Saeid Dini:
سعید دینی
📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
@ostadahadi
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
🍃🌾🌷🍃
🌾🌷🍃
🌷🍃
#خلاصه_درس_خارج_اصول_۹۷/۱/۲۷
#جلسه_۹۳
#مقصد_ششم
#فصل_حجیت_ظواهر_الفاظ
#بررسی_ادله
#میرزای_قمی بین من قصد افهامه و من لم یقصد افهامه تفصیل قائل شد. ظواهر الفاظ نسبت به مقصودین به افهام حجت است و نسبت به غیر مقصودین به افهام حجت نیست. ایشان می¬گوید: ظواهر الفاظ دو قسم است:
أ. قسم اول ظواهری است که به افراد خاص اشاره دارند مثل نامه های که اشخاص به همدیگر می-نویسند
ب. قسم دوم ظواهری که اشاره به عموم مردم دارند مثل کتب مصنفین و مولفین ظواهر الفاظ کتاب و سنت داخل در قسم اول است. قرآن و روایات مثل کتب مصنفین نیست که برای عموم مردم باشد بلکه مثل نامه های شخصی است که اشاره به مخاطبین خاص دارد ( قوانین ج ۱ص۴۵۱ ، جلد ۲ص ۱۰۴ ) عبارت این است: «ان دعوی العلم بان وضع الکتاب العزیز انما هو علی وضع تألیف المصنفین سیما...» اگر کسی ادعا کند قرآن و روایات مثل نوشته های مولفین و مصنفین است این دعوی قابل اثبات نیست.
سوال: مستند میرزای قمی چیست؟ مستند ایشان #اصاله_عدم_غفلت است. آنهایی که در عصر قرآن و روایات بودند اگر احتمال خلاف ظاهر بدهند یا احتمال غفلت در متکلم یا در مخاطب بدهند یعنی احتمال بدهند که قرینه ای در کلام بود گوینده از ذکر قرینه غافل شد. یا شنونده از شنیدن قرینه غافل شد اصل عدم غفلت جاری می¬کند و به ظاهر آیه و روایت عمل می¬کند. در حالی که غیر مقصودین به افهام نظیر مردم عصر ما نمی¬توانند اصل عدم غفلت را جاری کنند زیرا باب علم و علمی برای آنها منسّد است چه بسا در اثر فاصله زمانی اختفائی ایجاد شده است قرائن به دست ما نرسیده است. لذا نمی¬توانیم اصل عدم غفلت جاری کنیم. پس ظواهر کتاب و سنت برای ما حجت نیست. بلکه برای مقصودین به افهام حجت است و ما فقط باید تابع فهم آنها باشیم.
شواهد میرزای قمی:
1. تقطیع روایات. نمونه بارز آن وسائل الشیعه است که یک روایت را در چند باب ذکر میکند. این تقطیع روایات شاهد این است که نمی¬شود اصل عدم غفلت یا اصل عدم وجود قرینه جاری کنیم.
2. ائمه علیهم السلام در یک مجلس مقاصد خود را بیان نمی¬کردند و در چندین مجلس به مقاصد خود اشاره می¬کردند و قرائن حالیه یا مقالیه ای را نصب نمی¬کردند تا بفهمیم مرادشان چیست؟ لذا ظهور روایات برای ما حجت نیست ( قوانین ج ۲ ص ۲۶۶ )
به این ادعای میرزای قمی جواب های داده شده است:
#جواب_اول: شیخ و آخوند می¬فرمایند: دلیل حجیّت ظواهر اصل عدم غفلت نیست بلکه سیره عقلاء است. عقلاء عمل به ظواهر می¬کنند و شارع مقدس این سیره را رد نکرده است بلکه امضاء کرده است. مثلا در مسأله اقرار ( هر آنچه را انسان شنیده است می¬تواند راجع به آن شهادت دهد. مثلا کسی شنید که شخصی به نفر دومی می¬گفت من به تو این مقدار بدهکار هستم. این شخص سوم که از دور این مطلب را شنیده است می¬تواند به نفع طلبکار شهادت دهد )
به نظر استاد مشکل مرحوم قمی فقط اصل عدم غفلت نیست تا سیره را به رخ او بکشیم. بلکه مشکل ایشان این است که بسیاری از روایات ما ضایع شده است و ما احتمال می¬دهیم آن روایات از بین رفته به توسط ظالم قرینه صارفه باشد. ظهور حدیث را بر گردانیم لذا غیر مقصودین نمی¬توانستند اصالت عدم قرینه جاری کنند. ما نمی¬توانیم اصل عدم وجود قرینه جاری کنیم. زیرا خیلی از روایات ما در دسترس ما نیست. مثلا ابن ابی عمیر بر اثر اینکه ایشان را زندانی کردند و خانه اش را آتش زدند روایت های خودش را بعد زندان تدوین کرد و هیچ یک را هم سند نداد لذا مرسله شد. اتفاقا خود سیره عقلاء حکم به توقف می¬کند و می¬گوید شاید مطالبی بوده است که به ما نرسیده است. لذا جواب شیخ و آخوند کافی نیست و مشکل را نمی¬تواند حل کند. مشکل این است که گرفتار تقطیع روایات می¬شویم .
🌷🍃
🌾🌷🍂
🍃🌾🌷🍃
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
استاد احدی حفظه الله تعالی
این کانال جهت نشر دروس خارج فقه و اصول استاد می باشد
https://eitaa.com/ostadahadi
دروس استاد احدی حفظه الله تعالی
استاد احدی حفظه الله تعالی این کانال جهت نشر دروس خارج فقه و اصول استاد می باشد https://eitaa.com/os
لطفا بین دوستان طلبه منتشر فرمایید
[Forwarded from سروش]:
https://sapp.ir/ostadahadi در صورت فیلتر شدن تلگرام کانال استاد در سروش
Saeid Dini:
سعید دینی
📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
@ostadahadi
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
🍃🌾🌷🍃
🌾🌷🍃
🌷🍃
#خلاصه_درس_خارج_اصول_۹۷/۱/۲۸
#جلسه_۹۴
#مقصد_ششم
#فصل_حجیت_ظواهر_الفاظ
#بررسی_ادله_حجیت_ظواهر
#شیخ به #میرزای_قمی فرموده: مدرک حجیت ظواهر اصاله عدم الغفله نیست بلکه مدرک آن ۴ چیز است
1. سیره عقلائیه: که گذشت.
2. اجماع همه فقهای امامیه است . چون عمل فقها هم در قضایای جزئیه (وصیت نامه ها و اقاریر و وقف نامه ها) و هم در احکام شرعیه فرعیه (وجوب و حرمت و استحباب و کراهت در تمامی ابواب فقه است) بر یک روش است و آن عمل به ظواهر است. پس مدرک حجیت ظواهر اجماع فقهاست.
آقای وحید اشکالی کردند که: این اجماع محصل است نه منقول مستند اجماع همان سیره عقلائیه است پس این اجماع مدرکی است و همانطور که سیره مخدوش شد اجماع هم مخدوش است چون با وجود تقطیع روایات چگونه می توانیم به این سیره عمل کنیم.
به نظر استاد اشکال ایشان وارد نیست چون در قضایای جزئیه سیره عقلا بر عمل به ظواهر قطعی است اما در احکام شرعیه عمل فقها به روایات در ابواب فقه بلحاظ اجماع عملی است نه بلحاظ اجماع قولی اگر اجماع قولی باشد حق با شماست مستند این اجماع سیره است و سیره مخدوش است پس اجماع هم مخدوش است ولی منظور مرحوم شیخ اجماع عملی است یعنی عملا در مقام فتوا به تمامی ابواب فقه مراجعه می کنند عمل فقها سیره است.
3. سیره اصحاب ائمه ع است: اصحاب ائمه چه مشافهین و چه غیر مشافهین به روایات عمل می کردند و فرقی بین مقصودین به افهام و غیر مقصودین به افهام نمی گذاشتند پس مدرک حجیت ظواهر سیره متشرعیه است این وجه از یک جهت به نظر ما مشکل دارد و آن اینکه وضع سیره اصحاب ائمه برای ما روشن نیست آیا بدون قرینه عمل به ظواهر می کردند یا با قرینه عمل به ظواهر می کردند. چطور سوال کنیم؟
4. روایات متواتر عرضه اخبار بر کتاب است این روایات تواتر معنوی دارد معنای همه این روایات این است که اخبار را به کتاب عرضه کنید و فرقی بین مشافهین و غیر مشافهین نگذاشت به همه علما فرمود چه علمایی که محفل ائمه شرکت داشتند و چه علمای عصر غیبت پس مستند حجیت ظواهر روایات اهل بیت است نه اصل عدم غفلت.
اشکال استاد این است این روایات مربوط به مساله تعارض خبرین است یا مربوط به روایاتی است که محتوایش موافق با مخالفین شیعه هست پس ظواهر این روایات بدون قرینه حجت نیست قرینه اش تعارض می باشد روایتی مثلا تکتف را برای شیعه واجب کرد به قرآن عرضه کنید در قرآن تکتف ندارد پس ما برای علاج خبرین متعارضین و امثال آن نیازمند به عرض اخبار به کتاب هستیم.
کلام ما این است که مدرک حجیت ظواهر را قبول داریم که اصل عدم غفلت نیست اما اشکال تقطیع روایات باقی است شاید قرینه ای بر خلاف ظاهر باشد و بر اثر قطعه قطعه شدن روایت آن قرینه از دست ما رفته باشد. لذا حجیت ظواهر بطور مطلق نمی شود قائل شد.
مرحوم نائینی این مشکل را جواب داده که مقطع(تقطیع کننده) عوام نیست بلکه مقطع کلینی است شیخ طوسی و صدوق اند که کاملا فقه را می شناسند و قرینه خلاف ظاهر را هم می دانند و منظور از مقصودین به افهام حاضرین در جلسه امام نیستند بلکه کل من یرجع الیه و یراجع الی الروایة را شامل می شود هرکس مراجعه به روایت می کند مقصود به افهام است مثل کلینی و مجلسی و .. لذا افهام راوی را هم می گیرد.والسلام
🌷🍃
🌾🌷🍂
🍃🌾🌷🍃
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
Saeid Dini
سعید دینی
📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
@ostadahadi
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
🍃🌾🌷🍃
🌾🌷🍃
🌷🍃
#خلاصه_درس_خارج_اصول_۹۷/۱/۲۹
#جلسه_۹۵
#مقصد_ششم
#فصل_حجیت_ظواهر_الفاظ
#بررسی_ادله_حجیت_ظواهر
#ادله_نظر_اخباریین
نظریه سوم : نظریه اخباریین است که بین ظواهر الفاظ قرآن و غیر قرآن تفصیل قائل شدند ظواهر الفاظ قرآن را حجت ندانسته اند اما غیر کتاب را حجت دانستند.
#دلیل_اول: این است که قرآن خطاب خاص دارد چنان چه امام باقر(ع) به فقیه اهل بصره؛ قتاده فرمود: انما یعرف القرآن من خوطب به.
آن کسی که مخاطب قرآن است قرآن را میفهمد یا امام صادق در ردّ قیاس ابوحنیفه به ایشان فرمودچگونه علم به قرآن نداری از روی قرآن فتوا میدهی او را از این کار توبیخ کرد. وسایل ج 18 ابواب صفات قاضی ح 27 ص 31==== کافی ج 8 ص 311.
#دلیل_دوم: این است که قرآن محتوای شامخ و مطالب غامضه عالیه دارد که صاحبان اندیشهاند ولی راسخان در علم نیستند به مضامین قرآن نمیرسند چه رسد به به افکار ضعیف مردم . عبدالرحمن بن حجاج گفت:از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: قرآن فراتر از عقل مردم است. ( لیس شیء ابعد من عقول الرجال عن القرآن ) وسایل ج 18 ابواب صفات قاضی ح 61 نظیر این روایت از جابر در وسایل ج 18 ابواب صفات قاضی ح 74 نیز نقل شده است.
جواب #استاد این است که؛
اولاً بر اخباری ها خلط شده بین مطلق معرفت و معرفت مطلقه. مراد ائمه علیهم السلام مطلق معرفت نیست بلکه معرفت مطلقه است. زیرا مطلق معرفت مراتبی دارد هر دو معرفت است به همین خاطر است که بیانٌ للناس ، هدی للناس. شامل مراتب تشکیکی هدایت و معرفت می¬شود. اینها بر اساس مطلق معرفت است . اما اگر کسی بگوید من از روی قرآن فلان حکم را استنباط کردم نباید قبول شود زیرا استنباط مطلق معرفت نیست بلکه معرفت مطلقه است اصولا معرفت مطلقه در جایی است که اطلاق قید معرفت است یعنی شناخت شناسی، یک شناخت شناسی واقعی است. شناخت شاسی که اهل بیت بپذیرند. یعنی معرفتی که مرتبه ندارد. لابشرط نیست بشرط شیء است. نظیر عموم السلب و سلب العموم. لذا دامنه مطلق معرفت وسیع است اما دامنه معرفت مطلقه مضیّق است.
شاهد کلام ما حدیث قتاده است. امام باقر علیه السلام از قتاده از آیه ۱۸ سوره سبأ پرسید ( سیروا فیها لیالی و ایاماً آمنین ) قتاده گفت: اگر حاجی توشه حلال ، مرکب حلال ، کرایه حلال با خودش بیارد قطعا تحت حمایت خدا به مکه می¬رسد به دلیل همین آیه شریفه. امام فرمود اگر بین راه قطاع الطریق او را بزند و او را بکشد چه؟ پس چرا شما گفتید در امان است؟ امام فرمود چرا قرآن را اینگونه تفسیر می¬کنی؟ شما هنوز به قوه استباط نرسیدهای.
ثانیاً روایات عرض بر کتاب خطاب به همه علما و مردم است فرمود ( ما خالف قول ربِّنا لم نقُلهُ یا زخرف و باطل) اگر معروض علیه قابل فهم نباشد عرض حدیث بر کتاب معقول نیست. یا روایات تعارض خبرین یکی از راه حل تعارض خبرین این است که دو حدیث را قرآن عرضه کنید هرکدام موافق با قرآن بودند مرجِّح دارد و آنکه مخالف باشد مرجح ندارد. یکی از اقسام مرجِّحات مرجَّح دلالی است یعنی دلالت حدیث مطابق با قرآن است. یا در بحث تخصیص و تقیید گفته شد برخی از روایات مخصص عمومات قرآن است. مقیِّد اطلاق های قرآن است بنابر این اگر عموم قرآن اطلاق قران مشخص نباشد از ظاهر آیات عام و مطلق را نفهمیم چگونه روایت را مخصص بدانیم ؟ ما قبول داریم قرآن مضامین عالیه دارد اما معرفت مراتب دارد. باطن قرآن و تأویل آیات کار راسخان در علم است اما ظواهر بسیاری از آیات برای عموم مردم است. مثل محرمات و واجبات...
🌷🍃
🌾🌷🍂
🍃🌾🌷🍃
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
دینی سعید:
سعید دینی
📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
@ostadahadi
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
🍃🌾🌷🍃
🌾🌷🍃
🌷🍃
#خلاصه_درس_خارج_اصول_۹۷/۱/۲۸
#جلسه_۹۴
#مقصد_ششم
#فصل_حجیت_ظواهر_الفاظ
#بررسی_ادله_حجیت_ظواهر
#شیخ به #میرزای_قمی فرموده: مدرک حجیت ظواهر اصاله عدم الغفله نیست بلکه مدرک آن ۴ چیز است
1. سیره عقلائیه: که گذشت.
2. اجماع همه فقهای امامیه است . چون عمل فقها هم در قضایای جزئیه (وصیت نامه ها و اقاریر و وقف نامه ها) و هم در احکام شرعیه فرعیه (وجوب و حرمت و استحباب و کراهت در تمامی ابواب فقه است) بر یک روش است و آن عمل به ظواهر است. پس مدرک حجیت ظواهر اجماع فقهاست.
آقای وحید اشکالی کردند که: این اجماع محصل است نه منقول مستند اجماع همان سیره عقلائیه است پس این اجماع مدرکی است و همانطور که سیره مخدوش شد اجماع هم مخدوش است چون با وجود تقطیع روایات چگونه می توانیم به این سیره عمل کنیم.
به نظر استاد اشکال ایشان وارد نیست چون در قضایای جزئیه سیره عقلا بر عمل به ظواهر قطعی است اما در احکام شرعیه عمل فقها به روایات در ابواب فقه بلحاظ اجماع عملی است نه بلحاظ اجماع قولی اگر اجماع قولی باشد حق با شماست مستند این اجماع سیره است و سیره مخدوش است پس اجماع هم مخدوش است ولی منظور مرحوم شیخ اجماع عملی است یعنی عملا در مقام فتوا به تمامی ابواب فقه مراجعه می کنند عمل فقها سیره است.
3. سیره اصحاب ائمه ع است: اصحاب ائمه چه مشافهین و چه غیر مشافهین به روایات عمل می کردند و فرقی بین مقصودین به افهام و غیر مقصودین به افهام نمی گذاشتند پس مدرک حجیت ظواهر سیره متشرعیه است این وجه از یک جهت به نظر ما مشکل دارد و آن اینکه وضع سیره اصحاب ائمه برای ما روشن نیست آیا بدون قرینه عمل به ظواهر می کردند یا با قرینه عمل به ظواهر می کردند. چطور سوال کنیم؟
4. روایات متواتر عرضه اخبار بر کتاب است این روایات تواتر معنوی دارد معنای همه این روایات این است که اخبار را به کتاب عرضه کنید و فرقی بین مشافهین و غیر مشافهین نگذاشت به همه علما فرمود چه علمایی که محفل ائمه شرکت داشتند و چه علمای عصر غیبت پس مستند حجیت ظواهر روایات اهل بیت است نه اصل عدم غفلت.
اشکال استاد این است این روایات مربوط به مساله تعارض خبرین است یا مربوط به روایاتی است که محتوایش موافق با مخالفین شیعه هست پس ظواهر این روایات بدون قرینه حجت نیست قرینه اش تعارض می باشد روایتی مثلا تکتف را برای شیعه واجب کرد به قرآن عرضه کنید در قرآن تکتف ندارد پس ما برای علاج خبرین متعارضین و امثال آن نیازمند به عرض اخبار به کتاب هستیم.
کلام ما این است که مدرک حجیت ظواهر را قبول داریم که اصل عدم غفلت نیست اما اشکال تقطیع روایات باقی است شاید قرینه ای بر خلاف ظاهر باشد و بر اثر قطعه قطعه شدن روایت آن قرینه از دست ما رفته باشد. لذا حجیت ظواهر بطور مطلق نمی شود قائل شد.
مرحوم نائینی این مشکل را جواب داده که مقطع(تقطیع کننده) عوام نیست بلکه مقطع کلینی است شیخ طوسی و صدوق اند که کاملا فقه را می شناسند و قرینه خلاف ظاهر را هم می دانند و منظور از مقصودین به افهام حاضرین در جلسه امام نیستند بلکه کل من یرجع الیه و یراجع الی الروایة را شامل می شود هرکس مراجعه به روایت می کند مقصود به افهام است مثل کلینی و مجلسی و .. لذا افهام راوی را هم می گیرد.والسلام
🌷🍃
🌾🌷🍂
🍃🌾🌷🍃
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
دینی سعید:
سعید دینی
📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
@ostadahadi
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
🍃🌾🌷🍃
🌾🌷🍃
🌷🍃
#خلاصه_درس_خارج_اصول_۹۷/۱/۲۹
#جلسه_۹۵
#مقصد_ششم
#فصل_حجیت_ظواهر_الفاظ
#بررسی_ادله_حجیت_ظواهر
#ادله_نظر_اخباریین
نظریه سوم : نظریه اخباریین است که بین ظواهر الفاظ قرآن و غیر قرآن تفصیل قائل شدند ظواهر الفاظ قرآن را حجت ندانسته اند اما غیر کتاب را حجت دانستند.
#دلیل_اول: این است که قرآن خطاب خاص دارد چنان چه امام باقر(ع) به فقیه اهل بصره؛ قتاده فرمود: انما یعرف القرآن من خوطب به.
آن کسی که مخاطب قرآن است قرآن را میفهمد یا امام صادق در ردّ قیاس ابوحنیفه به ایشان فرمودچگونه علم به قرآن نداری از روی قرآن فتوا میدهی او را از این کار توبیخ کرد. وسایل ج 18 ابواب صفات قاضی ح 27 ص 31==== کافی ج 8 ص 311.
#دلیل_دوم: این است که قرآن محتوای شامخ و مطالب غامضه عالیه دارد که صاحبان اندیشهاند ولی راسخان در علم نیستند به مضامین قرآن نمیرسند چه رسد به به افکار ضعیف مردم . عبدالرحمن بن حجاج گفت:از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: قرآن فراتر از عقل مردم است. ( لیس شیء ابعد من عقول الرجال عن القرآن ) وسایل ج 18 ابواب صفات قاضی ح 61 نظیر این روایت از جابر در وسایل ج 18 ابواب صفات قاضی ح 74 نیز نقل شده است.
جواب #استاد این است که؛
اولاً بر اخباری ها خلط شده بین مطلق معرفت و معرفت مطلقه. مراد ائمه علیهم السلام مطلق معرفت نیست بلکه معرفت مطلقه است. زیرا مطلق معرفت مراتبی دارد هر دو معرفت است به همین خاطر است که بیانٌ للناس ، هدی للناس. شامل مراتب تشکیکی هدایت و معرفت می¬شود. اینها بر اساس مطلق معرفت است . اما اگر کسی بگوید من از روی قرآن فلان حکم را استنباط کردم نباید قبول شود زیرا استنباط مطلق معرفت نیست بلکه معرفت مطلقه است اصولا معرفت مطلقه در جایی است که اطلاق قید معرفت است یعنی شناخت شناسی، یک شناخت شناسی واقعی است. شناخت شاسی که اهل بیت بپذیرند. یعنی معرفتی که مرتبه ندارد. لابشرط نیست بشرط شیء است. نظیر عموم السلب و سلب العموم. لذا دامنه مطلق معرفت وسیع است اما دامنه معرفت مطلقه مضیّق است.
شاهد کلام ما حدیث قتاده است. امام باقر علیه السلام از قتاده از آیه ۱۸ سوره سبأ پرسید ( سیروا فیها لیالی و ایاماً آمنین ) قتاده گفت: اگر حاجی توشه حلال ، مرکب حلال ، کرایه حلال با خودش بیارد قطعا تحت حمایت خدا به مکه می¬رسد به دلیل همین آیه شریفه. امام فرمود اگر بین راه قطاع الطریق او را بزند و او را بکشد چه؟ پس چرا شما گفتید در امان است؟ امام فرمود چرا قرآن را اینگونه تفسیر می¬کنی؟ شما هنوز به قوه استباط نرسیدهای.
ثانیاً روایات عرض بر کتاب خطاب به همه علما و مردم است فرمود ( ما خالف قول ربِّنا لم نقُلهُ یا زخرف و باطل) اگر معروض علیه قابل فهم نباشد عرض حدیث بر کتاب معقول نیست. یا روایات تعارض خبرین یکی از راه حل تعارض خبرین این است که دو حدیث را قرآن عرضه کنید هرکدام موافق با قرآن بودند مرجِّح دارد و آنکه مخالف باشد مرجح ندارد. یکی از اقسام مرجِّحات مرجَّح دلالی است یعنی دلالت حدیث مطابق با قرآن است. یا در بحث تخصیص و تقیید گفته شد برخی از روایات مخصص عمومات قرآن است. مقیِّد اطلاق های قرآن است بنابر این اگر عموم قرآن اطلاق قران مشخص نباشد از ظاهر آیات عام و مطلق را نفهمیم چگونه روایت را مخصص بدانیم ؟ ما قبول داریم قرآن مضامین عالیه دارد اما معرفت مراتب دارد. باطن قرآن و تأویل آیات کار راسخان در علم است اما ظواهر بسیاری از آیات برای عموم مردم است. مثل محرمات و واجبات...
🌷🍃
🌾🌷🍂
🍃🌾🌷🍃
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
دینی سعید:
سعید دینی
📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
@ostadahadi
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
🍃🌾🌷🍃
🌾🌷🍃
🌷🍃
#خلاصه_درس_خارج_اصول_1/2/97
#جلسه_96
#مقصد_ششم
#فصل_حجیت_ظواهر_الفاظ
#بررسی_ادله_حجیت_ظواهر
#دلیل_سید_صدر
تا اینجا دو دلیل آنها را بیان کردیم.
#دلیل_سوم_سید_صدر می¬فرماید: به ظاهر الفاظ قرآن نمی¬توانید تمسک کنید چون بر روی هر ظاهری دست بگذارید یا متشابه است یا احتمال تشابه می¬دهیم.
#جواب_استاد این است که قبول نداریم ظواهر قرآن یا متشابه است یا محتمل المتشابه. بلکه کلام خدا در قرآن یا ظاهر است یا متشابه. ظاهر: آن لفظی است که اجمال ندارد؛ متشابه: آن لفظی است که اجمال دارد مثلا کلمه قرء هم دلالت بر پاکی می¬کند هم بر حیض. یا کلمه صعید مجمل است. نمی¬دانیم مطلق وجه الارض است یا خاک است. پس قرآن یا ظاهر است یا متشابه دلیل ما ( هُن ام الکتاب و اُخر متشابهات ) آل عمران/7
#دلیل_چهارم: وقوع تحریف در کتاب مانع از تمسک به کتاب الهی است حالا چه تحریف به زیاده باشد چه تحریف به تقلیل باشد.
#جواب_استاد: و فیه:
#اولاً آیات و روایات تحریف قرآن را به هیچ وجه قبول نمی¬کند ـ نه تحریف به زیاده نه نقیصه را ـ
اما آیه ( انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون) ==حجر/9 علاوه بر این روایات تلاوت قرآن و تدبُّر در قرآن و عرضه اخبار بر قرآن تحریف را رد می¬کند.
#ثانیاً_آخوند در کفایه می¬فرماید: ایشان تحریف به تقلیل را بعید نمی¬داند لکن برای تمسک به قرآن مشکلی ایجاد نمی¬کند. ایشان از راه علم اجمالی وارد می¬شود و می¬فرماید: شرایط تنجُّز علم اجمالی دو چیز است:
أ. اطراف علم اجمالی مورد ابتلاء باشد.
ب. مقدور باشد. در غیر این دو صورت علم اجمالی منجّز نیست. در اینجا نسبت به قرآن علم اجمالی به ورود آیات احکام ، آیات قصص ، آیات موعظه ، آیات اعتقادات و... داریم اما آنچه مورد ابتلاء ماست آیات احکام است و در این زمینه ۶۰۰ آیه است که مربوط به احکام عملیه مردم است چه در عبادات و چه در معاملات. لکن آیات دیگر مورد ابتلاء ما نیست. تاریخ انبیاء و اشراف و بزرگان و نابودی مستکبران را نقل می¬کند. یا آیات عقائد.. لذا این علم اجمالی منجِّز نیست و مانع حجت ظاهر نمی-شود. زیرا دوران بین حجّت و لا حجّت است. ظاهر حجّت است اما علم اجمالی به ورود تحریف در قرآن لا حجّت است. بلحاظ اینکه این علم اجمالی شرایط را ندارد. مورد ابتلاء نیست. از آیات عقاید و آیات موعظه وظیفه عملیه نمی¬شود به دست آوریم. لکن اینجا علم اجمالی بین حجت و لا حجت است لذا اثری ندارد.
به نظر استاد:
1. قاعده علم اجمالی اینجا پیاده نمیشود. در قرآن به هیچ وجه آیاتی نداریم که مبتلا به نباشد. حتی در آیات قصص زیرا راجع به آیات قصص می¬فرماید ( لقد کان فی قصصهم عبرهٌ لاولی الالباب..)==یوسف/111
قصص ظاهر روشنی دارد که عبره برای بندگان الهی می¬شود. شما جواز توریه را از کدام آیه فهمیده اید؟ از فرمایش حضرت ابراهیم که فرمود ( إنی سقیم )==صافات/89 در حالی که سالم بود شاهد آن هم این بود که وقتی همه خارج شدند شروع به از بین بردن بت ها کرد. غرض شما از این آیه توریه را استخراج کرده اید. آیات موعظه نیز خیلی مورد ابتلاء است. مشرکین به پیامبر گفتند: (سواء علینا أوعظت ام لم تکن من الواعظین)==شعراء/136
2. شرایط تنجیز علم اجمالی مربوط به مباحث عملی مکلف است مثل استصحاب یا برائت در اطراف علم اجمالی. مثلا اگر علم اجمالی داریم یکی از این دو کاسه نجس است در هر دو برائت جاری کنیم مخالفت عملیه لازم می¬آید. در اینجا می-گویند علم اجمالی منجِّز تکلیف است. یعنی برائت در هر دو جاری نکن. لکن بحث ما بر روی کشف مراد جدی خدا است. آیا این آیه ( مثلا آیه تیمم ) مراد جدی اش مطلق زمین است یا خاک است؟ لذا قرآن کم و کاست نمی¬پذیرد. زیرا قرآن مراد جدی خدا را حکایت می¬کند. لذا تابع اصالت الحقیقه هستیم. ما اصالت الحقیقه قرآن را بر اساس چندین قاعده قرآنی کشف می¬کنیم. مثل تناسب و سیاق آیات ، روح المعانی. مثلا می¬فرماید: (ید الله فوق ایدیهم)=فتح/10 آیا این استعمال ید بر خدا مجاز است یا حقیقت؟ روح المعانی ید، قوت و قدرت است. ید الله یعنی نیروی خدا و قدرت خدا. تأویل ، باطن و... همه قواعد قرآنی ماست لذا ما نمی-توانیم از اینها دست برداریم. لذا اینجا علم اجمالی محل ندارد. علم اجمالی برای برنامه های عملی ما است نه این جا.
توضیح بیشتر برای تناسب و سیاق آیات در کتاب آلاء الرحمن، محقق بلاغی، ج 2 ص 7و8.
🌷🍃
🌾🌷🍂
🍃🌾🌷🍃
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
سلام خدمت دوستان تا چند روز دیگه انشاالله صوت درسها نیز بارگذاری خواهد شد
هدایت شده از هو الحق
سعید دینی
📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
@ostadahadi
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
🍃🌾🌷🍃
🌾🌷🍃
🌷🍃
#خلاصه_درس_خارج_اصول_۹۷/۲/۲
#جلسه_۹۷
#مقصد_ششم
#فصل_حجیت_ظواهر_الفاظ
#بررسی_ادله_حجیت_ظواهر
#حجیت_قرائات_سبع
ثابت شد که دلیلی بر انکار حجیّت ظواهر الفاظ قرآن اقامه نشده است. لکن مشکل مهمی باقی است و آن مسأله تواتر قرائت ها است. بنابر نقلی به ده قراءه خوانده می¬شود. اما قدر متیقن قرائات سبعه است. ( نافع ، ابوعمر ، کسائی ، حمزه ، ابن عامر ، ابن کثیر ، عاصم ) مثال: قرآن جماع را در ایام حیض حرام می¬داند. ( فاعتزلوا النساء فی المحیض حتی یطهرن ) اینجا دو قرائت معتبر وارد شده است. یکی قرائت لازمی یطهرن( بدونه تشدید ) یعنی انقطاع خون. در این صورت به مجرد اینکه زن پاک شد و غسل هم نکرده باشد جماع جایز است. قرائت دوم به صورت تعدیه است ( با تشدید ) حتی یطَّهَرن . تطّهر به اغتسال بعد انقطاع خون است لذا قبل غسل مجماعت حرام است. با این دو قرائت چه کنیم. هر دو قرائت حجت است. بنابر اینکه ظواهر قرآن حجت است. لذا باید با این دو قرائت چه کنیم.
سوال: مراد از تواتر قرائات چیست؟
جواب: در این مقام دو نظریه است:
1. قرائات سبع از مشایخ سبعه به نقل تواتری به ما رسیده باشد. مرحوم آشتیانی در بحر الفوائد ج ۱ ص ۹۴ این قول را اختیار کرده است.
2. تواتر قرائات از پیامبر (ص) مراد است. یعنی متواتراً نقل شود که پیامبر هم یطهُرن خواند هم یطَّهَّرن قرائت کرده است. چون مدار در ثبوت قرآنیت، قرائت قرّاء سبعه نیستند. بلکه تواتر از نبی مکرّم اسلام است.
شهید ثانی در کتاب المقاصد العلیه فی شرح الالفیه ص ۲۴۵ این ادعا را قبول کرد و فرمود: فإن الکلَّ من عند الله نزل به روح الأمین علی قلب سیّد المرسلین تخفیفا علی الامة. یعنی همه این قرائت ها از محضر خدا به توسط جبرئیل بر قلب پیامبر ص نازل شده است. تا اینکه بر امت نسبت به مبانی عمل به قرآن آسان گرفته شود. سید محمد مجاهد در مفاتیح الاصول ص ۱۳ و فاضل نراقی در مناهج الاحکام ص ۱۵۰ این قول را قبول کرده اند. مرحوم قمی بعد از نقل این دو قول فرمود ( و کیف کان فدعوی تواتر السبعه عن النبی محل الکلام ) محل بحث ما تواتر نقل قراءت هفت گانه از پیامبر است.
بحث ما در اینجا با نقل کلام شیخ و مرحوم آخوند به اوج خود می¬رسد. زیرا محور بحث اصولی ها بعد از آخوند به یکی از این دو طرف رفته است. شیخ در تنبیه ثانی می¬فرماید: یا قائل به تواتر قرائات می¬شویم کما هو المشهور یا منکر قرائات هستیم کما هو مذهب جماعه بنابر قول اول آیه شریفه ( حتی یطهرن با یطّهّرن ) تعارض می¬کند به منزله تعارض دو ظهور است. بنابر قراءت دوم اگر استدلال بکلِّ قرائةٍ جایز شمرده شد کما اینکه اجماع داریم به منزله تعارض آیتین است. و الا باید در محل تعارض توقف کرد و به هیچ کدام فتوی نداد شیخ در رسائل ص ۱۵۷ ذیل التنبیه الثانی به این بحث پرداخته است.. اما آخوند قائل به عدم ثبوت تواتر قرآن است. ایشان می¬فرماید: ائمه ما دستور به جواز قرائت سبع داده اند آخوند در آخر بحث حجیّت ظواهر فرمود: ثم ان التحقیق.... از امام پرسیدند با این همه قرائات چگونه قرآن بخوانیم.؟ امام فرمود: إقرأ کما یقرأ الناس (کافی ج ۲ ص ۶۳۳ حدیث ۲۳ )
تلازم بین جواز قرائت به قرّاء سبعه با جواز استدلال به قرآن ثابت نمی¬شود. یعنی هیچ ملازمه ای بین محتوای این حدیث و استدلال نیست. زیرا این حدیث فقط اجازه قرائت را داده است.
سوال: تکلیف ما نسبت به این دو قرائت چیست؟ آخوند می¬گویند: قانون تعارض دو صورت بود یا حکم به تساقط می¬کردیم در جایی که قائل به طریقیّت اماره بودیم. یا حکم به تخییر می¬کردیم در جای که قائل به سببیّت اماره بودیم. در اینجا هیچ کدام از این دو نمی¬آید. چون آن قانون برای تعارض خبرین است نه تعارض ظهورین... لذا یا باید مراجعه به اصل عملی ( استصحاب ) کنیم یا به عموم ( اصل لفظی) اصل عملی استصحاب حرمت وطی است. اما عموم آیه 223 سوره بقره است ( فأتوا حرثکم ) این عموم تخصیص خورده به ایام حیض. اما در سایر افراد عام به قوت خود باقی است یعنی قبل غسل هم جماع جایز است.
🌷🍃
🌾🌷🍂
🍃🌾🌷🍃
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
دینی سعید:
سعید دینی
📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
@ostadahadi
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
🍃🌾🌷🍃
🌾🌷🍃
🌷🍃
#خلاصه_درس_خارج_اصول_۹۷/۲/۳
#جلسه_۹۸
#مقصد_ششم
#فصل_حجیت_ظواهر_الفاظ
#بررسی_ادله_حجیت_ظواهر
#اشکال_مطالب_چهارگانه_آخوند
#مرحوم_آخوند منکر مطلب تواتر قرآن است. 4 مطلب فرمودند که در هر 4 تا مناقشه داریم:
1. در تعارض قرائتین مثل یطهرن و یطّهرن؛ هر دو قرائت تساقط میکنند مرجع عموم عام ( فأتوا حرثکم انی شئتم ) است و آیه ( فاعتزلوا النساء فی المحیض ) این عام را تخصیص می¬زند. نتیجه اش حرمت وطی حائض تا زمان انقطاع خون است. از آن به بعد حلال است و لو اینکه غسل نکند. در تمسک به عام در صورت شک در اجمال مخصص دو شرط لازم است:
أ. شرط اول: این است که مخصص مجمل مردد بین متباینین نباشد بلکه مخصص مجمل بین اقل و اکثر مردد باشد.
ب. شرط دوم این است که مخصص متصل نباشد بلکه مخصص منفصل باشد لکن اگر شک در مخصص به اعتبار این است که مردد بین متباینن است یا اینکه مخصص متصل است تمسُّک به عام جایز نیست. در اینجا شرط اول را دارد. یعنی شک ما در قرائت یطهرن و یطَّهَّرن می¬باشد. که مردد بین اقل و اکثر است. آیا اقل حرمت وطی تا زمان انقطاع دم است یا اکثر است. یعنی بعد از انقطاع دم تا زمان غسل حرمت وطی ادامه دارد لکن شرط دوم را ندارد زیرا مخصص مجمل متصل است و قبل از این خاص ما آیه ۲۲۲/بقره است ( و یسئلونک عن المحیض ... حتی یطهُرن ) و عموم ما آیه 223( نسائکم حرث لکم فأتوا حرثکم أنی شئتم ) در جایی که مخصص متصل باشد احتمال قرینیّت می¬دهیم. یا لا اقل شک در قرینیّت آن می¬کنیم. با این وجود نمی¬توان به عموم عام تمسک کرد زیرا خلاف قاعده است. لذا چگونه مرحوم آخوند مرتکب خلاف قاعده شده است؟
چون مخصص متصل ظهور عام را مجمل می¬کند. اجمال مخصص سرایت به ظهور عام می¬کند در جایی که دوران بین اقل و اکثر باشد لکن اگر دوران بین متباینین باشد مخصص متصل کاری به ظهور عام ندارد بلکه مسقط حجیّت ظهور است. یعنی این ظهور حجت نیست.
2. مطلب دوم آخوند این بود که فرمود: وقتی دو قرائت بر اثر تعارض تساقط کردند استصحاب بقاء حرمت وطی جاری است.
جواب استاد به ایشان این است که در استصحاب باید وحدت قضیه متیقه و مشکوکه باشد. وقتی دم حیض قطع شد نمی¬داند آیا سیلان حیض از مقومات حرام است یا از حالات است اگر از مقومات حرام باشد وقتی از سیلان افتاد و خون قطع شد وطی او جایز است و لکن اگر از حالات باشد به انقطاع خون حرمت وطی باقی است لذا استصحاب معنی ندارد زیرا شبهه موضوعیه است. موضوع استصحاب محرز نیست که آیا سیلان از مقومات یا از حالات است.
3. مطلب سوم آخوند این است که می¬فرماید: ( إقرأ کما یقرأ الناس ) در عین حال مستلزم جواز استدال نیست زیرا بین جواز قرائت و جواز استدال ملازمه نیست. ممکن است که قرائت جایز باشد اما در فقه و فتوی حق نداریم به این قرائت استناد کنیم.
و فیه: قرآن تبیان کل شیء است. اگر استدلال به قرائات قرآن جایز نباشد تالی فاسد آن این است که قرآن نور نباشد تبیان حقایق نباشد. حیثیّت کاشفیت و ارائه را از قرآن سلب کنیم.
4. مطلب چهارم بنابر جواز استدلال قانون ترجیح و تخییر برای روایات است و در اینجا جاری نمی¬شود.
اشکال ما این است که: اگر قراءات توسط معصومین علیهم السلام داخل در سنت محکیه است زیرا هر قرائتی فعل معصوم و سنت است لذا تعارض بین دو روایت شد نه دو آیه باید قانون همان ترجیح و تخییر همین جا بیاید.
🌷🍃
🌾🌷🍂
🍃🌾🌷🍃
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴