eitaa logo
عُرف عرفان ( حکایت عارفان )
1.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
11.4هزار ویدیو
86 فایل
نشر معارف اهل بیت مصطفی علیهم صلواه الله . ترویج عرفان حقیقی شیعه و علمای عامل و اساتید بنام حوزه های علمیه جعفریه و احادیث .
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 صدای تسبیح موجودات ✍ همسر علامه طباطبایی نقل می کنند که شبی دیدم آقا استراحت نمی کند و قدم می زند عرض کردم مشکلی پیش آمده یا کسالتی دارید؟ گفتند نه ؛ پرسیدم پس چرا استراحت نمی کنید؟ ایشان یک جمله عجیب فرمودند که از صدای خوابم نمی برد و من هم بلند شدم و با آن ها همراه شدم. ✍ اقای قدوسی نجفی مدیر دارالقرآن علامه طباطبایی نقل می کنند : یکی از اساتید حوزه علمیه برای من نقل کرد که روزی به بیت علامه رفتم و درخواست کردم ذکری به من ارائه کنید که در سلوک خودم استفاده کنم و علامه را به من تعلیم داد. من گفتم این ذکر را می‌دانم ، یک ذکر دیگر هم بفرمایید و ایشان فرمودند باید به این ذکر عمل کنی و زمانی که آثارش پدیدار شد بیایید ذکر دوم را بگویم. من سوال کردم آثار آن باید چگونه پدیدار آید که من متوجه شوم؟ ☘ ایشان فرمودند در همین خیابان صفائیه که قدم می‌زنی باید صدای را بشنوی؛ هر زمان شنیدی بیا تا ذکر دوم را برایت بگویم! https://eitaa.com/orfeerfan
🕊 صدای تسبیح موجودات ✍ همسر علامه طباطبایی نقل می کنند که شبی دیدم آقا استراحت نمی کند و قدم می زند عرض کردم مشکلی پیش آمده یا کسالتی دارید؟ گفتند نه ؛ پرسیدم پس چرا استراحت نمی کنید؟ ایشان یک جمله عجیب فرمودند که از صدای خوابم نمی برد و من هم بلند شدم و با آن ها همراه شدم. ✍ اقای قدوسی نجفی مدیر دارالقرآن علامه طباطبایی نقل می کنند : یکی از اساتید حوزه علمیه برای من نقل کرد که روزی به بیت علامه رفتم و درخواست کردم ذکری به من ارائه کنید که در سلوک خودم استفاده کنم و علامه را به من تعلیم داد. من گفتم این ذکر را می‌دانم ، یک ذکر دیگر هم بفرمایید و ایشان فرمودند باید به این ذکر عمل کنی و زمانی که آثارش پدیدار شد بیایید ذکر دوم را بگویم. من سوال کردم آثار آن باید چگونه پدیدار آید که من متوجه شوم؟ ☘ ایشان فرمودند در همین خیابان صفائیه که قدم می‌زنی باید صدای را بشنوی؛ هر زمان شنیدی بیا تا ذکر دوم را برایت بگویم! https://eitaa.com/orfeerfan 🏴 کانال عرف عرفان 🏴
💠 بنده ( ادمین ) از آقای برداران از تجار متدین شهر قزوین شنیدم : تاجری از اهالی گلستان هر ساله برای خرید پسته، بادام و فندق به شهر قزوین مسافرت می کرد، در یکی از سفرها که حالت تکدّر و ناراحتی در چهره اش نمایان بود ، عرضه داشت پسرم مدتی هست مفقود شده و همه مناطق محتمل را گشتیم و پیدا نکردیم . مرحوم آقای برداران افزودند به تاجر گلستانی گفتم برویم نزد فرزند تا راه چاره ای بیاندیشد . همراه ایشان خدمت سید خلیل مشرف شدیم، ایشان ورقه ای نوشته و فرمودند: روز پنجشنبه به تنها سالن سینمای شهر خودتان رفته ردیف سوم بنشین فرزندت در کنار تو خواهد نشست. بعد از مدتی تاجر مذکور به شهر قزوین آمدند و اظهار داشتند طبق دستور سید خلیل عمل کردم و به سینما شهرمان و منتظر ماندم که یک باره پسرم در کنارم نشست و .... https://eitaa.com/orfeerfan 🌷کانال عرف عرفان 🌷
✍ زنده ماندن فرزند علامه طباطبایی با سفارش : 💠 علامه طباطبایی می‌فرمود: من و همسرم از خویشاوندان نزدیک مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی بودیم؛ او در نجف برای صله رحم و تفقد از حال ما، به منزل ما می‌آمد. ما کراراً صاحب فرزند شده بودیم، ولی همگی در همان دوران بچگی فوت کرده بودند، روزی مرحوم قاضی به منزل ما آمد در حالی که همسرم حامله بود و من از وضع او آگاه نبودم؛ موقع خداحافظی به همسرم گفت: 🍀 دختر عمو! این بار این فرزند تو می‌ماند، و او پسر است و آسیبی به او نمی‌رسد، و نام او «عبدالباقی» است. من از سخن مرحوم قاضی خوشحال شدم؛ خدا به ما پسری لطف کرد و بر خلاف کودکان قبلی، باقی ماند و آسیبی به او نرسید و نام او را «عبدالباقی» گذاردیم. https://eitaa.com/orfeerfan 🌷کانال عرف عرفان 🌷
✍ زنده ماندن فرزند علامه طباطبایی با سفارش : 💠 علامه طباطبایی می‌فرمود: من و همسرم از خویشاوندان نزدیک مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی بودیم؛ او در نجف برای صله رحم و تفقد از حال ما، به منزل ما می‌آمد. ما کراراً صاحب فرزند شده بودیم، ولی همگی در همان دوران بچگی فوت کرده بودند، روزی مرحوم قاضی به منزل ما آمد در حالی که همسرم حامله بود و من از وضع او آگاه نبودم؛ موقع خداحافظی به همسرم گفت: 🍀 دختر عمو! این بار این فرزند تو می‌ماند، و او پسر است و آسیبی به او نمی‌رسد، و نام او «عبدالباقی» است. من از سخن مرحوم قاضی خوشحال شدم؛ خدا به ما پسری لطف کرد و بر خلاف کودکان قبلی، باقی ماند و آسیبی به او نرسید و نام او را «عبدالباقی» گذاردیم. https://eitaa.com/orfeerfan 🌷کانال عرف عرفان 🌷
✍ زنده ماندن فرزند علامه طباطبایی با سفارش : 💠 علامه طباطبایی می‌فرمود: من و همسرم از خویشاوندان نزدیک مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی بودیم؛ او در نجف برای صله رحم و تفقد از حال ما، به منزل ما می‌آمد. ما کراراً صاحب فرزند شده بودیم، ولی همگی در همان دوران بچگی فوت کرده بودند، روزی مرحوم قاضی به منزل ما آمد در حالی که همسرم حامله بود و من از وضع او آگاه نبودم؛ موقع خداحافظی به همسرم گفت: 🍀 دختر عمو! این بار این فرزند تو می‌ماند، و او پسر است و آسیبی به او نمی‌رسد، و نام او «عبدالباقی» است. من از سخن مرحوم قاضی خوشحال شدم؛ خدا به ما پسری لطف کرد و بر خلاف کودکان قبلی، باقی ماند و آسیبی به او نرسید و نام او را «عبدالباقی» گذاردیم. https://eitaa.com/orfeerfan 🌷کانال عرف عرفان 🌷
✍ زنده ماندن فرزند علامه طباطبایی با سفارش : 💠 علامه طباطبایی می‌فرمود: من و همسرم از خویشاوندان نزدیک مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی بودیم؛ او در نجف برای صله رحم و تفقد از حال ما، به منزل ما می‌آمد. ما کراراً صاحب فرزند شده بودیم، ولی همگی در همان دوران بچگی فوت کرده بودند، روزی مرحوم قاضی به منزل ما آمد در حالی که همسرم حامله بود و من از وضع او آگاه نبودم؛ موقع خداحافظی به همسرم گفت: 🍀 دختر عمو! این بار این فرزند تو می‌ماند، و او پسر است و آسیبی به او نمی‌رسد، و نام او «عبدالباقی» است. من از سخن مرحوم قاضی خوشحال شدم؛ خدا به ما پسری لطف کرد و بر خلاف کودکان قبلی، باقی ماند و آسیبی به او نرسید و نام او را «عبدالباقی» گذاردیم. https://eitaa.com/orfeerfan 🌷کانال عرف عرفان 🌷
💠 بنده ( ادمین ) از آقای برداران از تجار متدین شهر قزوین شنیدم : تاجری از اهالی گلستان هر ساله برای خرید پسته، بادام و فندق به شهر قزوین مسافرت می کرد، در یکی از سفرها که حالت تکدّر و ناراحتی در چهره اش نمایان بود ، عرضه داشت پسرم مدتی هست مفقود شده و همه مناطق محتمل را گشتیم و پیدا نکردیم . مرحوم آقای برداران افزودند به تاجر گلستانی گفتم برویم نزد فرزند تا راه چاره ای بیاندیشد . همراه ایشان خدمت سید خلیل مشرف شدیم، ایشان ورقه ای نوشته و فرمودند: روز پنجشنبه به تنها سالن سینمای شهر خودتان رفته ردیف سوم بنشین فرزندت در کنار تو خواهد نشست. بعد از مدتی تاجر مذکور به شهر قزوین آمدند و اظهار داشتند طبق دستور سید خلیل عمل کردم و به سینما شهرمان و منتظر ماندم که یک باره پسرم در کنارم نشست و .... https://eitaa.com/orfeerfan 🌷کانال عرف عرفان 🌷
🕊 صدای تسبیح موجودات ✍ همسر علامه طباطبایی نقل می کنند که شبی دیدم آقا استراحت نمی کند و قدم می زند عرض کردم مشکلی پیش آمده یا کسالتی دارید؟ گفتند نه ؛ پرسیدم پس چرا استراحت نمی کنید؟ ایشان یک جمله عجیب فرمودند که از صدای خوابم نمی برد و من هم بلند شدم و با آن ها همراه شدم. ✍ اقای قدوسی نجفی مدیر دارالقرآن علامه طباطبایی نقل می کنند : یکی از اساتید حوزه علمیه برای من نقل کرد که روزی به بیت علامه رفتم و درخواست کردم ذکری به من ارائه کنید که در سلوک خودم استفاده کنم و علامه را به من تعلیم داد. من گفتم این ذکر را می‌دانم ، یک ذکر دیگر هم بفرمایید و ایشان فرمودند باید به این ذکر عمل کنی و زمانی که آثارش پدیدار شد بیایید ذکر دوم را بگویم. من سوال کردم آثار آن باید چگونه پدیدار آید که من متوجه شوم؟ ☘ ایشان فرمودند در همین خیابان صفائیه که قدم می‌زنی باید صدای را بشنوی؛ هر زمان شنیدی بیا تا ذکر دوم را برایت بگویم! https://eitaa.com/orfeerfan 🌷 به کانال عرف عرفان بپیوندید👆
🕊 صدای تسبیح موجودات ✍ همسر علامه طباطبایی نقل می کنند که شبی دیدم آقا استراحت نمی کند و قدم می زند عرض کردم مشکلی پیش آمده یا کسالتی دارید؟ گفتند نه ؛ پرسیدم پس چرا استراحت نمی کنید؟ ایشان یک جمله عجیب فرمودند که از صدای خوابم نمی برد و من هم بلند شدم و با آن ها همراه شدم. ✍ اقای قدوسی نجفی مدیر دارالقرآن علامه طباطبایی نقل می کنند : یکی از اساتید حوزه علمیه برای من نقل کرد که روزی به بیت علامه رفتم و درخواست کردم ذکری به من ارائه کنید که در سلوک خودم استفاده کنم و علامه را به من تعلیم داد. من گفتم این ذکر را می‌دانم ، یک ذکر دیگر هم بفرمایید و ایشان فرمودند باید به این ذکر عمل کنی و زمانی که آثارش پدیدار شد بیایید ذکر دوم را بگویم. من سوال کردم آثار آن باید چگونه پدیدار آید که من متوجه شوم؟ ☘ ایشان فرمودند در همین خیابان صفائیه که قدم می‌زنی باید صدای را بشنوی؛ هر زمان شنیدی بیا تا ذکر دوم را برایت بگویم! https://eitaa.com/orfeerfan 🌷 به کانال عرف عرفان بپیوندید👆
🕊 صدای تسبیح موجودات ✍ همسر علامه طباطبایی نقل می کنند که شبی دیدم آقا استراحت نمی کند و قدم می زند عرض کردم مشکلی پیش آمده یا کسالتی دارید؟ گفتند نه ؛ پرسیدم پس چرا استراحت نمی کنید؟ ایشان یک جمله عجیب فرمودند که از صدای خوابم نمی برد و من هم بلند شدم و با آن ها همراه شدم. ✍ اقای قدوسی نجفی مدیر دارالقرآن علامه طباطبایی نقل می کنند : یکی از اساتید حوزه علمیه برای من نقل کرد که روزی به بیت علامه رفتم و درخواست کردم ذکری به من ارائه کنید که در سلوک خودم استفاده کنم و علامه را به من تعلیم داد. من گفتم این ذکر را می‌دانم ، یک ذکر دیگر هم بفرمایید و ایشان فرمودند باید به این ذکر عمل کنی و زمانی که آثارش پدیدار شد بیایید ذکر دوم را بگویم. من سوال کردم آثار آن باید چگونه پدیدار آید که من متوجه شوم؟ ☘ ایشان فرمودند در همین خیابان صفائیه که قدم می‌زنی باید صدای را بشنوی؛ هر زمان شنیدی بیا تا ذکر دوم را برایت بگویم! https://eitaa.com/orfeerfan 📿کانال عرف عرفان👆 📿
✍ زنده ماندن فرزند علامه طباطبایی با سفارش : 💠 علامه طباطبایی می‌فرمود: من و همسرم از خویشاوندان نزدیک مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی بودیم؛ او در نجف برای صله رحم و تفقد از حال ما، به منزل ما می‌آمد. ما کراراً صاحب فرزند شده بودیم، ولی همگی در همان دوران بچگی فوت کرده بودند، روزی مرحوم قاضی به منزل ما آمد در حالی که همسرم حامله بود و من از وضع او آگاه نبودم؛ موقع خداحافظی به همسرم گفت: 🍀 دختر عمو! این بار این فرزند تو می‌ماند، و او پسر است و آسیبی به او نمی‌رسد، و نام او «عبدالباقی» است. من از سخن مرحوم قاضی خوشحال شدم؛ خدا به ما پسری لطف کرد و بر خلاف کودکان قبلی، باقی ماند و آسیبی به او نرسید و نام او را «عبدالباقی» گذاردیم. 📿 ما را همراهی کنید 👇 https://eitaa.com/joinchat/3388473549Cfb19e9e285