤗 من مطمئن بودم که امام از همه چیز آگاه هستند.
داشتم فکر میکردم که یک دفعه دیدم ابرهای سیاه ⛈ به آسمان آمدند....آنها در هم میپیچیدند🌪
بعد از چند لحظه آنقدر باران شدید شد که امام مهربان❤️فرمودند: باید به شهر مدینه🕌 برگردیم.
امام به همراه آن شخص به طرف شهر مدینه برگشتند....🕊من هم پرواز کنان از بالای سر آنها برگشتم.😊