قاعده اتمام حجت مثل همه قواعد کلی دیگری است که در نظام افعال و سنن الهی جاری است. یعنی گاهی در مقابل این قواعد کلی موانعی ایجاد میشود که این موانع از سوی انسانهاست نه خداوند. و میتوان گفت این قوانین اقتضایی هستند و تمامیت آنها منوط به تحقق شرایط است. و البته خداوند نیز در صورتی که خود فرد تقصیری نداشته باشد او را مورد عفو قرار میدهد. به عنوان مثال عدالت یک اصل است ولی فراوان مشاهده میشود که در کنار انسانهای سالم، انسانهایی یافت میشوند که از تواناییهای جسمی محرومند و البته علت این نقص عضوها هم فعل الهی نیست بلکه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم ناشی از عملکرد خودشان و یا انسانهای دیگر است. در واقع در تحلیل این مشکل باید همه قوانین و سنن الهی را در نظر گرفت نه فقط یک قانون را. و در این بحث نیز هم لزوم اتمام حجت باید در نظر باشد، هم اصل تأثیر و تأثر افعال انسان بر سرنوشت خود و دیگران و هم وجود تزاحم در عالم ماده و … .
در بحث اتمام حجت نیز آن چه بر خداوند لازم است ارسال رسل و انزال کتب برای همه انسانهاست، که یا به صورت جهانی جلوه میکند و یا منطقهای. حال این که عدهای قدرتمند مانع رسیدن پیام الهی به دیگران شوند یا به دلایل دیگری که موانع این دنیایی محسوب میشوند، کسی پیام را دریافت نکند، تکلیفی بر خداوند ایجاد نمیکند. البته خداوند متعال نیز شرایط هر بنده را ملاحظه میکند. و بر اساس همان شرایط فرد را مورد سؤال و جواب قرار میدهد. و به عبارت دیگر تا مقداری که بر هر فردی حجت تمام شده همان مقدار معیار ثواب و عقاب اوست. پس اگر نسبت به اصل اسلام حجت بر کسی تمام شود ولی نسبت به مذهب حق یعنی تشیع مستضعف باشد در واقع تکلیف او همان اسلام آوردن بوده و همان هم ملاک محاسبه خواهد بود. به بیان دیگر اتمام حجت را باید نسبت به ثواب و عقاب سنجید، زیرا خداوند هیچ کس را بدون اتمام حجت، مکلف به چیزی نمیکند. با این حال خداوند متعال بر اساس قاعده «لا یکلف الله نفسا الا وسعها[1]» فرد بی تقصیر را مجازات نمیکند. چنانکه در روایات نیز آمده است که «خداوند بر انسانها با چیزی که به آنها داده و شناسانده احتجاج میکند[2]». از اینجا نتیجه میشود که برخی از پیروان ادیان و یا مذاهبی که بر حق نیستد، ممکن است مشمول عفو الهی قرار گیرند. و روشن است که نباید استضعاف این افراد ناشی از عملکرد خودشان باشد. در قرآن کریم آیاتی هست که مستضعفین را نیز مورد ملامت قرار میدهد که اگر کسانی دیگر باعث استضعاف شما شدند، چرا شما هجرت نکردید مگر زمین خدا وسیع نبود[3]؟ و یا در آیهای دیگر تصویری از قیامت ارائه می دهد که در آن مستکبرین در پاسخ اعتراض مستضعفان میگویند ما مانع ایمان آوردن شما نشدیم و سپس مستضعفان گمراهی خود را به مکر روز و شب نسبت میدهند[4]. نتیجه آن که استضعافی که به عنوان عذر در قرآن پذیرفته شده است همان است که با عبارت «لا یستطیعون حیلهً و لا یهتدون سبیلاً[5]»، آمده است. یعنی کسانی که هیچ راه چاره نداشته و راهی به هدایت نیابند. با جمع بندی این آیات روشن میشود که خداوند متعال نیز اتمام حجت را در صورتی محقق میداند که مانعی بر سر راه آن نباشد. پس واضح است که اصل اتمام حجت ملازم با این نیست که حجت بر همه افراد و نسبت به همه حقایق تمام شود.
نکته دیگر آنکه پرسش شما اختصاصی به مستضعفین ندارد زیرا افرادی که حجت بر آنها تمام نشده فقط ایشان نیستند بلکه اطفال و برخی دیگر از گروههای اجتماعی و کلاً کسانی که شرائط تکلیف را ندارند نیز مشمول همین وضعیت هستند. افرادی مثل دیوانگان، کران و کوران و … از آن جمله اند. مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار بابی را به اطفال و کسانی که حجت بر آنها تمام نشده اختصاص داده است[6]. و در آن روایاتی را آورده که تکلیف آنها را در قیامت مورد بحث قرار دادهاند..
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج5، ذیل آیات 97 تا 100 سوره نساء.
2ـ مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن (انسان شناسی،…) قم، مؤسسه امام خمینی(ره).
3ـ مصباح یزدی، محمد تقی، پرسشها و پاسخها، قم، مؤسسه امام خمینی(ره).
📚پی نوشت ها:
[1]. بقره/286.
[2]. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، ج2، ص542، ح3315.
[3]. نساء/97.
[4]. سبأ/31ـ33.
[5]. نساء/98.
[6]. ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج5، ص288ـ298، باب 13، در این باب 22 حدیث ذکر شده است.
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬مهدویت در کلام علماء:
✳️ آیت الله اعرافی:
🔰 انتظار در کانون معارف اسلامی است.
🎞 بخشی از سخنان آیت الله اعرافی در نهمین همایش دکترین مهدویت 1393 شمسی
#مهدویت
#امام_زمان
#انتظار
#انتظار_فرج
#اعرافی
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 مهدویت در کلام مراجع:
✳️ آیت الله العظمی سبحانی در دوازدهمین همایش دکترین مهدویت سال 1395
🔰 موضوع سخنرانی: فراگیری حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
#مهدویت
#امام_زمان
#دکترین_مهدویت
#آیت_الله_سبحانی
#حکومت_مهدوی
#آیات_مهدوی
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ ویژه
✳️ آیت الله حائری شیرازی رحمه الله
🔰 چگونه حقیقت ایمان که عشق به خداست حفظش کنیم؟
🎞 بخشی از سخنان آیت الله حائری شیرازی در موسسه آینده روشن
#مهدویت
#امام_زمان
#ایمان
#عشق_الهی
#حقیقت_ایمان
#حائری_شیرازی
🔰 @p_eteghadi 🔰
#ویروس_کرونا
💠 خلاصه سفارشات حضرت حجت السلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در مورد مشکلات اخیر
(ویروس کرونا)
⛑ ۱- رعایت احتیاط و دستورات بهداشتی و پرهیز از رفتارهای متهورانه (بی باکانه)
⛑ ۲- پرهیز از ترس بیجا و فضای کاذبی که ایجاد شده است و توجه به این نکته که ترس از این قضیه بیشتر از خود آن آسیب زا خواهد بود.
⛑ ۳- توکل بر خدا و توجه به مضمون آیه شریفه ۵۱ سوره توبه:
قُل لَّن يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (ترجمه: بگو هرگز ما را جز آنچه خدا برایمان نوشته و مقرر داشته است نخواهد رسید، او سرپرست و یاور ماست و همه مؤمنان باید بر خدا توکل نمایند)
⛑ ۴- نوشتن عبارات زیر و نصب نمودن آن بر درب خانه:
ب س م ا ل ل ه ا ل ر ح م ن ا ل ر ح ی م
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله انی ارید امانا یابن فاطمه مستمسکا بیدی من طارق الزمن
[✍️ تذکر: نوشتن این دعا توسط خود افراد بخصوص افراد صالح، تاثیر بیشتری نسبت به چاپ آن با دستگاه دارد. جهت مشاهده نمونه این نوشته به پیوست همین متن مراجعه کنید.
⛑ ۵- توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام با خواندن زیارت عاشورا
⛑ ۶- توسل به امیرالمومنین علیه السلام با استفاده از ذکر شریف:
یا ابالغوث اغثنی یا ولی الله ادرکنی بلطفک الخفی، لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین (عدد ۱۱۴ مرتبه)
⛑ ۷- قرات روزانه سوره های چهارقُل
⛑ ۸- قرائت روزانه آیت الکرسی
⛑ ۹- نوشتن آیه ۵۱ سوره توبه و نصب نمودن آن بر ورودی خانه:
قُل لَّن يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ
تحلیل پیشگوییهای شاه نعمت الله.mp3
1.88M
⁉️تحلیل شما در مورد شاه نعمت الله ولی وپیشگوئیهایی ایشان درمقوله ظهور چیست ؟
⭕️پاسخ: استاد ابراهیم #افشاری
🔰 @p_eteghadi 🔰
آیا فقط از طریق اسلام میتوان به سعادت رسید؟ ممکن است برای هر ذهن نقاد و کنجکاوی این سؤال خطور کند که با توجه به تکثّر ادیان، آیا میتوان از حقانیت همه آنها خبر داد؟ و این که مسأله نجات و رستگاری و سعادتمند شدن منحصردر یک دین و مذهب و پیروی از یک شریعت و آیین است؟
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
در پاسخ به سؤال فوق باید بگوییم «دین حق» و «صراط مستقیم» در نزد خداوند یکی بیش نیست. «ان الدین عندالله الاسلام»؛[1] و بر همه کس لازم است از آن پیروی کنند و این نظریه که در میان برخی از روشنفکران معاصر رایج شده که شرایع مختلف همگی بر حقاند. و مسیحیت، یهودیت و اسلام همه چهرههای یک حقیقت واحدند و از لحاظ اعتبار در همه وقت یکسانند، اندیشه نادرستی است. درست است که همه ادیان آسمانی از یک خدا و یک معاد سخن میگویند و هدف کلی آنها توجه دادن به حق و سوق دادن به اطاعت از پروردگار و بندگی او و حرکت به سوی کمال و سعادت است، ولی این سخن به این معنا نیست که در هر زمانی چندین دین حق وجود دارد و انسان میتواند هر دینی را که میخواهد بپذیرد، بلکه معنای آن این است که انسان باید همه پیامبران را قبول داشته باشد و در هر زمانی تسلیم شریعت همان پیامبری باشد که دوره اوست؛ چرا که با آمدن هر شریعتی شریعت پیشین، دیگر کارایی خود را از دست داده و اصطلاحاً نسخ میشود. یعنی دیگر نمیتوان طبق آن عمل کرد.[2] بنابراین پس از ظهور اسلام، که به دلیل صریح قرآن،[3] آخرین شریعت الهی است، شرایع سابق همه منسوخ هستند و عمل به غیر اسلام نزد خداوند پذیرفته نیست. «و من یبتغ غیر الاسلام دیناً فلن یقبل منه و هوفی الاخره من الخاسرین».[4] هر کس جز اسلام، آیینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیانکاران است.
البته این بدان معنا نیست که پیروان شرایع دیگر همگی اهل دوزخند، بلکه آن دسته از غیرمسلمانانی که شرایط و انگیزه تحقیق را به دلیل فقر فرهنگی و فکری نداشتهاند، امّا ایمان حقیقی به خداوند و روز جزا داشتهاند و با نیت تقرب، به سوی خداوند اعمال صالح انجام دادند، در قبال اعمال خیرشان پاداش خواهند گرفت و نهایتاً اهل نجات خواهند بود. چنان که قرآن میفرماید: «ان الذین آمنوا و الذین هادوا و النصاری و الصابئین من آمن بالله و الیوم الاخر و عمل صالحاً فلهم اجرهم عند ربهم و لاخوف علیهم و لا هم یحزنون»؛[5] کسانی که (به پیامبر اسلام) ایمان آوردند و کسانی که به آیین یهود گرویدند و نصاری و صابئان (= پیروان یحیی) هر گاه به خدا و روز رستاخیز ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است؛ و هیچ گونه اندوهی برای آنها نیست.»
امّا آنها که با وجود رسیدن به حق یا حداقل با وجود امکان رسیدن به حق، تعصب و عناد بورزند و حقیقت را نپذیرند. در این صورت هیچ عمل خیری از ایشان پذیرفته نخواهد شد و گرفتار شقاوت ابدی خواهند شد. فلذا «آیات و روایاتی که دلالت میکند اعمال منکران نبوت یا امامت مقبول نیست، ناظر به آن است که آن انکارها از روی عناد و لجاج و تعصب باشد؛ امّا انکارهایی که صرفاً عدم اعتراف است و منشأ عدم اعتراف هم قصور است نه تقصیر مورد نظر آیات و روایات نیست. این گونه منکران از نظر قرآن کریم «مستضعف» و «مرجون لامرالله» (امیدوار به رحمت خدا) به شمار می روند.»[6]
علاوه برآن که این نظریه ( که همگی ادیان بر حقّند) با اشکالات جدی مواجه است که به برخی از آنها اشاره میشود: 1. اگر شرایع مختلف همگی بر حقاند و صراطهای مستقیم برای یک مقصد (کمال و سعادت انسانها) هستند پس چرا پیامبران در قبال پیروان دین قبلی بیاعتنا نبودند و آنان را به دین خویش فرا خوانده، شریعت قبلی را نسخ میکردند؟ چرا آیات قرآن، پیروان شرایع دیگر رابه اسلام فرا میخواند؟
2. در برخی موارد، تفاوت آموزههای شرایع مختلف، از نوع تقابل تناقض است. آیا میتوان مثلا هم اعتقاد به تثلیث (نزد مسیحیان) و هم اعتقاد به ثنویت (نزد زرتشتیان و هم اعتقاد به خدای واحد (نزد مسلمانان و یهودیان) را به یکسان حق دانست؟
3. پذیرش این نظریه مساوی با نفی مرزبندی میان حق و باطل و در نتیجه حذف دغدغه حقیقت و مشروعیتخواهی و عدم امکان دسترسی انسان به حقیقت است که نتیجهای جز نسبیت و شکاکیت ندارد.
خلاصه آن که خداوند شرایع را به تدریج برای بشر فرو فرستاد تا وی را منزل به منزل به سعادت و کمال حقیقیاش رهنمون سازد. قوانین و احکام لازم برای این غرض، از دینی به دین بعد، کاملتر شد و در شریعت اسلام کمال یافت. و با ظهور اسلام شرایع پیشین منسوخ شدند، چنان که هر شریعتی با آمدن شریعت جدید منسوخ میشود و دیگر عمل به آن مقبول شارع مقدس نیست، فلذا در دوره خاتم پیامبران، قهراً لازم است به دستورهایی که از جانب خداوند به وسیله آخرین پیامبر رسیده است عمل کنیم و اسلام تنها راه سعادت و کمال در این زمان خواهد بود.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ ربانی گلپایگانی، علی، تحلیل و نقد پلورالیسم دینی، نشر فرهنگی دانش و اندیشه معاصر.
2ـ خسروپناه، عبدالحسین، کلام جدید، قم، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه.
3ـ فصلنامه کتاب نقد، ش4.
📚پی نوشت ها:
[1] . آل عمران/19.
[2] . ر.ک: مطهری، مرتضی، عدل الهی، تهران، صدرا، چاپ چهارم، 1368، ص296ـ299.
[3] . احزاب/40.
[4] . آل عمران/85.
[5] . بقره/62؛ مائده/69.
[6] . مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، چاپ چهارم، 1373، ج1، ص341.
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 عجایب دنیای ظهــــــــــــور...
⭕️ رجعت صحابه: «مالک اشتر نخعی»
🌕 امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«يَخرُجُ إِلَى اَلقَائِمِ مِنْ ظَهرِ اَلكُوفةِ سَبْعة و عِشرُونَ رَجُلاً، خَمسَةَ عَشرَ مِنْ قَومِ مُوسَى اَلَّذينَ كَانُوا يَهدُونَ بِالْحَقّ و بِه يَعدِلُون، و سَبعَةٌ مِنْ أَصحَاب اَلكهفِ، و يُوشَع ابن نُون، و سَلمَان، و أَبُودُجَانَة اَلأَنصَاريُّ، و اَلمِقدَادُ بْنُ اَلْأَسوَد، و مَالِك أَشتَرُ، فَيَكُونُونَ بَينَ يَدَيهِ أَنصَاراً و حُكَّاماً»
«هرگاه قائم عجلالله فرجه ظهور کند از پشت كوفه بيست و هفت مرد به طرف او خواهند رفت كه پانزده نفر از آنان از قوم موسى هستند كه از حق طرفدارى ميكردند و با حق رفتار مىنمودند، و هفت نفر هم از اصحاب كهف مىباشند، و نيز از افرادى كه با او خواهند بود عبارتند از: يوشع بن نون، سلمان، ابودجانه انصارى، مقداد بن اسود، «مالك اشتر»؛ اين گروه در مقابل او به عنوان انصار و حكام حركت ميكنند»
🌕 حضرت امیرالمؤمینن علیهالسلام فرمودند:
«خداوند مالک را رحمت کند؛ به یقین برای من چنان بود که من برای رسول خدا صلیالله علیه و آله بودم»
📗إعلام الوری، ج۲، ص۲۹۲
🔰 @p_eteghadi 🔰
4_5841498763461394668.mp3
4.36M
* #کلیپ_صوتی #شعبان #رمضان
بسیار زیبا
🎧 توصیههای پایانی ماه شعبان برای آماده شدن جهت ماه مبارک رمضان
🎤 حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
⏱ زمان: ۷ دقیقه
📥 حجم: ۴ مگابایت
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 عاقبت شکاکان به حضرت مهدی
🔵 يا أَبَا حَمْزَةَ مِنَ الْمَحْتُومِ الَّذِي لَا تَبْدِيلَ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ قِيَامُ قَائِمِنَا فَمَنْ شَكَّ فِيمَا أَقُولُ لَقِيَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ هُوَ بِهِ كَافِر
🌕 «ای ابوحمزه! از جریاناتی که خداونـد، وقوع آن را حتمی در نظر گرفته، قیام قائم ماعلیه السلام می باشد؛ پس هر کس درباره آن شک
کند، خداوند را در حال کفر ملاقات می کند...»
📚 الغیبه للنعمانی، ص ۸۶، ح ۱۷
#امام_زمان
🔰 @p_eteghadi 🔰
❇️ زینت انسان، عقل است
💠 حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در شرح کلمه 70 از کلمات قصار نهج_البلاغه حضرت امیر علیه السلام؛
🔰 «لَا تَرَی الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً»؛
🔷 تُندروی و کجروی و کژراهه رفتن در اثر جهل است؛ حالا يا جهل به حکم است يا جهل به موضوع است؛ اين جهل در مقابل علم قابل درمان است؛ اما آن جهالت در مقابل عقل قابل درمان نيست.
🔷زينت انسان، عقل است. وقتي انسان عاقل شد، کارهای او حساب شده است .
🔷در جنگهای درونی از يک طرف جهل است از يک طرف عقل، از يک طرف ايمان است از يک طرف کفر، از يک طرف وهم و خيال است از يک طرف عقل. در بیانات نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) است که در جنگ داخلی اگر عقل پیروز شد، هرگز ستمی نسبت به قوای مادون نمی کند، بلکه آنها را تنظیم، تعدیل و حفظ میکند؛ نه رهبانيت می آورد نه عزوبت؛ ولی اگر وهم و خیال و شهوت و غضب پیروز شدند، عقل را به زندان میبرند و زنجیر میکنند.
🔷اینها از بیانات نورانی حضرت امیر است. «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ وَ عِلْمُهُ مَعَهُ [لَمْ ینْفَعْهُ] لَا ینْفَعُه»؛ لذا این جهاد، جهاد اکبر شد. جهاد بیرونی کاری با جان آدم و عقل آدم و دین آدم ندارند؛ اما جنگ درون با دین آدم کار دارد، دين آدم را با اسلحه و شمشير نمی شود اداره کرد
🔷 در جنگ درون که آهن اثر ندارد، يک آه و ناله و گريه و اشک کنار سفره سحر اثر دارد، اگر اين شد آدم نجات پيدا میکند.
🔷اگر کسی ـ معاذالله ـ در محضر ائمه علیهم السلام نبود، يا تُند است يا کُند؛ فرمود جاهل يا مُفرِط است يا مُفَرِّط.
🔰 @p_eteghadi 🔰
.
﷽؛
🏷 زندگی پایدار با ...؟
🔅 #امام_علی_علیه_السلام :
🔸 «مايه پايدارى زندگى، خوب سنجيدن است و پايه آن، برنامه ريزى است».
🔹 «قِوامُ العَيشِ حُسنُ التَّقديرِ ، ومِلاكُهُ حُسنُ التَّدبيرِ».
📚 غرر الحكم : ح ٦٨٠٧
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
❓❓❓❓لائیزم یعنی چه؟ وتفاوت آن با سکولاریسم در چیست؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
واژه لائیک (Laic) به معنای «جدا از دین» یا «دین جدا» و واژه لائیزم یا لائیسیزم (Laicism) به معنای دین جداگری یا دین جدائی و واژه لائیتی آن به معنای عامه مردم، مردم غیر روحانی و مردم ساده است.[1]
در اکثر فرهنگ های تخصصی واژه لائیسیزم به معنای یکسان و یا دست کم بسیار نزدیک به سکولاریسم به کار رفته است.
برخی جامعه شناسان میان «لائیک و سکولار » فرق نهاده و بر این عقیده اند که: لائیک وصف حکومت در جامعه ای است که فرهنگ عمومی، سکولاریزه (سکولار سازی) نشده و دین در آن دارای جایگاه بوده و مورد احترام و اهتمام است؛ اما با توجه به اینکه حکومت بر اساس موازین دینی، حکم نمی کند، میان نظام سیاسی حاکم و باور دینی مردم، تعارض و تنازع پیش می آید؛ ولی سکولار وصف حکومت در جامعه ای است که فرهنگ عمومی آن نیز سکولار سازی شده و مردم باورهای دینی را در امور زندگی دنیا دخالت نمی دهند و در نتیجه میان حکومت و باور دینی مردم ناسازگاری وجود ندارد.[2]
بر این اساس ایشان لائیسیزم را «جدائی دین از سیاست» و سکولاریسم را «جدائی دین از دنیا» می دانند. در مقابل بسیاری از محققان به جهت شباهت های فوق العاده این دو واژه آنها را معادل هم شمرده اند.
این تعبیر (لائیسیزم) در زبان فرانسه گاهی به همان معنای جدائی دین از دنیا به کار می رود ولی تعبیر سکولاریسم در زبان انگلیسی دلالتی مشخص تر دارد؛ که به اجمال می توان گفت: فرایندی است که طی آن وجدان دینی، فعالیت های دینی و نهادهای دینی، اعتبار و اهمیت اجتماعی خود را از دست می دهند و این بدان معناست که دین در عملکرد نظام اجتماعی به حاشیه رانده شده و کارکردهای اساسی در عملکرد جامعه با خارج شدن از زیر نفوذ و نظارت عواملی که اختصاصاً به امور ماوراء طبیعی عنایت دارند، عقلانی و بشری می گردد.[3]
این واژه ها (لائیسیزم و سکولاریسم) به پدیده های هم بسته ای اشاره دارد که طیف گسترده ای را در بر می گیرد، وجه مشترک همه این پدیده ها عبارت است از توسل هر چه کمتر به توضیح و تبیین های ماوراء طبیعی، توسل هر چه کمتر به منابعی که برای تأمین اهداف ماوراء طبیعی به کار می آید، و حمایت هر چه کمتر از اعمال یا فعالیت هائی که رابطه با قوای ماوراء طبیعی، یا اتکای به این نیروها را تشویق و تبلیغ می کند.
در هر حال حتی اگر بر اساس نظر نخست لائیسیزم را متفاوت با سکولاریسم بدانیم، وجه تفاوت این دو واژه در همان حد است که بیان شد؛ اما در عین حال شباهت های فراوان و غیر قابل انکار این دو واژه تا جائی است که گاهی به جای هم و به یک معنا به کار می روند؛ البته توجه به این نکته لازم است که واژه لائیسیزم برای فرانسوی زبانان و در فرهنگ فرانسوی و واژه سکولاریسم برای انگلیسی زبانان و در فرهنگ انگلیسی آشناست و هر کدام در زبان فرهنگ خود، تقریباً گویای معنای جدانگاری دین و دنیاست.
به علت این هم معنائی، معمولاً در منابع دین پژوهی، جامعه شناسی دین و جامعه شناسی به بررسی مبانی تاریخچه و عوامل و آثار و ویژگی های آنها با عنوان «سکولاریسم» می پردازند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر :
1. عبدالحسین خسرو پناه، کلام جدید، قم، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه، چاپ اول، 1379، گفتار نهم.
2. کتاب نقد، شماره اول (ویژه سکولاریسم).
3. علی ربانی گلپایگانی، نقد مبانی سکولاریسم، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، 1382.
📚پی نوشت ها:
[1] . داریوش آشوری، فرهنگ علوم انسانی، تهران، نشر مرکز، 1376.
[2] . ژان پل ویلم، جامعه شناسی ادیان، ترجمه عبد الرحیم گواهی، صص 141 ـ 144، تهران، انتشاراتی تبیان، 1377.
[3] . براین. ر. ویلسون، مقاله جداانگاری دین و دنیا از دائره المعارف دین، ویراسته میرچا الیاده، ترجمه مرتضی اسعدی زیر نظر بهاء الدین خرمشاهی، فرهنگ دین، صص 126 ـ 129، تهران، طرح نو، 1374.
🔰 @p_eteghadi 🔰
«توسل» از ماده «وسل» به معناي تقرّب جستن يا چيزي كه باعث تقرّب به ديگري از روي علاقه و رغبت ميشود، ميباشد(1) توسل شامل شفاعت نيز ميشود، «شفاعت» از ماده «شفع» به معناي ضميمه كردن چيزي به همانند او است (2) و در مفهوم قرآني، شخص گناهكار به خاطر پارهاي از جنبههاي مثبت (مانند ايمان، عمل صالح و...) شباهتي با اولياءالله پيدا ميکند و آنها با کمکهاي خود، او را بهسوي كمال سوق ميدهند و از پيشگاه خداوند تقاضاي عفو ميکنند. بهعبارتديگر: شفاعت قرار گرفتن موجود قويتر و برتر در كنار موجود ضعيفتر و كمك نمودن به او د رراه پيمودن مراتب كمال، است(3).
قرآن کریم در آيه 35 سوره مائده، ميفرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَ جاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»: اي كساني كه ايمان آوردهايد پرهيزكاري پيشه كنيد و وسيلهاي براي تقرب به خدا، انتخاب نماييد و درراه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد.
وسيله در آيه فوق، معناي بسيار وسيعي دارد و هر كار و هر چيزي كه باعث نزديك شدن به پيشگاه مقدس پروردگار ميشود، شامل ميگردد، همانطوركه حضرت علي ـ عليه السّلام ـ فرمودند: بهترين چيزي كه بهوسيله آن ميتوان به خدا نزديك شد، ايمان به خدا و پيامبر او و جهاد در راه او، نماز، زكات، روزه، حج، صلهرحم، انفاق ... ميباشد(4).
متوسل شدن به افراد در حقيقت توسل به مقام روحاني آنهاست كه روح خود را پرورش داده، به كمالاتي رسيدند علاوه بر اين، توسل روح اميد را افزايش، روح يأس را كاهش و ايجاد رابطه معنوي باخدا و اولياءالله و تحصيل رضايت خداوند و توجه به سلسله شافعان و... را به وجود ميآورد بنابراين توسل به مقامِ بزرگي مانند امام حسين عليهالسلام که جانش را براي احياي دين خدا، فدا کرد، بسيار مناسب است و در روايات بسياري هم به آن تأکيد شده است. آداب و ترتيب خاصي نيز براي اينگونه توسل ها، وجود ندارد و انسان ميتواند صميمانه با امامش درد دل کند و بهوسيله او از خدا طلب مغفرت کند یا اینکه از خدای متعال بخواهد به خاطر آن بزرگوار، او را مورد بخشش قرار دهد.
توبه یعنی پشیمانی قلبی که لازمه اش ترک آن کار و تصمیم جدی داشتن، بر انجام ندادن گناهان است. در صورتی که قابل جبران باشد، لازم است است این کار انجام شود. می توان از سیدالشهدا علیه السلام خواست تا برای توفیق در این مسیر، برایتان دعا کند. از طرفی می توان از آن بزرگوار درخواست کرد تا به درگاه الهی برای شما، استغفار نماید.
موفق باشيد.
📚پينوشتها:
1. قرشي، سيد علياکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ذيل ماده «وسل»
2. همان، ذيل ماده «شفع»
3. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج 1، ص 223
4. نهجالبلاغه، خطبه 110
🔰 @p_eteghadi 🔰
در قرآن کریم به چه عوامل مادّی و معنوی در عافیت از بیماری اشاره شده است؟
پاسخ اجمالی:
آیات مختلفی در قرآن کریم درباره شفای بیماریهای جسمی، روحی و روانی وجود دارد که در هرکدام به عوامل مادّی و معنوی متعددی اشارهشده است، مثلاً در بیماریهای جسمی میتوان به خوردن غذاهاى پاک، ممنوعیت غذاهاى غیربهداشتى، دورى از گوشت مردار و شراب اشاره کرد. همچنین از عسل نیز بهعنوان درمان بعضی از بیماریهای جسمى یادکرده است. در بیماریهای روحی، عمل کردن به آیات قرآن کریم و رعایت تقوا، بهترین عامل برای سلامتی است و برای بیماریهای روانی هم مواردی مانند قرائت قرآن، صبر، توکل و ذکر، توصیهشده که عمل به آنها میتواند انسان را در مقابل این بیماریها مصون بدارد.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
برخى از روانشناسان با تحقیق درآیات قرآن دریافتهاند که قرآن بر روان انسان تأثیر زیادی میگذارد. آنان شفابخشى قرآن را با علوم تجربى مقایسه کردهاند و نتایج حاصل از آن را با عنوان تأثیر قرائت قرآن بر بهداشت روانى انسان منتشر کردهاند.
مداومت بر قرائت قرآن، نقش مؤثرى در رویارویى با اضطراب دارد. فهم قرآن نیز در مقابله با اضطراب مؤثر است. نتیجه تحقیقى که از ۶۰ دختر به دست آمد، نشان داد رویارویى میزان اضطراب و گرایش به افسردگى در گروهى که طى ۶ ماه روزانه حداقل نیم ساعت به قرائت قرآن میپرداختند، بهطور چشمگیرى کمتر از دیگران است. (31)
توصیههایی هم در قرآن کریم در این راستا آمده است:
-دمیدن روح امید و دورى از یأس و اثر آن در کاهش افسردگى. (32)
-دعوت قرآن به صبر و اثر آن در کاهش فشارهاى روانى. (33)
-دعوت قرآن به توکل به خدا و نقش آن در آرامش انسان. (34)
-یاد خدا و آرامش دل. (35)
-ممنوعیت سوءظن، تجسس و غیبت و اثرات آن بر سلامتى جامعه و شخصیت افراد. (36)
بهعبارتدیگر میتوان گفت: همه دستورهاى الهى بهنوعی براى آرامش فردى، اجتماعى و رشد و بالندگى فرد و جامعه است. (37)
نتیجه:
قرآن، نگاه انسان را محدود به بیماریهای جسمی نکرده بلکه از گذرگاه بیماریهای جسمی، او را به امراض روحی و قلبی نیز توجه داده است. در مرتبه بعد، متناسب با بیماری، توصیههای مادی و معنوی را برای پیشگیری و درمان، بیان کرده است.
📚پینوشتها:
سوره نساء، آیه 43.
سوره صافات، آیه 89.
سوره نساء، آیه 95.
سوره انبیاء، آیه 84.
راغب اصفهانی، حسین بن محمّد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: صفوان عدنان داودى، چاپ اول، دمشق بیروت: دارالعلم الدار الشامیة، 1412 ق، ص 459.
سوره شعراء، آیه 80.
سوره یونس، آیه 57؛ سوره اسراء، آیه 82؛ سوره فصلت، آیه 44.
سوره نحل، آیه 69.
ر.ک: سایت خبرگزاری بینالمللی قرآن (iqna) ذیل عناوین: «منظور از شفا بودن قرآن چیست؟» و «قرآن چگونه بیماریهای جسمی را شفا میدهد؟»
سوره بقره، آیه ۱۷۲.
سوره اعراف، آیه 157.
سوره اعراف، آیه ۳۱.
سوره انعام، آیه ۱۴۵.
سوره بقره، آیه ۱۷۳.
سوره مائده، آیه 90.
سوره مائده، آیه 6.
سوره نساء، آیه 43.
سوره مدثر، آیه 4.
سوره بقره، آیه 222.
سوره اسراء، آیه 32.
سوره اعراف، آیه 80-81.
سوره مؤمنون، آیه 7.
سوره نحل، آیه ۶۹.
ر.ک: محمدعلی رضایی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ناشر: کتاب مبین، رشت، سال چاپ: 1381، چاپ سوم، ج 2، ص 428 تا 452.
سوره احزاب، آیه 35.
ر.ک: محمدعلی رضایی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ناشر: کتاب مبین، رشت، سال چاپ: 1381، چاپ سوم، ج 2، ص 440.
سوره بقره، آیه 10.
سوره طلاق، آیه 2.
سوره اسراء، آیه 82.
غلامرضا نور محمدی، درآمدی بر نظام جامع سلامت اسلام، تهران، ناشر: ایرانیان طب، چاپ 1، 1396 ش، ج 1، ص 515.
ر. ک. به مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، دانشگاه علوم پزشکى، آذر ۱۳۷۶، ص ۸۸-79.
سوره یوسف، آیه ۸۷.
سوره بقره، آیات ۱۵۳ و ۱۵۵ و سوره آلعمران، آیه ۲۰۰.
سوره احزاب، آیه ۳ و سوره آلعمران، آیه ۱۵۹.
سوره اسراء، آیه ۲۴ و سوره بقره، آیه ۸۳.
سوره حجرات، آیه ۱۲- ۱۱.
ر. ک. به خلاصه مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، دانشگاه پزشکى تهران، ۱۳۷۶ آذرماه.
🔰 @p_eteghadi 🔰
پاسخ تفصیلی:
عافیت از بیماریها همیشه یکی از دغدغههای بشر بوده است. هرچند قرآن کریم کتاب بهداشت و پزشکى نیست، بلکه کتابى براى تربیت معنوى است ولی گاهی بهعنوان مسیری برای خداشناسی به مطالب پزشکى، بهداشتى و علمى اشارهای دارد تا راه خداشناسى را هموار کند و همچنین اعجاز علمى قرآن را به اثبات برساند. از سوی دیگر به خاطر پیوستگى نیازهاى جسمى و روحى و تأثیر آنها بر هم، قرآن لازم میداند به بهداشت جسمى نیز توجه ویژه کند، زیرا در کمال روحى انسان تأثیر دارد. بیماری جسمی در قرآن کریم با کلماتی چون «مَرضی»(1)، «سَقیم»(2)، «اُولی الضَّرَر»(3) و «ضرّ»(4) معرفیشده است.
این مطالب اگر در حد اعجاز علمى نباشد، قطعاً برخى از آنها جزء شگفتیهای علمى است.
«شفا» به معنای صحت و سلامتی از بیماری است. «راغب اصفهانی» میگوید: «الشفاء من المرض: موافاه شفا السّلامة» یعنی رسیدن به کنار سلامتی. (5) شفادهنده واقعی خداست لذا حضرت ابراهیم (علیهالسلام) میفرماید: «وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یشْفِین (6)؛ و هرگاه مریض میشوم اوست که شفایم میدهد». چون شافی خداست، واسطههایی را هم برای این کار قرار داده است، لذا در قرآن کریم 4 مرتبه واژه «شفا» را بهکاربرده است که 3 مورد از آنها درباره شفا دهی قرآن کریم (7) و 1 مورد درباره شفا دهی عسل است. (8)
شفا در قرآن کریم، گاهی صحت و سلامتی از بیماریهای جسمی است و گاهی از بیماریهای قلبی و روحی و گاهی از بیماریهای روانی که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت. (9)
بیماریهای جسمی:
بیماریهایی هستند که مربوط به جسم و بدن انسآناند. درباره بهداشت غذایى، آیات متعددی در قرآن کریم آمده است که عبارتاند از: خوردن غذاهاى پاک (10)، ممنوعیت غذاهاى غیربهداشتى (11) اسراف نکردن در غذا (12)، دورى از گوشت مردار (13) گوشت خوک و خوردن خون (14) و شراب (15). درباره بهداشت شخصى نیز قرآن کریم دستوراتی دارد: وضو (16)، غسل (17)، طهارت لباس (18) و بسیاری از موارد دیگر. همچنین درباره بهداشت مسائل جنسى نیز مسائل مهمی در قرآن کریم ذکرشده است؛ ازجمله ممنوعیت آمیزش با زنان در عادت ماهیانه (19)، دورى از زنا (20)، دوری از لواط (21)، دوری از استمناء (22) و موارد دیگر.
در مورد درمان بیماریهای جسمی در برخی آیات صراحتاً مواردی بهعنوان شفا معرفیشده است، مانند شفا بودن عسل: «... از درون شکم آن (زنبور) نوشیدنى بارنگهای مختلف خارج مىشود؛ که در آن شفا براى مردم است.»(23)
خواص غذائى و دارویى (شفابخشى)، خاصیت ضد میکروبى و ضدعفونی و همچنین کاربرد درمانى عسل در بیماریهای پوستی، گوارشی، تنفسی، قلبی، کلیوی، عصبی و ... ازجمله آثار این ماده شفابخش است که امروزه به اثبات رسیده است. (24)
در برخی آیات دیگر نیز اعمال و رفتارهایی بیانشده که علاوه بر جنبه دینی و شرعی آنها، در روایات و علم پزشکی امروزه، آثار درمانی آن به اثبات رسیده است مانند روزه:
«و مردان روزهدار وزنان روزهدار، مردان پاکدامن وزنان پاکدامن و مردانى که بسیار به یاد خدا هستند وزنانی که بسیار یاد خدا مىکنند، خداوند براى همه آنان مغفرت و پاداش عظیمى فراهم ساخته است.» (25). (26)
بیماریهای روحی (قلبی):
مراد از بیماریهای روحی، بیماریهای است که به روح انسانی انسان مربوط است. عقاید و باورهای انسان به این روح مربوط است و همین روح و متعلقات آن است که به تفکیک انسان از سایر حیوانات، منجر شده است. این بیماری از بیماریهای بدن شدیدتر و صعبالعلاجتر است؛ «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ»(27). قلب مریض دوازده بار در قرآن آمده است و قرآن کریم شفا و دواى دردهاى قلوب نیز هست. بالاترین توصیه قرآن کریم که در جایجای این کتاب عزیز بدان سفارش شده است و عمل بدان میتواند انسان را از همه بیماریها بخصوص قلبی و روحی نجات دهد، تقوا است. خداوند متعال میفرماید «وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا ؛(28) و هرکسی تقوای الهی را پیشه کند خدا برای او راه برونرفت از مشکلات را قرار میدهد.»
بیماریهایی چون شک، حقد، حسد، شرک، کفر و نفاق بیماریهای قلبیاند که بهوسیله قرآن زدوده میشوند: «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنین (29)؛ و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل مىکنیم.»
بیماریهای روانی:
مفهوم «روان» بیشتر در مورد ابعادی از سلامت فرا مادی انسان مطرح میشود که با جسم و بدن او مرتبط باشد، برخلاف «روح» که بیشتر در مورد آن بعدی از وجود انسان به کار میرود که کاملاً از ماده مجرد شده است. هنگامیکه از «روح» سخن به میان میآید منظور بُعد فرا مادی، بدون ارتباط با بدن است و وقتیکه از «روان» صحبت میشود منظور بُعد فرا مادی در ارتباط با بدن است (30) قرآن کریم با الفاظ مختلفی از بیماریهای روانی یادکرده است، مانند یأس، عدم اطمینان قلب، وسواس، سوءظن و... .