eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.2هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
4.7هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
منظور از روایتی که بیان می‌دارد: «هرکس با زنی به دلیل داشتن ثروت و مال ازدواج کند، خداوند او را به همان مال و زیبایی واگذار می‌کند»، چیست؟ 👇👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی
منظور از روایتی که بیان می‌دارد: «هرکس با زنی به دلیل داشتن ثروت و مال ازدواج کند، خداوند او را به ه
🎤در هیچ آیه و روایتی ازدواج با زنان زیبا و ثروتمند به خودی خود مورد نکوهش قرار نگرفته ‌است و خود پیامبر اسلام(ص) با زن ثروتمندی به نام خدیجه(س) ازدواج کرده و دست کم برخی از همسران ایشان از زیبایی مناسبی برخوردار بودند. اما در آموزه‌های اسلامی بر این نکته تأکید شده است که ثروت و زیبایی نباید تنها عامل ازدواج باشد و این‌گونه پنداشته شود که بدون توکل بر خداوند، یک فرد تنها با داشتن همسری زیبا و ثروتمند به سعادت و خوش‌بختی خواهد رسید. پیامبر(ص) فرمود: «هر کس با زنی تنها به جهت مالش ازدواج کند، خداوند سرنوشت او را به مال آن زن واگذار می‌کند، و هر کسی با زنی تنها به دلیل زیبایی‌اش ازدواج نماید، چیزهایی از آن زن خواهد دید که خوشایند او نخواهد بود، و هر کسی با زنی برای دینش ازدواج کند، خداوند تمامی این مزایا را برای او جمع می‌کند».[1] پیامبر(ص) فرمود: «هر کسی زنی را تنها برای زیبایی وی انتخاب نماید، خداوند زیبایی آن زن را وبال گردن وی قرار می‌دهد».[2] امام صادق‌(ع) فرمود: «زمانی که مردی با زنی تنها برای زیبایی یا ثروتش ازدواج کند، خداوند وی را به همان چیزها واگذار می‌کند و زمانی که برای دین آن زن ازدواج نماید، خداوند هم بر مال او خواهد افزود و هم همسرش را برای او زیبا جلوه خواهد داد».[3] گفتنی است که مخاطب این روایات انسان‌های باایمان هستند و به آنها هشدار داده می‌شود که نهایت خیری که از ازدواج‌های مبتنی بر ثروت و زیبایی، نصیب آنان خواهد شد آن است که شاید مقداری ثروت به دست آورده که مشخص نیست در آن هم برکتی نهفته باشد و یا تنها در کنار همسر زیبایی قرار گیرند که دلبستگی روحی و معنوی ویژه‌ای با او ندارند و ... . به عبارت دیگر، خداوند به آنان می‌گوید که اکنون چون از اعتماد به من و توکل بر من دست برداشته‌اید، دیگر از من توقعی نداشته باشید! این شما و این همسرهای زیبا و ثروتمندتان! 📚منابع: [1]. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن، ج 7، ص 399 – 400، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [2]. دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، ج 1، ص 175، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، 1412ق. [3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 333، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. 🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(44).mp3
4.59M
پرسش و پاسخ اعتقادی 🔹حجه الاسلام جلسه 44 - شیعه یعنی اسلام ناب 🔰 @p_eteghadi 🔰
«الْفِتْنَهُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ» منظور چه فتنه ای است؟ با استفاده از آیات قرآن و احادیث توضیح بفرمایید. قرآن کریم می فرماید: «وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوکُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّي يُقاتِلُوکُمْ فيهِ فَإِنْ قاتَلُوکُمْ فَاقْتُلُوهُمْ کَذلِکَ جَزاءُ الْکافِرينَ»؛(1) و آنها را [بت پرستانی که از هیچ گونه جنایتی ابا ندارند] هر کجا یافتید ، به قتل برسانید! و از آن جا که شما را بیرون ساختند [مکه] ، آنها را بیرون کنید! و فتنه (و بت پرستی) از کشتار هم بدتر است! و با آنها ، در نزد مسجد الحرام (در منطقه حرم)، جنگ نکنید! مگر اینکه در آن جا با شما بجنگند. پس اگر (در آن جا) با شما پیکار کردند ، آنها را به قتل برسانید! چنین است جزای کافران!↪️↪️
پرسمان اعتقادی
«الْفِتْنَهُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ» منظور چه فتنه ای است؟ با استفاده از آیات قرآن و احادیث توضیح بف
كلمه فتنه به معناي هر عملي است كه به منظور آزمايش حال چيزي انجام گيرد، و بدين جهت است كه هم خود آزمايش را فتنه مي‌ گويند و هم ملازمات غالبي آن را، كه عبارت است از شدت و عذابي كه متوجه مردودين در اين آزمايش يعني گمراهان و مشركان مي‌ شود، در قرآن كريم نيز در همه اين معاني استعمال شده و منظور از آن در آيه مورد بحث شرك به خدا و كفر به رسول و آزار و اذيت مسلمانان است، همان عملي كه مشركان مكه بعد از هجرت و قبل از آن با مردم مسلمان داشتند. پس معناي آيه اين است كه بر ضد مشركان مكه كمال سخت‌گيري را به خرج دهيد، و آنان را هر جا كه برخورديد به قتل برسانيد، تا مجبور شوند از سرزمين و وطن خود كوچ كنند، همان طور كه شما را مجبور به ترک وطن كردند، هر چند كه رفتار آنان با شما سخت‌تر بود، براي اينكه رفتار آنان فتنه بود، و فتنه بدتر از كشتن است، چون كشتن تنها انسان را از زندگي دنيا محروم مي‌كند، ولي فتنه مايه محروميت از زندگي دنيا و آخرت و انهدام هر دو نشاه است. (2) فتنه در قرآن کریم به صورت مکرر آمده و خداوند متعال در باره آثار تخریبی فتنه در آیات متعدد هشدار داده است. و گناه آن را بدتر و بزرگتر از قتل می داند:«... وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ...»؛(3)... و ایجاد فتنه، (و محیط نامساعد، که مردم را به کفر، تشویق و از ایمان بازمی‌دارد) حتّی از قتل بالاتر است... . در روایات اسلامی نیز فتنه و فتنه گران مورد نکوهش و عتاب قرار گرفته اند چنان که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «بادروا بالأعمال فتنا كقطع اللّيل المظلم يصبح الرّجل‏ مؤمنا و يمسي كافرا، و يمسي مؤمنا و يصبح كافرا، يبيع أحدهم دينه بعرض من الدّنيا قليل»؛(4) فرصت را برای اعمال نیک بیش از آنکه فتنه هایی مانند پاره های شب تاریک پدید آید غنیمت شمارید در آن هنگام انسان صبح مومن است و شب کافر می شود شب کافر است و روز مومن می شود و دین خود را به عرض ناچیز دنیا می فروشد.» امام باقر (علیه السلام) می فرماید:«اَلْجَنَّهُ مُحَرَّمَهٌ عَلَی الْفَتّانینَ الْمشّائینَ بِالنَّمیمَهِ»؛(5) بهشت ـ و نعمت های حیات بخش آن ـ برای اشخاص فتنه گر و سخن چینِ آشوب طلب، حرام است.» 📚پی نوشت ها: 1. بقره/ 191 2. طباطبایی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم: سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، انتشارات اسلامی، 1374ش، ج2، ص 89-90. 3. بقره/ 217 . 4. نهج الفصاحه، مترجم ابوالقاسم پاینده،تهران، نشر دنیای دانش، 1382ش، ص 370 و 371. 5. مجموعه ورام، مسعود بن عیسی ورام، مترجم:عطایی، محمدرضا، مشهد،آستان قدس رضوی، 1369ش، ج 2 ، ص 209 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ﷽؛ 🔺 ارزش اندیشیدن 🔅 (ص) : 🔸 «التَّفَكُّرُ في عَظَمَةِ اللّهِ وجَنَّتِهِ ونارِهِ ساعَةً خَيرٌ مِن قِيامِ لَيلَةٍ» . 🔹 «يك ساعت انديشيدن در باره عظمت خداوند و بهشت و دوزخ او ، بهتر از شبى را به عبادت گذراندن است». 📚 كنز العمّال : ج ٣ ص ١٠٧ ح ٥٧١٢ 🔰 @p_eteghadi 🔰
در قران گفته شده که خداوند بر روی زمین خلیفه قرار داده است ، راه شناخت این خلیفه الله چیست؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی
در قران گفته شده که خداوند بر روی زمین خلیفه قرار داده است ، راه شناخت این خلیفه الله چیست؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇
از اين آيه به دست مى ‏آيد كه داورى به حق در ميان مردم، يكى از جلوه‏ ها و شئون خلافت الهى در زمين است. اين مقام، اختصاص به حضرت داود (عليه السلام) نداشته است؛ بلكه يكى از اهداف و شئون همه پيامبران الهى بوده است: فبعث الله النبيين مبشرين و منذرين و انزل معهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس فيما اختلفوا فيه[7] خداوند، پيامبران را بشارت دهنده و بيم دهنده برانگيخت و كتاب و شريعت حق را بر آنان فرو فرستاد تا معيار قضاوت در اختلافاتى باشد كه ميان مردم رخ مى ‏دهد. از ديدگاه قرآن كريم، كسانى شايستگى پيشوايى بشر را دارند كه به مقام خليفه اللهى برسند؛ يعنى مقام پيشوايى بشر، ريشه در مقام خلافت الهى دارد. قرآن كريم، درباره حضرت داود (عليه السلام) نخست از مقام خلافت الهى او ياد مى‏ كند، آن گاه از منصب حكومت و داورى وى و درباره عموم پيامبران مى ‏فرمايد: و اجتبيناهم وهدينا هم الى صراط مستقيم * ذلك هدى الله يهدى به من يشاء من عباده ولو اشركوا لحبط عنهم ماكانا يعملون * اولئك الذين آتيناهم الكتاب و الحكم و النبوه[8] ما، آنان را برگزيديم و هدايت ويژه خود را در اختيار آنان قرار داديم. آن گاه كتاب آسمانى و مقام نبوت و منصب داورى ميان مردم را به آنان داديم. از اين آيات، به روشنى به دست مى ‏آيد كه مقام امامت، مقام خلافت الهى و نبوت و موهبتى الهى است و با جعل و نصب الهى تعيين مى ‏شود. بر اساس مطالب گفته شده و روایاتی مانند روایت «اول ما خلق الله نوری»[9] که اولین ظهور حق را حضرت رسول (صلي الله عليه و آله) معرفی می­ کنند و روایت امیر المؤمنین(عليه السلام) که فرمود: «ما للّه آیة اکبر منّی»[10] (نشان و آیتی بزرگ تر از من برای خداوند نیست ) و مضامین بلند زیارت جامعه کبیره و روایات دیگر و توصیف اهل بیت (عليهم السلام) در قرآن، کامل ترین مصداق خلیفةالله، چهارده معصوم هستند و همه ی انبیا و مرسلین در مراتب مادون آن وجود های نورانی هستند. در روايتي چنين آمده است: "إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى جَعَلَ الدُّنْیَا کُلَّهَا بِأَسْرِهَا لِخَلِیفَتِهِ حَیْثُ یَقُولُ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً فَکَانَتِ الدُّنْیَا بِأَسْرِهَا لآِدَمَ وَ صَارَتْ بَعْدَهُ لِأَبْرَارِ وُلْدِهِ وَ خُلَفَائِه"؛‏ [11] خداوند دنیا را با تمام آنچه در آن است، برای خلیفه خود قرار داد، آن جا که خطاب به فرشتگان می فرماید: "من در روى زمین، جانشینى قرار خواهم داد، پس دنیا با تمام آنچه در او است، به آدم اختصاص یافت و بعد از وی به نیکان از فرزندان و جانشینانش ... . 📚منابع برگرفته از كتاب امامت در بينش اسلامي ، علي رباني گلپايگاني و همچنين سايت اسلام كوئيست(با دخل و تصرف) [1] ر. ک: طبرسی، مجمع البیان، ج 1، ص 177، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 172، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش [2] سید محمد حسین، ال میزان، ج 17، ص 52، جامعه مدرسین حوزه علمیه، قم، چاپ پنجم، 1417ق [3] تفسیر نمونه، ج 1 ، ص 172 [4] همان ، ج ‏18، ص 283 [5] اصول كافى، ج 1، كتاب الحجه، باب ان الحجه لا تقوم لله الا بامام. در اين باب، سيزده حديث كه اين مطلب را مى‏رساند، نقل شده است. [6] ص، آيه 26 [7] بقره، آيه 213 [8] انعام، آيه 89 [9] بحارالانوار، ج15 ، ص 24 [10] بحارالانوار، ج23 ، ص 206 [11] کلینی، کافی، ج 1، ص 538، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1368ش 🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
در قران گفته شده که خداوند بر روی زمین خلیفه قرار داده است ، راه شناخت این خلیفه الله چیست؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇
در آيه 30 سوره بقره آمده است: وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ و چون پروردگارت به فرشتگان گفت : من در زمين خليفه ای می آفرينم ،، گفتند : آيا کسی را می آفرينی که در آنجا فساد کند و خونها بريزد ، و حال آنکه ما به ستايش تو تسبيح می گوييم و تو را تقديس می کنيم ؟ گفت : آنچه من می دانم شما نمی دانيد حاصل سخن فرشتگان اين است كه خليفه خداوند، بايد موجودى قدسى و پيراسته از تباهى و فساد باشد و اين ويژگى، از آن فرشتگان است كه موجودهايى نورانى و آسمانى اند؛ نه بشر كه موجودى است زمينى و خاكى. خداوند، اين سخن فرشتگان را رد نكرد، اما به آنان فرمود: انى اعلم ما لا تعلمون؛ يعنى درست است كه انسان، موجودى زمينى و خاكى است و موجود زمينى از آن جهت كه زمينى است، با زمينه‏هاى گناه و انحراف همراه است، ولى در اين موجودى كه بنا است به مقام خلافت الهى برسد، ويژگى‏هايى نهفته است كه او را از فساد و تباهى باز مى‏دارد و به مقام و مرتبه‏اى مى‏رساند كه فراتر از مقام و مرتبه فرشتگان است. مفسران قرآن کریم در ذیل آیات 30 تا 39 سوره بقره، همچنین آیه 39 سوره فاطر، و ...، درباره خلافت و جانشینی انسان بحث های مشروحی ارائه کرده اند. در این که منظور از جانشيني در این جا، جانشین چه کسى و چه چیزى است، نظریات مختلف است. بعضى گفته ‏اند منظور جانشین فرشتگانى است که پیش از این در زمین زندگى مى ‏کردند. عده ای برآنند منظور جانشین انسان هاى دیگر یا موجودات دیگرى که قبلاً در زمین مى ‏زیسته ‏اند، و بعضى آن را اشاره به جانشین بودن نسل هاى انسان از یکدیگر دانسته‏ اند، سرانجام گروهی نیز به جانشینی و خلیفة اللهی معتقدند. [1] علامه طباطبائی در این باره می گوید: کلمه "خلائف" جمع خلیفه است، و خلیفه بودن مردم در زمین به این معنا است که هر لاحقى از ایشان جانشین سابق شود و سلطه و توانایى بر دخل و تصرف و انتفاع از زمین داشته باشد، همان طور که سابقین بر این کار توانایى و تسلط داشتند. و اگر انسانها به این خلافت رسیدند، از جهت نوع خلقتشان است، که خلقتى است از طریق توالد و تناسل؛ چون این نوع از خلقت است که مخلوق را به دو گروه سابق و لاحق تقسیم مى‏کند. [2] در تفسیر نمونه، اگرچه در تفسیر آیه 30 سوره بقره آمده: انصاف این است که- همان گونه که بسیارى از محققان پذیرفته‏ اند- منظور خلافت الاهى و نمایندگى خدا در زمین است، [3] اما در جایی دیگر جانشینی انسان های قبلی نزدیک تر به واقع بیان شده است: "خلائف" در این جا خواه به معناى جانشینان و نمایندگان خدا در زمین باشد، خواه به معناى جانشینان اقوام پیشین (هر چند معناى دوم در اینجا نزدیکتر به نظر مى ‏رسد). [4] به هرحال، تفاوت دیدگاه مفسران در مسئله جانشینی، منافات با اصل موضوع؛ یعنی جانشینی خدا در روی زمین ندارد؛ چرا که انسان هم می تواند جانشین خلقت های پیشین باشد (انسان های معمولی) و هم جانشین خدا، نقطه مشترک آن انبیا و اولیای الاهی یا همان انسان های کامل هستند. انسان كامل كسى است كه در عقيده و عمل، هرگز از مسير حق منحرف نگردد و راه حق را بر درستى بشناسد و به نيكوترين وجه ممكن آن راه را بپيمايد. چنين انسانى است كه جهان براى او آفريده شده و برقرارى نظام كيهانى، به ميمنت وجود او است. انسان كامل، حجت خداوند در زمين است و اگر لحظه ‏اى حجت خداوند در روى زمين نباشد، وجود زمين لغو خواهد بود و چون كار لغو از خداوند صادر نمى ‏شود، حيات زمينى، مختل مى ‏گردد. در احاديث بسيار وارد شده است كه اگر زمين بدون حجت (امام) باشد، ساكنان خود را فرو خواهد برد: لو ان الامام رفع من الارض ساعه لساخت باهلها.[5] اين مطلب كه خليفه خداوند در زمين، برترين موجود است، از اين جا به دست آمد كه فرشتگان كه از مقام قدسى ويژه ‏اى برخوردارند، نتوانستند از آنچه خداوند به آدم (عليه السلام) آموخت. خبر دهند. يعنى مقام آدم (عليه السلام) از مقام فرشتگان بالاتر است. پيامبران، امام و خلفاى الهى در زمين بوده ‏اند قرآن كريم، به روشنى اين حقيقت را بيان كرده است كه پيامبران الهى، امامان و خلفاى الهى در زمين بوده‏ اند. آياتى كه خليفه الله بودن حضرت آدم (عليه السلام) را باز گفته است، پيش از اين بيان گرديد. قرآن، درباره حضرت داود (عليه السلام) مى ‏فرمايد: يا داود انا جعلناك خليفه فى الارض فاحكم بين الناس بالحق ولا تتبع الهوى فيضلك عن سبيل الله[6] اى داوود! تو را خليفه خود در زمين قرار داديم. پس در ميان مردم، به حق داورى كن و از خواهش نفس پيروى مكن كه تو را از راه خدا گمراه مى ‏سازد.
علت مخفی ماندن قبر حضرت فاطمه زهرا (س) چیست؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی
علت مخفی ماندن قبر حضرت فاطمه زهرا (س) چیست؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇
از کوششى که در پنهان داشتن این مزار به کار برده شده است، معلوم مى شود که خانواده پیامبر(ص) در این باره، نگرانى هایی داشتند. حال این نگرانى‌ها براى چه بود، درست نمى دانیم. یک قسمت آن ممکن است به خاطر اجراى وصیت حضرت زهرا(س) باشد، زیرا حضرت نخواسته بود کسانى که از آنان ناخشنود بود، در تشییع جنازه، نماز و مراسم دفن او حاضر شوند. امّا آثار قبر را چرا از میان برده اند و یا چرا پس از به خاک سپردن او صورت هفت یا چهل قبر در گورستان بقیع و یا در خانه او ساخته اند؟ چرا این همه اصرار در پنهان داشتن مزار او به کار رفته است؟ به طور دقیق نمی دانیم. اگر در سال چهلم هجرى فرزندان حضرت فاطمه(س)، قبر پدر خویش حضرت علی(ع) را از دیده مردم پنهان کردند، از بى حرمتى مخالفان و خوارج مى ترسیدند، و با بر طرف شدن اين خوف پرده از مكان قبر امام علي (ع )برداشتند. زیرا وضع مدینه در چهل روز یا حداکثر هشت ماه پس از مرگ پیامبر(ص) فرق مى کرد با وضع کوفه در سال چهلم هجرت. آن ها که بر سر مسائل سیاسى و احراز مقام با علی(ع) کشمکش داشتند، کسانى نبودند که در سال یازدهم هجرى در مدینه حاضر بودند، و آنان که در مدینه حاضر بودند، حساب حضرت علی(ع) را از فاطمه زهرا(س) جدا مى کردند و براى رعایت ظاهر هم که بود، به دختر پیامبر(ص) حرمت مى نهادند. نیز این را نمى توانیم بگوییم که مرور زمان یا فراموشى راویان، موجب معلوم نبودن قبر زهراى مرضیه(س)شده است، چرا که محلّ قبر دو خلیفه کنار قبر پیامبر(ص) معیّن است و قبر فرزند زهراى اطهر(امام حسن) را که در بقیع آرمیده است، مى توان روشن ساخت. پس موجب مخفى کارى چیز دیگرى است؛ همان سببى که آن بانوى بزرگوار به زنان عیادت کننده فرمود:«دنیاى شما را دوست نمى دارم و از مردان شما بیزارم». او مى خواست دور از چشم حقّ ناشناسان به خاک رود حتّى مزار او پنهان باشد و این سند مظلومیت او برای همیشه باشد.