تو را پایین کشیدند از سر منبر که می گفتند
چرا پیغمبر از دوشش نمی آورد پایینت
سید حمیدرضا برقعی
@hamidreza_borghei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شعرخوانی زیبای حمیدرضا برقعی در حرم امام رضا علیه السلام
#امام_علی #مدح_امام_علی
به نام عشق به نام خدا به نام علی
شروع می کنم این شعر را به نام علی
هزار مرتبه ممنون مادر و پدرم
که کرده اند مرا آشنا به نام علی
برو به طوس، برو كاظمين و سامرا
برو مدينه برو کربلا به نام علی
نهاده اند سرم تاج جاه و عزت را
قدم گذاشته ام هر کجا به نام علی
به زیر پرتو این نام، هرچه نام، گم است
همينكه مي تابد آفتاب نام علی
تو را خدای تو از بسکه دوست داشت علی
خودش علی شد و نام تو را گذاشت علی
زمان رو شدن گنج های راز شده
که روشن از دل ویرانه ی حجاز شده
چه بوده است مگر راز سر به مهر خدا
که بر ظهورش لب های کعبه باز شده
ببین تواضع معبودهای سنگی را
حقیقت آمده، در سجده هر مجاز شده
و بی نیازی مخصوص آسمان ها بود
علي رسيد و زمین نیز بی نیاز شده
و ان یکاد نخوانید که برای علی
زمین پر است از آیات در فراز شده
رسید حضرت قرآن و از درون میخواند
برای احمد از آیات مومنون میخواند
بگو تو را که چه بنویسم ای نمود خدا
اگر قلم نزنم در حد و حدود خدا
کسی به چشم خدا را ندید و تو دیدی
تویی که غرق شدی غرق در وجود خدا
زمان خلقت نور تو را که می داند؟
تو نیز بوده ای از آن زمان که بوده خدا
روانه است به سمت علی و آل علی
همیشه تیر سلام خدا درود خدا
فضائل تو اگرچه زیاد، باز کم است
یقین فراتر از این ها تو را ستوده خدا
به حق عشق، به حق علی و آل علی
خدا نصیب کند باز هم وصال علی
خدا نصیب کند باز هم سفر به نجف
ببر دوباره مرا باز هم ببر به نجف
نجف؟! کدام نجف؟! آن دیار که انگار
گشوده است خدا از بهشت، در به نجف
به نیت همه ی مادران مدینه برو
بیا به نیت پابوسی پدر به نجف
هزار بار نظر سمت کعبه بردن را
معاوضه نکنم با یکی نظر به نجف
اگر بناست که در کربلا بمیرم، کاش
که قبل از آن برسد جسم محتضر به نجف
هزار مرتبه ما را به کربلا ببری
نرفته ایم به زیبایی نجف سفری
#محمدعلی_بیابانی
🍃🌸🍃🌸
به خاک پای کریم اهلبیت(ع)
سپرده ام غزلم را به اختیار حسن
پریده مرغ دلم باز در مدار حسن
زبان چگونه بگوید فضائل او را
چگونه وصف شود حُسن بیشمار حسن؟!
کریم اگر که تو باشی؛همه گدا هستیم
خدا گذاشت کرم را در انحصار حسن
و همنشینیِ او با جزامیان یعنی
که خار ها همه گل میشود کنار حسن
کمانِ ابرو و تیغِ نگاه او کافیست
که بین معرکه هر کس شود شکار حسن
فدای همت مردانه اش که افتاده
جمل به زیر قدم های استوار حسن
برای مصلحت دین سکوت کرد و نشست
زمان صلح مشخص شد اقتدار حسن
دوباره زنده شد انگار مجبتی وقتی
که آمدند به میدان دو یادگار حسن
دو بال لشکر او قاسم اند و عبدالله
به معرکه دو لب تیغ ذوالفقار حسن
پسر به زیر لب "احلی من العسل"میگفت
به قلب معرکه میرفت با شعار حسن
که ناگهان همه ی دشت از حسن پر شد
هجا هجا شد فرزند نامدار حسن
##
روایت است به محشر نمیشود غمگین
هر آنکسی که به دنیاست سوگوار حسن
که بر صراط، قدمهای او نمیلرزد
کسی که رفته به پابوسی مزار حسن
#عباس_جواهری_رفیع
هر دلی بیدار شد در گیر و دار خواب نیست
خواب چیزی غیر مردن در دل مرداب نیست
خواب بودم در حریمش وقت بیداری رسید
دیدم اینجا هیچ کس مانند من بی تاب نیست
عرش گاهی زیر پای ماست اما غافلیم
هیچ اوجی کهکشانی تر از این سرداب نیست
((در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم))
قبله گاه اینجاست حاجی!غیر از این محراب نیست
من نمازم را پی تکبیره الاحرام تو
خوانده ام ،برجا نماز چشمه و سهراب نیست
تا که با من بشنود صوت اذان باد را
از سر گلدسته ای که جز صدای آب نیست
حضرت نرجس خبر دارد از اوصاف حسن
او مگر آئینه ی خورشید عالم تاب نیست؟
در غزل عطر امام عسکری پیچیده است
در خُم هستی شرابی جز شراب ناب نیست
((بر در میخانه رفتن کار یکرنگان بود))
عشق صادق در وجود جعفر کذاب نیست
بنده ی پیر خراباتم که لطفش دائم است
کار ما در آستانش غیر دق الباب نیست
#احمد_علوی
به خاک پای حضرت محسن ابن علی(ع)
ماهی برای صید شدن انتخاب شد
پس اولین شهید ولایت خطاب شد
در را زدند و هیچ کسی سمت در نرفت
این بار اولیست که سائل جواب شد
میخواست تا به رسم پدر حیدری کند
در کارزار آتش و در ،بوتراب شد
در،قدرتی نداشت شکستش دهد،ولی
میخی به آمدن به سوی او مجاب شد
روی نگین سینه او میخ در نوشت
"حق با علیست"، پیکر محسن رکاب شد
از روز خیبر از پدرش کینه داشت در
وقتی گرفت جان پسر،بی حساب شد
بال و پرش که سوخت به شوق عروج رفت
سیمرغ آسمان علی پر شتاب شد
"یا فضه خذینیِ" مادر به عرش رفت
در بین شعله ها دل مادر کباب شد
#
نفرین به آن دوشنبه منحوس لعنتی
بعد از تو بود کشتن نوزاد باب شد
تابید نور غیرتت از اوج آسمان
نوری که در جمال علی بازتاب شد
بر منبر دو دست پدر گرم خطبه بود
آنگونه که میان سپاه انقلاب شد
تیری سه شعبه حنجر او را نشانه رفت
اما هدف علی و حسین و رباب شد
تیری رسید و رفت علی و حسین ماند
از خون او محاسن بابا خضاب شد
چشمان اصغرش به روی نیزه خون گریست
وقتی رباب وارد بزم شراب شد
#عباس_جواهری_رفیع
@denj_tanhaii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلمان کیستید مسلمان کیستید
#شرافت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غزل تر از غزل، گل تر زگل زیباتر از زیبا
تو از الله اکبر آمدی، از "اشهد ان لا..."
شهادت می دهم معراج یعنی چشم های تو
شهادت می دهم چشم تو یعنی سوره اسرا
غریبه نیستی، این روزها بسیار دلتنگم
برای این دل تنهای من دستی بزن بالا
دلم سرد است ، شبهایم همه سرد است، یا خورشید!
ببین سیلاب اشکم بسته شد، یا "قبة الخضرا"
تو می گویی زمان دیدن هم باز هم فردا
و من می گویم امشب، زودتر، حالا... همین حالا ..
#علیرضا_قزوه
تقدیم به جناب #حليمه علیها سلام
میبرد او را که صحرا را چراغانی کند
دشت را با مقدم این طفل نورانی کند
دامن صحرا عطشناک است و این طفل یتیم
می تواند آسمان را نیز بارانی کند
آمنه گنجِ دو عالم را به دستانش سپرد
تا سراپای بیابان را گلستانی کند
کودکی که هرچه ابراهیم هم در حسرت است
خاک زیر پای او را مُهرِ پیشانی کند
دست در دست حليمه راهی صحرا شده
تا کویر خشک را غرق فراوانی کند
گرگ ها با گوسفندان مهربان خواهند بود
گر محمد با دعای خویش چوپانی کند
مهربان تر از حليمه دایه ای در مکه نیست
تا که از گنج بنی هاشم نگهبانی کند
کودکانش را بلاگردان احمد کرده بود
آرزومند است خود را نیز قربانی کند
چیست زیبا تر از اینکه این زن صحرا نشین
در کنار کودکی مشق مسلمانی کند
رحمت للعالمین دلگرمی آغوش اوست
این دقایق را خدا ای کاش طولانی کند
#احمد_علوی
@aahmadalavi
این لذتی که می برم از خنده های صبح
از گریه ی شبانه به من دست می دهد
#استاد_محمد_علی_مجاهدی🍃🌹
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@ostadmojahedi
┗━━━🍂━
استاد مجاهدی 🌹🍃 و شاگردان
هشتکها #استاد_محمد_علی_مجاهدی #قزوه #ناصر_فیض #محسن_قاسمی_غریب #احمد_علوی #شرافت #برقعی #ابراهیم_زما
سوال شد که #دلم یا که #جان ز ما خواهد
صبا سلام رساند و خطاب شد هر دو
.
#محسن_قاسمی_غریب
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@ostadmojahedi
┗━━━🍂━
به خاک پای پیامبر مهربانی
بردن نامش اگر روزی هر کس میشود
بر لباس نوکری او ملبس میشود
این سحاب رحمتی که در نگاهش معنیِ
رحمة للعالمین بر ما مشخص میشود
میشود با یک نظر " سلمان ُ منا اهلبیت "
در حریمش هر که بی کس آمده ؛کس میشود*
با علی ؛پشت نبی گرم است؛در تقویم هم
بعدِ میلادِ علی ایام مبعث میشود
مصطفی؛زهرا و حیدر خاستگاه خلفتند
هر چه می آید پدید، از این مثلث میشود**
بذر دین را میدهد نور وجودش پرورش
بی نبی نخل رسالت کال و نارس میشود
#عباس_جواهری_رفیع
*: در حریمت هر که ناکس آمده،کس میشود
#استاد_مهدی_رحیمی_زمستان
**:اشاره به حدیث قدسی لولاک
@denj_tanhaii
🌷
قبل از تو انسان حرف انسان را نمیفهمید
گُل را نمیدانست، باران را نمیفهمید
🌷
«آن»ی که از صبح ازل پیچیده در هستی
انسان قبل از خندهات، «آن» را نمیفهمید
🌷
انسان قبل از چشمهایت هر چه میکوشید
پیداییِ آن ذات پنهان را نمیفهمید
🌷
هر شب میآمد بشنود عطر صدایت را
حتی ابوجهلی که قرآن را نمیفهمید
🌷
در بیزمان بوسیده پایت را و الّا رود
در خود معطل بود و «جریان» را نمیفهمید
🌷
تا آمدی انسان به انسان گل تعارف کرد
قبل از تو انسان حرف انسان را نمیفهمید
🌷
#سعید_مبشر
خوش به حال صندلی چرخدار صحن تو
پا به پای زائران ؛هر روز زائر میشود
#عباس_جواهری_رفیع
نایب الزیاره ام
جز ما که اشکمان دم مشک است دائما
مردم کجا به آب مضافی وضو کنند
#محمد_سهرابی
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها🌷
#ورودیه_شهر_قم🌷
به دریا رسیدم پس از جستجوها
به دریای پهناور آرزوها
به دریای محضی که این خاک سوزان
گرفته از امواج او آبروها
سلام ای که لطف کریمانهٔ تو
کشانده دلم را به این سمت و سوها
سلام ای که گشته شب بارگاهت
به لطف نگاهت شب آرزوها
شراب طهور است و تسنیم نور است
که در این حرم میچکد از سبوها
چه شعری چه شوری چه عطری چه نوری
به جانم بتابان از این رنگ و بوها
هیاهوی اشک است و آه و تبسم
مرا غوطهور کن در این های و هوها
به مدح تو گفتند و گفتیم اما
تو هستی فراتر از این گفتگوها
که موسی بن جعفر به وصف تو فرمود:
فداها ابوها فداها ابوها
به شوق مدینه به اینجا رسیدم
به زهرا رسیدم پس از جستجوها
#سید_محمد_جواد #شرافت
🌷
شب گذشته من و او چه خواب خوبی بود
در آن سیاهی شب آفتاب خوبی بود
همیشه موقع دیدار او دلم می ریخت
اگر چه ترس نبود اضطراب خوبی بود
گناه نیمه شب ما کلام حافظ شد
گناه نیمه شب ما ثواب خوبی بود
تفالی نزد و یک غزل برایم خواند
ولی عجب غزلی انتخاب خوبی بود
"چه مستی است ندانم که رو به ما آورد"
جهان به رقص در آمد...شراب خوبی بود
سوال کردم از او عشق چیست؟چشمانش
سکوت ریخت برایم، جواب خوبی بود
تمام شب تن او را ورق ورق خواندم
غزل ،سپید ،ترانه ،کتاب خوبی بود
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی