eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.2هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
4.6هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰در صورت امکان در مورد نقش زنان در قيام کربلا،توضيحاتي بفرماييد. يکي از مهم ترين اتفاقات عظيم جهان اسلام،حماسه «جاودانه عاشورا» است.عاشورا ميدان نبرد جبهه حق و باطل بود و در آن ماجرا،زنان چنان نقش کليدي و اثرگذاري از خود نشان دادند که به جرأت مي توان ادعا کرد که در آن عرصه،زن نه در حاشيه که در متن اصلي هنرنمايي مي کرد.چه کسي مي تواند نقش حضرت زينب( عليها سلام) و زنان و دختران امام حسين( عليه السلام) را در نهضت سرخ حسيني ناديده بگيرد؟آيا حضور آنان،سبب پررنگ شدن و ماندگاري قيام عاشورا نشد؟ آري! اين گزارشگران و پيام آوران شيردل بودند که اصل قيام،حقانيت و مظلوميت حسينيان را زنده نگه داشتند؛چرا که پس از واقعه عاشورا،رسالت سنگين بانوان کاروان حسيني آغاز گرديد.آنان با وجود شرايط سخت جسمي و روحي،مي بايست از انديشه،کلام و احساس خود،ياري بگيرند و با خطبه هاي پرشور مردمي را که در عمق وجود خود اسير تارهاي عنکبوتي ناداني و تمايلات نفساني بودند،در پرتو نور حقانيت قيام امام حسين( عليه السلام)قرار دهند و اينجاست که به هدف والاي امام حسين( عليه السلام) از همراه کردن زنان و کودکان با کاروان خويش پي مي بريم.البته اينجا مجال آن نيست که به بيان تک تک موارد نقش آفريني زنان عاشورايي بپردازيم،لذا به اختصار به برخي از آن موارد اشاره مي کنم: -سخنراني و خطابه هاي زنان در حماسه حسيني پيام رساني و افشاگري جنايات يزيديان،چه در سفراسارت و چه پس از بازگشت به مدينه،به معناي پاسداري و تثبيت فرهنگ زلال عاشورا بود که بانوان خيام،حسيني اين امر مهم را به دو شيو? خطبه خواني و گفتگوي پراکنده به نحو احسن به انجام رساندند.مسلماً اگر تلاش اين زنان فداکار نبود،امروز حادثه عظيم عاشورا به اين روشني تجلي نمي کرد و چه بسا آن حادثه عظيم،در صندوقچه تاريخ مانده بود.به همين جهت است که سخنراني هاي بانوان هاشمي را مي توان مهم ترين عامل روشنگري و در نتيجه،براندازي حکومت يزيد به حساب آورد. اسارت اين بانوان،اگر چه اجباري و همراه با سختي ها و مشکلات فراوان بود ولي با مديريت آگاهانه حضرت زينب( عليها سلام) اين اسارات به فرصتي تبديل شد که از طريق آن توانستند پيام خود را به گوش جهانيان برسانند. ـ مشاركت‌ در جهاد و دفاع‌ مادر وهب‌ بن‌ عبداللّه‌ كلبي‌،وقتي وهب که تازه داماد روز عاشورا به ميدان رفت و پس از مدتي جنگ و نبرد،نزد مادرش آمد و گفت:آيا از من خشنود شدي؟مادرش گفت:«از تو خشنود نخواهم شد تا در پيشاپيش امام( عليه السلام) کشته شوي». پس از شهادت وهب که سر بريده اش را نزد مادرش انداختند،مادر وهب سر جوانش را بوسيد و گفت:«سپاس خداوندي را که با شهادت تو مرا رو سفيد کرد».سپس غرش کنان برخاست و سروهب را به سوي دشمن پرت کرد و گفت:«سري را که براي دوست داده ايم،باز نمي ستانيم».آنگاه به خيمه آمد و ستون خيمه را برداشت و به جنگ دشمن شتافت.پس از آن که دو تن از دشمنان را کشت،امام حسين( عليه السلام) او را به خيمه بازگرداند و براي او دعا کرد و به او مژده بهشت داد.مادر وهب،خوشحال شد و گفت:«خدايا اميد بهشت را از من مگير». ـ آموزش‌ صبر و مقاومت‌ در برابر ناملايمات‌ كه‌ در واقع‌ درس‌ مقاومت‌ به‌ مردان‌ بود؛ ـ تشويق‌ مردان‌ به‌ جهاد و مقاومت‌ و روحيه‌ بخشيدن‌ به‌ آنان‌؛ مانند همسر « زهيربن قين »که وقتي ترديد همسرش را در پاسخگويي به دعوت ياري امام حسين( عليه السلام) ديد،او را تشويق به ملاقات با امام( عليه السلام) کرد و به زهير گفت:«اي زهير فرستاده امام به اينجا آمده است،چرا جوابش را نمي دهي؟چه مي شود به حضور امام( عليه السلام) بروي و سخنش را بشنوي؟»(1). بعد از اين سخنان همسرش بود که خدمت امام حسين( عليه السلام) رسيد و سرانجام در رکاب آن حضرت به شهادت رسيد. ـ مراقبت‌ و حفظ‌ جان‌ امام‌ سجاد( عليه السلام)؛که اين وظيفه خطير بر عهده حضرت زينب( عليها سلام) بود و به بهترين وجه توانست اين وظيفه خطير را انجام دهد. پي نوشت: (1). تاريخ طبري، ج 5، ص 397 و بلاذري، انساب الاشراف،ج 3، ص 167. 🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 بر خصال فرشتگان 🔹 ﴿وَ الْمَلائِكَةُ یسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ﴾؛ اهل تسبیح و حمد هستند، ﴿وَ یسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِی الْأَرْضِ﴾. اینكه گفتند شما بگیرید هم همین است. قرآن كریم كه از حمایت و رعایت فرشته ‌ها نقل می ‌كند، می خواهد خوی فرشته ‌ها را در انسان‌ ها، مخصوصاً عالمان دین احیا كند؛ یعنی اگر فرشته‌ ها به فكر مردم‌ هستند، شما هم باید به فكر مردم باشید. در همه موارد این قرآن كریم و این روایات اهل بیت (علیهم السلام) سعی می ‌كنند كه را به ما یاد بدهند. 🔹 اصرار قرآن كریم بر اینكه فرشته‌ ها برای شما می ‌كنند، برای چیست؟ این برای این است كه در ما ایجاد شود و ما هم به فكر دیگری باشیم. اگر ـ خدای ناكرده ـ راه دیگری را بستیم یا بیراهه رفتیم، دیگر راه فرشته‌ ها را نرفتیم. استغفار ما برای توده مردم, آنهاست, نوشتن كتاب است, است, سیره ما, سنّت ما و سریره ما طوری باشد كه مردم ما را ببینند و به راه بیفتند، كار دیگری از ما ساخته نیست؛ دل ‌های مردم به دست «مقلّب ‌القلوب» است. 🔹 در جریان انبیا مشخص است، انبیا برای ما هستند؛ هم در جریان حضرت ابراهیم و انبیای ابراهیمی (علیهم السلام) آمده است كه اینها اسوه‌ اند و هم درباره شخص پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در سوره مباركه «احزاب» فرمود: ﴿لَقَدْ كانَ لَكُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾، اینها درست است؛ قصص اُمم گذشته را برای ما نقل می ‌كند كه بگیریم، درست است؛ اسرار خلقت آسمان و زمین را برای ما نقل می ‌كند، برای اینكه و بحث‌ های علمی است تا ما برویم و یاد بگیریم، اینها درست است؛ امّا برنامه‌ های فرشته‌ ها را برای ما نقل می ‌كند، این برای چیست؟ برای اینكه ما هم شویم! 📚 سوره مبارکه شوری جلسه 3 تاریخ: 1394/02/21 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 امام کاظم (ع) میفرماید: 🔹وَ تُصَفِّي الْكَافِرِينَ مِنْ حَسَنَاتِهِمْ فَيَكُونُ آخِرُ لَذَّةٍ أَوْ رَاحَةٍ تَلْحَقُهُمْ هُوَ آخِرَ ثَوَابِ حَسَنَةٍ تَكُونُ لَهُم... 🔸راحت مردن کفار به خاطر تصفیه حسابی است که خداوند نسبت به کارهای نیک آنان انجام میدهد. مرگ برای برخی کافران آخرین لذت است و آخرین پاداش است که خدا به آنها عطا می‌کند. 📕بحارالانوار، ج6، ص155 🔰 @p_eteghadi 🔰
📓 نام : "شماس شامی" ✍️ نویسنده : "مجید قیصری" 📖 توضیحات: کتاب شماس شامی نوشته‌ی مجید قیصری در سال 1387 منتشر شد که روایت تاریخی واقعه‌ی عاشورا در قالب داستان است. این کتاب با نگاه نو اثر برجسته‌ای در میان رمان‌های تاریخی است زیرا با زاویه دید متفاوت از سایر آثار بیان شده است. 📗 کتاب شماس شامی از زبان یک غیر مسلمان مطرح می‌شود و همین موضوع باعث شده کتاب بدون هیچ جانب‌داری مسائل پس از حماسه‌ی عاشورا را بیان کند. این کتاب روایت داستانی مربوط به سال 61 هجری قمری است که طی بیست و هشت فصل کوتاه و روان بازگو می‌شود. «قاسمعلی فراست» نویسنده‌ی ادبیات جنگ کتاب شماس شامی را تحسین کرده و آن را جزو انگشت شمار کارهای خوب و جذاب درباره حواشی عاشورا دانسته است. 📕 شماس نام خدمت‌کار و محافظ مخصوص جالوت است که از روم به شام آمده است. جالوت از نوادگان حضرت داوود است که نزد مسیحیان روم و شام از احترام بالایی برخوردار است. جالوت در ابتدای داستان از حوادث مربوط به عاشورا بی‌اطلاع است ولی پس از تحقیق و تفحص به اصل ماجرا و حقانیت امام حسین (ع) پی می‌برد... 🔰 @p_eteghadi 🔰
🔰حضرت علي اكبر (عليه السلام) در كربلا چند سال داشتند؟ آيا از امام سجاد (ع)بزرگتر بودند؟ در باره سن حضرت علي اکبر (عليه السلام) در بين علما اختلاف است،بعضي معتقدند سن آن حضرت 19 سال بود که در اين صورت بايد از امام سجاد (عليه السلام) کوچک تر بوده باشد، بعضي معتقدند 23 سال وعده اي ديگر 25 سال را براي آن حضرت را در نظر گرفته اند. مرحوم مقرّم مي نويسد: علي اكبر در روز يازدهم شعبان سال 33هجري- دو سال قبل از كشته شدن عثمان به دنيا آمد. و اين موافق است با قول ابن ادريس(ره) در «سرائر» كه فرموده: حضرت علي اكبر در خلافت عثمان چشم به دنيا گشود. پس در روز عاشورا آن بزرگوار 27ساله بوده و تاييد مي شود به اتفاق مورّخين و علماء علم نسب كه حضرت علي اكبر از امام سجّاد (عليه السلام) بزرگتر بوده، و امام سجّاد (عليه السلام) در روز عاشورا 23سال داشته اند، و اينكه بعضي سن آن جناب را 17يا 19سال نقل كرده اند، با اين اتفاق مغاير است، مضافاً بر اينكه شاهدي بر قول خود ندارند. (1) ابن شهر آشوب (ره) مي نويسد: علي اكبر هيجده سال داشت، و گفته شده 25ساله بوده است.( 2) محدّث قمي (ره) گويد: در سن علي اكبر اختلافي عظيم است،ابن شهر آشوب و محمّد بن ابي طالب گويند؛ 18ساله بوده، و شيخ مفيد او را 19ساله دانسته(3)، بنابراين از امام زين العابدين (عليه السلام) كوچك تر بوده است. و بعضي گويند 25ساله بوده و غير از اين هم گفته اند. پس علي اكبر از برادرش امام سجاد (عليه السلام) بزرگتر بود و اين اصلح و اشهر اقوال است. از شيخ اجل ابن ادريس در خاتمه كتاب حج نقل مي كند كه حضرت علي اكبر بزرگتر بوده، و آن جناب در زمان خلافت عثمان متولد شده است، و از جدّش اميرالمؤمنين (عليه السلام) روايت كرده است، و شعرا‌ در مدح او اشعار سروده اند. ابن ادريس در رد كساني كه مي گويند علي اكبر كوچك تر بوده مينويسد:‌ در اين باب بايد به خبر?‌ اين فن كه علماء‌ نسب و تاريخ و اخبارند، مانند زبير بن بكار رجوع نمود، و نام جمعي را مي برد كه همگي علي اكبر (عليه السلام) را بزرگتر مي دانند و بر اين قول اتفاق دارند. مرحوم ملا هاشم مي نويسد:‌ آن حضرت 25ساله بوده كه دو سال از حضرت زين العابدين (عليه السلام) بزرگتر بوده، و احتمالاً اين قول اقوي مي باشد. مرحوم مقرّم و بسياري از مورّخين نقل كرده اند:‌كه حضرت علي اكبر(عليه السلام) از امام سجاد(عليه السلام) بزرگتر است. (4) عدّه اي چون شيخ مفيد(ره) در « ارشاد» و طبرسي(ره) در«اعلام الوري» مي گويند:‌ امام سجّاد (عليه السلام) بزرگتر بوده بدون اينكه شاهدي بياورند.(5). ازدواج حضرت علي اكبر(عليه السلام) و فرزندان آن بزرگوار: اگر بگوييم آن جناب هنگام شهادت 25سال يا بيشتر داشتند حتماً‌ ازدواج كرده بودند، چون اين بزرگوار تارك اين سنّت عظيمه نخواهند بود. در حديثي «كافي» و «تهذيب» و «‌قرب الاسناد» روايت نموده اند كه بزنطي از حضرت رضا (عليه السلام) سئوال كرد:‌ آيا مي شود زني را با امّ ولد پدر آن زن تزويج نمود؟ فرمودند:‌ بلي، گفت: به ما خبر رسيده كه حضرت سجّاد (عليه السلام) چنين نمودند؟ يعني دختر امام حسن مجتبي(عليه السلام) و كنيز امّ ولد آن حضرت را تزويج نمودند. امام رضا( عليه السلام) فرمودند:‌ چنين نيست بلكه حضرت سجّاد(عليه السلام) دختر امام حسن(عليه السلام)، و نيز امّ ولد از حضرت علي اكبر(عليه السلام) كه در كربلا شهيد شده بود را تزويج نمودند.(6). همچنين با توجه به زيارتنامه‌هاي حضرت به نظر مي‌رسد که ايشان نيز داراي اهل و عيال بوده‌اند. زيارت نامه ايشان اينگونه است: صلى الله عليک و على عترتک و اهل بيتک و آبائک و ابنائک.(7)، همچنين سفارش امام صادق (عليه السلام) به ابو حمزه ثمالى که فرمود: چون به قبر حضرت رسيدي، «ضع خدک على القبر! و قل: صلى الله عليک يا ابا الحسن!» که با توجه به اين فراز، ايشان فرزندى به نام حسن داشته است.به علاوه بنا بر برخى روايات، نظير روايت «احمد بن نصر بزنطي»، حضرت على اکبر(عليه السلام)، ام ولد (کنيز) داشته است و از او صاحب فرزند بوده است. هرچند برخى از علماى انساب تصريح کرده‌اند که از آن بزرگوار اولادى نمانده و نسل امام حسين(عليه السلام) تنها از طريق امام چهارم حضرت سجاد(عليه السلام) ادامه پيدا کرده است. پي نوشتها: (1). زندگاني قمر بني هاشم و علي اكبر، مقرم، ص 12. (2). مناقب، ج4،ص 109. (3). ارشاد،ج 2،ص109. (4). زندگاني قمر بني هاشم و علي اكبر، همان ،ص 356. (5). همان،ص 16-20. (6). وسائل العرب ،ج10،ص 111 ، مجمع البحرين؛ج6ص 127، مصباح،ص619. (7). كامل الزيارات،239 ،ب 79 ،زيارت 18. 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️ چرا امام حسین در کربلا برای رفع تشنگی از خداوند طلب باران نکرد؟ 🔰 پاسخ 🔶 نکته اول: پیامبران و امامان معصوم علیهم السلام ملزم بودند که در تمام کارها و زندگی روزمره خود از علم و قدرت عادی استفاده کنند. در برخورد با دوستان، دشمنان، برآوردن نیازهای زندگی و ... از علم و توانایی که از طریق عادی به دست آمده، استفاده می‌کردند و در برخورد با ستمکاران از راه های معمولی استفاده می‌کردند و دست به اعجاز و کار خارق‌العاده نمی زدند. 🔺بدون شک ائمه اطهار علیهم السلام قدرت‌های فوق بشری و الهی را داشته‌اند و می‌توانستند از آن‌ها استفاده کنند و دشمنان را در دم نابود کنند؛ امام باقر علیه السلام در این رابطه فرمود: «اسم اعظم 73 حرف است و در پیش "آصف بن برخیا" یک حرفش بود که با به کار بردن همان یک حرف در یک لحظه تخت بلقیس را آورد، و پیش ما (امامان) 72 حرف از اسم اعظم است». 👈 امام حسین علیه السلام نیز با این‌که مستجاب الدعوه و دارای اسم اعظم الهی بود، و می‌توانست به اذن الهی همه دشمنان را از این طریق نابود کند، نیز می توانست از زمین چشمه گوارا بجوشاند یا از آسمان باران بباراند (با اذن خدا) و خود و اصحابش را سیراب نماید، ولی این کار را نکرد، چون مشیت الهی بر این نبود که در حادثه کربلا، معجزه جریان یابد و حضرت طبق مشیت الهی عمل کند. 💠 نکته دوم: آزمایش، یکی از سنت‌های الهی است که در آیات بسیاری بیان شده، که غیر قابل تغییر بوده، در مورد همه انسان‌ها از جمله پیامبران و امامان علیه السلام جاری است. یکی از این آزمون‌ها سختی و مصیبت و گرسنگی و تشنگی است. کربلا نیز صحنه آزمون الهی است. آزمون حسین و یاران او از یک طرف و دشمنان از طرف دیگر. برای چنین صحنه‌ای باید ابزار آزمایش آماده باشد تا با صبر و شکیبایی در مقابل این مصیبت و آزمون الهی،‌ به پاداش عظیم صابران دست یابند و اجر و پاداش مصیبت دیدگاه در راه خدا را دریافت کنند. 🌐 نکته سوم: اگر بنا باشد ائمه اطهار علیهم السلام با علم لدنی و علم غیب که از خداوند دریافت می کردند، زندگی کنند و با دیگران برخورد نمایند و نیازهای خود را برآورده کنند، دیگر امامت، مقام با ارزشی محسوب نمی شد و اصولاً نمی‌توانستند الگوی ما باشند، بلکه امامان با زحمت بسیار و تلاش و کار و ... زندگی خود را فراهم می‌کردند و بر مشکلات چیره می‌شدند و در این راه مشکلات بسیاری را تحمل می‌کردند. ❇️ نکته چهارم: مسئله اصلی در روز عاشورا تشنگی نبود تا با رفع آن مشکل حل شود. یاران امام علیه السلام در شب عاشورا از فرات آب آورده، غسل کرده و نوشیده بودند؛ اما در روز عاشورا سپاه دشمن می‌خواست با قرار دادن آنان در موقعیت کم آبی و تشنگی، آنها را به تسلیم وادارد. مسأله اصلی در آن صحنه، مبارزه با ظلم یا تسلیم شده بود، که یکی به شهادت می‌انجامید و دیگری به ذلت، و بودن یا نبودن آب در آن اثری نداشت . ✳️ نکته پنجم: از طرف دیگر تشنگی در روز عاشور و منع سپاهیان دشمن برای آب‌رسانی به زنان و فرزندان سبب رسوا شدن آنها و آشکار شدن چهره خشن و غیر انسانی و قساوت آمیز آنان بود. ___________________ 🔰 @p_eteghadi 🔰
🔰چرا امام حسين (عليه السلام)خانواده اش را باخود به كربلا برد؟ همراهى خانواده امام در حادثه عاشورا مي تواند به جهت عوامل زير باشد: 1- تأييدي بر هدف امر به معروف و نهي از منکر امام حسين(عليه السلام)هدف اصلي خود از بيعت نكردن با يزيد و عدم سازش با حكومت او را اصلاح دين اسلام و اجراي امر به معروف و نهي از منكر بيان کرده بودند و با بردن زنان و كودكان اين پيام را به بشريت داد که غرضشان جنگ طلبي و خونريزي نيست بلكه براي امر به معروف و نهي از منكر و هدايت نمودن مردم و جلو گيري از تحريف اسلام ناب محمدي از بيعت با يزيد سر باز مي زند. 2- پيام رساني امام حسين (عليه السلام) براي تحقق بخشيدن به هدف خود از قيام، نهضت و قيام خود را در دو مرحله برنامه‏ريزي كرد. مرحله نخست، مرحله خون، قيام و شهادت و مرحله دوم مرحله پيام رساني، بيدارگري، زنده نگهداشتن ياد و خاطره نهضت بود. مسئوليت مرحله نخست نهضت بر دوش مردان فداكار و از جان گذشته‏اي بود كه با تمام هستي خود در برابر ظلم و بيداد و انحراف ايستادگي كردند و در اين راه به شهادت رسيدند. ولي مسئوليت بخش دوم نهضت و قيام بر عهده بازماندگان بود. انقلاب امام تا عصر عاشورا مظهر خون و شهادت بود. رهبرى و پرچم‏دارى بر عهده ايشان قرار داشت. پس از آن، بخش دوم به پرچم‏دارى امام سجاد(عليه السلام) و حضرت زينب(عليها سلام) آغاز گرديد. آنان با سخنان آتشين خود، پيام انقلاب و شهادت سرخ حضرت سيدالشهدا ( عليه السلام ) و يارانش را به آگاهى افكار عمومى رسانيدند و طبل رسوايى حكومت پليد اموى را به صدا درآوردند. 👇👇👇
3- بي اثر سازي تبليغات دشمن: شام از آن روز كه به تصرف مسلمانان درآمد، تحت سيطره فرمان‏روايانى چون خالد پسر وليد و معاويه پسر ابوسفيان قرار گرفت. مردم اين سرزمين، نه سخن پيامبر( صلي الله عليه و آله و سلم) را دريافته بودند و نه روش اصحاب او را مى‏دانستند و نه اسلام را آن‏گونه كه در مدينه رواج داشت، مى‏شناختند. در نتيجه نسل جوان آن روز، از اسلام حقيقى چيزى نمى‏دانستند. شايد در نظر آنان، اسلام هم حكومتى بود مانند حكومت كسانى كه پيش از ورود اسلام بر آن سرزمين فرمان مى‏راندند! تجمّل دربار معاويه، حيف و ميل اموال عمومى، ساختن كاخ‏هاى بزرگ، تبعيد و زندانى كردن و كشتن مخالفان، براى آنان امرى طبيعى بود؛ زيرا چنين نظامى نيم قرن سابقه داشت و كسانى بودند كه مى‏پنداشتند آنچه در مدينه عصر پيامبر( صلي الله عليه و آله و سلم) گذشته، چنين بوده است.(1) معاويه حدود 42 سال در شام حكومت كرد و در اين مدت نسبتاً طولانى، مردم شام را به گونه ‏اى پرورش داد كه فاقد بصيرت و آگاهى دينى باشند و در برابر اراده و خواست او، بى‏چون و چرا تسليم شوند.(2)به طورى كه پس از پيروزى قيام عباسيان و استقرار حكومت ابوالعباس سفّاح، ده تن از امراى شام نزد وى رفتند و همه سوگند خوردند، كه تا زمان قتل مروان (آخرين خليفه اموى)، نمى‏دانستيم، كه رسول خدا( صلي الله عليه و آله و سلم) جز بنى‏اميه خويشاوندى داشت، كه از او ارث ببرند.(3) بنابراين، جاى شگفتى نيست، اگر در مقاتل مى‏خوانيم: به هنگام آمدن اسيران كربلا به دمشق، مردى در برابر امام زين‏العابدين(عليه السلام) ايستاد و گفت: سپاس خدايى را كه شما را كشت و نابود ساخت و مردمان را از شرّتان آسوده كرد! حضرت كمى صبر كرد تا شامى هر چه در دل داشت بيرون ريخت؛ سپس با تلاوت آياتى مانند: «إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيراً؛ خداوند مى‏خواهد هرگونه پليدى را از شما اهل بيت ببرد و شما را پاك سازد»(4) فرمود: اين آيات در حق ما نازل شده است. پس از آن بود كه مرد فهميد آنچه درباره اين اسيران شنيده، درست نيست. آنان خارجى نيستند؛ بلكه فرزندان پيامبر ( صلي الله عليه و آله و سلم) هستند؛ از آنچه گفته بود، پشيمان شد و توبه كرد.(5) بنابراين با حركت منزل به منزل خاندان امام( عليه السلام ) و خطبه‏ها و روشنگرى‏هاى امام سجاد(عليه السلام) و حضرت زينب(سلام الله عليها)، تحريفات چندين دهه بنى‏اميه - حتى در «شام» به عنوان مركز خلافت دشمنان - بي اثر شد. ?- افشاى ماهيت ستمگران حاکم:‏ بُعد ديگر علت حضور خاندان امام( عليه السلام)، نشان دادن چهره سفّاك، بى‏رحم و غيرانسانى يزيد و حكومت وى بود. يكى از عوامل مؤثر در پذيرش پيام از سوى مردم و رساتر بودن تبليغات از سوى پيام‏آوران، عنصر مظلوميت است. در همين راستا و بيان حقايق جنايات امويان در روز عاشورا امام سجاد(عليه السلام) در شام همين كه خواست دستگاه بنى‏اميه را رسوا كند، فرمود: پدرم امام حسين(عليه السلام) را با قطعه قطعه كردن، به شهادت رساندند. همچون پرنده‏اى در قفس، پر و بال او را شكستند تا جان داد. امام سجاد ( عليه السلام )فرمود: اگر قصد كشتن داريد، چرا اين گونه كشتيد؟ چرا مثل پرنده بدنش را پاره پاره كرديد؟ چرا كنار نهر آب، او را تشنه كشتيد؟ چرا او را دفن نكرديد؟ چرا به خيمه‏هاى او حمله كرديد؟ چرا كودك او را شهيد كرديد؟».(6) اين كلمات به قدرى نزد افراد غيرقابل خدشه بود كه شام را طوفانى كرد و جنبش فكرى و فرهنگى، عليه رژيم اموى به راه انداخت. يزيد مى‏خواست با كشتن مردان و به اسارت كشيدن خاندان اهل‏بيت (عليهم السلام )، همه حركت‏ها را در نطفه خفه كند؛ به طورى كه همگان از چنين سرنوشتى ترسان و بيمناك باشند و خود بر اريكه قدرت تكيه بزند. اما قيام با عزت امام و پيام رسانى افشاگرانه و مظلومانه خاندان او، هسته‏هاى ظلم‏ستيزى را براى خونخواهى امام حسين(عليه السلام ) و از بين بردن بنى‏اميه در نقاط مختلف سرزمين‏هاى اسلامى به وجود آورد. پي نوشتها: 1. سيد جعفر شهيدى، قيام امام حسين(عليه السلام)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چ دوازدهم، 1367، ص 185. 2 . محمد ابراهيم آيتي، بررسي تاريخ عاشورا، تهران، صدوق، چ هشتم، 1372ش، ص47. 3 . ابن أبي الحديد، شرح نهج البلاغة، قم، مكتبة آية الله المرعشي، 1404ق، ج7، ص159. (نرم افزار جامع الاحاديث2) 4 . احزاب / 33. 5 . موفق بن احمد خوارزمى، ‏مقتل الحسين، قم، انوار الهدى، چ دوم، 1423ق،‏ ج2، ص69. (نرم افزار سيره معصومان) 6 . عبد الرزاق مقرّم، ‏مقتل الحسين(عليه السلام)، بيروت، ‏مؤسسة الخرسان للمطبوعات، 1426ق، ص334. (نرم افزار سيره معصومان) 🔰 @p_eteghadi 🔰
ماجرای طفلان مسلم واقعیت دارد؟ اصل ماجرای طفلان مسلم؛ در کتب معتبر تاریخی ذکر شده و جای انکار ندارد. از جمله کتبی که به ماجرای اسارت و شهادت این دو گل وشکفته باغ مسلم ع که پر پر شدند؛ تصریح کرده اند، لذا از تحریفات عاشورا نبوده و واقعه ای مورد انکاری نمی باشد. شیخ صدوق ره در کتاب 📚امالی خود مجلس19 ص83-88ذکر نموده است . و حتی متقدم تر از شیخ صدوق ره ؛ محمدبن سعددر 📙طبقات کبیرص77 اصل ماجرا را ؛ذکر نموده است. همچنین📘 انساب الاشراف ص266 📙مقتل الخوارزمی ج2ص49-52 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا