eitaa logo
رویای امت
348 دنبال‌کننده
602 عکس
386 ویدیو
8 فایل
ارتباط با من @Akhlaghim
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر ماجرای چیزی از حقیقت در چنته داشت، الان مدعیان آن باید برای سینه چاک می‌کردند. چون او دقیقاً برای کرامتِ ، امن و انسانیت کشته شد. روح‌الله ایزدخواه @dr_izadkhah
فناوری قناعت چه میکند ؟ در ادبیات روانشناسان و محققان فقر ، از دونوع فقر یاد میشود ، نوع اول که مطلق هم گفته میشود این است که فرد ابتدایی ترین و حیاتی ترین امکان یا امکانات را نداشته باشد ، مانند نانی برای سیر شدن ، لباسی برای پوشیدن ، سرپناهی برای خواب ارام شبانه بدون سرما ، گرما ، باران و ... یعنی هر انسان امکان ادامه حیات طبیعی و زندگی حداقلی را داشته باشد و نبود این حداقل ، اسیب های زیادی به فرد و خانواده تحت تکفل ان میرساند هم اسیب های جسمی (سلامت) ، اسیب های اموزشی و مهارت اموزی و از همه مهمتر اسیب های روانی شخص را در شرایطی قرار میدهد که رفتارها و تصمیمات غیر منطقی و گاها احمقانه اتخاذ کند ، یعنی او را وارد یک سبک زندگی می کند که سبک زندگی و تفکر فقیرانه پیدا میکند و شخصیت او را نیز فرو میکاهد و این فقر فقط در امکانات مادی او محدود نمیشود بلکه ، شخصیت، روان و تفکر او نیز به فقر مبتلا می‌شوند و این جبریست که فقر برایش به وجود اورده و همین مسئله اورا در فقر بیشتر نیز نگه میدارد تا در یک باتلاق دست و پا بزند . اما فقر دیگری هم داریم که مرحله بعد از این است و فرد نه اینکه حداقل ها را ندارد بلکه در مقایسه با داشته های دیگران و زندگی مطلوب مورد نظرش که عمدتاً برساختی اجتماعی ناشی از نابرابری و بی عدالتیست پیدا میکند حتی جوامع نابرابر بسیار بیشتر ، از جوامع فقیر دچار سرخوردگی ها ، افسردگی‌ها ، خشونت ، بزه کاری و انواع ناهنجاری های اجتماعی میشوند ( کتاب ، نردبان شکسته و آرمانشهری برای واقع گراها) . اینجاست که فناوری اجتماعی قناعت کارساز میشود و در حد یک مهارت یا فضیلت اخلاقی باقی نمیماند ، بلکه فرد کمتر دارا را از مقایسه خودش با دیگری بازمیدارد و به او ارامش میدهد تا دچار اسیب های گفته شده نشود ، همچنین به فرد دارا توانایی کنترل رفتارهای اسراف گرانه ، اشرافی و تفاخرمعابانه را میدهد و از بروز این رفتار ها جلو گیری میکند تا بروز این مشکل به حداقل برسد و احساس فقر قیاسی به جامعه دست ندهد . در فقر ابتدایی وظیفه همه از جمله دولت ، سپس افراد متمول و در مرحله بعد تمام افراد جامعه است که به فرد نیازمند یاری برسانند تا از شرایط فقر برون بیاید و ادبیات قرانی و روایی ما پر است از این سفارش ها ، اما در مورد فقر ثانوی ، یعنی احساس فقر که ناشی از شکاف طبقاتیست در کنار ایجاد ساختارها و فرایند های عدالت محور توسط دولت باید نوعی تربیت اجتماعی نیز از جنس قدرت نرم در کنار قدرت سخت حکمرانی قرار گیرد تا جامعه به تعادل و البته هم پا برسد . نتیجه اینکه قناعت از یک جهت به ما قدرت خویشتن داری در نبود زندگی مطلوب به لحاظ مادی را میدهد و هم بروز رفتارهای ناهنجار توسط افراد دارا را کنترل کند همچنین امکان همیاری و بیشتر بین انسانها را فراهم می کند و بیشمار حسن دیگر که میتوان ذکر کرد . پ ن : بدترین برداشت از قناعت که توسط قلب های مریض اتفاق می‌افتد این است که گمان میکنند قناعت دارد مارا به فقر تشویق و به بی عدالتی راضی می‌کند. ✍️ مهدی اخلاقی https://eitaa.com/ommat_Dream
🔶بومی سازی تکنولوژی یا تکنولوژی بومی ! 🔰بومی سازی به این معنی است که تکنولوژی هایی که دیگر مردمان یا دیگر کشور ها آنرا به دست آورده اند برای یا سهل کردن امور ما با به دست آوردن دانش آن عیناً بتوانیم بسازیم ، و عیناً همان کالا یا خدمات را تولید و مصرف کنیم (منظور از مای نوعی هست هر منطقه نسبت به مناطق دیگر ). اما منظور از تکنولوژی بومی ، تکنولوژی است که متناسب با فرهنگ ، ارزش ها و مطلوبیت های جوامع انسانی متفاوت و همچنین ویژگی های بومِ و منابع طبیعی فراوان و در دست رس آن ، تولید کالا و خدمات میکند. 🔹 دومی بر اولی ارجحیت دارد به این دلیل که اولی در ذات خودش استعمار ، تخریب و البته گرانسازی کالا و خدمات را دارد (هم در خود نوع تکنولوژی و هم در نگاه تمدنی و انسانی که این الگوی توسعه تکنولوژی را با این خصوصیات رقم زده و توسعه داده که اثر وجودی در عالم است ) و اما دومی خلاف این عمل میکند و حتی بیشتر متضمن انسان است . 🔹البته در بحث و گاهی این حرف ها زده میشود اما به دلیل تضاد با سرمایه داری عملاً کنار گذاشته میشود مگر آنجا که بومی سازی آن مشروط به نوعی تکنولوژی واسط باشد که حاشیه سود دیگری را برای نظم سرمایه داری تامین میکند مانند ترویج انرژی خورشیدی که وابسته به صفحات خورشیدی است یا با خودروهای الکتریکی که خود وابسته صنعت باتری سازیست ... 🔹برای تقریب ذهن نگاهی اگر به صنعت خانه سازی در گذشته بیندازید مصالح ساختمانی کاملاً بومی هستند ، هم کاملا سازگار با محیط زیست و البته کارآمدی که متعلق به همان منطقه است و در جای دیگر ممکن است این مزیت را نداشته باشد برای مثال دیوارهای قطور خاکی در مناطق مرکزی و کویری بهینه هستند و البته ارزان و در دست که در مناطق شمالی و بارانی غیر بهینه هستند فلذا ابزار فناوری آنها هم متفاوت بوده ... . 🔹شاید قاشق فلزی در مناطق خشک بهینه تر باشد که منابع معدنی چه فلز و زغال سنگ و حتی گاهی انرژی فسیلی دارند مناسب باشد و در مناطق سرسبز قاشق چوبی ، همین طور میز و صندلی و ... و تولید اینها هم تکنولوژی متفاوت با خودش را نیاز دارد و اصلاً نباید دنبال بود یا لااقل آن را بدیهی گرفت . 🔹مزیت های این نگاه به تولید و تکنولوژی باعث کاهش قیمت مواد اولیه و فراوانی آن خواهد شد که قدرت دست رسی به امکانات را افزایش میدهد و را بالاتر از مواد میکند . ✴️ پ ن : البته این رفتار با تکنولوژی و مواد اولیه در صورت تغییر تولید از بزرگ مقیاس به کوچک مقیاس ها امکان پذیر است و احیانا تغییر الگوی حکمرانی توسعه از سطح ملی و جهانی به منطقه ای ، اختصاصی سازی توسعه ✍️مهدی اخلاقی https://eitaa.com/ommat_Dream
«پیری و جوانی» 🔰 تصویر ما از پیری یک انسان بازنشسته و بیکار در پارک است که ، نه تنها قدرت جسمی اش تحلیل رفته بلکه قدرت فکری و روحی او نیز تحلیل رفته و گاهی از نگاه سایرین به یک غرغروی فرتوت تبدیل میشود، جوانی دوران طلایی و پیری دوران سیاهی و بطالت یاد میشود. این روند عمر در صورتی صادق است که انسان در مدت زندگی فرایند رشد و توسعه وجودی را طی نکرده ، و اصالت را به دنیا داده و را در کار و مصرف آن تعریف کرده باشد . و الا در یک سبک زندگی سالم و رشد روحی و فکری سالم پر کاربردترین بخش زندگی یک انسان میتواند بخش پایانی باشد ، مرحله‌ای که کوله باری از تجربه ، فکر و رشد را به همراه دارد که وقت انفاق آن به دیگران است وقت میوه دادن و چیده شدن توسط اطرافیان ، کسی که عمری در پی تقویت فضیلت در خود بوده ، دهه پنجم به بعد عمر چتر می‌گشاید و دیگران را زیر سایه خود آرامش می‌بخشد و از حیاتش زندگی . محور همبستگی خانواده و اطرافیان ، مرجع جامعه و راهبر خواهد بود . اگر اهل علم باشد علمش به ثمر مینشیند و هنگامه بهره برداری می‌رسد. برای یک چنین انسانی جوانی علارغم توانایی جسمی فصل غلبه هوس ها ، خامی ها و انواع جهالت هاست ، فلذا حتی حسرت جوانی هم نمی‌خورد مگر لحظاتی که از دست رفت و قابل جبران نیست به خاطر همان ویژگی جوانی... اما اگر در کسب نکوشیده و قلب را در ها و خواسته های بی پایان مادی دفن کرده باشد پیری فصل رسوب تمام این حقد ها ، حسادت ها و سیاهی ها خواهد بود که واقعاً هر انسانی را از خود مُنزجر میکند و جوانی را چراگاهی میبیند که از دست رفته . درخت آفت زده و خشکیده حسرت بی ثمری و سبزی ترکه های دوران نهالی را میخورد نه آنکه بزرگ شدن را زیسته ، سایه انداخته و پربار شده . ✍️ مهدی اخلاقی https://eitaa.com/ommat_Dream
رویای امت
«جامعه منفرد ۲»👇 https://eitaa.com/ommat_Dream
«جامعه منفرد ۲» 📌جامعه محل امر ملی ، اجتماعی و فرا شخصیست ، محل بروز شخصیت است نه اشخاص به معنای تبلوری از یک هویت جمعی نه محل و رفع نیازهای فردی و خصوصی ، زندگی فضایش فقط است و در درون ان جریان میپذیرد مهمترین اشکال این است که در آن جامعه اصالت پیدا کرد البته نه به صورت بلکه این مسئله ریشه در و الگوهای سرمایه داری داشت که کارکرد های خانواده را یک به یک گرفت و تبدیل به محصول اقتصادی کرد و را افراد بخشی از فرض کرد. 🔸خانواده لاغر ، نحیف و نهایتاً محو شده و جامعه فربه و مسموم..‌. 📌وقتی نیازهای شخصی به منتقل میشود ، فرد گرایی و منفعت طلبی رخ میدهد نه جمع گرایی هرچند تعداد آدم ها بی نهایت باشد ، دقیقا برعکس تصویری که ارائه میشود بدون هیچ پشتوانه علمی که افراد با حضور مداوم در جامعه و مکان ها و نهادهای ، جمعی پیدا می‌کنند . جامعه محل هم افزایی است نه محل رفع نیازهای روز مره فردی، رفع نیاز جایش خانواده است . الگویی صحیح است که افراد در خانواده رشد میکنند ، احساسات و نیاز های آنها مرتفع میشود آنگاه برای شکل دهی به یک هویت جمعی و منافع اجتماعی یا به تعبیری ملی وارد آن میشوند . نه اینکه افراد در جامعه به دنبال رفع نیازهای جنسی ، پرکردن تنهایی و دریافت محبت باشند تا تربیت و آموزش تا صرف غذا و ... 📌آب رفتن متراژ خانه ها و احساس نیاز به فضای بیشتر نداشتن به این معناست که جامعه دارد جای خانواده و سپس خانه را میگیرد و خانه صرفاً محلی برای خواب شبانه است ، به عبارتی پارکینگ انسانی صرف وقت های طولانی افراد در بیرون از منزل و کمتر دیدن همدیگر از نشانه‌های بارز آن است . در دو سه دهه گذشته گلایه آدم ها این بود که روابط خویشاوندی (صله رحم) از بین رفته امروز معضل به از بین رفتن روابط افراد قلیل خانواده درون خانه آب رفته کشیده شده جامعه اقتصاد محور از افراد تنها و وابسته به تمام نیازهایش بهره کشی میکند . 📌آنچه جامعه را جامعه میکند انسان های درون آن هستند نه ظواهر تکنولوژیک خیابان های آن و آنچه انسان را انسان میکند خانواده و روابط مستحکم درون آن است . جامعه ای که خانواده در آن دچار فروپاشی شده در واقع جامعه فروپاشیده است چون سرمایه انسانیش از دست رفته . ✍️ مهدی اخلاقی https://eitaa.com/ommat_Dream
📌 قیام علیه پول؛ قسمت 1️⃣1️⃣ یازدهم قلب تپنده‌ی اقتصاد ولایی در مبحث که چند وقتی‌ست در اینجا پهن کردیم و متأسفانه جمع کردنش به طول انجامید، سعی کردیم بعد از نشان دادن گسست روابط انسانی، اخلاقی و... در تمدن پولی و اقتصاد پولی به سراغ چگونگی بنیان‌های جامعه بدون پول برویم و تصویری از شکل کلی آن ارائه کنیم؛ تا ان‌شاءالله سرآغازی باشد برای کشت دانش در یک زمین سالم، برای یک اقتصاد پاک، متعالی و انسانی... گفتیم که جامعه‌ای متشکل از خانواده‌های بزرگ، خودکفا، تولیدکننده در مقیاس خرد، و روابط رحمی بر اساس صله () می‌خواهیم؛ و همه‌ی آن‌ها نیاز به فضا دارد، فلذا اشاره به شهرسازی متناسب کردیم. در مرحله بعد گفتیم که اقتصاد جامعه ایمانی نیاز به وجوه کلان اقتصاد یا اقتصاد کلان خودش دارد که این اقتصاد، حول امام یا ولی است: . اما مفهوم ولایت به لحاظ تئوریک هنوز به نقطه عطف خود برای تمدن‌سازی نرسیده، فلذا نیاز به باز کردن چیستی و چگونگی آن و چگونه شدن آن داریم. گفتیم که ولایت از فرد شروع می‌شود، اما یک نظام‌واره‌ی فراگیر انسانی است؛ رابطه‌ای دوطرفه است... سپس گفتیم خود ولایت‌کردن، الگوی متمایزی برای راهبری‌ست که ابزارهایی مشخص دارد... این الگوها وقتی به کار گرفته شود و محقق شود، تولید قدرت و اجماع می‌کند. حالا در این قسمت می‌خواهیم بگوییم از طرفی نظام ولایت شبیه استعاره‌ی است: خون می‌دمد و دوباره بازمی‌گرداند؛ و در هر دم و بازدم، به آن اکسیژن مورد نیاز و مواد لازم تزریق می‌شود تا مراحل رشد اتفاق بیفتد. همچنین در مراحل مختلف، انشعابات و مشتقات کوچک‌تری دارد که ورودی هر انشعاب، یک انسان، یک ولیِ کوچک‌تر ایستاده که وظیفه‌ی انتقال و دریافت را دارد. هر گاه آسیب یا نیازی به وجود آمد کل بدن بسیج میشود برای ترمیم یا ساختن آن عضو با اولویت لازم با رساندن خون مضاعف و بیشتر اقدام کند. این ولایت‌های نسبی و مراتبی، در یک نظم طبیعی دوسویه از بالا به پایین، بدون استخدام تعیین می‌شود: 🟢 از بالا، تأیید؛ 🔵 از پایین، مقبول. «ولایت‌کردن» هم گفتیم به معنای حکمرانی، دستور، قانون و... نیست. ابتدا به‌ساکن، به خاطر و و ، و سپس محبوبیت اجتماعی ساخته می‌شود، نه اینکه لزوما گماشته شود. یک چنین انسانی ابتدا سعی در ساختن زندگی اطرافیان کرده (حتماً بخشی اقتصادی ـ نه به معنای بازاری)، بدون چشم‌داشت و از سر و ؛ اعتباری اجتماعی خلق می‌کند که منجر به خلق اعتبار اقتصادی می‌شود. خود مولای اصلی به میزان شدت ولایتش، اعتبار خلق می‌کند. و اگر در مراحل بعد فقط خرج شود بدون افزایش اعتبار توسط متولیان (جامعه ایمانی)، موجب تورم می‌شود؛ یعنی ادعا و صدای دین و خرج ولایت زیاد است اما کارکردش اندک و اندک‌تر... حالا اگر مجریان ـ یعنی مجراهای مسیر ولایت ـ درست عمل کنند، یعنی دارایی را از ولایت بگیرند و با همان الگوهای منتقل‌شده انتقال دهند و سرپرستی بکنند نه ارجاع به سرپرست خود بدهند، واقعی شکل می‌گیرد و قدرت اثرگذاری یا دریافت کارکرد پیدا می‌کند. خیلی ساده و خودمانی: یک روحانی در یک محله، اگر بالای منبر برود و صرفا منویات آقا را تبیین کند، می‌شود خرج کردن بدون پشتوانه؛ تورم و کاهش ارزش اعتبار خلق‌شده. اما اگر الگوهای ولایت‌کردن را فهم و درونی کرده باشد، و در محله سرپرستی کند نه بیانیه و خطابه بدهد؛ یعنی بسازد، کمک کند، توانمندی‌های آن‌ها را در هم ضرب کند، اتفاق‌های جدید را رقم بزند، اعتماد و اطمینان برای حساب بازکردن اهالی روی خودش جلب کند ـ بلاتشبیه مثل شعبه‌ی منتها نه برای افزودن به خود، بلکه برای ایجاد ارزش افزوده و بازگرداندن آن به خودشان... و مردم از سپردن دارایی‌های مادی و معنوی خود احساس سرمایه‌گذاری پیدا کنند نه بخشیدن، آن‌وقت می‌شود نیازهای و پروژه های کلان را از سطح محله تا شهر، استان و... را حل کرد، و دارایی‌های بزرگ را برای حرکت‌های عمومی و بزرگ به خط کرد، بدون نیاز به نهادهای تامین سرمایه مدرن مثل بانک و بورس ، و ولایی راه انداخت. نهال جوانی که در کنار درخت قطور اما موریانه زده و پوسیده اقتصاد پولی باید رشد کند . ✍️ مهدی اخلاقی https://eitaa.com/ommat_Dream