فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی
✘ وقتی کسی که دوستش دارم به بقیه محبت میکنه، حالم بد میشه !
منبع:جلسه ۵۸ از مبحث راه های مبارزه با غم
@ostad_shojae| montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری | #استاد_شجاعی
√ اگر از کمبود محبت یا کمبود توجه رنج می برید این ویدئو را ببینید.
منبع : جلسه ۴۲۳ از مبحث خانواده آسمانی
@ostad_shojae| montazer.ir
شکل باطنی حسادت.mp3
10.64M
#پادکست_روز
#استاد_شجاعی | #دکتر_انوشه
• وقتی از محبت عزیزمون به دیگران، در فشار حسادت قرار میگیریم، چه اتفاقاتی در نفس ما میفته؟
• شکل باطنی ما چه تغییراتی میکنه؟
منبع: جلسه ۶ از مبحث ارتباط موفق
@ostad_shojae | montazer.ir
#نهضت_صحیفه_خوانی ۳
※ دعای ۱۱۲ صحیفه سجادیه جامعه
blog.montazer.ir/دعای-صد-و-دوازده-در-ماه-رجب/
※ دعا در ماه رجب
@ostad_shojae | blog.montazer.ir
4_5848122758378033192.mp3
13.34M
#صحیفه_سجادیه_جامعه
🎧قرائت استدیویی دعای۱۱۲ | دعا در ماه رجب
با صدای: محمود معماری
※ دعای امام سجاد علیه السلام در ماه رجب
blog.montazer.ir/دعای-صد-و-دوازده-در-ماه-رجب/
🎼 تولید شده در «استودیو موسیقی انسان تمام»
@ostad_shojae
#یاد_خدا۱۰
※ همنشین شدن با خداوند و رسیدن به لذت از این همنشینی، ارزان بدست نمی آید.
ریاضت و زحمت می خواهد!
• اوایلش سخت است تا زبان به ذکر عادت کند!
بعد از ذکر زبانی، کم کم باید قلب را براه انداخت.
• قلب که راه بیفتد در شلوغی ها هم قلب ذاکر خواهد بود.
@ostad_shojae | montazer.ir
استوری یاد خدا 10.jpg
326K
فایل مناسب استوری / پوستر جهت چاپ
#یاد_خدا ۱۰
@ostad_shojae
یاد خدا ۱۰.mp3
11.72M
مجموعه #یاد_خدا ۱۰
#استاد_انصاریان | #استاد_شجاعی
✘ این که یه تسبیح دست بگیری، هی یه کلمه رو تکرار کنی، حواست هم هزار جای دیگه باشه، اثری داره؟
چرا من وقتی ذکر میگم حواسم همه جا هست جز خدا!
@ostad_shojae | montazer.ir
May 11
استاد محمد شجاعی
#کلیپ 🎬 #گزارش هیئت عزاداری اباعبداللهالحسین علیهالسلام ـ محرم ۱۴۴۳ تجربهی سیزده شب عاشقی ..
#گپ_روز
#موضوع_روز : « دلم را برای ورود تو باز میکنم»
✍️ تا آنروز ندیده بودمشان! زنگ زده بودند و وقت جلسه خواسته بودند برای یک همکاری مشترک. گفتم من میآیم، تا هم شما را ببینم، هم مرکزتان را.
• چند تا از فارغ التحصیلان یک مجتمع آموزشی بودند در سعادت آباد.
کانونی برای خودشان داشتند به نام «کانون فارغ التحصیلان مرکز معلّم».
تمام بچه هایی که در این مجتمع آموزشی درس خوانده بودند، در تمام دورهها در این کانون عضو بودند.
• از طریق همین کانون، دور هم جمع میشدند، و در همان مدرسهی دوران کودکی و نوجوانیشان هیئتهای بزرگ برپا میکردند. با این تفاوت که دیگر با همسر و فرزندان خودشان میآمدند و مینشستند در هیئت مدرسه کودکیشان.
• آنقدر باصفا بودند که همان جلسه اول مشتاق شدم به همکاری مشترک.
با تأیید استاد قرار شد سیزده شب اول محرم سال ۱۴۰۰ را در آن مرکز مراسم بگیریم و استاد سخنران هیئت باشند و مداحی و کارهای اجرایی را تقسیم کنیم.
• برای جلسه دوم دعوتشان کردم شهرری!
آمدند و زیارت کردند و رسیدند دفتر ما.
قبل از شروع جلسه گفتم:
فقط یک چیز میخواهم از شما و تمام!
اگر این اتفاق افتاد، مطمئنم تمام سیزده شب به بهترین منوال میگذرد و اگر نیفتاد ما باخت دادهایم.
با تعجب منتظر ادامه حرفهایم شدند.
• ادامه دادم: از این در که آمدید داخل، با بچه های اینجا دیگر فرق ندارید، بشرط آنکه خودتان هم بپذیرید این خانه، خانهی شما هم هست.
من به این ارتباط، به ارتباطی صرفاً برای برپایی یک مراسم نگاه نمیکنم، به دنبال اینم هر وقت دلتان برای حضرت عبدالعظیم علیه السلام تنگ شد، برای اینجا هم تنگ شود.
بیایید و یک چای با بچه ها بخورید و بعد بروید زیارت.
اگر این رفاقت اتفاق افتاد، مراسم پیش میرود، اگر نیفتاد ما باخت دادهایم.
• لبخند لطیفی نشست روی چهرهشان.
بچه های اجرایی را صدا کردم و باهم آشنایشان کردم و خودم از اتاق رفتم بیرون. زمانی نگذشت که صدای خنده شان از اتاق جلسات بلند شد.
••• شب سیزدهم بود!
هیئت تمام شده بود و همه مهمانان رفته بودند.
بچهها ایستاده بودند کنار حیاط و با اینکه موانع و اتفاقات عجیب و غریبی در اکثر شبها رخ داد، اثری از خستگی در چهرهی هیچ کدامشان نبود!
تنها احساسی که به وضوح آنجا حکومت میکرد حس دلتنگی میان همهی بچهها بود.
آنیکی که بالای داربست بود و داشت پرچمها را باز میکرد گفت: اینهمه سال اینجا مراسم گرفتیم، اما امسال یک چیز دیگر بود!
گفتم: این دلتنگی همه چیز را ثابت میکند!
شاید حتی تاییدی باشد برای قبول شدن مراسممان.
دلها که باهم باشند معجزه میکنند!
اما وقتی «باهم» میشوند که سینهها باز شوند و همدیگر را بپذیرند.
••• چند ماه بعد نشسته بودم کنار راهرو دیدم در باز شد!
یکی از همان بچه ها بود،
گفت دلمان تنگ شده بود برای حضرت عبدالعظیم و بچه ها، آمدیم باهم چای بخوریم و بعد برویم زیارت ....
(پیام ریپلای شده، ویدئویی از پشت صحنه همین مراسم #گپ_روز امروز است.)
@ostad_shojae | montazer.ir
خطر تشکیلات مهدوی.mp3
9.67M
#پادکست_روز
#استاد_شجاعی | #استاد_رائفی_پور
آسیبی که دامن تمام تشکیلات مهدوی و جهادی و فرهنگی را گرفته و می گیرد و رها شدن از آن مراقبت، طهارت و زحمت میخواهد!
@ostad_shojae | montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مثبت_شما
#استوری امشب صفحه اینستاگرام ما
از اتفاقات امشب :
۱ـ کارگاه اول نوجوان بسته شد، و تولیدات بعضی از استدیوهای انسان تمام برای این کارگاه ارزیابی و بررسی شد.
۲ـ در حال آماده شدن برای احیاء لیله الرغائب هستیم.
@ostad_shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پناه_من | ۱۲۴-۱۲۶ طه
※ روح که ضعیف باشد، که توان نداشته باشد،
زندگی سخت میشود! تنگ میشود (معیشه ضنکا)!
و آنچه به روح توان میدهد «ذکر الله» است!
@ostad_shojae