eitaa logo
استاد محمد شجاعی
315.1هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
901 فایل
گروه رسانه منتظر رسانه رسمی استاد محمد شجاعی استاد و پژوهشگر بین‌المللی «انسان شناسی الهی» 👤 پشتیبان @poshtiban_pasokhgoo 📞 روابط عمومی ۰۲۱۵۵۹۶۱۴۱۲ ۰۲۱۵۵۹۰۸۰۳۸ 🌐 سایت montazer.ir 📢 جهان خبر @jahan_khabar 📥 آرشیو مباحث @archive_ostad_shojae
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✘ دین طی سه مرحله‌ی «شریعت» ، «طریقت» و «حقیقت» است! • شریعت: احکام و واجبات است. طریقت: توجه به باطن و حکمت احکام است. حقیقت: راه یافتن به ادراکهای غیبی و حالتهای الهی و انسانی است. • رسیدن به حقیقت، بدون توجه به طریقت، و توجه به طریقت بدون التزام و تعهد به رعایت شریعت ممکن نیست. • پلّه پلّه باید این سه ظلمت را درید تا به نور الله رسید! @ostad_shojae | montazer.ir
استوری یاد خدا 24.jpg
325.2K
فایل مناسب استوری / پوستر جهت چاپ ۲۴ @ostad_shojae
یاد خدا ۲۴.mp3
11.42M
مجموعه ۲۴ | چرا دینداران اینقدر باهم متفاوتند؟ بعضی‌ها بعد از یک عمر التزام به حلال و حرام، ذره‌ای شیرین و نورانی نیستند! بعضی‌ها با عمر کوتاه‌تر و حتی زحمت کمتر، به نورانیت و انبساط و آرامشی عجیب رسیده‌اند؟ @ostad_shojae | montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✉️ استاد شجاعی ‏از بازیکنان عزیز تیم ملی فوتبال، مربیان، کادر فنی و حامیان مهربان که با صرف وقت و هزینه خود را برای پشتیبانی تیم ملّی به قطر رساندند و با نمایش غیرت ایرانی و هویت دینی عمیق، ملّت ایران را شاد و انسجام ملّی را تقویت نمودند بسیار متشکریم. لینک توئیت 🔗 x.com/m_shojae1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«رها توحید یاد من داده است» ! ✍ تازه دو سالش تمام شده بود، حرف زدنش هم هنوز خیلی مفهوم نبود! کلمات را نصفه و نیمه ادا می‌کرد ولی منظورش را می‌رساند. آنقدر ظرافت در خلق این دختر بچه بکار رفته بود که آدم را یاد هنر مینیاتور می‌انداخت. • یک کیف کوچولو در دستش بود، که به شدت روی کیفش حساس بود. اینکه کسی دستش نزند، زیپ این کیف را نبندد، آن را کج نکند و ... برایم جالب شد ببینم چه در آن کیف دارد، که اینقدر برایش حیثیتی شده ! • همینطور که داشتم اداهای دخترانه‌اش را تماشا می‌کردم و دلم برایش ضعف می‌رفت، انگار عشق در چشمانم را حس کرده باشد، بلند شد و عقب عقب آمد و خودش را انداخت در بغلم و بی‌هیچ تکانی نشست. • تعجب کردم، آرام دستم را گذاشتم روی شانه‌هایش و گفتم، چقدر کیف کردم از اینکه اینقدر مراقب کیف قشنگت هستی. گفت : بابا حمید خریده! گفتم : به‌به به سلیقه‌ی بابا حمید. در این کیف خوشگلت چه داری که نگرانی نکند کج شود و بریزد؟ • بلند شد و رو به سمت من شد و دو تا پاهایش را از بغل آویزان کرد و طوری نشست در بغلم که کسی محتوای داخل کیف را نبیند. بعد یکی یکی آنچه در کیف بود را بیرون آورد و نشانم داد. این یه کِش مو ... گفتم: وای بی‌نظیره ! گفت: مامانی خریده. این یه گلِ سر ... گفتم : بیخود نیست نمیخواهی کیفت را زمین بگذاری، چقدر گل سرت قشنگ است، رها جان! گفت : مامانی خریده! با پاسخ دوم او خشکم زد و تازه فهمیدم چرا این کیف جادوییِ رها مرا به خودش بند کرده بود. • او به ازای هر حمدی که من از محتویات کیفِ در دستانش می‌کردم توجه می‌داد مرا به سمت بابایی و مامانی، که آنرا برایش خریده بودند... و این تمامِ توحید بود. در همین فکرها بودم که بغل‌دستی‌ام دست کشید روی موهای لطیف‌تر از حریر و پوست مخملی‌ رها و گفت؛ وه چه دختر ماه‌رویی... گفتم: دست خدایی درد نکند که تصویرگری‌اش کرده است. گفت : راست می‌گویی! و او نمی‌دانست «رها این جمله را یادِ من داده است» ! @ostad_shojae | montazer.ir
10.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| √ اگه یه کسی اومد سراغت کمک خواست؛ چه کمکش بکنی، چه کمکش نکنی، جهنمی میشی ! اگه این یه مورد و رعایت نکنی. منبع : فکر و ذکر ۲ جلسه ۷ @ostad_shojae | montazer.ir
8.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| √ خدا برای من چکار کرده تا حالا؟ (تو هم این جمله‌ رو زیاد میگی؟) منبع : فکر و ذکر ۲ جلسه ۷ @ostad_shojae | montazer.ir