eitaa logo
حریم عشق
150 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
23 فایل
°•﷽•° •﴿ۅ هماݩا خدا گفٺ 🕊﴾ •| به نام شهید مدافع وطن امید اکبری|• _کپی به عشق صاحب الزمانمون ، حلالت مومن🌱 ♥️ .. به ما بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/2583363789Ce1e8b17d2f
مشاهده در ایتا
دانلود
💛🌿💛🌿💛🌿💛 🌿💛🌿💛🌿💛 💛🌿💛🌿💛 🌿💛🌿💛 💛🌿💛 🌿💛 💛 📜 با پویا به هم زدم ؟ من ؟ کی که خودم خبر نداشتم ! اصلاً کی همچین چیزي رو به سمیرا گفته بود ؟ براي اینکه بتونم بفهمم چه خبره به سمیرا یه دستی زدم . من – تو از کجا فهمیدي ؟ سمیرا – از همون شب مهمونی . اخه وقتی دیدم پویا با یه دختر دیگه اومد فهمیدم باید به هم زده باشین . وگرنه پویا بدون تو جایی نمی رفت .... پویا ، این بود ؟ یه کاریش می کنم " یه حالی شدم . پس اون " اینکه با یه دختر دیگه بره تو مهمونی دوست من ؟ چه زود براي نبودن ها جانشین پیدا کرده بود ! یا شاید تو آستینش داشت و رو نمی کرد ؟ پس چرا بعد از مهمونی دائم زنگ می زد و می خواست که با هم بریم بیرون ؟ روي من چه حسابی باز کرده بود که هم با من بود و هم با یکی دیگه ؟ دلم به درد اومد . بغض میون گلوم نشست . حلاوت دیدن امیرمهدي بهم زهر شد . با " الو . الو " گفتن هاي سمیرا بغض رو پس زدم و جواب دادم . من – هستم سمیرا جان . سمیرا – فکر کردم قطع شده . حالا کی به هم زدین ؟ دست بردار نبود که ! من – راستش یه مدت بود که تو رابطه مون تردید کرده بودم . همینم شد زمینه ي به هم زدن . پویا یه مقدار کم طاقت بود . با این حرفم نگاه مامان و رضوان نشت روم . مهرداد هم از آینه نیم نگاهی بهم انداخت . به سمیرا دروغ نگفتم . فقط مسئله رو براش باز نکردم . در اصل من رابطه رو به هم نزدم . این پویا بود که با کارش تردید من رو از بین برد . همونجا ، تو ماشین ، پویا رو براي همیشه کنار گذاشتم . من مرد نا مرد نمی خواستم . شایدم حق داشت . چون من هم جانشینی براش پیدا کرده بودم . ولی من شیفته ي اخلاق و رفتار امیرمهدي شدم . هنوز مونده بود تا پویا رو کامل کنار بذارم . رفتار آرمانی امیرمهدي باعث شد تو انتخاب پویا شک کنم . این تقصیر من نبود . پویا از مرد آرمانی من فاصله داشت 💛 🌿💛 💛🌿💛 🌿💛🌿💛 💛🌿💛🌿💛 🌿💛🌿💛🌿💛