eitaa logo
حریم عشق
149 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
23 فایل
°•﷽•° •﴿ۅ هماݩا خدا گفٺ 🕊﴾ •| به نام شهید مدافع وطن امید اکبری|• _کپی به عشق صاحب الزمانمون ، حلالت مومن🌱 ♥️ .. به ما بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/2583363789Ce1e8b17d2f
مشاهده در ایتا
دانلود
💛🌿💛🌿💛🌿💛 🌿💛🌿💛🌿💛 💛🌿💛🌿💛 🌿💛🌿💛 💛🌿💛 🌿💛 💛 📜 مامان – بلند شو که اگر بابات راضی باشه کلی کار باید انجام بدیم . -•-•-•-•-•-•-•-• از خستگی هلاك بودم . دو روز تا مبعث مونده بود ولی من دیگه جون نداشتم . از بس رفته بودم خرید . می خواستم تزیین سفره و چیزهاي داخلش عالی باشه . دلم می خواست جلوي مادر و خواهر امیرمهدي همه چیز عالی باشه و نشون بدم ما هم تو خوش سلیقگی چیزي کم نداریم . می دونستم که آخر سر ، مهمونا مقداري خوراکی به خصوص آجیل مشگل گشا با خودشون می برن . و می خواستم وقتی چیزي دست امیرمهدي می رسه از هر نظر عالی باشه . سفره جدید خریده بودم با حریر هاي رنگی براي تزیینش . شمع هایی به رنگ حریر ها و تورهایی با همون رنگ براي آجیل ها . روبان هاي ساتن و گل هاي فانتزي زیبا براي تزیین تورهاي آجیل . سفره رو از شب قبل انداختیم . و با کمک رضوان تزیینش کردم . حریر هاي زرد و سبز و نقره اي تلالوي قشنگی به سفره ي سبز و سفید داده بود . خاله هم اومده بود کمک مامان . قرار بود سفره از ساعت پنج باشه تا هشت شب که اذان می گفتن . که همه بتونن شام رو کنار خونواده باشن . ظرفاي یه بار مصرف رو آماده کردیم . میوه ها رو چیدیم . و روشون رو با دستمال تمیز و مرطوب پوشوندیم که تازه بمونه . از صبح روز مبعث ، خاله و مامان مشغول درست کردن شله زرد و کاچی بودن . من و رضوان هم گوشت عدس پلو رو درست کردیم . قرار بود عدس پلو رو تو ظرفاي یه بار مصرف بکشیم که مهمونا با خودشون ببرن . پنیرها رو با قالب به شکل گل و ستاره و قلب قالب زدم . رضوان تربچه هاي سبزي رو تزیین می کرد و روي سبزي ها می ذاشت . خاله ي کوچیکم و عمه م هم نون ها رو بسته بندي می کردن . همه در تکاپو بودن تا این نذر مامان به بهترین شکل ممکن برگزار بشه . ساعت حول و حوش چهار و نیم بود که مهمونا اومدن . آخرین گروه هم خانوم درستکار و نرگس بودن . که اصلاً نفهمیدم با کی اومدن