رباعی
من دوش قضا یار و قدر پشتم بود
نارنج زنخدان تو در مشتم بود
دیدم که همی گزم لب شیرینش
بیدار چو گشتم سر انگشتم بود
#سعدی
☑️کانال اتاق #رباعی در ایتا؛
@Otagerobae
رباعی
احوال دل آن زلف دو تا داند و من
راز دل غنچه را صبا داند و من
بی من تو چگونه ای ندانم؟ اما
من بی تو در آتشم خدا داند و من
#رهی_معیری
☑️کانال اتاق #رباعی در ایتا؛
@Otagerobae
رباعی
از گریه گذشته است کارم دیگر
سنگین شده روی شانه بارم دیگر
از خود شدهام غافل و خیلی وقت است
اصلا خبر از خودم ندارم دیگر
#خدیجه_خداکرمی
☑️کانال اتاق #رباعی در ایتا؛
@Otagerobae
رباعی
یک عمر به هر بهانه زخمم می زد
با خنجر و تازیانه زخمم می زد
یک سو غم دوست بود و یک سو غم نان
با تیغ دو دم زمانه زخمم می زد!
#ایرج_زبردست
☑️کانال اتاق #رباعی در ایتا؛
@Otagerobae
رباعی
دستی به سر پیرهنِ ما زده است
بر جنگل و دشت و چمنِ ما زده است
صبح آمد و با باد بهاران، خورشید
گرمای تنش را به تنِ ما زده است
#نوروز_رمضانی
☑️کانال اتاق #رباعی در ایتا؛
@Otagerobae
رباعی
یکعمر دلم به نام چشمان تو بود
در گوشهای از مقام چشمان تو بود
پرحرفترین قطعهی منظومِجهان
موسیقی بیکلام چشمان تو بود...
#مجتبی_خرسندی
☑️کانال اتاق #رباعی در ایتا؛
@Otagerobae