eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.1هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
5هزار ویدیو
78 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27 شماره مرکز ملی پاسخگویی به شبهات 096400
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش ❔آیا در روایات معتبری آمده است که امام عسکری فرزندش حجه بن الحسن را به عنوان امام معرفی کرده باشد❓ 💠پاسخ💠 👌در این باره روایات متعددی نقل شده است؛ 1⃣شیخ کلینی روایت می کند که علی بن بلال می گوید: «دو سال قبل از شهادت امام عسکری به من از ناحیه ایشان خبری رسید که تصریح کردند به جانشین پس از خودشان سپس سه روز قبل از شهادتشان نیز تصریح به جانشینی فرزندش کردند» 📚الکافی ج1 ص328 📚کمال الدین ج2 ص499 2⃣عمرو اهوازی می گوید: «امام عسکری فرزندش را به من نشان داد و گفت این امام شما پس از من است» 📚الکافی ج1 ص328 3⃣امام عسکری فرمود: «امام بعد از من فرزندم محمد است و او امام و حجت بعد از من است .هر کس بمیرد و او را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است » 📚کمال الدین ج2 ص38 📚بحار الانوار ج51 ص160 4⃣وفرمود: ❗️« گویا می بینم که بعد از من در جانشین من اختلاف می کنید .هر کس به امامت امامان بعد از رسول خدا اقرار کند و امامت فرزندم را پس از من انکار کند مانند کسی است که به نبوت همه انبیا اقرار کرده و نبوت پیامبر اسلام را انکار کرده است .برای فرزندم غیبتی است که در آن غیبت مردم به شک می افتند» 📚کمال الدین ج2 ص409 📚بحار الانوار ج51 ص160 5⃣یعقوب بن منقوش می گوید: «بر امام عسکری وارد شدم و گفتم ای آقای من امام پس از شما چه کسی است؟ 👌امام فرزند خردسالش را به من نشان داد و گفت این است صاحب و امام شما پس از من» 📚کمال الدین ج2 ص407 6⃣امام عسکری خطاب به مادر امام زمان فرمود: «تو فرزند پسری را حمل می کنی که نامش محمد است و او قائم پس از من است» 📚کمال الدین ج2 ص408 7⃣وفرمود: «سپاس خداوندی را که من را از دنیا نبرد مگر آنکه جانشین من را نشانم داد .فرزندم شبیه ترین مردم برسول خدا از حیث خلق و خوی و شکل و شمایل می باشد » 📚کمال الدین ج2 ص409 8⃣وفرمود: «به زودی برای من فرزندی خواهد بود که « امام پس از من است» که زمین را از قسط و داد پر خواهد کرد» 📚بحار الانوار ج51 ص162 9⃣احمد بن اسحاق می گوید: «از امام عسکری در مورد صاحب این امر پرسیدم او با دستش اشاره کرد که او زنده است ( و فرزندش امام است)» 📚الارشاد ج2 ص352 📚الغیبه ص251 ✏️پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔این که امام زمان به مثل امروزی به امامت رسیدند درست اما ایشان که الان غایبند.کانال های وهابی می گویند امامی که غایب است چه به درد ما می خورد ❓ 🗯پاسخ🗯 👌از نظر قرآن کریم، اولیای الهی دو دسته‌اند: ولی ظاهر، كه مردم وی را می‌شناسند و ولی غایب از انظار، كه مردم او را نمی‌شناسند، گرچه او در میان آنها بوده و از حال آنان باخبر است. ❗️در سوره كهف، وجود هر دو ولی، به طور همزمان بیان شده‌ است: یكی موسی بن عمران و دیگری مصاحب موقّت او در سفر دریایی و زمینی كه به نام خضر معروف است. 🔷این ولی الهی به گونه‌ای بود كه حتی موسی با او آشنا نبود و تنها به راهنمایی خدا او را شناخت و از علمش بهره گرفت؛ چنان‌كه می‌فرماید: « [موسی و همراهش] بنده‌ای از بندگان ما را [در لب دریا] یافتند كه وی را مشمول رحمت خود قرار داده و از جانب خویش به او علمی آموخته بودیم. موسی به وی گفت: آیا اجازه می‌دهی همراه تو باشم تا از علوم رشدآفرین خویش به من بیاموزی؟» ❗️قرآن سپس شرحی از كارهای مفید و سودمند آن ولی الهی بیان می‌كند و نشان می‌دهد كه مردم او را نمی‌شناختند، ولی از آثار و بركاتش بهره‌مند بودند. 📓کهف 71-82 ❗️ حضرت ولی‌عصر نیز به سان مصاحب موسی، ولی ناشناخته‌ای است و در عین حال مبدأ كارهای سودمندی برای امت می‌باشد. بدین ترتیب، غیبت امام به معنی انفصال و جدایی او از جامعه نیست، بلكه او همان گونه كه در روایات نیز وارد شده ـ به‌‌سان خورشید در پشت ابر است كه دیدگان آن را نمی‌بینند؛ اما به اهل زمین نور و گرمی می‌بخشد. 📚کمال الدین باب 45 ح4 ❗️ پیامبر گرامی فرمود: «سوگند به خدایی كه مرا به نبوت برگزید، مردم از او سود می‌برند و از نور ولایتش در دوران غیبت، بهره می‌گیرند؛ چنان كه از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهره می‌برند.» 📚بحار الانوار ج52 ص93 ❗️اشعه معنوی وجود امام در حالی كه در پشت ابرهای غیبت نهان است، دارای آثار معتنابهی است كه به‌رغم تعطیل مسأله تعلیم و تربیت و رهبری مستقیم، حكمت وجودش را آشكار می‌سازد. در اینجا به بیان برخی از این آثار می‌پردازیم: 1⃣پاسداری از آیین الهی ❗️با گذشت زمان و آمیختن سلیقه‌ها و افكار شخصی به مسائل مذهبی و گرایشهای مختلف به مكتب‌های انحرافی و دراز شدن دست مفسده جویان به سوی مفاهیم آسمانی، اصالت پاره‌ای از این قوانین از دست می‌رود و دستخوش تغییرات زیان‌بخشی می‌گردد. این آب زلال كه از آسمان وحی نازل شده، با عبور از مغزهای این و آن، به تدریج تیره و تار گشته، صفای نخستین خود را از دست می‌دهد. 🗯 این نور پرفروغ، با عبور از شیشه‌های ظلمانی افكار تاریك، كم‌رنگ‌تر می‌گردد. خلاصه با آرایشها و پیرایشهای كوته‌بینانه افراد و افزودن شاخ و برگهای تازه به آن، چنان می‌شود كه گاهی انسان در بازشناسی مسائل اصلی، دچار اشكال می‌گردد. ⁉️با این حال، آیا ضروری نیست كه در میان جمع مسلمانان كسی باشد كه مفاهیم فناناپذیر تعالیم اسلامی را به شكل اصلی‌اش حفظ و برای آیندگان نگهداری كند؟ ❗️ می‌دانیم در هر مؤسسه مهمی، صندوق نسوزی وجود دارد كه اسناد مهم را در آن نگهداری می‌كنند تا از دستبرد دزدان محفوظ بماند و در صورت آتش‌سوزی، از خطر حریق مصون باشد؛ چرا كه اعتبار و حیثیت آن مؤسسه در گرو حفظ آن اسناد و مدارك دارد. ❗️سینه امام و روح بلند او، صندوقچه حفظ اسناد آیین الهی است كه همه اصالتهای نخستین و ویژگیهای آسمانی این تعلیمات را در خود نگاه‌داری می‌كند،تا دلایل الهی و نشانه‌های روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموشی نگراید، و این یكی دیگر از آثار وجود او است. 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 2⃣ تربیت منتظران آگاه: ❗️بر خلاف آنچه بعضی می‌پندارند، رابطه امام در زمان غیبت به كلی از مردم بریده نیست، بلكه آن گونه كه از روایات برمی‌آید، شمار اندكی از آماده‌ترین افراد كه سری پر شور از عشق خدا و دلی پر ایمان و اخلاص فوق‌العاده برای تحقّق بخشیدن به آرمان اصلاح جهان دارند ـ با حضرتش مرتبط‌اند. 🔶 معنای غیبت امام این نیست كه آن حضرت به شكل روح نامرئی و یا شعاعی ناپیدا درمی‌آید، بلكه او از زندگی طبیعی و آرامی برخوردار است، به طور ناشناخته در میان همین انسانها رفت و آمد دارد، دلهای بسیار آماده را برمی‌گزیند و در اختیار می‌گیرد و آنها را بیش از پیش آماده می‌كند و می‌سازد. افراد مستعد، به تفاوت میزان استعداد و شایستگی خود، توفیق درك این سعادت را پیدا می‌كنند. بعضی از آنان چند لحظه و برخی چند ساعت یا چند روز و جمعی سالها با حضرت بقیه‌الله در تماس بوده‌اند. ❗️آنان كسانی هستند كه آن چنان بر بال و پر دانش و تقوا قرار گرفته و بالا رفته‌اند كه همچون مسافران هواپیماهای دور پرواز، بر فراز ابرها قرار می‌گیرند، آنجا كه هیچ‌گاه حجاب و مانعی بر سر راه تابش جهان‌بخش آفتاب نیست، در حالی كه دیگران در زیر ابرها و در تاریكی و نور ضعیف به سر می‌برند. به درستی حساب صحیح نیز همین است. كسی انتظار داشته باشد كه آفتاب را به پایین ابرها فرود آورد تا چهره آن را ببیند. 🗯 چنین انتظاری، اشتباهی بزرگ و پنداری باطل بیش نیست. این ما هستیم كه باید بالاتر از ابرها پرواز كنیم تا شعاع جاودانه آفتاب را جرعه‌جرعه بنوشیم و سیراب گردیم. به هر حال، تربیت این گروه منتظر، یكی دیگر از حكمت‌های نهفته در غیبت آن حضرت است. 3⃣نفوذ روحانی و ناپیدا: ❗️چنان كه می‌دانیم، خورشید یك پرتو مرئی دارد كه از تجزیه آنها، هفت رنگ معروف پیدا می‌شود، و یك سلسله اشعه نامرئی نیز دارد كه اشعه ماورای بنفش واشعه مادون قرمز نامیده شده است. 🗯همچنین یك رهبر بزرگ آسمانی، خواه پیامبر باشد یا امام، علاوه بر تربیت تشریعی كه از طریق گفتار و رفتار و تعلیم و تربیت عادی صورت می‌گیرد، تربیت روحانی دارد كه از راه نفوذ معنوی در دلها و فكرها اعمال می‌شود و می‌توان آن را تربیت تكوینی نام گذاشت. در آنجا الفاظ و كلمات و گفتار و كردار به كار نمی‌آید، بلكه تنها جاذبه و كشش درونی مؤثر است. ❗️وجود مبارك امام در پشت ابرهای غیبت نیز، این اثر را دارد كه از طریق شعاع نیرومند و پردامنه نفوذ شخصیت خود، دلهای آماده را در نزدیك و دور، تحت تأثیر جذبه مخصوص قرار داده، به تربیت و تكامل آنها می‌پردازد و از آنان انسانهایی كاملتر می‌سازد. ما قطبهای مغناطیسی زمین را با چشم خود نمی‌بینیم، ولی اثر آنها روی عقربه‌های قطب‌نما، در دریاها، راهنمای كشتی‌هاست و در صحراها و آسمانها، راهنمای هواپیماها و وسائل دیگر است. در سرتاسر كره زمین، از بركت این امواج، میلیونها مسافر راه خود را به سوی مقصد پیدا می‌كنند. وسایل نقلیه بزرگ و كوچك به فرمان همین عقربه ظاهراً كوچك از سرگردانی رهایی می‌یابند. ⁉️آیا تعجب دارد اگر وجود مبارك امام در زمان غیبت، با امواج جاذبه معنوی خود، افكار و جانهای زیادی را كه در دور یا نزدیك قرار دارند، هدایت كند و از سرگردانی رهایی بخشد؟ ❗️البته نباید فراموش كرد كه امواج مغناطیسی زمین، روی هر آهن‌پاره بی‌ارزشی اثر نمی‌گذارد، بلكه تنها بر عقربه‌های ظریف و حساسی كه خاصیت آهن‌ربایی یافته‌اند و یك نوع سنخیت و شباهت با قطب فرستنده امواج مغناطیسی پیدا كرده‌اند، اثر می‌گذارد. بدین ترتیب دلهایی كه ارتباطی با امام دارند و شباهتی را در خود ایجاد نموده‌اند، تحت تأثیر آن جذبه روحانی قرار می‌گیرند. 📚منابع جهت مطالعه بیشتر: 1⃣الالهیات،سبحانی،ج4 ص142 2⃣دانشنامه امام مهدی، ری شهری ،ج3 ص181 3⃣بحار الانوار ،مجلسی،ج52 ص90 باب20 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔ الان امروز اگه شما رساله های مراجع رو باز کنی نوشته که زکات به ۹ چیز شامل اسب و شتر و گوسفند و گندم و جو و خرما و مویز و....تعلق میگیره. این در حالیه که فلسفه زکات اخذ از ثروتمندانه و امروزه تقریبا این موارد مصداق ثروت نیستند و موارد دیگری جایگزین آن هستند. ولی من میبینم که روحانیون ما در رسانه و مساجد کشاورزهایی رو که شاید از جمله زحمتکش ترین ها و کم ثروت ترین های جامعه باشند مدام به دادن زکات ترغیب می کنند و ستاد زکات تشکیل میدن . به نظر شما این مصداق ها واقعا مربوط به زمان و مکان پیغمبر نبودن؟ولی ما احکاممون رو به همون شکل میخواهیم اجرا کنیم. 👌پاسخ: ❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣در این شکی نیست که یکی از فلسفه های روشن وجوب پرداخت زکات مساله تامین مالی نیازمندان جامعه می باشد. 🔶امام صادق فرمود: «اگر همه مردم زکات اموال خود را بپردازند مسلمانی فقیر و نیازمند باقی نخواهد ماند.و مردم فقیر و محتاج و گرسنه و برهنه نمی شوند مگر به خاطر گناه ثروتمندان» 📚الفقیه ج2 ص7 👌وفرمود: «خداوند با تشریع حکم زکات برای فقرائ در اموال اغنیا حقی را واجب گردانیده است» 📚الکافی ج3 ص498 2⃣کسانی موظف به پرداخت زکات هستند که از وضعیت در آمدی خوبی برخوردار هستند و بر خلاف تصور شما تمام کشاورزان موظف به پرداخت زکات نیستند تنها کشاورزان و دامدارانی موظف به پرداخت زکات هستند که وضعیت نسبتا مساعدی را دارا هستند. 3⃣زکات بر چندین چیز واجب است از جمله از غلات گندم ،جو،خرما،کشمش و از حیوانات گوسفند و گاو و شتر 📚توضیح المسائل مراجع کتاب زکات 4⃣کشاورزان تنها زمانی واجب است که زکات گندم و جو و خرما و کشمش را بدهند که این غلات آنها به حد نصاب برسد و حد نصاب آنها حدود 847 کیلوگرم می باشد. 📚وسائل الشیعه ج9 ص175 باب1 ❗️بی شک نمی توان گفت کشاورزی که هر ساله این مقدار و یا بیشتر محصولش به بار می نشیند جزو افراد نیازمند جامعه است و موظف به پرداخت زکات نیست . 👌بنابراین این گونه افراد جزو اغنیائ و بی نیازان محسوب می شوند که موظف هستند درصدی از اموالشان را به فقرائ اختصاص دهند. 5⃣هر دامداری نیز موظف به پرداخت زکات نیست. حیوانات مذکور در زکات باید به حد نصاب برسند تا زکات آنها واجب شود. 🔶نصاب اولی که زکات را در گوسفند واجب می کند «40 گوسفند» است که زکات آن یک گوسفند است. ❗️کسی که تعداد گوسفندهایش به چهل عدد نرسیده موظف به پرداخت زکات نمی باشد. 🔶نصاب نخستینی که زکات را در گاو واجب می کند « 30» گاو است .اگر دامداری 30 گاو داشته باشد موظف است یک گوساله را به عنوان زکات پرداخت کند و اگر تعداد گاو ها به سی عدد نرسیده باشد زکات واجب نمی شود. 🔶نخستین نصابی که زکات را در شتر واجب می کند« 5» شتر است که زکات آن یک گوسفند است. 👌اگر تعداد شترها به پنج عدد نرسیده باشد زکات واجب نمیشود. 📚وسائل الشیعه ج9 ص107 به بعد 👌بی شک افرادی که حداقل مالکیت چهل گوسفند یا سی گاو و یا پنج شتر را دارند جزو افراد نیازمند محسوب نمیشوند بلکه به عکس از جمله افراد دارای جامعه محسوب میشوند . ❗️بنابراین تشریع حکم زکات برای آنان بی مورد نبوده است. 6⃣سایر افراد بی نیاز جامعه که جزو مشمولین برای پرداخت زکات نمی باشند، موظف به پرداخت خمس هستند و خداوند برای آنان خمس را واجب گردانیده است . ❗️با توجه به نکات فوق اشکالی بر مساله وجوب زکات در اسلام مترتب نمی شود. ✏️پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔چرا خداوند در قرآن اجازه می دهد که مردان زنان را بزنند❓آیا این حکم بر اساس فطرت و عقل آدمی است وظلم در حق زنان نمی باشد❔ 💠پاسخ💠 ❗️توجه به نکاتی لازم است؛ 1⃣در روایات فراوانی توصیه به اکرام زنان و ترک زدن آنها شده است . 🔶پیامبر گرامی فرمود: «هرکس زنی بگیرد لازم است که او را اکرام و احترام کند» 📚مستدرک الوسائل ج14 ص249 🔶وفرمود: «من تعجب می کنم از مردی که زنش را می زند درحالی که خودش به زدن سزاوار تر است .زنان خود را نزنید زیرا در آن قصاص است » 📚جامع الاخبار ص184 🔶وفرمود: «هر مردی که به زنش لطمه و ضربه ای بزند خداوند در روز قیامت ماموران جهنم را امر می کند هفتاد ضربه به او بزنند» 📚مستدرک الوسائل ج14 ص250 🔶وفرمود: «هرکس زنش را بزند...خداوند در روز قیامت چنان آبرویش را ببرد که تمام خلائق از اولین تا آخرین آنها به او نگاه می کنند» 📚عوالی اللالی ج1 ص254 🔶امام صادق فرمود: «از خدا در مورد زنان بترسید و با آنان بد رفتاری نکنید» 📚الفقیه ج3 ص392 2⃣خداوند در سوره نسائ می فرماید: «آن دسته از زنان را که از طغیان و مخالفتشان بیم دارید پند و اندرز دهید و ( اگر موثر واقع نشد) در بستر از آنها دوری نمایید و ( اگر آنهم موثر واقع نشد و هیچ راهی برای وادار کردن آنها به انجام وظائفشان جز شدت عمل نبود) آنها را تنبیه کنید و اگر از شما پیروی کردند به آنها تعدی نکنید» 🔷نسائ 34 ❗️این حکم در مورد زنان ناشره است .آنها کسانی هستند که از انجام وظایف زناشویی سر باز می زنند و سر به طغیان و سرکشی بلند می کنند.در آیه فوق سه نوع تعزیر برای چنین زنانی در نظر گرفته شده است: 1- پند و اندرز 2- کناره گیری از آنان 3- تنبیه بدنی و هر یک از این مراحل در صورتی است که مرحله قبلی موثر واقع نشود. 3⃣زنان بر چهار گونه هستند؛ 🔶1- گروهی زنان مومن و صالح هستند که بر اثر شایستگی ذاتی و تربیت های اکتسابی به مسوولیت های خود در محیط خانواده کاملا آشنا هستند.آنها باید کاملا مورد احترام همسرانشان باشند و دستور« با آنها به طور شایسته رفتار کنید» در مورد آنهاست. 🔶نسائ 19 🔷2- گروه دیگر آنهایی هستند که از وظائف خود در خانواده سر باز می زنند و مایه آزار همسر خود می شوند ولی تخلف های آنها عمیق نیست و با پند و اندرز متوجه اشتباه خود شده و به خاطر خوف از خدا و داشتن تقوی به راه حق باز می گردند. 🔶3- گروه سوم آنانی هستند که نشوزشان عمیق تر است و با بی اعتنایی و قهر کردن متوجه اشتباه خود می شوند و به خاطر لطافت روحی که دارند این واکنش خفیف در روحشان اثر می گذارد و از در صلح و صفا و آشتی در می آیند. 🔷4- تنها گروه چهارمی هستند که سرکشی و پشت پا زدن به وظایف و مسوولیت های خود را در برابر همسرشان از حد می گذرانند و در طریق قانون شکنی با لجاجت و سرسختی گام بر می دارند.نه تقوای چندانی دارند که آنها را از این کار باز دارد و نه اندرزها در آنها سودی دارد و نه جدا شدن در بستر و کم اعتنایی در روحشان اثر می گذارد و راهی جز شدت عمل در مورد آنها باقی نمی گذارد .تنها این جاست که اسلام به همسر اجازه تنبیه بدنی و تعزیر به وسیله ضرب را داده است واین کاری است که در جوامع شرقی و غربی وجود دارد. 4⃣تنبیه بدنی که اجازه داده شده است چنان که در کتب فقهی آمده است باید ملایم و خفیف باشد که نه موجب شکستگی گردد و نه سبب مجروح شدن و کبودی بدن زن. 🔶امام باقر فرمود: «منظور زدن با چوب مسواک است» 📚مجمع البیان ج3 ص69 📚البرهان ج2 ص75 🔶امام رضا فرمود: «زدن باید با چوب مسواک و شبیه آن باشد و از روی مدارا و ملاطفت صادر شود» 📚بحار الانوار ج101 ص58 👌بی شک زدن با چوب مسواک و یا چیزی مانند سیگار از اساس کتک زدن صدق نمی کند و ممکن است فلسفه حکم اشاره به همان باشد که روانکاوران امروز معتقدند که جمعی از زنان دارای حالتی بنام « مازوشیسم» « آزار طلبی» هستند و گاه این حالت در آنها تشدید می شود وتنها راه آرامش آنها تنبیه مختصر بدنی است .تنبیه خفیف بدنی که در موارد آنان جنبه آرام بخشی دارد و یک نوع درمان روانی است . ❗️اگر این مرحله نیز موثر واقع نشد مرد حق ادامه دادن ندارد و نوبت به مرحله بعد که تعیین حکم است می رسد. 5⃣مردان هم درست همانند زنان در صورت تخلف از وظایف مجازات می گردد حتی مجازات بدنی، منتها چون این کار غالبا از عهده زنان خارج است حاکم شرع موظف است که مردان متخلف را از طرق مختلف وحتی از طریق تعزیر «مجازات بدنی»به وظایف خود آشنا سازد. 🔶«داستان مردی که به همسر خود اجحاف کرده بود وبه هیچ قیمت حاضر به تسلیم در برابر حق نبود وعلی علیه السلام اورا با شدت عمل وحتی با تهدید شمشیر وادار به تسلیم کرد معروف است» 📚تفسیر نمونه،ج3 ص374 ❗️با توجه به نکات فوق اشکالی بر مساله وارد نمیشود 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔خدا ثروتمندان را به فساد وا می دارد و بعد کل جامعه را نابود می کند.👇👇👇 سوره الإسراء 16 وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا چون اراده کنیم شهری را هلاك كنيم به ثروتمندانش امر می کنیم تا در آن به انحراف بپردازند و در نتیجه عذاب بر آن لازم گردد پس آن را زیر و زبر کنیم. ⁉️آیا خداوند به ثروتمندان امر کرده تا فساد کنند و در نتیجه آن شهر را هلاک کند؟؟ اگر چنین باشد طبعا در یک شهر کودکان و زنان و افراد زیادی کشته می شوند ؛ چرا خدای شما به چنین چیز سخیفی امر می کند و دستور میدهد؟؟؟ 👌پاسخ: ❗️آنچه مایه اشکال و شبهه برای شما شده است ترجمه اشتباه آیه است. 1⃣👌معنای آیه این است : 🔷خداوند هرگز قبل از اتمام حجت و بیان دستوراتش کسی را مواخذه و مجازات نمی کند .بلکه نخست به بیان فرمانهایش می پردازد اگر مردم از در اطاعت وارد شدند و آنها را پذیرا گشتند چه بهتر که سعادت دنیا و آخرتتشان در آن است و اگر به فسق و مخالفت برخاستند و همه را زیر پا گذاشتند اینجا است که فرمان عذاب درباره آنها تحقق می پذیرد و به دنبال آن هلاکت است. 2⃣بنابراین جمله « امرنا مترفیها »«ثرواتمندان بی بند و بار را امر می کنیم» به این معناست که اوامر خود را از طریق انبیا به آنان می رسانیم این مرحله اول است . 🔶در مرحله دوم آنان در برابر اوامر و نواهی ما سر به فسق و مخالفت بلند می کنند. 🔶در مرحله سوم آنان مستحق مجازات می شوند. 🔶ودر مرحله چهارم هلاکت است. 👌وهمه این مراحل با فائ تفریع به هم عطف شده است. 3⃣خداوند هیچ قوم و گروهی را بدون اتمام حجت هلاک نمی کند چنان که می فرماید: «ما هرگز مجازات نخواهیم کرد مگر آنکه برای مردم پیامبری مبعوث کنیم» 🔶اسرائ 15 🔷امام رضا فرمود: «خداوند انسان بی گناه را عذاب نمی کند» 📚علل الشرایع ج1 ص30 👌وفرمود: «خداوند چهل سال به قوم نوح فرزندی عطا نکرد تا نسل آنان منقطع شد سپس آنان را غرق کرد در حالی که هیچ طفلی بین آنان نبود» 📚بحار الانوار ج5 ص283 4⃣بنابراین اگر خداوند تمام اهالی شهری را که ثروتمندان مست و مغرور در آن هستند هلاک می کند از این جهت است که حجت را بر همه آنان تمام کرده است. ❓اما چرا خداوند در آیه می گوید آنانی که مورد امر و نهی ما قرار گرفتند ثروتمندان آنان بودند در حالی که خداوند همه مردم شهر را مورد امر و نهی و ارسال پیامبران قرار میدهد❕ 👌پاسخ روشن است .این تعبیر خداوند بدان جهت است که در هر جامعه ای ثروتمندان و صاحبان قدرت آن جامعه نقش بسزایی برای هدایت افراد ایفامی کنند زیرا آنان سردمداران اجتماع هستند و دیگران تابع و پیرو آنان لذا امر و نهی آنان دارای اهمیت است . ❕گذشته از آنکه سرچشمه غالب مفاسد اجتماعی ثروتمندان از خدا بی خبری هستند که در ناز و نعمت و عیش و نوش و هوس غرق هستند و هر نغمه اصلاحی و انسانی و اخلاقی در گوش آنها ناهنجار است به همین دلیل همیشه در صف اول در مقابل پیامبران ایستاده بودند و دعوت آنها را که به نفع عدل و داد و حمایت از مستضعفان بوده همیشه بر ضد خود می دیدند. 👌روی این جهت از آنها بالخصوص یاد شده است چرا که ریشه اصلی فساد همین گروهند. 📚تفسیر نمونه ج12 ص59 🔴با توجه به این نکات اشکالات شما بر آیه وارد نمی شود. 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔آیا به راستی بی حجابی سبب بروز سیل و طوفان و زلزله و این ها تو جامعه میشه یعنی خداوند به خاطر بیرون بودن چند تار موی یک زن چنین جامعه رو گرفتار می کند❗️ 💠پاسخ💠 1⃣ما معتقد هستیم که جهان مجوعه ای از اسباب و علل حساب شده است که خداوند مسبب الاسباب ان است. 👌 امام صادق فرمود: « خداوند ابا دارد از این که پدیده ها بدون دخالت علتشان بوجود اید» 📚الکافی ج1 ص183 ♦️ما قانون علیت را انکار نمی کنیم بلکه جهان طبیعت و علل و اسباب انها را خواسته و فعل خدا می شمریم و معتقدیم اسباب به اذن الهی ایجاد و اثر گذار هستند. 2⃣از پاره ای از روایات استفاده می شود که بین گناهان و نزول بلاها رابطه مستقیمی برقرار است. 🔷امام صادق فرمود: «هنگامی که خداوند ( بخاطر گناهانشان و فسادشان) بر قومی غضب کند... قیمت های آنان گران،وعمرهایشان را کوتاه می کند،ازتجارتشان سود نمیبرند ونهرهایشان کم آب ومیوه هایشان را نمو نمی کند وخوب نمی شود، اشرارشان بر انها مسلط می شوند وباران حبس می گردد» 📚 امالی طوسی ص201 🔷امام رضا فرمود: «هر زمان بندگان گناهان تازه ای را ابداع کنند، خداوند بلاهای تازه و ناشناخته ای بر آنها مسلط می سازد» 📚 الکافی ج2 ص275 🔷امام صادق فرمود: «کسانی که بر اثر گناهانشان می میرند بیش از آن هستند که با مرگ طبیعی می میرند وکسانی که بخاطر نیکی کردن عمر طولانی می کنند بیش از آنها هستند که عمر طبیعی طولانی دارند» 📚 بحار الانوار ج5 ص140 🔷امام باقر فرمود: «هنگامی که زنا در میان مردم آشکار شود مرگ های ناگهانی فزونی گیرد و هنگامی که کمفروشی کنند خداوند خشکسالی و کمبود را می فرستد و هنگامی که منع زکات کنند زمین برکات خود را از زراعت و میوه و معادن همگی از آنها باز دارد و هنگامی که جور در احکام و داوری ها کنند تعاون بر ظلم و عدوان خواهند کرد و هنگامی که پیمان شکنی کنند خداوند دشمنانشان را بر آنها مسلط می کند و هنگامی که قطع رحم کنند اموال به دست اشرار می افتد و هنگامی که امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنند واز نیکان اهل بیت من پیروی نکنند خداوند بدان را بر آنها مسلط می کند و نیکانشان دعا می کنند و مستجاب نمی شود» 📚الکافی ج2 ص374 🔷پیامبر گرامی فرمود: «فاحشه گی و بی بند و باری سبب ایجاد طاعون و دردهایی می شود که سابقه نداشته است » 📚بحار الانوار ج70 ص367 🔶امام رضا فرمود: « زمانی که حاکمان جامعه دروغگویی پیشه کنند باران حبس میشود و زمانی که سلطان جور کند مملکت سست شود ...» 📚امالی طوسی ج1 ص77 🔴به این مضمون روایات فراوان دیگری نیز وارد شده است. 📚بحار الانوار ج70 ص366 3⃣از آنچه گذشت روشن میشود که بین گناهان و بلاها و مصایب رابطه مستقیمی وجود دارد و احیانا انجام برخی از گناهان که به کبیره بودن آن ها تصریح شده است سبب ایجاد بلا و مصیبت در جامعه میشود. 👌گناهانی مانند دروغگویی ، زنا، فساد ، دزدی، و...همگی از جمله گناهان کبیره هستند که مستوجب عقوبت الهی است. 📚وسائل الشیعه ج15 ص318 👌ما باید از کلیه گناهان کبیره اجتناب کنیم و تخصیص زدن فلسفه بروز بلاها و مصیبت ها به انجام یک یا چند گناه از افراد محدودی کاری شایسته نمی باشد. 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔چرا خداوند وقتی انسان را آفرید فرمود«تبارک الله احسن الخالقین» ( مومنون14)؟ ❔مگر بعد از خداوند خالق دیگری نیز هست که قیاس صورت گرفته؟ 💠پاسخ💠 👌از نظر لغت عرب ماده خلق به سه معنا به کار می رود؛ 1⃣تقدیر و اندازه گیری کردن چیزی مثلا هنگامی که یک قطعه چرم را برای بریدن اندازه گیری می کنند عرب واژه خلق را درباره آن به کار می برد . 2⃣تبدیل صورت چیزی به صورت دیگر مانند ساختن ابزارهای مختلف از آهن یا مواد دیگر 3⃣ابداع و ایجاد چیزی از عدم یعنی هستی بخشیدن به چیزی که اصلا سابقه وجود نداشته است. ❗️معنای سوم مختص به خداست و خالق یا آفریدگار به این معنا جز درباره خدا به کار نمی رود ولی معنای اول و دوم در مورد انسان نیز می تواند مصداق داشته باشد . 🗯در آیات قرآن ماده خلق گاهی به معنای اول یا دوم استعمال شده است مثلا در مورد حضرت عیسی می فرماید: «از گل چیزی به صورت پرنده می ساختی» 🔶مائده 110 👌در این آیه خلق به معنای ساختن صورت و تبدیل صورتی به صورت دیگر است . ❗️در آیه مورد سوال « خلق» یا به معنای دوم است و یا به معنای اول و از آن جا که خالق به این دو معنا متعدد است صحیح است که گفته شود او بهترین خالق هاست. 🗯در تفسیر نمونه چنین آمده است: 🔶کلمه خلق به معنای اندازه گیری و صنعت درباره غیر خدا صادق است ولی البته خلق خدا با خلق غیر او از جهات گوناگونی متفاوت است؛ 1⃣خداوند ماده و صورت اشیا را می آفریند در حالی که انسان اگر بخواهد چیزی ایجاد کند تنها می تواند با استفاده از مواد موجود این جهان صورت تازه ای به آن ببخشد مثلا از مصالح ساختمانی خانه ای بسازد یا از آهن و فولاد اتومبیل یا کارخانه ای اختراع کند. 2⃣خلقت و آفرینش خداوند نامحدود استدو او آفریدگار همه چیز است. 🔷رعد16 ❗️در حالی که انسان موجود بسیار محدودی را می تواند ابداع کند و گاه توام با انواع ضعفها و نقصها است که در جریان عمل باید آن را تکمیل کند اما خلق و ابداع پرودگار خالی از هرگونه عیب و نقصی است 3⃣در آنجا که انسان توانایی بر این امر پیدا می کند آن نیز به اذن و فرمان خداست که بی اذن او در عالم حتی برگی بر درختی نمی جنبد چنان که درباره حضرت مسیح می گوید به اذن من از گل صورتی همچون صورت پرنده خلق می کردی 🔷مائده110 👌بنابراین با توجه به این نکات « احسن الخالقین» بوده خداوند روشن میشود. 📚تفسیر نمونه ج14 ص209 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔خداوند در قرآن کریم به تا روز قیامت مهلت داده اند و با توجه به روایات معصوم ع شیطان توسط امام زمان ع خواهد شد لطفا در این مورد توضیحاتی بفرمایید ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند به شیطان تا روز مهلت نداد بلکه زمان مهلت شیطان « الی یوم المعلوم » می باشد . 🔶قرآن سخن را چنین نقل می کند ؛ « گفت پرودگارا مرا تا روز مهلت بده ( و زنده بگذار ) .( خداوند ) فرمود تو از یافتگانی ( اما نه تا روز رستاخیز بلکه ) تا روز وقت » 🔶 36 تا 38 👌در روایات ما منظور از وقت معلوم ، زمان امام عصر ارواحنا فداه معرفی شده است . 🔶وهب بن جمیع از امام صادق علیه السلام سوال کرد که « وقت » که خداوند تا آن زمان به شیطان مهلت داد چه زمانی است ؟ 🔷امام علیه السلام : « آیا گمان می کنی که خداوند تا قیامت به مهلت داده است ؟ نخیر بلکه زمان مهلت او تا زمانی است که ما قیام کند ، در آن هنگام قائم ما جلوی سر شیطان را گرفته و گردنش را می زند . این زمان همان معلوم است » 📚 ص268 📚 ج60 ص221 📚 ج2 ص242 👌البته در برخی روایات دیگر « معلوم » به زمان رجعت تفسیر شده است . 🔷از امام علیه السلام نقل است که فرمود : « وقت معلوم ( زمان رجعت است ) که رسول خدا بر ای در بیت المقدس شیطان را ذبح می کند » 📚 ج2 ص245 👌و در روایت دیگری « وقت معلوم » به زمان دمیدن در تفسیر شده است . 🔷امام علیه السلام فرمود : « وقت معلوم روزی است که در صور دمیده می شود ، ابلیس ما بین صور اول و دوم می میرد » 📚 الشرایع ج2 ص402 ❕در ظاهر بین این احادیث است . 🗯 وجه جمع بین آنها این گونه است که شیطان در زمان ظهور امام توسط ایشان کشته می شود ، سپس با اولیاء الهی او هم رجعت می کند و زنده می شود و دو مرتبه توسط گرامی در بیت المقدس کشته می شود و پس از آن باز دو مرتبه رجعت می کند و زنده می شود که برای مرحله سوم ما بین اول و دوم صور می میرد و همه این سه مرحله در « الوقت المعلوم » لحاظ شده است . ❓اما چرا خداوند به مهلت داد و او را از بین نبرد ؟ 🔶امام علیه السلام فرمود : « ابلیس خداوند را در آسمان چهارم هزار سال عبادت کرد و خداوند به خاطر همین عباداتش او را تا زمان « وقت معلوم » داد » 📚 ج2 ص241 👌البته توجه به این نکته که در تفسیر آمده است لازم است ؛ 🔷« وجود شیطان برای پویندگان راه حق نه تنها زیانبخش نیست، بلکه رمز نیز محسوب میشود، زیرا وجود یک دشمن در مقابل انسان، باعث پرورش و ورزیدگی او میگردد، و اصولا همیشه تکاملها در میان به وجود می آید، و هیچ موجودی راه کمال را نمی پوید مگر اینکه در مقابل ضد نیرومندی قرار گیرد. 🔷شیطان گرچه به حکم اراده در برابر اعمال خلاف خود مسؤل است، ولی وسوسه های او، زیانی برای بندگان خدا و آنهائی که میخواهند در راه حق گام بردارند نخواهد داشت، بلکه به طور غیر مستقیم برای آنها خواهد بود. 👌ادامه حیات او به عنوان وجود یک نقطه منفی برای تقویت نقاط مثبت نه تنها ضرر نداشت، بلکه نیز بود، حتی قطع نظر از وجود شیطان در درون خود ما، مختلفی وجود دارد، که چون در برابر نیروهای عقلانی و روحانی قرار گیرند، یک میدان تضاد را تشکیل میدهند که در این میدان پیشرفت و تکامل و پرورش وجود انسان صورت می گیرد، ادامه حیات نیز تقویت مبانی این تضاد است. 👌خداوند اگر چه شیطان را در انجام وسوسه هایش آزاد گذاشته ولی انسان را در برابر او بی قرار نداده است، زیرا؛ 🔶 :نیروی و به او بخشیده که می تواند سد نیرومندی در مقابل وسوسه های شیطان به وجود آورد مخصوصا اگر پرورش یابد و تربیت شود. 🔷 : پاک و عشق به تکامل را در درون وجود انسان به عنوان یک عامل سعادت قرار داده . 🔷 : که الهام بخش نیکیها هستند، به کمک انسانهائی که میخواهند از وسوسه های شیطان برکنار بمانند می فرستد، آنچنانکه قرآن میگوید: «آنها که می گویند پروردگار ما خداوند یکتا است و سپس استقامت به خرج میدهند، بر آنها نازل می شوند (و برای تقویت روحیه آنان انواع بشارتها و دلگرمیها را به آنها الهام می دهند)» 🔶 30 🔷و در جای دیگر میخوانیم « پروردگار تو به فرشتگان میکرد که من با شما هستم و به شما کمک می کنم که افراد با ایمان را در مسیر حق کمک کنید و ثابت نگاه دارید.» 🔶 12 📚 ج6 ص111 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❓با توجه به این که ماه های در همه شهر ها یکسان نیست و مثلا در یک روز زودتر از ما ماه را می بینند و روزه می گیرند و طبیعتا شب قدرشون هم یک روز زودتر از ما است ❕با این وجود تکلیف چیست یا ما شب قدر را درک نمی کنیم یا اونها و این اختلاف در تمام است ❕❕ 💠💠 👌در کتاب پاسخ به پرسشهای چنین آمده است ؛ « از نـظـر و دلايل دينى مسلم است كه شب قدر اختصاص به زمان پيامبر اكرم و محيط حجاز نداشته و در همه زمانها و براى همه نقاط مختلف شب قدر با همه عظمت و اهميتش وجود دارد و اين مطلب جاى بحث و گفتگو ندارد. ❕ايراد مذكور از اين تصور پيش آمده كه منظور از يكى بودن شب قدر در تمام سال اين است كه براى تمام نقاط مختلف روى در هر سال شب و مشتركى شب قدرمعين شده بطورى كه اين شب در ساعت معينى در سراسر كره زمين آغاز و در ساعت معينى هم پايان مى پذيرد در حالى كـه اين اشتباه است . 👌چون مى دانيم زمين است و هميشه يك نيمكره آن در تاريكى و نـيـمكره ديگر آن در روشنايى قرار دارد و به اين ترتيب اصلا امكان ندارد كه در ساعتهاى معين و مشتركى در سراسر شب باشد . ❗️منظور از اين كه شب در سراسر سال يك شب است اين است كه براى اهالى هر اى بر حسب سال قمرى خودشان تنها يك شب قدر وجود دارد. 🗯 اين كه : 🔷اهالى هر نقطه سال خود را بر حسب افق خاص آن نقطه از اول ماه آغـاز مـى كنند و پس از گذشتن چند ماه قمرى ماه همان نقطه هم برحسب افق خاص آنجا آغاز مى شود و در اين ماه شب يا و يكم و يابيست و براى اهالى آن نقطه شب قدر است . 🔷ايـن مطلب كه اهالى هر نقطه ايام و اوقات مقدس خود را بايد با افق خاص آن نقطه تعيين كنند اختصاص به شب نداشته در ساير روزها و اوقات اسلامى هم همين حساب وجود دارد ؛ 🔶مـثـلا روز عـيـد و در اسلام روزهاى مقدسى است وبراى آنها عبادتها و دستورهاى خـاصى وارد شده و هر كدام از اين اعياد هم در تمام سال بيش از يك روز نيست اين روز واحد را در كـشـورهـاى مـختلف اسلامى با تفاوت كه دارند با مراجعه به افق خاص هر كشور تعيين مـى گردد و به اين جهت دربسيارى اوقات مثلا قربان در كشور سعودى يك روز زودتر از ايران و بعضى از كشورهاى ديگر آغاز مى شود . 👌بـايـد توجه داشت كه اين حساب درباره شب قدر با مطالبى مانند اين كه در اين شب نـازل مى شوند منافاتى ندارد زيرا تمام اين جريانها كه حكايت از توسعه خاص الهى در اين شب مى كند براى اهالى هر نقطه اى در شب قدر خاص آن نقطه صورت مى گيرد . 📚پاسخ به مذهبى، شيرازى و جعفر ص 500 ❕در کنار این پاسخ ، در تفسیر پاسخ دیگری نیز آمده است به این بیان ؛ « شب همان سایه نیم کره است که بر ، نیم کره دیگر مى افتد ، و مى دانیم این سایه همراه گردش زمین در است ، و یک دوره کامل آن در بیست و چهار ساعت مى شود ، بنابر این ممکن است شب قدر یک دوره کامل به دور زمین باشد ، یعنى مدت بیست و چهار ساعت تاریکى که تمام نقاط زمین را زیر پوشش خود قرار مى دهد شب قدر است که آغاز آن از یک شروع مى شود و در نقطه دیگر پایان مى گییرد ( بنا براین افراد تمام نقاط زمین شب قدر را درک می کنند )» 📚تفسیر نمونه ج27 ص192 🗯البته پاسخ اول که هر منطقه ای برای خودش شب قدر جدا گانه ای دارد بهتر بوده و موافق با روایات است. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❓یه سوال داشتم در برخی از احادیث ما رو نهی کردن از شدن برای غیر از دین یا بیت با توجه به این احادیث دیگه نباید برای پدر و مادر و معلم هامون و اونهایی که بزرگ تر ما هستند بشیم ❕❕ 💠💠 👌 کردن و بر خاستن به احترام پدر و مادر و مومنین از بارز عمل کردن به روایاتی است که رعایت احترام و شان و جایگاه پدر و مادر و سایر مومنین را می شمرد زیرا بر خاستن و قیام کردن مصداق احترام کردن است. 📚 الانوار ج71 ص22 باب 2 📚 الانوار ج71 ص221 باب 15 🗯امام حسن فرمود : « زمانی که جعفر بن ابی طالب از حبشه بر پیامبر وارد شد ، پیامبر برای او بر خاست و به او رفت و میان دو را بوسه زد » 📚 ج2 ص484 ❕در این بین احترام کردن برخی افراد اهمیت بیشتری دارد مانند بیت پیامبر گرامی و دین . 🔷امام علیه السلام فرمود : « بر خاستن برای تعظیم کردن افراد است مگر برای عالم دینی « الا لرجل فی الدین » 📚 ص223 👌ویا در دیگر فرمود : « اهل بیت من را در زمان حیات و بعد مماتم کنید و مورد اکرام و احترام قرار دهید زیرا برای هیچ کس حلال نیست که جز برای اهل بیتم از جای » 📚 الوسائل ج9 ص65 ❕البته در روایت دیگری به صورت مطلق بلند شدن برای دیگری نهی شده است . 🔷پیامبر فرمود: « برای یکدیگر بلند نشوید همانند آنچه اعاجم صورت می دهند بلکه برای نشستن یکدیگر را خالی کنید » 📚 الاخلاق ص26 ❗️وجه جمع به این است که بر خاستن برای پدر و مادر و مومنین و عالمان دینی و اهل بیت و ذریه حضرت زهرا سلام الله علیها اهمیت خاصی دارد و است. 👌روایاتی که از برخاستن می کند و یا از برخاستن برای غیر اهل بیت و عالم دینی نهی می کند ناظر است به بر خاستنی که طولانی مدت بوده و نشستنی پس از آن در کار نیست همانند آنچه انجام می داده اند و در روایت بالا مورد اشاره و نهی قرار گرفت و مطلق برای احترام افراد را شامل نمیشود . ❕بنابراین بین روایات وجود ندارد . 📚وسائل الشیعه ج12 ص227 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔برخی شبهه می کنند علی علیه السلام معاذ الله بویی از آزادی بیان نبرده بود و خوارج را به خاطر آنکه از لشکرش بیرون آمدند و با علی مخالفت کرد همه را کشت❕آیا انسان حق دارد که مخالف را تنها به جرم مخالفت بکشد❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌خوارج کسانی بودند که رسما بعد از جنگ صفین و مساله حکمیت به وجود آمدند .آنها از یک سو علی علیه السلام را تحت فشار قرار دادند که تن به حکمیت دهد و ابوموسی را به عنوان حکم قبول کند ولی هنگامی که ابوموسی فریب عمرو عاص را خورد و حکمیت به نفع معاویه پایان یافت به مخالفت با اصل حکمیت بر خاستند و به رهبری اشعث بن قیس بر ضد علی در مورد قبول حکمیت بر خاستند و از لشکر حضرت جدا شدند. 📚پیام امام امیر المومنین ج12 ص573 👌علی علیه السلام به صرف مخالفت و انتقاد خوارج ، به جنگ آنان نرفت و به آنان آزادی کامل داد به گونه ای که در مسجد حاضر می شدند و نسبت به علی علیه السلام بد گویی می کردند . 🗯زمانی امام علیه السلام با آنان جنگید که آنان سر به شورش بلند کردند و خون بیگناهان را می ریختند و امنیت مسلمین را از بین بردند . 🔶طبری نقل می کند که علی علیه السلام خطاب به آنها می گفت ؛ « سه چیز برای شما خواهد بود ؛ شما را از آمدن به مسجد برای بر پا داشتن یاد خدا باز نمی داریم ، تا با ما هستید شما را از غنائم بی بهره نمی گذاریم ، و تا جنگ را آغاز نکنید با شما نمی جنگیم » 📚تاریخ طبری ، ج5 ص73 📚الکامل فی التاریخ ج2 ص398 👌آنان به مسجد حاضر می شدند و علنا بر ضد امام تبلیغ می کردند و حضرت کاری با آنها نداشت ؛ 📚تاریخ طبری ج5 ص73 📚البدایه و النهایه ج7 ص285 🔶یکی از خوارج پس از شنیدن سخنی حکیمانه از امام خطاب به امام عرضه داشت ؛ « خداوند او را در حال کفرش بکشد ، چه خوب می فهمد » 🗯اصحاب حضرت بر خاستند تا او را بکشند . علی علیه السلام فرمود ؛ « درنگ کنید ، پاسخ او تنها دشنامی است برابر دشنام، یا در گذشتن از گناه » 📚نهج البلاغه حکمت 420 👌امام پس از آن که خوارج سر به شورش گذاشتند و به جان و مال مومنین هجوم آوردند ، جهت دفع شرشان و دفاع از شهروندان حکومت اسلامی به جنگ با خوارج رفت . 🔷جرقه جنگ از آن جایی زده شد که خوارج با عبدالله بن وهب به عنوان رهبر جریانشان بیعت کردند. 📚تاریخ طبری ج5 ص74 📚الکامل فی التاریخ ج2 ص397 🔷و پس از آن ابن خباب از یاران امام را سر بریدند و همسرش را نیز کشتند و جنینش را از شکم در آوردند و به سه زن از قبیله طی تعرض کردند و آنان را کشتند و ام سنان صیداوی را نیز از پای در آوردند. 📚انساب الاشراف ج3 ص142 ❕طبری می نویسد ؛ « پس از آن که خوارج ابن خباب و همسرش و سه زن از قبیله طی و ام سنان را کشتند ، خبر کشتار آنان و این که راه را بر مردم می گیرند ، به علی علیه السلام و مسلمین همراه او رسید .علی علیه السلام حارث بن مره عبدی را به سوی آنها گسیل داشت تا صحت اخبار گزارش شده را دریابد .خوارج به جانب او نیز گسیل یافتند و او را نیز کشتند . خبر به امیر مومنان رسید .جماعت نزد او گفتند ای امیر مومنان چرا اینان را پشت سر ما می گذاری ( و به جنگ معاویه می روی ) تا بر اموال و خانواده های ما چنگ اندازند ؟ ما را به سوی این قوم روان ساز ...علی علیه السلام نیز بر همین نظر استوار شد » 📚تاریخ طبری ج5 ص82 📚البدایه و النهایه ج7 ص288 ❕علی علیه السلام باز هم قصد جنگیدن با آنها را نداشت و قیس بن سعد را به سوی آنان فرستاد تا قاتلان را تحویل دهند .خوارج پیغام دادند که ما همگی ایشان را کشتیم و همگی ریختن خون شما و آنها را مباح می دانیم . 📚تاریخ طبری ج5 ص83 👌امام پس از این جریان نیز باز بر خوارج استدلال آورد و با فرستادن اصحابش بطلان روش آنان را با دلیل بیان کرد و حتی پرچم امانی بر افراشت تا هرکس به زیر آن برود جانش در امان باشد 📚انساب الاشراف ج3 ص146 🔶و تا خوارج جنگ و حمله را آغاز نکردند ، امام علیه السلام به آنان حمله نبرد چنان که مسعودی می نویسد ؛ « علی علیه السلام خوارج را به بازگشت و توبه دعوت کرد اما آنان گوش فرا ندادند و به سوی یاران امام تیر اندازی کردند . به امام علیه السلام گفته شد آنان ما را تیر باران کردند . امام فرمود دست نگه دارید .یاران علی آن گفته را سه بار تکرار کردند و علی همچنان از آنان خواست تا دست باز دارند تا زمانی که مردی آغشته به خون به نزد امام آورده شد ، علی علیه السلام فرمود اینک جنگ با آنان روا شد ، بر ایشان بتازید » 📚مروج الذهب ج2 ص416 🔶می بینیم علی علیه السلام نهایت مدارا با خوارج را کردند و وقتی دیدند که خوارج امنیت مسلمین و جامعه اسلامی را به خطر انداخته اند جهت دفاع ، به جنگ آنان رفتند و این حق مشروع امام بود که با کسانی که در صدد ایجاد آشوب و شورش در جامعه هستند به مبارزه برخیزند . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁