دو دیوانه
فرهاد و هوشنگ هر دو بیمار یک آسایشگاه روانى بودند. یکروز همینطور که در کنار استخر قدم مى زدند فرهاد ناگهان خود را به قسمت عمیق استخر انداخت و به زیر آب فرو رفت. هوشنگ فوراً به داخل استخر پرید و خود را در کف استخر به فرهاد رساند و او را از آب بیرون کشید. وقتى دکتر آسایشگاه از این اقدام قهرمانانه هوشنگ آگاه شد، تصمیم گرفت که او را از آسایشگاه مرخص کند. هوشنگ را صدا زد و به او گفت: من یک خبر خوب و یک خبر بد برایت دارم. خبر خوب این است که مى توانى از آسایشگاه بیرون بروى، زیرا با پریدن در استخر و نجات دادن جان یک بیمار دیگر، قابلیت عقلانى خود را براى واکنش نشان دادن به بحرانها نشان دادى و من به این نتیجه رسیدم که این عمل تو نشانه وجود اراده و تصمیم در توست. و اما خبر بد این که بیمارى که تو از غرق شدن نجاتش دادى بلافاصله بعد از این که از استخر بیرون آمد خود را با کمر بند حوله حمامش دار زده است و متاسفانه وقتى که ما خبر شدیم او مرده بود. هوشنگ که به دقت به صحبتهاى دکتر گوش مى کرد گفت: او خودش را دار نزد. من آویزونش کردم تا خشک بشه... حالا من کى مى تونم برم خونهمون ؟
با ما با تازه های پلیسی همراه باشید.
خبرگزاری پلیس چادگان 👇👇
https://eitaa.com/pOLICE_chadegan
🌸🌸🌸🌸😂😂😂😂😂
#حکایت
ملانصرالدین و الاغ
☀ روزی ملانصرالدین الاغ خود را با زحمت فراوان به پشت بام برد بعد از مدتی خواست او را پایین بیاورد ولی الاغ پایین نمیآمد. ملا نمیدانست الاغ بالا میرود ولی پایین نمیآید. پس از مدتی تلاش ملا خسته شد و پایین آمد ولی الاغ روی پشت بام بهشدت جفتک میانداخت و بالا و پایین میپرید. تا اینکه سقف فروریخت و الاغ جان باخت. ملا که به فکر فرو رفته بود، با خود گفت: لعنت بر من که ندانستم اگر خری را به جایگاه رفیعی برسانم هم آن جایگاه را خراب میکند و هم خود را هلاک مینماید.
با ما با تازه های پلیسی همراه باشید.
خبرگزاری پلیس چادگان 👇👇
https://eitaa.com/pOLICE_chadegan
🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دانش آموزان با آب ریختن روی تصویر ، اسراییل را محو و عکس سید حسن نصرالله را ظاهر می کنند ؛ واقعا خیلی جالب و آموزنده است !
💙کاری از معلم گرانقدر سرکار خانم دانش از دزفول که در حال رسانه ای شدن هست .
پ ن
🔷 این حرکت یک کار تمیز فرهنگی و ارزشمند است که تاثیر بسیار زیادی در انتقال مفاهیم انقلابی به نسل های آینده دارد .
جا دارد مدیران محترم آموزش و پرورش از ایشان قدردانی نمایند و این فعالیت ها را توسعه دهند
#نکته_بصیرتی
#وعده_صادق
#نابودی_اسراییل است
با ما با تازه های پلیسی همراه باشید.
خبرگزاری پلیس چادگان 👇👇
https://eitaa.com/pOLICE_chadegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲خــدایـــــا....
هیچی شباهتی با یوسف ندارم
نه رسولم.......نه زیبایم
و نه برای کســی عزیزم
فقط در چاه افتاده ام
معجـــــــزه کن...
نجــــــــــاتم بده...
🌱🌱🌱
با ما با تازه های پلیسی همراه باشید.
خبرگزاری پلیس چادگان 👇👇
https://eitaa.com/pOLICE_chadegan
🤍🌼🤍🌼
#داستان_آموزنده
شخصی بر سفره امیری مهمان بود، دید که در میان سفره . دو کبک بریان قرار دارد، پس با دیدن کبک ها شروع به خندیدن کرد . امیر علت این خنده را پرسید، مرد پاسخ گفت: در ایام جوانی به کار راهزنی مشغول بودم. روزی راه بر کسی بستم آن بینوا التماس کرد که پولش را بگیرم و از جانش در گذرم اما من مصمم به کشتن او بودم. در آخر آن بیچاره به دو کبک که در بیابان بود رو کرد و گفت: شما شاهد باشید که این مرد، مرا بی گناه کشته است. اکنون که این دو کبک را در سفره شما دیدم یاد کار ابلهانه آن مرد افتادم
امیر پس از شنیدن داستان رو به مرد میکند و میگوید: کبکها شهادت خودشان را دادند. پس از این گفته امیر دستور داد سر ان مرد را بزنند
🌱#شيخ_بهايي🌱
با ما با تازه های پلیسی همراه باشید.
خبرگزاری پلیس چادگان 👇👇
https://eitaa.com/pOLICE_chadegan
🌱#امامجماعتدزد🌱
❤️❤️❤️خیلی زیباست...
🌼یکی نقل میکرد که در یکی از کشورهای آفریقای ساحلی شخصی که حافظ قرآن کریم و عالم شریعت بود.
در یکی از مساجد مسئولیت امامت را پذیرفت و مردم محل از او استقبال بسیار زیادی کردند.
و هر خانواده تلاش مینمود که امام، میهمان خانهی او شود خصوصا در ماه مبارک رمضان، از جمله یکی از نمازگزارن در روزهای پایانی رمضان، امام را به افطار دعوت نمود.
🌼امام دعوت ایشان را اجابت نموده به خانهاش رفت و میزبان از امام به گرمی استقبال نمود و مورد عزت و اکرام قرار داد
و امام بعد از افطار در حق میزبان و خانوادهاش دعا نموده، مرخص شد.
زمانی که خانم میزبان، نظافت خانه را شروع کرد به یادش آمد که در طاقچه سالن مقداری پول گذاشته بود، فورا وارد سالن شد ولی پولی ندید،
تمام اطراف سالن را جستجو کرد اما پول را نیافت.
🌼وقتی که شوهرش از مسجد برگشت برایش جریان را گفت و سوال کرد آیا تو پول را از سالن برداشتی؟
شوهر جواب داد نه!
بعد از فکر زیاد به این نتیجه رسیدند که به غیر از امام، هیچ کسی به خانهی شان در این مدت نیامده است و همچنان یک دختر شیرخوار دارند که او در گهواره است،
به همین خاطرتنهامتهم همان امام است.
آن شخص بسیار عصبانی شده گفت:
🌼چطور امکان دارد که امام چنین کاری را انجام دهد، در حالی که اورا به خانهی خود دعوت کردهام و به احترام ماه مبارک رمضان اورا اکرام و عزت نمودهام.
او میبایست پیشوا و الگو باشد نه دزد!
با وجود خشم و غضبش، آن قضیه را پنهان کرد و از روی حیا نتوانست با امام بخاطر پول، موضوع را مطرح کند.
لکن از امام دوری می نمود تا مجبور به سلام دادن و سخن گفتن با او نشود.
🌼بعد از گذشت یک سال کامل دوباره ماه مبارک رمضان آمد و مردم با همان شور، شوق، علاقه و اخلاص امام را به خانههای شان جهت افطار دعوت کردند و زمانی که نوبت دعوت امام به خانهی این شخص رسید؛
قضیه سرقت پول به یادش آمد و با خانم خود مشورت کرد که آیا امام را دعوت کند یا خیر؟
از آنجایی که خانم آن شخص، یک زن صالحه و نیکوصفتی بود شوهرش را تشویق نمود تا امام را دعوت کند.
🌼و گفت شاید امام از روی احتیاج آن پول را برداشته باشد به همین خاطر او را باید مورد عفو و بخشش خود قرار دهیم، شاید که خداوند متعال ما را هم ببخشد.
او امام را به افطاری دعوت نمود ولی در پایان افطاری نتوانست خود را نگه دارد و امام را مورد خطاب قرارداد.
و گفت: امام محترم، شاید متوجه شده باشید که در طول یک سال گذشته رفتار من در قبال شما تغییر کرده؟
🌼امام گفت:
بلی، ولی من فراموش کردم علت آنرا جویا شوم؛ زیرا مشغول کار بودم.
آن شخص گفت :
امام محترم! از شما یک سوال می کنم امید است که جواب واضح بدهید،
یک سال قبل و در ماه مبارک رمضان خانم من مقداری پول را بالای طاقچه ی سالن پذیرایی گذاشته بود و فراموش کرده بود که آن را بردارد و لکن آن پول بعد از رفتن شما از نظر غایب شد و جستجوی بسیاری کردیم ولی نتوانستیم پیدا کنیم.
حالا بگویید آیا شما آن را برداشته بودید؟
🌼امام گفت:
بلی! من آن را برداشته بودم.
صاحب خانه از این جواب صریح، مبهوت، متعجب و حیران شد .
ولی امام سخنان خود را ادامه داده گفت: وقتی که در سالن تنها بودم دیدم پنجره باز است،
باد تندی هم وزید و پولها را پراکنده و پخش کرد به همین خاطر پولها را جمع نمودم و دقت کردم که پولها کجا بگذارم مناسب است.
در این موقع امام سر خود را اندوهگین تکان داده به گریه افتاد...
🌼و در ادامه صاحب خانه را خطاب قرار داده گفت:
به نظرت من برای چه چیزی اندوهگینم و گریه میکنم؟😔
حاشا که به خاطر تهمت دزدی که به من میزنی گریه کنم،
اگرچه این تهمت دردناک است و لکن من بخاطر این گریه میکنم که ۳۵۵ روز گذشت و هیچ یک از شما صفحهای از قرآن کریم را هم نخواندید و اگر قرآن کریم را یک بار باز میکردید،
🌼البته پول را در آن پیدا میکردید.
صاحب خانه با عجله قرآن کریم را آورده، باز کرد و پول ها را کامل در آن دید...!!!و...😥
الهی! مارا از مسلمانان دور از قرآنکریم قرار مده و قرآن را در بین ما «مهجور» مگردان🤲
با ما با تازه های پلیسی همراه باشید.
خبرگزاری پلیس چادگان 👇👇
https://eitaa.com/pOLICE_chadegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونه جرایم سایبری را به پلیس فتا گزارش دهیم؟
✅ شما می توانید در تمامی ساعات شبانه روز با شماره 096380 تماس گرفته و کلاهبرداری های فضای مجازی را گزارش دهید.
✅ همچنین می توانید با مراجعه به بخش فوریت های سایبری سایت پلیس فتا به آدرس fata.gov.ir بصورت آنلاین گزارش خود را ثبت کنید.
✅ پلیس فتا چادگان با شماره تماس ۰۳۱۲۱۸۲۲۹۷۹ آماده راهنمایی و پاسخگویی به سوالات شهروندان میباشد.
#پلیس_فتا_چادگان
#هفته_انتظامی
#جرایم_سایبری
همزمان با هفته نیروی انتظامی باحضور در ستاد فرماندهی انتظامی شهرستان چادگان از زحمات فرماندهی محترم و پرسنل زحمت کش نیروی انتظامی شهرستان تقدیر به عمل آمد دراین دیدارکه مدیران محترم میراث فرهنگی،هواشناسی و مدیرعامل محترم شرکت تعاونی صنایع دستی شهرستان چادگان حضور داشتند از تلاشهای شبانه روزی نیروی محترم انتظامی در برقراری نظم و امنیت وهمکاری ایشان با ادارات مربوطه تشکر نمودند
#هفته_ انتظامی
#امین_اصفهان
#خادمین_امین
#امنیت_پایدار
#پلیس_خادم_چادگان
🔴 واشنگتنپست به نقل از مقامات دولت بایدن:
🔹 معتقدیم که اسرائیل به دنبال واکنشی معتدل خواهد بود که منجر به انتقامجویی ایران نشود
🔹 به تل آویو توصیه کردیم که قبل از هرگونه حمله تلافی جویانهای تامل کند/انتخاب
♨️طنز تلخ (۱۰) این داستان:
حرف حساب!
گفتم: بعضی از روزنامههایی که تا هفته قبل دائم تیتر و سرمقاله و مصاحبه میرفتند که آقا جواب اسرائیل را ندهیم؛ نباید توی تلهی تنش بیفتیم، نباید توی تلهی جنگ بیفتیم، حالا بعد از عملیات وعدهی صادق ۲، لحنشان تغییر کرده؛ مثلاً
«شرق» زده بود: پاسخ تهران، لرزش تل آویو، «اعتماد» زده بود: حمله انتقامی ایران به اسرائیل
«آرمان ملی» زده بود: وعده صادق ۲، کوبندهتر و ویرانگرتر.
گفت: یک روز زنی از مردش خواست که برود پنیر بخرد.
مرد گفت: نمیخواهیم چون میگویند که پنیر آدم را خرفت و خون را کثیف میکند.
در همین موقع یکی درِ خانه را زد. زن همسایه بود؛ کمی پنیر، سوغاتی آورده بود. وقتی چشم مرد به پنیر افتاد، گفت: بهبه بیار بخوریم که گفتهاند پنیر دهان را خوشبو و استخوانها را محکم میکند.
زن گفت: بالاخره کدام حرفت را باور کنم.
مرد گفت: وقتی پنیر نیست اولی را ولی وقتی پنیر هست دومی را!
#هفته_ انتظامی
#امین_اصفهان
#خادمین_امین
#امنیت_پایدار
#پلیس_خادم_چادگان
پیام تسلیت
انا لله وانا الیه راجعون
حافظا دیدی که کنعان دلم بی ماه شد
عاقبت با اشک غم کوه امیدم کاه شد
گفته بودی یوسف گمگشته باز آید ولی
یوسف ما تا قیامت همنشین چاه شد
همکار محترم جناب سروان مهدی سبحانی درگذشت ناگهانی پدر عزیز وبزرگوار شما مرحوم غضنفر سبحانی ما رامتاثر ساخت این فراق سنگین واین مصیبت بزرگ راخدمت شما وبیت داغدار وسایر بستگان آن مرحوم عرض تسلیت داریم خداوند روحش راقرین الطاف الهی گرداند وبه شما صبر وشکیبایی عنایت فرماید شریک غم شما هستیم.
روابط عمومی فرماندهی و واحد خبر گزاری پلیس چادگان
حضور رئیس ومربیان ومعلمین زحمتکش وفدارکار ومحصلین عزیز دبستان غیر انتفاعی سراج در کلانتری ۱۱چادگان
معاون فرهنگی واجتماعی پلیس با اعلام این خبر افزود: بمنظور تبریک هفته انتظامی وقدردانی از پلیس خدمتگزار رئیس ومربیان ومعلمان ودانش آموزان مدرسه غیر انتفاعی سراج طی برنامه ای مرتب وارد کلانتری ۱۱شدند وضمن قدردانی ازپلیس ، از نحوه خدمات رسانی پلیس بهره مند شدند.
درادامه ، جانشین ستاد انتظامی سرهنگ خالویی ضمن تبریک سال تحصیلی جدید پیرامون پیشگیری از آسیبهای اجتماعی موجود مطالبی رابیان نمودند واز مربیان ومحصلین قدردانی نمودند.
#هفته_ انتظامی
#امین_اصفهان
#خادمین_امین
#امنیت_پایدار
#پلیس_خادم_چادگان