eitaa logo
شکوفه های باغ انتظار
116 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1هزار ویدیو
49 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽سالروز ازدواج آسمانی حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) با حضرت خدیجه(سلام الله علیها)😍👏
28.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹زندگی حضرت علیه السلام 🔶قسمت اول 🔸🔹🔶🔷🔸🔹🔶🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از زنگ دانایی
💡 🤲خدا به ما نعمت‌های فراوانی داده‌است. او به ما 👐دست ، 👣پا، 👀چشم ، 👂گوش ، 👄دهان ، دندان ، 👦مو ، ابرو ، 👅زبان و👃 بینی و... داده‌است. 🧔🧕 خدای مهربان به ما پدر و مادر ، پدربزرگ و مادربزرگ را بخشیده‌است. 🍊🍎 خدا برای ما میوه‌ها و بقیه ی خوردنی‌های خوشمزه را آفریده‌ .🍉🍇 ☀️او برای روشن کردن و گرم کردن کره زمین خورشید را بالای سر ما قرار داده‌است. 🌧 او برای سیرآب کردن بندگانش چشمه‌ها و رودها را به وجود آورده‌است. 🤔 آیا به‌خاطر این نعمت‌ها نباید از خدا تشکر کنیم؟؟ 🍬🍭اگر کسی یک شکلات به ما بدهد، ما از او تشکر می‌کنیم. آیا از خدایی که این‌همه نعمت به ما بخشیده نباید تشکر کنیم؟؟ 🌺 پس هیچگاه شکرگزاری از خداوند مهربان را فراموش نکن. 📿 هنگام استفاده از نعمت های خداوند، بلافاصله بگو: ((الحمدلله )) 🌸الحمدلله 👈یعنی خدا را سپاس 🌺 امامان معصوم (علیهم السلام) هم انسان‌های شکرگزاری بوده‌اند. 🔔کانال زنگ دانایی👇 🔶➖➖➖➖➖ @zange_danaei ➖➖➖➖➖🔶
هدایت شده از زنگ دانایی
📖 (شهید محمود کاوه) 🌷 🔔کانال زنگ دانایی👇 🔶➖➖➖➖➖ @zange_danaei ➖➖➖➖➖🔶
27.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺انیمیشن کوتاه خرگوش چاق🐇 👌بچه ها جون؛ داستان انیمیشن مربوط به یک خرگوش بزرگه که بر خلاف ظاهرش، باطنی مهربانی❤️ داره اما...🤔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از زنگ دانایی
🌸 🌤یک هفته در انتظار ماندم ☀️تا جمعه ی دیگری بیاید 🌤شاید که از آسمان مکّه ☀️آن قاصد آخری بیاید 🌤من منتظرم جهانِ تاریک ☀️روشن شود از وجود خورشید 🌤هر لحظه به جان ما بتابد ☀️آن نور صفا و عشق و امّید 🌤من منتظرم سرود ایمان ☀️در شهر سیاه ما بپیچد 🌤همراه صدای دلنشینش ☀️بوی خوش یاس ها بپیچد 🌤ای کاش بیاید آن مسافر ☀️آن قاصد سبز آسمانی 🌤تا در دل مردمان بکارد ☀️هر لحظه امید زند گانی 🔷 🔔کانال زنگ دانایی👇 🔶➖➖➖➖➖ @zange_danaei ➖➖➖➖➖🔶
هدایت شده از زنگ دانایی
پیک خورشید-1.pdf
10.06M
📚 فایل PDF 🎁 همراه با جوایز ویژه برای 30 نفر برگزیده🤩🤩👌👌 📑 جهت کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با و چگونگی شرکت در این مسابقه، به کانال در ایتا مراجعه کنید. 🔔🔔کانال 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3962962055C0c62d5f1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از زنگ دانایی
🔷 🌺دوستان خوبم خدای مهربان در سوره احزاب آیه 56 به ما سفارش کرده است که بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) بفرستیم. 📖((إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚيَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا)) 🌸خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود می فرستد؛ اى کسانى که ایمان آورده ‏اید، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملاً تسلیم (فرمان او) باشید. 🌺📿🌺📿🌺📿🌺📿🌺 📿صلوات بر محمد(ص) یه هدیه از بهشته 📿خدا اونو تو قرآن برای ما نوشته 🔔کانال زنگ دانایی👇 🔶➖➖➖➖➖ @zange_danaei ➖➖➖➖➖🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞نماهنگ زیبای ستاره‌‌ها صف بکشید 🌟ستاره‌ها صف بکشید 🌸روشنی جهان اومد ✨یه کهکشان نور و امید 🌼به آسمان جان اومد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از زنگ دانایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎉 زیبا در رابطه با (ص)👌 💐ولادت پیامبر مهربانی ها حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) مبارک باد. 🔔کانال زنگ دانایی👇 🔶➖➖➖➖➖ @zange_danaei ➖➖➖➖➖🔶
هدایت شده از زنگ دانایی
🎉 🌺 سلام ما بچه ها🙌 به روح پاک آقا💫 امام جعفر صادق🌟 امام شیشم ما🌸 مکتب ما شیعه ها🕌 پیروی راه اوست🕋 ما بچه های شیعه👦 خیلی اونو داریم دوست💝 🌼🌼🌸🌹🌸🌼🌼 💐ولادت (علیه السلام) مبارک باد. 🔔کانال زنگ دانایی👇 🔶➖➖➖➖➖ @zange_danaei ➖➖➖➖➖🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فراموش کردی... 🤔 در چوبی را هل داد. در باز شد. وارد حیاط شد. بز سیاه که زیر درخت انجیر بسته شده بود، با دیدن او مع مع کرد. «ابامُهزَّم لبخند زد و جلو رفت. دوتا گوش بز را توی دستهایش گرفت. گوشهای بلند بز، مثل دو تکه ی نمد بود، سلام بر خوشگل گوش نمدی ام! مثل این که گرسنه ای، آره؟ بعد رفت مقداری علف از کنار انباری حیاط برداشت و جلوی بز گذاشت. مادرش در خانه را باز کرد. کوزه ی آب را از گوشه ی ایوان برداشت. نگاهی به پسرش ابومُهزَّم کرد. ابومُهزَّم سلام کرد. مادر با اخم، آهسته لبش جنبید. از دست پسرش ناراحت بود و رفت توی خانه. ابومُهزَّم نگاهی به شاخه های درخت انجیر کرد. انجيرها هنوز سبز بودند. آن وقت از پله ها بالا رفت. کم کم داشت هوا تاریک می شد. مادر چراغ را روشن کرد. بعد رفت توی ظرف بزرگ گلی، مقداری آرد و آب ریخت و جلوی چراغ نشست. ابومُهزَّم کتاب را از زیر لباسش بیرون آورد و روی تاقچه ی گلی گذاشت. آرام آمد کنار مادر نشست. نگاهی به مادر کرد. هنوز اخمهایش توی هم بود: «سلام مادرجان!» 😍 و سرش را جلو برد و صورت مادر را بوسید. مادر با اخم گفت: «خودت را لوس نکن!» بعد صورتش را به طرف دیگر گرفت، تا لبخندش را پسرش نبیند. مادرجان ببخشید! از کار صبحم معذرت می خواهم و دوباره مادر را بوسید.😘 رفتارت درست نبود؛ آن هم جلوی دیگران! صبح سر موضوعی عصبانی شده بود و بر سر مادرش فریاد کشیده بود. بعد متوجه خدمت کار دم در شد. خدمت کار امام صادق علیه السلام بود. پیغامی برایش آورده بود. ابومُهزَّم گفت: «می دانم مادر! اشتباه کردم. 😔 ...👇
این را به امام صادق عليه السلام هم گفتم.» چی؟ مگر او هم از این موضوع اطلاع داشت؟ 😨 بله مادرجان! امروز وقتی کلاس تعطیل شد، امام به من گفت: چرا با مادرت این جوری رفتار کردی؟» خیلی خجالت کشیدم! 😥 مادر همين طور که خمیر درست می کرد، توی فکر رفت. لبخند روی صورتش دیده می شد.😊 پنجه های خمیری اش را پاک کرد و گفت: «پاشو کمک کن تا تنور را روشن کنیم!» ابامُهزَّم همراه مادر بلند شد. چند شاخه هیزم در تنور ریخت. هیزمها شعله کشیدند. مادرش در حالی که چشم به شعله های آتش داشت، پرسید: «گفتی امام از جریان امروز ما خبر داشت؛ اما نگفتی درباره ی من دقیقا چه گفت!» . آه مادرجان! گفتم که... یعنی فقط گفت: «چرا با مادرت این جوری رفتار کردی»، یا چیزهای دیگری هم گفت؟ تو را به خدا بگو! دوست دارم بیشتر بدانم. امام فرمود: «چرا با مادرت تندی کردی؟😔 فراموش کردی که مادرت، مدت نه ماه وجودش را خانه ی امن تو کرد؟ پس از تولدت آغوشش را گاهواره ی گرم تو قرار داد و تا دو سال از شیره ی جانش نوشیدی؟ پس دلش را به دست بیاور و دیگر با او تندی و بدرفتاری نکن!» چه خوب پسرم! خیلی خوشحالم که شاگرد و دوست امام صادق علیه السلام هستی، حتما سلام مرا به او برسان😍 بعد در حالی که خمیر را تکه تکه و گلوله گلوله می کرد، سرش را جلو برد و پسرش را بوسید. هر دو خندیدند.😍☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا