eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.4هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.1هزار ویدیو
66 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔حضرت یعقوب می دانست که یوسف است یا خیر ❗️اگر می دانست زنده است چرا در فراق او به قدری گریه کرد که چشمانش نابینا شد ❕آیا این با صبر کردن منافات ندارد ❕❕ 💠💠 👌از برخی روایات استفاده می شود که یعقوب نبی پس از آن که را نیز از دست داد ، و او در مصر گرفتار شد ، یافت که یوسف زنده است . ❕راوی می گوید از امام باقر علیه السلام در مورد یعقوب نبی سوال کردم که آن زمانی که به فرزندانش گفت به مصر بروید و از یوسف و بنیامین خبر گیرید و جستجو کنید ، آیا می دانست که یوسف زنده است در حالی که سال از او دور بود و چشمانش از فرط گریه نابینا گشت ❔ 👌امام علیه السلام پاسخ داد که آری می دانست که یوسف زنده است ، او در سحر خداوند را خواند تا فرشته ملک الموت بر او نازل شود و از او سوالاتی کند ، وقتی ملک الموت بر او وارد آمد ، از او سوال کرد که آیا یوسف را روح کرده ای ؟ ملک الموت گفت خیر ، یعقوب دانست که او زنده است ، لذا به فرزندانش گفت بروید و از یوسف و برادراش خبر بگیرید » 📚علل الشرایع ج1 ص52 👌بر اساس این روایت ، حضرت یعقوب از زنده یا مرده بودن یوسف نبی نداشت تا بعد از گذشت حدود بیست سال . ❔اما این که گریه و ناله در طول این مدت در فراق یوسف با شان نبوت او سازگاری دارد یا خیر ❕ 👌پاسخ این سوال در تفسیر چنین آمده است؛ ❕« قلب مردان خدا کانون عواطف است ، جای تعجب نیست که در فرزند، اشکهایشان همچون سیلاب جاری شود، این یک امر عاطفی است، مهم آن است که کنترل خویشتن را از دست ندهند یعنی سخن و حرکتی بر خلاف رضای خدا نگویند و نکنند. ❕از احادیث اسلامی استفاده می شود که اتفاقا همین ایراد را به هنگامی که پیامبر اکرم بر فرزندش ابراهیم اشک می ریخت به او کردند که شما ما را از گریه کردن نهی کردی اما خود شما اشک می ریزید؟. 👌پیامبر در جواب فرمود: چشم می گرید و قلب اندوهناک میشود ولی چیزی که خدا را به خشم آورد نمی گویم «تدمع العین و یحزن القلب و لا نقول ما یسخط الرب » و در جای دیگر می خوانیم فرمود :« لیس هذا بکاء ان هذا رحمة » «این گریه (بی تابی ) نیست، این رحمت (گریه عاطفی ) است ». 📚بحار الانوار ج 22 ص 157- 151 👌اشاره به اینکه در سینه انسان است نه سنگ، و طبیعی است که در برابر مسائل عاطفی واکنش نشان می دهد و ساده ترین واکنش آن جریان اشک از چشم است، این نیست این حسن است، عیب آنست که انسان سخن بگوید که خدا را به غضب آورد » 📚تفسیر نمونه ج9 ص351 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔این که حضرت زهرا به خاطر رحلت پیامبر و مصائبی که بهشون رسید ناراحت بودند و زیاد میکردند با راضی بودن به قضا و قدر الهی ندارد ❗️❗️ 💠💠 👌فاطمه زهرا سلام الله علیها پس از شهادت پیامبر گرامی و اتفاقاتی که پس از آن افتاد بسیار بودند و همواره به خاطر این مصائب گریه و ناله می کردند تا آنجایی که در روایتی از امام علیه السلام نقل است که فرمود ؛ « پنج نفر در عالم هستند که بسیار گریه کردند ، آدم به خاطر خروج از بهشت و یعقوب به خاطر فراق یوسف و یوسف به خاطر فراق یعقوب و و امام سجاد ( به خاطر وقایع کربلا )» 📚امالی صدوق ص140 ❕قلب دوستان خدا کانون عواطف است ، جای تعجب نیست که در عزیزان و مصائب وارده بر آنها ، اشکهایشان همچون سیلاب جاری شود، این یک امر عاطفی است، مهم آن است که کنترل خویشتن را از دست ندهند یعنی سخن و حرکتی بر خلاف رضای خدا نگویند و نکنند. ❕از احادیث اسلامی استفاده می شود که اتفاقا همین ایراد را به هنگامی که پیامبر اکرم بر فرزندش ابراهیم اشک می ریخت به او کردند که شما ما را از گریه کردن نهی کردی اما خود شما اشک می ریزید؟. 👌پیامبر در جواب فرمود: چشم می گرید و قلب اندوهناک میشود ولی چیزی که خدا را به خشم آورد نمی گویم «تدمع العین و یحزن القلب و لا نقول ما یسخط الرب » و در جای دیگر می خوانیم فرمود :« لیس هذا بکاء ان هذا رحمة » «این گریه (بی تابی ) نیست، این رحمت (گریه عاطفی ) است ». 📚بحار الانوار ج 22 ص 157- 151 👌اشاره به اینکه در سینه انسان است نه سنگ، و طبیعی است که در برابر مسائل عاطفی واکنش نشان می دهد و ساده ترین واکنش آن جریان اشک از چشم است، این نیست این حسن است، عیب آنست که انسان سخن بگوید که خدا را به غضب آورد . ❕بر این اساس است که می بینیم یعقوب در فراق یوسف به قدری گریه می کند که چشمانش سفید می شود ( یوسف 84) و پیامبر اسلام و صحابه و نزدیکان ایشان نیز پیوسته بر وارده گریه و ناله و عزاداری می کردند ؛ 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔در یادداشتهای شهید و سخنان برخی علمای دیگر آمده است که اصلا رقیه ای در کربلا وجود نداشته است و حسین دختری به این نام نداشته است و داستان رقیه از تحریفات عاشورا است ❕نظر شما در این رابطه چیست ❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌تشکیک در وجود مبارک حضرت سلام الله علیها ظلم بزرگی است که به ایشان روا داشته می شود و این تشکیک از هر کسی باشد ، مردود و غیر قابل قبول است. ⚫️علمای متعددی تصریح به وجود تاریخی این بزرگوار کرده اند از جمله ؛ 1⃣مرحوم عماد الدین ؛ 👌در رابطه با ایشان گفته شده است ؛ « عالم جلیل قدر و بسیار اهل روایت بود » 📚فهرس الثراث ج1 ص569 👌و نیز گفته شده است ؛ « او امام و فقیه و محدث بود ، به روایات تسلط داشت و جلیل القدر بود » 📚موسوعه طبقات الفقهاء ج6 ص292 ❕ایشان نقل می کنند ؛ « دخترک کوچکی بود از حسین علیه السلام ، شبی از خواب بیدار شد و گفت پدر من حسین کجاست ، این ساعت او را به خواب سخت دیدم ، زنان و کودکان شروع به گریه کردن ، کردند ، یزید با صدای آنان از خواب بر خاست ، و از علت این سر و صدا تفحص کرد ، گفت بروید و سر پدر او را بیاورید و در کنار آن دخترک قرار دهید ، آنان چنین کردند ، دختر گفت این چیست ، گفتند سر پدر تو است ، او بترسید و فریاد کشید و رنجور شد و از دنیا رفت » 📚کامل بهایی ج2 ص179 2⃣عالم دیگری که داستان دخترک خردسال امام حسین علیه السلام را نقل می کند ، فخر الدین است . 👌در باره او گفته شده است ؛ « محدث ، فقیه و لغوی و رجالی مشهوری بوده است » 📚فهرس التراث ج 1 ص880 👌و نیز گفته شده است ؛ « فقیه ، امامی ، اصولی ، وشاعر بوده است ، و علمای بزرگی از جمله حسن بن محمد بن حسن معروف به صاحب جواهر از شاگردان او بوده اند » 📚موسوعه طبقات الفقهاء ج13 ص330 👌ایشان نقل می کنند؛ « وقتی آل الله و آل رسول را در شهر بر یزید وازد شدند او خانه ای به آنها اختصاص داد ، و در آن به سوگواری می پرداختند ، مولای ما حسین دختری سه ساله داشت ، سر شریف امام را با دستمالی دیبقی پوشیده و در برابرش نهادند ، و پرده از آن برداشتند و گفتند این سر پدر تو است ، دخترک سر را به آغوش گرفت و می گفت پدر جان چه کسی تو را با خونت خضاب کرده است ....آن گاه دهانش را بر دهان شریف امام گذاشت و گریه سختی کرد تا از هوش رفت ، وقتی تکانش دادند ، دیدند که روحش از دنیا جدا شده است » 📚المنتخب طریحی ، ص136 3⃣عالم دیگر، محمد حسین است که از علمای نامی تشیع و صاحب است ؛ 📚الذریعه الی تصانیف الشیعه ج2 ص439 📚فهرس التراث ج2 ص211 👌او می نویسد ؛ « از غریبان خرابه شام به خاطرم رسید ، مگر سکینه و رقیه طفل حسین نبودند ، ...اهل بیت رسول خدا در آن شب ها نه شمعی و نه چراغی و نه آب و نه طعامی و نه فرش و نه لباسی داشتند و غمگین نشسته بودند و شغل ایشان تعزیه داری بر شهیدان کربلا بود ، تا آنجا که دختر سه ساله سید الشهداء شبی از پدر بزرگوار بسیار گریه کرد ...» 📚انوار المجالس ص161 4⃣نقل دیگر برای شیخ محمد جواد است . 👌او می نویسد ؛ « منقول است که طفلی از امام حسین در خرابه شام از دیدن سر پدر بزرگوارش از دنیا رفت لیکن در نام او اختلاف است که زبیده یا رقیه یا زینب و یا سکینه بوده است » 📚شعشعه الحسینیه ج2 ص171 5⃣ناقل دیگر این جریان ، عالم بزرگوار سید محمد علی شاه عبد است . 👌در باره او گفته شده است ؛ « او فقیه و امامی و عالم و بزرگ و آگاه به علم حدیث و رجال بوده است » 📚موسوعه طبقات الفقهاء ج14 قسم 2 ص772 👌در کتاب اعیان الشیعه در باره او چنین گفته شده است ؛ « او عالم و فاضل و و اهل ورع و زاهد و عابد بوده است ، نشانه خداوند در حسن اخلاق و سعه صدر و محدث بوده است » 📚اعیان الشیعه ج9 ص442 👌و نیز گفته شده است ؛ « او علامه و فقیه و زاهد و اهل ورع و عالم جلیل القدر با اخلاقی کامل بوده است » 📚فهرس التراث ج2 ص274 ❕ایشان می نویسند ؛ « حسین علیه السلام دختر کوچکی داشت که او را دوست می داشت ، و او هم امام را دوست می داشت ، گفته شده است که نام وی بوده است ، سه سال داشت و در شام در میان اسیران بود » 📚الایقاد ص179 6⃣علمای بزرگی مزاری که هم اکنون در است را متعلق به حضرت رقیه دختر امام حسین علیه السلام می دانند ؛ 📚تسلیه المجالس ج2 ص93 📚نور الابصار ص195 📚منتخب التواریخ ص388 👌 متعددی از این مزار نورانی دیده و گزارش شده است ؛ 📚دانش نامه امام حسین ج1 ص389 👌این کرامات نیز موید اعتبار مزار شریف و صحت وجود تاریخی حضرت رقیه سلام الله علیها می باشد . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁