eitaa logo
رویای امت
335 دنبال‌کننده
553 عکس
343 ویدیو
7 فایل
ارتباط با من @Akhlaghim
مشاهده در ایتا
دانلود
رویای امت
لیبرال دموکراسی و نسبت ما... آیا دموکراسی در ادعای خودش صادق است؟
لیبرال دموکراسی و نسبت ما... لیبرال دموکراسی ، واژه حاکم بر تمدن امروز برخلاف انچه مدعیانش شعار میدهند نه و نه دموکراسی تحفه‌ای برای انسانها به نیاورد! در مورد لیبرالیسم سخن بسیار گفته شده و به تکرار مکررات نمی‌پردازیم و نتیجه زشت و پلید ان از کثافت اخلاقی به بار امده در روابط جنسی غیر متعارف تا امار دهشتناک زنازادگی ، افسردگی ، تنهایی ، فروپاشی خانواده و همچنین اقتصاد برامده از نگاه که منجر به نابرابری . شکاف طبقاتی بی سابقه ، فقر نیمی از مردم جهان و انباشت ثروت در دست عده قلیلی شده جلوی چشم همگان است گرچه برای دیدن همین هم چشم باید ... . اما دموکراسی همچنان واژه پر زرق و برقیست که حتی موضع منتقدان تمدن پیش رو (مدرن ) هم نسبت به ان یا تمجید است یا سکوت . دموکراسی چیست ؟ در تعریف دموکراسی میگویند حکومت مردم بر مردم و روش تحقق ان رای اکثریت. به تعبیری دموکراسی در مقابل و علیه دیکتاتوری قد علم کرده یا دموکراسی امده تا پوزه دیکتاتورها را به خاک بمالد. ✔️اما سوال، آیا در ادعای خود صادق است؟؟! ایا این خودش گونه ای دیگر از دیکتاتوری نیست که در ان اکثریت بر اقلیت دیکتاتوری میکنند ؟! ایا اکثریت همیشه موضع حق دارند ؟! اگر موضع صحیح و درست را اقلیت داشته باشند چه؟ (بگذریم از اینکه همین رای اکثریت را هم چگونه اقلیت صاحب قدرت و نفوذ در اکثر موارد جهت میدهند ...) چگونه است که گاهی یک محقق و اندیشمند به یک نتیجه علمی میرسد که با باور هفت میلیارد انسان در تضاد و تعارض است ؟ اما همین موضع مخالف هفت میلیارد انسان معیار قرار میگیرد و اتفاقا همین باعث پیشرف و تعالی جامعه میشود ؟ بهتر نیست به جای حاکمیت اکثریت ، حقیقت حاکم باشد ... البته بر سر حقیقت باید به توافق رسید و معیار حقیقت را مشخص کرد ،اما دموکراسی در درون خودش تضاد بزرگی دارد که قادر به پاسخگویی نیست ! ✔️سوال بعدی که باید از خودمان بپرسیم این است نقطه تمایز ما کجاست ؟ فناوری حکمرانی ما چیست ؟ اگر قله ای به نام ولایت را در راس حکمرانیمان قرار داده ایم چگونه ان را به دامنه تسری میدهیم ؟ مرحوم فیرحی در کتاب قدرت، دانش و مشرعیت میگه در جامعه قبیله ای قبل از اسلام ، اشراف و نزدیکان رئیس قبیله امتیازات ویژه داشته و تأثیر به سزایی در تصمیم گیری ها داشته اند و همین امر در خلافت پس از پیامبر که نوعی بازگشت به جاهلیت بود خود را در عنوان باز افرینی کرد، که موجب دریافت امتیازات ویژه و مداخله در حکومت و تصمیمات خلفا میشده ، که همین امر برای حضرت امیر موجب زحمات و مشکلات بسیاری شد ... از ویژه خواهی ها تا سهم خواهی در قدرت و به تبع ان دشمنی ها دموکراسی غربی امروز خود را چگونه در نظام ولایت فقیه بازآفرینی کرده و موجب قطع روابط بهینه ولایی و امام و امت میشود ؟ ✍️مهدی اخلاقی https://eitaa.com/Dream_ommat
🔻ازادی یا ازادگی 🔺 در مقابل فریاد ازادیٍ لیبرالها ، چند وقتیست ادبیات بعضی از دوستان ما این شده که کی گفته لیبرال ها مدافع ازادیند ، اصل ازادی پیش ماست و ما مدعیان و مدافعان ازادی هستیم ... واقعیت این است که ازادی واژه ای خنثی و نارساست یعنی اگر پسوند ، پیوند و یا قیدی نداشته باشد گنگ و نا مفهوم است و وقتی تنها مطرح میشود نافی هر گونه قیدی خواهد بود که واقعاً به لیبرالیسم میخورد نه معنایی که ما مراد میکنیم ، فلذا هر وقت دوستان ما میخواهند خود را اهل ازادی بنامند ، ناچارا برای تمایز از لیبرالها این پرسش ها را مطرح می کنند : _ آزادی چیست ؟ ازادی از چه و ازادی برای چه ؟ در صورتی که مراد لیبرالها همان ازادی بی پرسش و پاسخ است و خود کلمه ازادی بی هیچ قید و بندی برایشان کفایت میکند و چه بهتر که سرماجرا باز میماند ! چرا که اساسا مرادشان از ازادی نداشتن تعهد و چهارچوب و قاعده است ، همان که به ولنگاری هم تفسیر میشود . و البته فردی ترین و لحظه ای ترین تفسیر از آزادی را ارائه دهد و هرگز به دنبال ارائه پاسخ مشخص نیست چراکه همان پاسخ خودش تبدیل چهارچوب معنایی و مفهومی جدید میشود، که نقض غرض لیبرالیسم است. اما پیشنهاد👇 در مقابل ازادی، طرح مفهوم آزادگی است ، ازادگی به انسان لیبرال و ولنگار اطلاق نمیشود ، بلکه شاخصه انسان های متعهد و دارای چهارچوب و مبنا در زندگی به همراه روحیه جوانمردی ، از خودگذشتگی ، ایثار و ... است . ازادگی که در ادبیات ما برای تعریف شخصیت انسان های بزرگ و وارسته بیان میشود در درون خودش تمام بار معنایی که بر شمردیم را دارد بدون توضیح اضافه . آزادگی مفهومیست از انسان دارای فضیلت ... همچنین ازادگی ترجمه دقیقیست از احرار در ادبیات دینی ... امام شهیدان و احرار و آزادگان حضرت حسین بن علی (ع) فرمود: «ان قوما عبدوا الله رغبة فتلك عبادة التجار . وإن قوما عبدوا الله رهبة فتلك عبادة العبيد . وإن قوما عبدوا الله شكرا فتلك عبادة «الأحرار» وهي أفضل العبادة ؛ (3) قومی به رغبت رسیدن به بهشت خدا را می پرستند که این عبادت تاجرانه است و قومی از ترس جهنم عبادت می کنند و این عبادت بندگان است و قومی از سر قدردانی و شکر، خدا را می پرستند و این عبادت «آزادگان» است و این ارزشمند ترین عبادت ها است. ✍️مهدی اخلاقی https://eitaa.com/ommat_Dream
💢دخالت دولت در اقتصاد به مثابه ولایت یا استیلا 🔰دعوای دخالت یا عدم دخالت دولت در اقتصاد به اندازه کل عمر دارد و پاسخ های مختلف به آن نهله های اقتصادی فراوانی ساخته و ادامه این دعوا در این سالهای ایران شده دوگانه اقتصاد آزاد و یا و دولتی ... لیبرالیسم مثل بچه پر روی خود سر و حاضر جواب و البته بی حیاییست که هیچ بزرگتر و آقا بالاسری را تحمل نمیکند و البته هیچ جانب انصاف و حقی را رعایت هم نمیکند ، ولش کنید خانه را بر سر صاحب خانه خراب میکند ... هم آقا بالاسر استیلا گریست که از ترس اینکه هیچ خطایی رخ ندهد کل کارها را خودش بر عهده می‌گیرد و اجازه جیک زدن به کسی نمی‌دهد و در اکثر موارد فقط استیلاگر است نه فعال اقتصادی ( البته بچه تمام خلاف هایش را پنهانی بیرون از خانه میکند و دروغ گفتن و پنهان کاری راهیست برای تنفس (ترجمه اقتصادی و فساد )) اما راه میانه و البته قالب درست چیست ؟! «ولایت» عمده ترین تفاوت و در مسئله اختیار است اگر اختیار سلب شود میشود استیلا و اگر اختیار تفویض شود میشود ولایت ، البته اختیار معنای ولایت نیست بلکه ولایت به معنای سرپرستی و پشتوانگی است ، سرپرستی برای رشد به همراه اختیار ... اختیار ستون رشد است ، اما برای این ستون بستری مناسب لازم است که ولی آنرا باید فراهم کند بستر اختیار و رشد یعنی محیط ، فضا ، ساختار ها ، فرهنگ و... متاسفانه عمومآ یا دخالت به معنای سلطه را میفهمیم یا به معنای رها کردن و فهمی از رشد با تکیه به اختیار نداریم . حالا ترجمه این حرف ها در اقتصاد چیست ، اگر دولت خود افعال اقتصادی را در دست بگیرد خب این حذف جامعه و فعالان اقتصادی از عرصه اقتصاد است چه برسد به رشد اینجا از اساس ریشه را زده اگر دخالت در فعالیت های اقتصادی دخالت های بی موردی باشد که روال طبیعی اقتصاد دچار خلل شود و یک بازار (تولید ، توزیع ، مصرف ) تصنعی یا غیر واقعی داشته باشیم باز هم مانع رشد شده ، ( بسیاری از قیمت گذاری های دولت متاسفانه از این جنس است ) حدی برای میزان ورود دولت یا بهتره بگیم حاکمیت یا ولی جامعه وجود ندارد بین صفر تا صد نوسان دارد میتواند در یک وحله و نقطه صددرصد ورود کند ، اما مسئله مهم و نکته طلایی این است که این ورود یا دخالت حداکثری یا حتی حداقلی باید «نقطه‌ ای در روند باشد نه خطی بر اقتصاد » اختیار و آزادی عمل اصل و خط اقتصاد است و ورود های نقطه‌ای ابزاریست برای حفاظت تعادل بخشی و رشد ... از نظر نگارنده اگر اینگونه برای نظریه پردازی و سیاست گذاری و اندیشیدیم به ایده ولایت نزدیک شده ایم و الا ... ایده ای که عاملیت را به فعالان متکثر مردمی میدهد به شدت روندهای انحصارگر و تمرکزگرا را نفی میکند و دولت در نقش یک ، حامی ، مربی و سرپرست قرار میگیرد . ✨نکته : ولایت رشد اقتصاد را به جهت رشد فرهنگ و ارزش های دینی در جامعه و ارتقاء افراد جامعه میداند ، فلذا کاملاً جهتمند است و همین جهتمندی بهینه بودن یا نبودن یک فعل اقتصادی و ... را معین می‌کند ، نه سود آوری مقطعی و محدود در یک بخش . ✍️مهدی اخلاقی https://eitaa.com/ommat_Dream
✴️نقل قول معروفی از فردریک باستیا، اقتصاددان فرانسوی قرن نوزدهم وجود دارد : «هرگاه کالاها نتوانند از مرزها عبور کنند ، سربازان عبور میکنند.» 🔺این جمله بیش از هر عبارت دیگری نشان میدهد ماهیت تمدن غربی را در گره خوردن اقتصادش با ... 🔺پ ن : نظامی خودش را در ساختارها و تئوری ها پنهان کرد و هرگاه ملتی در مقابل این فریب به خودآگاهی و سپس مقاومت می رسد ، امپراتوری جنگ پوستینش می‌اندازد و بی محابا اسلحه اش را بلند می‌کند و با چکمه های خون الود وارد آن میشود. ✍️مهدی اخلاقی https://eitaa.com/ommat_Dream
رویای امت
گزارش و تشریحی کوتاه از آخرین مصاحبه محمد قوچانی تئوریسین توسعه در ادامه بخوانید 👇 https://eitaa.co
📌گزارش و تشریحی کوتاه از آخرین مصاحبه محمد قوچانی تئوریسین توسعه 1️⃣ از 2️⃣ 🔰در آخرین مصاحبه آقای قوچانی اینطور عنوان شد که اولا قانون اساسی بزرگترین سد تحقق در کشور است و بزرگترین اشکال آن اول اینکه تکلیف خودش را مشخص نمیکند که آیا میخواهد باشد یا ... اما از آنجایی که تغییر قانون اساسی یک اقدام سیاسی بزرگ است و تغییر آن کار غیر ممکنی لااقل در این برهه و در کوتاه مدت به نظر میرسد پس ما میتوانیم از طُرُق دیگری مسیر توسعه را پیش بگیریم و آن نه از طریق مقاله های ، بلکه آن اقدام اساسی و مؤثر از طریق و تغییر الگوی زندگی عامه توسط نخبگان آگاه است ... هرچند در انتها دوباره به گذاشتن گزینه های جایگزین سیاسی جلوی پای ملت برمیگردد و بحث را سیاسی میکند اما نکته او رفتن به سمت خود توسعه است به جای حرف توسعه او مثلی میزند از فردی که در دهه چهل در دوره که به سراغ کسبه و بازاریان بزرگ میرود و به آنها کمک میکند تا تولیدات صنعتی داشته باشند ، و تاکید می‌کنه همین عملی که بچه من و شما برای بردن تغذیه مدرسه یک تیتاپ از مغازه میخرد و با خودش میبرد یعنی صنعتی شدن تغذیه صدها برابر بیشتر به تحقق توسعه در ایران کمک کرده تا جریان های روشنفکری و تجدد طلب ... البته به این نکته اشاره دارد که پهلوی در و مدرن کردن کشور موفق عمل کرده و اتفاقاً خود تغییر بافت جامعه و توسعه یافتگی نسبی یا حداقلی که حقوق شهروندی و فردی را به آگاهی اجتماعی بدل کرده دیگر نظم پادشاهی و خودکامگی فردی را برنمی‌تابد و نهایتاً به حذف دستگاه سلطنت می انجامد ، قبلاً در یادداشتی این موضوع را بیان کردم که همین امر می‌تواند عامل حذف جمهوری اسلامی هم باشد👇 https://eitaa.com/ommat_Dream/1268 📌در جای دیگر هم بیان میکند که چطور در ایران یک دست نیست و و طرفدار عرفی شدن دین غلبه دارند بر علمای بنیادگرا و به جای حذف نهاد دین این دسته را باید تقویت کرد و گروه دیگر را تضعیف... دستور کار ما حذف نیست و این ممکن هم نیست بلکه عرفی شدن دین هدف معقول است . مرحبا دارد آقای قوچانی ، عرفی شدن و اصلاح به نفع توسعه که کارکردش واضح است و نیاز به تشریح نیست اما ماجرای به ظاهر بی اهمیت تیتاپ و مدرسه چیست که آقای قوچانی از ارکان شدن و توسعه در ایران میداند ! مجری کارشناس مصاحبه که در فضای روشنفکری و لیبرال دموکراسی قرن هجدهمی گیر کرده و درک نمیکند مواضع قوچانی را و مدام معترض میشود به تسامح او ، توجه ندارد که نئولیبرالیسم اساساً جامعه را در جبر ساختاری قرار میدهد و خودش را تقریباً بی نیاز از لیدری روشنفکران ، و روشنگری را بسیار کم اثر میداند ضرب المثل دو صد گفته چون نیم کردار نیست . 📌ظاهراً در این لحظه و هر دو به یک خودآگاهی رسیده که بحث های نظری و جدل های فلسفی راه به جایی نمی‌برد آنقدر که عمل و اجرای ایده ها و تغییر ساختار ها اثر دارد البته جریان رقیب بیش از اینکه خودآگاه باشد مقلد است و قوچانی ها مقلدان دقیق و به روز ، اما این خودآگاهی در جبهه انقلابی کاریست دشوار تر، به تاخیر افتاده ، ضروری و فوریتی. در جناح توسعه خواه گمان میکنم محمد قوچانی و آقای صریح القلم اهمیت بیشتری به لحاظ مرجعیت فکری دارند تا دیگران . ✍️ مهدی اخلاقی https://eitaa.com/ommat_Dream