بیعشق رها گشته میان غمها
انگار که آهنی شدند آدمها
در تلخی روزگارمان از کف رفت
شیرینیِ حسّ «دوستت دارم»ها...
#سعید_سلیمان_پور
آوای خوش ساز سماور پیچید
صد خاطره در خاطر دفتر پیچید
دلتنگ شدم پنجره را وا کردم
باران که گرفت، عطر مادر پیچید
#رضا_وطن_دوست
دیریست به آسایش خود پا زده است
با رنج، دَم از رفق و مدارا زده است
تاریخ گواه است که درخوردنِ غم
مادر همهٔ رکوردها را زده است
🌹🌹
چون او کسی از بهار سرشار نشد
عطرِ نفسش دوباره تکرار نشد
من بوسه زدم به دست مادر، اما
از بوسهی آخرم خبردار نشد
🌹🌹
پاک است و زلال، چشمهساری زیباست
در عشق و وفا الههای بی همتاست
بر شانهٔ اوست مرغ آمین، مادر
هر لحظه دعا کند دعایش گیراست
#مرتضی_برخورداری
حرف تو به شعر ناب پهلو زده است
آرامش تو به آب پهلو زده است
پیشانیت از سپیده مشهورتر است
چشم تو به آفتاب پهلو زده است
#سلمان_هراتی
چون تشنه به آب ناب دل میبندم
بر خندهی ماهتاب دل میبندم
ای روشنی تمام٬ تا ظهر ظهور
چون صبح به آفتاب دل میبندم
#سلمان_هراتی
با اینکه همیشه عشق، بیتابت بود
قلب تو همیشه توی بشقابت بود
صندوقچهی جواهراتت، قلبت
صندوق ذخیرهی تو، جورابت بود
#جلیل_صفربیگی
شاداب چنان برگ و بری داشتهام
از اصل بهار، باوری داشتهام
خاکستر یک بلوط پیرم، اما
روزی تنهی تناوری داشتهام
#بهزاد_محمودی
مخروبهای از عشق و بنای دردم
ویرانهای از بغض و سکوتی سردم
من خستهام از دست زمانه ای عشق
بگذار به تنهایی خود برگردم
#علی_خوب_کردار
باید به سفر نرفته، برگردی تو
از کوچه گذر نکرده، برگردی تو
می ترسم از این جامعه سنگ شده
چون مرغک پر شکسته، برگردی تو
#مهدی_کتابدار
مست آمد و گفت: غمزه در ابرو کن
با چشمانت بیا مرا جادو کن
آن لعل منزه آن لب بیچون را
پنهان چه کنی ز من نگارا ! رو کن
فرمود که استخاره در خیر مکن
در زیر و بم نقارهها سیر مکن
خود آگهم از آنچه که در دل داری
دیار یکی است رو به هر دیر مکن
جانی که گداخت از تو خاموش نشست
وین دل که نمیپسندیاش نیز شکست
در خرقهی صحبت تو ای جان جهان !
در بیعت با خودیم ما : جام به دست
لب را چو رساند بر لب ساغر تو
اینک منم و قدح قدح پَرپَر تو
ای جان جهان! دو عالم ارزانی توست
بی من ولی این همه چه ارزد بر تو؟
چندان که شنیدن از تو آموختهام
چشمی دارم که بر ادب دوختهام
فرمود : تو را به هیچ بفروشد یار
گفتم چه کنم؟ که هیچ اندوختهام
با من روزی به شب رساندی و نشد؟
یا بر لب من لبی نشاندی و نشد؟
گفتم چه کنم ، مرا به تو راه نبود
فرمود : مرا به خویش خواندی و نشد؟
پرهیزِ لوند باش و افطار مکن
حیف از لب توست وحی بسیار مکن
تو کوزهی می بهدوش و من کاسه بهدست
از پای فتادهایم ، اصرار مکن
گفتا که : بر آ بر آستانی که منم
گفتم : نسزد ز دلستانی که منم
از هر دو جهان اگر چه آزاد آمد
کس را نرسد به داستانی که منم
ای شادی مهرگان ! که ما را یاری
پر شد چو پیاله را غم ِبسیاری
هر آینه لاجرم مرا شد کاری
زیرا چه بسا و لیکن اما باری ...
آن کس که به خدمت تو شد آواره
خود چارهی عالم است و او بیچاره
با او به زبان تو سخن گفتم دوش
اما سخنی نرفت در این باره
با چشمانت بیا مرا جادو کن
یا سیر شبانهای در این گیسو کن
گفتم ادب وداع با دوست؟ شکفت:
ما را بو کن تمام ما را بو کن
#محمد_رمضانی_فرخانی
تا کی زغم تو سینه چاکی بکنم
هی گوش به این دیده ی شاکی بکنم
خاک قدمت به دیده کردم آقا
دیگر تو بگو به سر چه خاکی بکنم
#صادق_نیک_نفس
تا زخمی داغ سبز چشمت هستم
در حسرت باغ سبز چشمت هستم
آغوش تو را نشانه کردم یک روز
دنبال چراغ سبز چشمت هستم
#محسن_چالاک
از بس پیِ حرف کوچه و مردم رفت
با ترس و غم و خیال سردرگم رفت
دنیای من از دمی جهنم شد که
آدم به هوای دخترِ گندم رفت
#مرضیه_سادات_هاشمی
سرباز تو ، در رکاب و همرزم توام
دیوانهی دفتر پر از نظم توام
در بینِ دلم بس که تو نازل شدهای
امروز پیمبر اُلوالعزمِ تواَم
#مرضیه_سادات_هاشمی
زلف تو، چو آه من درازی دارد
خلق خوش تو، بندهنوازی دارد
چشم خوش تو، دوست از آن دارم
کز منّت بوسه، بینیازی دارد
#رباعی
#رضیه_گنجهای
این چند پرِ سفید که برف نشد
بر کاسه ی تنگ و ریز که ظرف نشد
ای ابر ببار این که باریدن نیست
"وقتش نشده،نمی شود" حرف نشد
#الههبهرامیان
🌷🌷🌷
بر جان من از بار بلا چیست که نیست؟
بر فرق من از تیر قضا چیست که نیست؟
گویند تو را چیست که نالی شب و روز؟
از محنت روز و شب مرا چیست که نیست؟
☆☆☆
ای راحت سینه، سینه رنجور از تو
وی قبلهٔ دیده، دیده مهجور از تو
با دشمن من ساختهای دور از من
با دوری تو سوختهام دور از تو
☆☆☆
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
روبهصفتان زشتخو را نکشند
گر عاشق صادقی ز کشتن مگریز
مردار بود هر آنکه او را نکشند
☆☆☆
ای صـاحب رای کامل و بخـت بلـند
سـعی تــو بـرای مـال دنـیا تا چـند؟
فـردا که رود جـان تـو از تن بیـرون
اعدا همه آن مال به عشرت بخورند
☆☆☆
خـود را مپسـند، دلپسـند هـمه باش
نقـصان بپـذیر و سـودمند هـمه باش
فارغ ز لباس عافیت باش چون نخل
بر خـاک نـشین و سـربلنـد هـمه باش
☆☆☆
سـوزی که در آسـمان نگنجد دارم
وان ناله که در دهـان نگنجد دارم
گفتی ز جهان چه غصه داری آخر
آن غصه که در جهان نگنجد دارم
☆☆☆
صـدباره وجـود را فـرو ریخـتهاند
تا همچو تو صورتی برانگیختهاند
سبحان اللَّه ز فـرق سـر تا قـدمت
در قـالــب آرزوی مــا ریـخــتهانـد
☆☆☆
گـر سـایهٔ من گــران بــود در نظـرت
من رفتم و سایه رفت و دل ماند برت
هم زحـمت من ز سایهٔ من برخاست
هـم زحـمت سـایهٔ من از خـاک درت
☆☆☆
تا آتــش عـشق را بـرافـروخــتـهای
همچون دل من هزار دل سـوختهای
این جور و جفا تو از که آموختهای؟
کـز بـهـر دل آتـشـینقـبا دوخـتـهای
☆☆☆
خـواهی که شـود دل تـو چـون آیینه
دهچـیـز بــرون کـن از مــیـان سـیـنه
حرص و دغل و بخل و حرام و غیبت
بـغـض و حـسد و کـبـر و ریـا و کـیـنه
☆☆☆
هرگز لبم از ذکـر تو خامـوش نشد
یاد تـو ز خـاطـرم فـرامـوش نشد
مذکور نشـد نام تـو بر هـیچ زبان
کاجزای وجودم همگی گوش نشد
☆☆☆
عـشق تـو بکـشت عالم و عامی را
زلــف تو برانــداخـت نکـونامی را
چشمان سیهمست تو بیرون آورد
از صــومعه بایـــزید بســطامی را
#رباعی
#خاقانی
🌷🌷🌷
ای مهر گسل، وفا فراموش مکن!
خون جگرم بیسببی نوش مکن!
گر خصم زرت دهد، پی کشتن من
زنهار، که آن حدیث در گوش مکن!
#رباعی
#شمس_گنجهای
بیطاعت دین بهشت رحمان مطلب
بیخاتم حق ملک سلیمان مطلب
چون عاقبت کار اجل خواهد بود
آزار دل هیچ مسلمان مطلب
#مولوی
دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بیرنگِ رُخت زمانه زندانِ من است
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچ از غمِ هجران تو بر جان من است
#مولوی
در خلوت خود خیالانگیز شدی
از حالت شاعرانه لبریز شدی
با خشخش برگها غزل میخوانی
ای دل نکند عاشق پاییز شدی
#محمدحسن_بیات_لو
خورشید تو خندید، دلم روشن شد
از نور تو شورهزار دل گلشن شد
وقتیکه به من نگاه کردی ای دوست
کوه غم من بهقدر یک ارزن شد
#زینب_نجفی
هر روز دلم در غم تو زارتر است
وز من دل بیرحم تو بیزارتر است
بگذاشتیام، غم تو نگذاشت مرا
حقا که غمت از تو وفادارتر است
#مولوی
هرگز ز دماغ بنده بوی تو نرفت
وز دیدهٔ من خیال روی تو نرفت
در آرزوی تو عمر بردم شب و روز
عمرم همه رفت و آرزوی تو نرفت
#مولوی
اندر دل بیوفا غم و ماتم باد
آن را که وفا نیست ز عالم کم باد
دیدی که مرا هیچکسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
#مولوی
تنها نه زمین، زمان تو را میخواند
انسان با هر زبان تو را میخواند
هر گوشهٔ دنیاست سخن از نامت
فرمانده بیا، جهان تو را میخواند
#امام_زمان
#عاصی_خراسانی
ما شیفتگان دین و آئین هستیم
یاریگر مردم فلسطین هستیم
همواره به فکر مسجد الاقصائیم
ما حامی قبلهٔ نخستین هستیم
#مهدی_شریفی
فرعون جدید میشوی غرق آخر
صهیون پلید میشوی غرق آخر
ای جانی پست گور خود را کندی
در خون شهید میشوی غرق آخر
#فلسطین
#محمدتقی_عارفیان
ای نور، به چشمهام لبخند بزن!
من را به نهال عشق پیوند بزن!
بر سوختههای جگرم مرهم باش
این چینی تکه تکه را بند بزن!
#متین_پسندیده
آخر دل من صبوربودن تا کی؟
از عشق همیشه دوربودن تا کی؟
با خاطرههای او فقط خوش باشی
با خاطره جفتوجوربودن تا کی؟
#فرشته_رستار (آنجلا راد)
عشق آمد و در نگاه تو ناز گذاشت
یک زلزلهی خانهبرانداز گذاشت
ای میوهی ممنوعه! خدا هم حتی
در چیدنِ تو دست مرا باز گذاشت!
#محمدعلی_نیکومنش
یک لحظه نشد دلم گرفتار کسی
بالی نزدم بر سرِ دیوارِ کسی
بگذار سفر کنم از این شهر غریب
تا هی نشوم دوباره سربارِ کسی
#ساغر_راد
آدم گشتی، آنچه تو بودی آن کو؟
عالم گشتی، آنچه تو بودی آن کو؟
ای غرّهٔ این و آن! گرفتم به خیال
او هم گشتی، آنچه تو بودی آن کو؟
#بیدل_دهلوی
هرچند توان ز چرخ و انجم گفتن
صدنسخه تاخّر و تقدّم گفتن
چون بر سر انصاف روی، دشوار است
یک حرف بهقدر فهم مردم گفتن
#بیدل_دهلوی
#رباعی