.
💛🌿💛🌿💛🌿💛
🌿💛🌿💛🌿💛
💛🌿💛🌿💛
🌿💛🌿💛
💛🌿💛
🌿💛
💛
📜 #رمان_آدم_و_حوا
#عاشقانه_مذهبی
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_چهار
ابرویی بالا انداخت .
امیرمهدي – یعنی می خواین بگین پدر و مادرتون هیچوقت نگفتن باید روزه بگیرین ؟ بعید می دونم .
شونه اي بالا انداختم .
من – اوایل می گفتن ولی من دوست نداشتم بگیرم . براي همین چند ساله که فقط می پرسن روزه می گیرم
یا نه که منم جوابم منفیه . اونا عادت ندارن چیزهاي مذهبی رو بهم تحمیل کنن . همیشه براي پذیرش هر
چیزي آزاد بودم .
و با این حرفم یاد تموم ماه رمضون هایی افتادم که همیشه همین یه ماه تو خونه ي ما همه چیز خدایی بود . و
نماز همه ي اهل خونه جز من به جا و اول وقت خونده می شد . مامان و بابا و مهرداد روزه می گرفتن . گرچه
که مهرداد روزهاي جمعه رو بی خیال روزه گرفتن می شد .
و سهم من از همه ي اون سال ها ، شام خودن کارشون یک ساعت بعد از افطار بود و سریال هایی که اگر طنز
نبود نگاه نمی کردم .
باز هم با حرف امیرمهدي از فکر بیرون اومدم .
امیرمهدي – هیچوقت نخواستین امتحانش کنین ؟
من – نه . چون اصلاً فلسفه ي این تشنگی و گرسنگی رو نمی فهمم چیه !
امیرمهدي – فلسفه ش رو از چه نظر می خواین بدونین ؟ از نظر پزشکی که یه جور استراحت بدن هستش . تو
این یه ماه به واسطه ي کم خوردن ، بدن سمومش رو دفع می کنه و از زیر فشار ناجور غذا خوردن در میاد . از
نظر معنوي هم که یه جور درك حال آدماییه که خیلی چیزها رو می بینن و دلشون می خواد ، اما توانایی
خریدش رو ندارن . به واسطه ي درك حالشون می فهمیم که باید بهشون کمک کنیم . از نظر مذهبی می شه
راهی براي آب کردن گوشت هایی که در طول سال از حرام خدا یا گناه به تن آدم روییده . مثل غذایی که با
پول شبهه دار خریداري شده باشه . یا لذتی که از انجام یه گناه هر چند کوچیک نصیبمون می شه . ولی اگر
منظورتون حکمت خداست که خب خود خدا می دونه چرا چنین عبادتی رو خواسته و اصلاً هم در حد درك و
فهم انسان نیست .
من – از اون عبادت هایی که باید بدون چشم داشت باشه ؟
لبخندي زد
#گیسوی_پاییز
#کپی_بدون_نام_نویسنده_پیگرد_الهی_دارد
💛
🌿💛
💛🌿💛
🌿💛🌿💛
💛🌿💛🌿💛
🌿💛🌿💛🌿