✍️پاسخ:
✅آموزههای اسلامی کسالت و تنبلی انسانها را مورد نکوهش قرار داده و خواستار نشاط روحی و جسمی مسلمانان است. به طوری که حتی عبادات و مستحباتی را دارای ارزش بیشتری میداند که با روحیه و نشاط بیشتری انجام شود.
👈در همین راستا اگر فردی بخواهد عملی مستحبی را انجام دهد، بهتر است که این عمل را به خودش تحمیل نکند، بلکه باید تلاش کند تا با نشاط و روحیهی کامل به سوی آن بشتابد؛ زیرا در آن هنگام از درک بهتری نیز برخوردار خواهد بود.
🗞رسول خدا(ص): «دل گاهی مشتاق به انجام عبادات بوده و گاهی نشاط کافی را برای انجام آن ندارد، هرگاه مشتاق بود، (علاوه بر واجبات) مستحبات را انجام دهید و هرگاه نشاط نداشت، فقط واجبات را انجام دهید».[1]
🗞 امام علی(ع): همانگونه که بدنها خسته میشوند، قلب انسان نیز گاهی افسرده و ملول میشود، پس به دنبال حکمتهای برگزیده برای آن باشید. دلها گاه بانشاط و گاه کمانگیزه است. هر گاه بانشاط بود، به انجام کارهای مستحب روی آورید و هر گاه کمانگیزه بود، به انجام کارهای واجب بسنده کنید.[2]
🗞 امام رضا(ع): «برای دلها روی آوردن و روی برگرداندن و نشاط و گاهی ملول و ناتوانی است. وقتی روی آورد بینا و بصیر میشود؛ اما وقتی برگردد وامانده و افسرده میشود. پس هنگام اقبال و نشاط از آن استفاده نمائید، و آنها را هنگام برگشت و ضعف و سستی رها کنید».[3]
👈اگرچه برخی از این روایات از نظر سند دچار ضعفاند؛[4] اما با توجه به روایات فراوان دیگری که در این زمینه وجود دارد، و به دلیل آنکه محتوای آنها از نظر عقلی مورد تأیید است، میتوان آنها را پذیرفت، به ویژه در مواردی که وادار کردن خود بر مستحبات باعث کمانگیزهشدن و سستی در واجبات شود.
🔷در پایان باید گفت؛ اگرچه گناهان عامل بسیار مهمی در افسردگی و بینشاطی انسان نسبت به انجام عبادات و اعمال خیر هستند؛ اما اینگونه نیست که گناه تنها عامل آن باشد، بلکه کسالت و سستی انسان میتواند از امور دیگری مانند مشکلات، ناراحتیها و اشتغالات فکری نیز سرچشمه گیرد.[5]
👈فردی که ساعتها به کار و تلاش سخت مشغول بوده، شاید نشاط چندانی برای عبادات مستحب نداشته باشد. همینطور فردی که به شدت نگران موضوعی است و ...؛ و از همینرو است که خدای متعال هنگام سفر حتی برای عبادات واجب نیز تخفیفهایی داده است.
💢البته، موضوع نشاط و افسردگی در افراد مختلف متفاوت است؛ زیرا برخی از اولیای الهی حتی در این دشواریها نیز نشاط عبادتشان را از دست نمیدهند. و به عبارتی هرچه انسان به خدا نزدیکتر باشد، زمان بانشاطی او بیشتر خواهد بود.
📚منابع:
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 3، ص 454، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج 2، ص 414، قم، انتشارات رضی، چاپ اول، 1375ش.
[3]. حلوانی، حسین بن محمد، نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص 129، قم، مدرسة الإمام المهدی (عج)، چاپ اول، 1408ق.
[4]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول(ص)، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ج 15، ص 421، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[5]. همان.
📎 #اخلاقی
🌐منبع:سایت اسلام کوئست
🔰 @p_eteghadi 🔰
1. انسان وقتي از دريافت معقولات ناتوان مي شود و نمي تواند با امور عقلاني و متعالي ارتباط برقرار كند، به تصوير محسوسي از آن روي مي آورد؛ يعني به هنگام ناتواني از درك حقيقت، به تماشاي حسّي نماد آن اكتفا مي كند و شگفت آنكه پس از چندي نماد را حقيقت مي پندارد و در راه دفاع از آن به جنگ حقيقت مي رود.[1]
«از غرايز نيرومند بشر غريزه جانشين سازي و عوض گيري است كه در ميان جميع اقوام از وحشي و متمدن و در تمام افراد از زن و مرد و كوچك و بزرگ معمول و رايج بوده و هست و خواهد بود. بشر در دو حال و به دو صورت چيزي را جانشين چيزي مي سازد: اول در سير به سوي ترقي و تكامل است. چنانچه پشم و مو را به لباس و غار و كوه را با ساختمانهاي مجهز تبديل كرده و به جاي دندان و ناخن و چنگال، اسلحه و ابزار جنگ تهيه نموده است. دوم موقعي است كه از دسترسي به چيزي عاجز يا محروم شده، چيز ديگري را جانشين آن ميسازد.»[2]
👇👇
وقتي انديشه هاي راكدي كه به تعبير قرآن كريم بر زمين ميخكوب شده اند،[3] از فلسفه عروج نماز باز مي ماند آن را به ورزش صبحگاهي و يا فيزيوتراپي نيم روز و شامگاهي مثال ميزند و روزه را در حد يك رژيم غذايي براي چاقي و پرخوري تنزل مي دهد و هنگامي كه جهاد در راه خدا و "احدي الحسينين" پيروزي حق يا شهادت را نمي تواند تعريف كند، يكي را خشونت و آن ديگري را افتخار ملي و سومي را نيز گونه خاصي از خودكشي توجيه شده مي پندارد و اگر خيلي جرأت كند و جسارت به خرج دهد، براي سربازان گمنامي كه قهرمان ملي هستند! يك دقيقه سكوت مي كند و انقلاب اسلامي را كه براي تحقق حاكميت "الله" و اجراي وحي الهي و حكومت معصومان و صالحان به پيروزي رسيد، در حد مردم سالاري با پسوند ديني و براي تأمين توسعه و پيشرفت به مفهوم امروزي آن شمرده و سپس آن را در چارديواري مرز جغرافيايي ايران زنداني مي كند و بالاخره جنگ تحميلي را حداكثر در حد آزادسازي زمينهاي ـ آري فقط زمينهاي ـ تصرف شده توسط دشمن و مثلاً براي سرافرازي وطن شمرده و با همين نگرش نيز به تصوير هنري جنگ مي پردازد و با همين نگاه به تحليل تاريخ و ارزيابي امام و شهدا مي نشيند.
و البته او تقصيري ندارد، زيرا در هر دانشگاه و پژوهشگاه و كالجي كه نامي از جنگ شنيده براي تحكيم قدرت و گسترش سلطنت و پيروي از حرص و شهرت و خشم و نخوت و تنها براي تأمين خواسته هاي نفس بوده است. «تمام اين جنگها و تمام اين نزاع هايي كه در عالم واقع مي شود... تمام اينها از همين سركشي نفس است.»[4] به راستي كدام يك از جنگهاي جهاني اول، دوم، حمله عراق به ايران، به كويت و حمله آمريكا به ويتنام، به افغانستان، به عراق و ... براي دفاع از ستمديده و مقابله با ستمگر و براي استقرار عدالت بوده است؟!
معاويه نيز تلاش داشت تا رو در رويي خود با اميرالمؤمنين علي(ع) را يك مبارزه دو جانبه براي كسب قدرت و يا يك درگيري سابقه دار قومي و قبيله اي قلمداد نمايد ـ و شايد همچون فرزندش يزيد بيش از اين نيز نمي فهميد ـ در تاريخ هم كج انديشاني آمده و مدعي شده اند: «عليّ انما قاتل الناس علي طاعته لا علي طاعة الله»[5] علي نيز چون معاويه در پي كسب قدرت بود و پس ... همه مثل هم اند! و حضرت اميرالمؤمنين(ع) شگفت زده مي فرمايد: «عجباً لسعد ـ ابن ابي وقاص ـ و ابن عمر يزعمان اني احارب علي الدنيا! أفكان رسول الله(ص) يحارب علي الدنيا؟ فان كان رسول الله حارب لتكسير الاصنام و عبادة الرحمان فانّما حاربت لدفع الضلال والنهي عن الفحشاﺀ والفساد. أفمثلي يزنّ بحب الدنيا؟! والله لو تمثلت لي بشراً سويّاً نصربتها بالسيف.»[6]
البته شكي نيست كه صورت اعمال هميشه شبيه به هم است ... شمشيري كه ابن ملجم ميكشد و بهترين خلق الله را شهيد مي كند با شمشيري كه بهترين خلق الله مي كشد و عدو الله را اعدام مي كند در صورت يكي است ... امّا آنچه كه ممتاز مي كند اين دو عمل را از هم و همه اعمال صادره از بشر به واسطه او ممتاز مي شود، آن عبارت از غايات اعمال است، انگيزه هاي اعمال است... اگر شمشير براي خدا بلند بشود و براي خدا پايين بيايد؛ اين انگيزه، انگيزه الهي است، ارزشمند است؛ اگر براي شيطان باشد اين ابليس است، ارزشمند نيست.[7]
2. يكي از بزرگترين نعمتها و الطاف خداوندي به نظام جمهوري اسلامي جنگ تحميلي بود كه به واقع تفسير شگرفي از آيه: عسي أن تكرهوا شيئاً وهو خير لكم؛ را جلوه گر ساخت. هيچ انقلابيِ دلسوز و مسلمانِ متعهد و ايراني غيرتمند انتظار نداشت در فصل شكوفايي و باليدن، شاهد آن چنان هجوم ويرانگر و بنيان سوز در كاشانه نيمه افراشته اش باشد، دشمن نه به قصد تهديد و امتياز خواهي كه براي نابودي انقلاب و تجزيه كشور پاي در ركاب نهاده و كمترين خواسته اش براندازي نظام جمهوري اسلامي بود. اما آن روز بسياري نمي دانستند و يا باور نداشتند كه اگر رهبري و مديريت جوامع براساس هدايت و آموزش وحياني ترسيم گردد، همواره تهديدها و شكستها فرصتي براي آزمايش و رشد و اعتلاي بندگان خدا باور و زمينه ساز شتاب آنان در مسير تكاملي خواهد شد «جنگ وقتي كه واقع مي شود انسان از آن سستي ها و خستگي ها بيرون مي آيد و فعاليت ميكند و جوهره انسان كه بايد هميشه متحرك و فعال باشد، بروز ميكند.»[8]
👇👇
نوع نگاه به جنگ تحميلي آن روز ـ و امروز نيز ـ معيار خوبي براي شناخت افراد و جريانهاي فكري و سياسي است. نگاه به جنگ به عنوان يك تكليف ديني و انجام وظيفه شرعي و دفاع در برابر تجاوز به دين و مكتب و انقلاب و براي احقاق حق محرومان و ستمديدگان بود كه توانست براي اولين بار و پس از صدها سال دشمن متجاوز را در حسرت يك امتياز ـ هر چند كوچك ـ و يا يك وجب خاك از سرزمين اسلام نااميد سازد و ايران اسلامي را به عنوان تنها قدرت مستقل و صاحب اراده در برابر غول تك قطبي جهان مطرح نمايد.
ما امروز و پس از اقرار و اعتراف تمامي كشورهاي منطقه و اكثر كشورهاي جهان به حمايت همه جانبه از صدام و براي سرنگوني انقلاب اسلامي، اين فراز آسماني را بيش از هر زمان ديگر باور نموده ايم كه: «در جهان حجم تحمل زحمتها و رنجها و فداكاريها و جان نثاريها و محروميتها مناسب حجم بزرگيِ مقصود و ارزشمندي و علو رتبه آن است.»[9] و اين مقصود را رهبري الهي، در روز هشتم حمله دشمن چنين بيان نمود كه: الان اسلام به تمامه در مقابل كفر واقع شده است و شما بايد از اسلام پايداري كنيد و حمايت كنيد و دفاع كنيد. دفاع يك امر واجبي است بر همه كس.[10] و اين همان مقصودي بود كه در سال هشتم و به هنگام قبول آتش بس اينگونه بيان شد كه: همه ميدانند كه ما شروع كننده جنگ نبوده ايم، ما براي حفظ موجوديت اسلام در جهان تنها از خود دفاع كرده ايم و اين ملت مظلوم ايران است كه همواره مورد حمله جهان خواران بوده است و استكبار از همه كمينگاه هاي سياسي و نظامي و فرهنگي و اقتصادي خود به ما حمله كرده است. انقلاب اسلامي، تاكنون كمينگاه شيطان و دام صيادان را به ملتها نشان داده است. جهانخواران و سرمايه داران و وابستگان آنان توقع دارند كه ما شكسته شدن نونهالان و به چاه افتادن مظلومان را نظاره كنيم و هشدار ندهيم و حال آنكه اين وظيفه اوليه ما و انقلاب اسلامي ماست كه در سراسر جهان صدا بزنيم كه: اي خواب رفتگان! اي غفلت زدگان! بيدار شويد و به اطراف خود نگاه كنيد كه در كنار لانه هاي گرگ منزل گرفته ايد! برخيزيد كه اينجا جاي خواب نيست و نيز فرياد كشيم: سريعاً قيام كنيد كه جهان ايمن از صياد نيست.[11]
🔰 @p_eteghadi 🔰
*معنای لغوی سعد و نحس
«سعد» به معنای فراهم شدن امور و مقدمات الهی برای رسیدن به خیر دنیوی و اخروی است(1) و در مقابل آن، تفاوت و یا نحس قرار دارد. «نحس» در لغت به معنای سرخ شدن افق همچون مس گداخته است و در اصطلاح به هر چیز شوم نحس گفته میشود. (2) فراهم نشدن مقدمات و امور کارها نیز نحس تلقی میشود.
*نحوست ایام در کدام آیات آمده است؟
در آیات قرآن تنها در 2 مورد اشاره به «نحوست ایام» شده است:
1- آنجا که میفرماید: «ما تندباد وحشتناک و سردی را «فِی یوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ» (در یک روز شوم مستمر) بر آنها فرستادیم که مردم را همچون تنههای نخل ریشهکن شده از جا بر میکند». (3)
2- در آیهای دیگر میفرماید: «فَأَرْسَلْنا عَلَیهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی أَیامٍ نَحِساتٍ»(4) مانند بادی سخت و سرد در روزها شومی بر آنها مسلّط ساختیم».
در نقطه مقابل، تعبیر «مبارک» نیز در بعضی از آیات قرآن دیده میشود، چنان که درباره شب قدر میفرماید: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیلَةٍ مُبارَکَةٍ» ما قرآن را در شبی پربرکت نازل کردیم». (5)
به این ترتیب قرآن فقط اشاره سربستهای به این مسئله دارد، پس میتوان گفت تا اینجا اصل سعد و مبارک بودن بعضی ایام و نحس بودن بعضی روزها را به صورت اجمال پذیرفته است.
*دیدگاه علامه طباطبایی و آیتالله مکارم درباره نحسی ایام
نظر مفسران در این باره خواندنی است:
- علامه سید محمدحسین طباطبایی در ذیل آیه 19ـ20 قمر میفرمایند: «از نظر عقلی نمیتوان دلیلی اقامه کرد که فلان زمان نحس است و فلان وقت سعد، چون اجزای زمان مثل هم هستند و ما هم که بر علل و اسباب مؤثر در حوادث احاطه علمی نداریم تا بگوییم فلان قطعه از زمان نحس است و قطعه دیگر سعد، امّا از نظر شرعی دو آیه در قرآن داریم که ظاهر این آیات و سیاق آنها بیش از این دلالت ندارد و آن ایام خاص (7 شبانه روز) که عذاب بر قوم ثمود ارسال شد، روزهای نحسی بودهاند، ولی دیگر نمیرساند که حتی همان روزها در هفته بعد و در ماه بعد و ... ایام نحس هستند.
چون اگر تمام آن ایام نحس باشند در تمام سال، لازمهاش این است که تمام زمانها نحس باشند و همچنین ظاهر آیاتی که دلالت بر سعد بودن ایام دارد به خاطر همراهی آن ایام با امور بزرگ و افاضات الهی و کارهای معنوی است، مثل امضا تقدیر است، نزول ملائکه و روح، انجام عبادات... و اخبار هم نتیجهاش این است که نحس بودن ایام به خاطر کارهای زشتی است که در آن واقع شده است و سعد بودن ایام به خاطر کارهای نیک دینی و یا عرفی است، امّا اینکه قطعهای از زمان خاصیت تکوینی سعد و نحس داشته باشد، قابل اثبات نیست.(6)
- آیتالله ناصر مکارم شیرازی: از نظر عقل محال نیست که اجزا زمان با یکدیگر تفاوت داشته باشند، بعضی دارای ویژگیهای نحوست و بعضی ویژگیهای ضد آن هرچند عقلاً قابل اثبات نیست، ولی از نظر شرعی اگر دلیلی باشد قابل پذیرش است و مانعی برای آن نیست».
بعد ایشان در تفسیر نمونه روایات را مورد بررسی قرار میدهد و بهترین راه جمع را میان اخبار مختلف در این باب این میداند که اگر روزها هم تأثیری داشته باشند به فرمان خدا است، هرگز نباید برای آنها تأثیر مستقلی، قائل شد و از لطف خداوند خود را بینیاز دانست وانگهی نباید حوادثی را که غالباً جنبه کفاره اعمال نادرست انسان دارد به تأثیر ایام ارتباط داد و خود را تبرئه کرد. (7)
*آیا روایات از نحسی ایام سخن به میان آوردهاند:
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم درباره اینکه آیا ائمه معصومین درباره سعد و نحس بودن ایام سخنی به میان آوردهاند، این چنین پاسخ میدهد: در روایات اسلامی به احادیث زیادی در زمینه «نحس و سعد ایام» برخورد میکنیم که هر چند بسیاری از آنها روایات ضعیف هستند، ولی در بین آنها روایات معتبری داریم که به برخی روایات اشاره میکنیم:
-از امیرمؤمنان(ع) درباره روز «چهارشنبه» و فال بدی که به آن میزند و سنگینی آن و اینکه منظور کدام چهارشنبه است، سؤال شد، حضرت فرمود: فرمود چهارشنبه آخر ماه است که در محاق اتفاق افتد و در همین روز «قابیل» برادرش «هابیل» را کشت... و خداوند در این روز چهارشنبه تندباد را بر قوم عاد فرستاد،(8) لذا بسیاری از مفسران به پیروی از روایات، آخرین چهارشنبه هر ماه را روز نحس میدانند و از آن به «اربعاء لاتدور» تعبیر میکنند، یعنی چهارشنبهای که تکرار نمیشود.
-در بعضی دیگر از روایات میخوانیم که روز اوّل ماه روز سعد و مبارکی است، چرا که آدم در آن آفریده شد و همچنین روز 26 چرا که خداوند دریا را برای موسی شکافت. (9)
- امام صادق(ع) درباره نوروز فرمود: «روز مبارکی است که کشتی نوح بر جودی قرار گرفت و جبرئیل بر پیامبر اسلام نازل شد و روزی است که علی(ع) بر دوش پیامبر(ص) رفت، بتهای کعبه را شکست و داستان غدیر خم مصادف با نوروز بود. (10)
👇👇👇
* چرا سعد و نحس بعضی ایام پذیرفته شده است؟
علل این امر را چند چیز میتوان دانست:
1- وجود وقایعی که در این ایام واقع شده است باعث سعد و یا نحس آن شده است، چنان که در بعضی روایات دیگر میخوانیم که روز سوّم ماه روز نحسی است، چرا که آدم و حوا در آن روز از بهشت رانده شدند و لباس بهشتی از تن آنها کنده شد (11)و یا اینکه روز هفتم ماه روز مبارکی است، چرا که حضرت نوح سوار بر کشتی شد. (12)
2- توجه دادن مسلمین به حوادثی که در گذشته واقع شده است تا رفتار و اعمال خود را بر حوادث تاریخی سازنده تطبیق دهند و از حوادث مخرّب و روش بنیانگذاران آنها فاصله گیرند.
لذا در روایات فراوان سعد و نحس ایام را با بعضی از حوادث مطلوب یا نامطلوب پیوند میدهد، مخصوصاً در مورد روز عاشورا که بنیامیه به گمان پیروزی (ظاهری) بر اهلبیت آن روز مسعود و مبارکی میشمرده و در روایات شدیداً تبرک به آن روز نهی شده و حتی دستور دادهاند که آن روز را روز ذخیره آذوقه سال و مانند آن قرار ندهند، بلکه کسب و کار را در آن روز تعطیل کرده و عملاً از برنامه بنیامیه فاصله بگیرند، پس توجه دادن اسلام به سعد و نحس ایام برای این است که به یک سلسله حوادث تاریخی آموزنده توجه شود.
3- توسل و توجه به ساحت قدس الهی و استمداد از ذات پاک پروردگار، بنابراین در روایات متعددی توصیه شده که در روزهایی که نام نحس بر آن گذارده شده با دادن صدقه و یا خواندن دعا و قرآن و توکل بر ذات الهی و استمداد از لطف او خود را بیمه کنید.
4- توجّه به این نکته که غالباً حوادث جنبه کفاره اعمال نادرست خود انسان است و ایام ارتباط و تأثیر مستقیم ندارد، بلکه ایام را میتوان با توبه و استغفار به روزهای مبارک و سعد تبدیل کرد.
*نتیجهگیری
در اسلام سعد و نحس بعضی ایام به خاطر وقایعی که در آن اتفاق افتاده، پذیرفته شده است تا به این وسیله مردم به وقایع گذشته توجه کنند و از آن درسها و عبرتها گرفته و برای دفع آن به خدا متوسل شوند، از او مدد جویند و از مجازات و مکافات اعمال خویش غافل نباشد.
هر چند افراط در مسأله سعد و نحس ایام یه هیچ وجه مورد پذیرش اسلام نیست، اینکه انسان به هر کاری بخواهد دست بزند، مثلاً به سراغ سعد و نحس ایام برود و عملاً از بسیاری فعالیتها باز بماند، نه مورد تأیید عقل است و نه مورد تأیید شرع، درست نیست که انسان به جای بررسی عوامل شکست و پیروزی خود، گناه همه شکستها را به گردن شومی ایام اندازد، بیتردید چنین کاری جز فرار از حقیقت و تبیین خرافی حوادث زندگی نیست.
اما درباره ماه صفر باید گفت: چون در این ماه رحلت پیامبر اکرم(ص) و چند تن از امامان معصوم(ع) اتفاق افتاده است، در روایات آمده که برای دفع آفات و بلایای این ماه، بسیار صدقه دهند، نه از آن جهت که به آن معنا نحس باشد، بلکه به خاطر از دست دادن پیامبر(ص) برای مردم روزهای خوبی نیست.
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عاقبت عجیب مرد ثروتمند
🎙#استاد_عالی
🔰 @p_eteghadi 🔰
💠حدیث
پيامبر صلي الله عليه و آله : مَن أحَبَّ أن يَلقَى اللّه َ ضاحِكا مُستَبشِرا فَليَتَوَلَّ عَلِيَّ ابنَ مُوسَى الرِّضا عليه السلام ؛
[ بحار الأنوار ، ج 36 ، ص 296 .]
پيامبر صلي الله عليه و آله :كسى كه دوست دارد خندان و با روى گشاده خداوند را ديدار كند ، بايد از محبّت و ولايت على بن موسى الرضّا عليه السلام بهره مند باشد .
🔰 @p_eteghadi 🔰
* #امام_رضا #زیارت
🔺 نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔻به منظور فراهم شدن زیارت حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام خواندن این آیه مفید است:
بُورِک مَنْ فِی النَّارِ وَ مَنْ حَوْلَها وَ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمِین
(چون به آتش رسيد، ندايش دادند كه بركت داده شده، آن كه درون آتش است و آن كه در كنار آن است. و منزه است خداى يكتا، آن پروردگار جهانيان. نمل_8)
کسی که این آیه را بخواند، برکاتش زیاد میشود.
👇👇👇
🔸سوال: باعث توفیق تشرّف میشود یا...؟
🔹پاسخ: باعث توفیق تشرّف می شود؛ یعنی آن کسی که ادامه دهد، مانند پر کاه او را می برند. اگر آن آیه را چند بار، با حال بخواند، ساز در می آید و متناسب و موافق با روحش می شود.
🔸سوال: آیا این برنامه را برای زیارت عتبات عالیات و بقیهی معصومین علیهم السلام هم می توان انجام داد؟
🔹پاسخ: شاید حالا جای دیگر هم بشود؛ ولی یکی از مصادیق تام و تمامش، زیارت امام رضا علیهالسلام است. شجره که همان شجره است و جلوهی خدای متعال هم همان است.
🔸سوال: عدد ندارد؟
🔹پاسخ: نه؛ ولی فکر کنم انسان وقتی شروع کند، دلش گواهی می دهد. هر تعدادی را که میلش می آید بگوید ؛ مخصوصاً این قسمت آیه یکطوری است که یک چیزهایی در آن هست: بُورِک مَنْ فِی النَّارِ وَ مَنْ حَوْلَها وَ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمِین.
🔸سوال: در خود حرم هم باید مشغول باشند؟
🔹پاسخ: نه؛ قبل از ورود به حرم. اگر انسان درست بگوید، وقتی که به حرم رفت، نتیجه باید حاصل شود. همان طوری که «بسم اللّه الرحمن الرحیم» با حرف «باء» شروع می شود، این آیه هم همین طور است.
🔸سوال: وقت هایی که زمزمهی مشهدرفتن می شود، همان موقع باید گفت؟
🔹پاسخ: نه؛ گاهی هم انسان می بیند، خیلی وقت است نشده برود یا توفیق پیدا نکرده که برود، خوب است که گفته شود.
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣مرگ راحت ...!
🎙#استاد_عالی
از امیر المؤمنین علیه السلام منقول است: خانه ای که در آن قرآن خوانده می شود و یاد خدا در آن خانه کرده می شود، برکت آن خانه بسیار می شود و ملائکه حاضر می باشند و شیاطین دور می شوند و روشنی می دهد اهل آسمان را چنانچه ستاره ها اهل زمین را روشنی می دهند. و خانه ای که در آن قرآن خوانده نشود و یاد خدا در آن نکنند برکت آن خانه کم می باشد و ملائکه دوری می کنند و شیاطین در آن خانه حاضر می باشند.
🔰 @p_eteghadi 🔰
#ازدواج_با_زن_نازا
🤔#پرسش
❔پیامبر اسلام: با زن خوب و صالح که بچهدار نمیشود و یا بچه نمیآورد، ازدواج نکنید!
در دین اسلام، نگاه به زنان یک نگاه جنسی است؛ زنان باید فقط با مردان سکس کنند و بچه بیاورند و به همین مقدار خلاصه میشود و هیچ حق و حقوقی را نیز ندارند.
#متن: محمد پیامبر اسلام میگوید که زن باکره بخواهید که فرزند بسیار آورد، و زن مقبولی که فرزند نیاورد مخواهید، که من مباهات میکنم.
#منبع: کتاب حلیه المتقین، نوشته محمد باقر مجلسی، صفحه ۹۲، انتشارات نیلوفرانه
✍🏻تکلیف این زن صالح و نیکوکارِ نازا چیست؟ آیا او حق خوشبخت شدن را ندارد؟ آیا نباید ازدواج کند و یک زندگی آرام را تجربه کند؟ چرا دین اسلام دینی خشونت آمیز است که آرامش و آسایش را از بشریت میگیرد ❗️❗️
👇👇👇
💠#پاسخ💠
👌يكى از اهداف ازدواج و نيازهاى فطرى بشر، تناسل و تكثير نسل است به گونه اى كه اگر اين هدف از برنامه ازدواج حذف مى گرديد، بسيارى از مردم تن به ازدواج نمى دادند. از همين رو و به خاطر اين نياز در رواياتى، مردان از ازدواج با زنان نازا منع شده اند، البته اين منع به معناى حرمت و يا حتى كراهت ازدواج با آنان نيست بلكه به اين معناست كه اگر طالب فرزند و نسل هستى، نبايستى با زنانى كه نازا هستند، ازدواج كنى، همان گونه كه از نظر ملاك، ازدواج با مردانى كه عقيم هستند نيز همين حكم را دارد . اين روايت و امثال آن در حقيقت ارشاد به راه بهتر است، نه اينكه منع شرعى در كار باشد .
🔸در اهمیت فرزند آوری روایات متعددی وارد شده است ، از جمله ؛
❕پیامبر گرامی فرمود ؛
« فرزند بخواهيد و آن را طلب كنيد؛ چرا كه مايه روشنىِ چشم و شادىِ قلب است»
📚مکارم الاخلاق ج 1 ص 480
❕و فرمود ؛
« هيچ يك از شما نبايد فرزندخواهى را وا گذارد؛ چرا كه وقتى انسان بميرد و فرزندى نداشته باشد، از نام و آوازه مى افتد. »
📚المعجم الکبیر ج 23 ص 210
👌و فرمود ؛
« خانه اى كه كودك در آن نباشد، بركت در آن نيست.»
📚الفردوس ج 5 ص 359
🔸اهمیت فرزند آوری به گونه ای است که فرمودند با زنی زشتی که فرزند آور است ، ازدواج کنید اما با زن زیبای عقیم ازدواج نکنید ، چنان که فرمود ؛
« زن زيباى نازا را رها كنيد و با زن زشتِ فرزندزا، ازدواج كنيد؛ چرا که كه من در روز قيامت، به فراوانىِ شما، بر ديگر امّتها افتخار مى كنم. »
📚نهج الفصاحه ص 483
👌 روایتی هم که شبهه افکن به آن استناد کرده بود ، شبیه روایت بالا است و در آن از ازدواج با زن زیبای نازا نهی شده است . متن عربی روایت چنین است ؛
« تَزَوَّجوا بِكراً وَلوداً، و لا تَزَوَّجوا حَسناءَ جَميلَةً عاقِراً؛ فَإنِّي اباهي بِكُمُ الامَمَ يَومَ القِيامَةِ » « با دختران باكره و فرزندزا ازدواج كنيد؛ ولى با زنان نيكو و زيبا، امّا نازا، ازدواج نكنيد؛ چرا كه من روز قيامت، در برابر ديگر امّتها، به شما افتخار مى كنم. »
📚الکافی ج 5 ص 333
👌می بینیم مورد نهی ، ازدواج کردن با زنان زیبارو اما نازا است ، اما معاند آن را بر زن صالح و نیکوکار حمل می کند . علامه مجلسی هم در حلیه المتقین واژه « حسناء جمیله » که به معنای « نیکویی و زیبا رویی » است به مقبولیت و دلنشین بودن در نزد انسان ترجمه می کند ؛
« زن باکره بخواهید که فرزند بسیار آورد و زن مقبولی که فرزند نیاورد مخواهید »
📚حلیه المتقین ص 52
🔸ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕در منابع اهلسنت هم به این مطلب تصریح شده است , چنان که بزرگان اهلسنت از ابن عباس نقل می کنند که گفت :
"على، چهار ويژگى داشت: او اوّلين فرد از بين عرب و غير عرب بود كه با پيامبر نماز گزارْد؛ و او كسى است كه پرچم پيامبر در هر جنگى با او بود؛ 👈و او كسى است كه در جنگ احد، با پيامبر پايدارى كرد و همه مردم بجز او فرار كردند؛ 👉و او همان كسى است كه پيامبر را غسل داد و همان كسى است كه او را در قبر گذاشت. "
" لِعَلِيٍّ أربَعُ خِصالٍ: هُوَ أوَّلُ عَرَبِيٍّ وعَجَمِيٍّ صَلّى مَعَ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله، وهُوَ الَّذي كانَ لِواؤُهُ مَعَهُ في كُلِّ زَحفٍ، وهُوَ الَّذي صَبَرَ مَعَهُ يَومَ المِهراس، انهَزَمَ النّاسُ كُلُّهُم غَيرَهُ، وهُوَ الَّذي غَسَّلَهُ، وهُوَ الَّذي أدخَلَهُ قَبرَهُ. "
📚تاریخ دمشق ج 42 ص 72
❕دیگران از علمای اهلسنت هم این روایت را نقل کرده اند :
📚 المستدرك على الصحيحين: ج 3 ص 120 ح 4582، الاستيعاب: ج 3 ص 197 الرقم 1875، المناقب للخوارزمي: ص 58 ح 26
❕قوشجی عالم بزرگ اهلسنت هم می گفت :
" در روز احد , تمام اصحاب فرار کردند به غیر علی ع " "«فانهزم الناس عنه سوى علي "
📚شرح التجريد للقوشجي ص 486
❕یا باز علمای اهلسنت نقل می کنند :
" پیروزی در روز احد به خاطر صبر و مقاومت علی ع بود " " كان الفتح يوم أحد بصبر علي "
📚 نور الأبصار شبلنجی (ط مصر) ص 80 و عن باكثير الحضرمي في وسيلة المآل (نسخة المكتبة الظاهرية بدمشق) ص 148.
❕طبری مورخ مشهور , رشادت علی علیه السلام در میدان احد را چنین نقل می کند :
" چون على بن ابى طالب ، پرچمداران [قريش] را كشت، پيامبر خدا گروهى از مشركان قريش را ديد و به على فرمود: «بر آنها يورش ببر!». او يورش بُرد و جمعشان را پراكنده كرد و عمرو بن عبد اللّه جمحى را كشت. سپس پيامبر خدا، گروهى [ديگر] از مشركان قريش را ديد و به على فرمود: «بر آنها يورش ببر!».پس يورش بُرد و جمعشان را پراكنده كرد و شيبة بن مالك، يكى از بنىعامر بن لُؤَى را كشت. پس جبرئيل گفت: اى پيامبر خدا! اين، فداكارى است. پيامبر خدا فرمود: «او از من است و من از اويم». جبرئيل گفت: و من هم از شمايم. پس صدايى شنيدند [كه مىگفت]: شمشيرى جز ذوالفقار نيست و جوان مردى جز على نيست. "
" لَمّا قَتَلَ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ أصحابَ الأَلوِيَةِ أبصَرَ رَسولُ اللّهِ جَماعَةً مِن مُشرِكي قُرَيشٍ، فَقالَ لِعَلِيٍّ: احمِل عَلَيهِم، فَحَمَلَ عَلَيهِم، فَفَرَّقَ جَمعَهُم، وقَتَلَ عَمرَو بنَ عَبدِ اللّهِ الجُمَحِيَّ.قالَ: ثُمَّ أبصَرَ رَسولُ اللّهِ جَماعَةً مِن مُشرِكي قُرَيشٍ، فَقالَ لِعَلِيٍّ: احمِل عَلَيهِم، فَحَمَلَ عَلَيهِم فَفَرَّقَ جَماعَتَهُم، وقَتَلَ شَيبَةَ بنَ مالِكٍ أحدَ بَني عامِرِ بنِ لُؤَيٍّ، فَقالَ جِبريلُ: يا رَسولَ اللّهِ! إنَّ هذِهِ لَلمُواساةُ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ إنَّهُ مِنّي و أنَا مِنهُ، فَقالَ جِبريلُ: و أنَا مِنكُما، قالَ: فَسَمِعوا صَوتا: لا سَيفَ إلّا ذُو الفَقارِ ولا فَتى إلّا عَلِي "
📚تاريخ الطبري: ج 2 ص 514، الكامل في التاريخ: ج 1 ص 551 و 552
🔰 @p_eteghadi 🔰
✉️ نامه امام رضا
🔻نامه امام رضا(علیهالسلام) به حضرت عبدالعظیم حسنی و توصیههای ایشان به دوستدارانش
🔸ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند.
و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکوت پرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بیفایده فراخوان.
و به صلهرحم و رفتوآمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن، چرا که این کار باعث تقرب به خدا و من و دیگر اولیاء اوست.
🔸دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند. من با خود عهد کردهام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند، از خدا بخواهم که او را به سختترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود.
🔸به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش خویش قرار داده و بدکاران آنان را، جز آنهایی که بدو شرک ورزند و یا یکی از دوستان ما را برنجانند و یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند، همه را مورد عفو قرار خواهد داد؛ اما از آن سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد.
جز اینکه از نیت خود بازگردند و اگر از این اندیشه و عمل زشت خویش بازگردند، مورد آمرزش خواهند بود اما اگر همچنان باقی باشند، خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهلبیت نیز بیبهره خواهند بود و من از این لغزشها به خدا پناه میبرم.
📜 اختصاص، شیخ مفید، ص۲۴۱
🔰 @p_eteghadi 🔰
#طهارت_در_اسلام
🤔#پرسش
❔یکی از دروغهایی که اسلامگرایان مطرح میکنند این است که مدعی میشوند اسلام دین پاکی است و رعایت نظافت از پایه های ایمان به شمار میرود.
#منبع: الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : ۳ صفحه : ۳۶۸
#ترجمه: عبد اللّه بن سنان میگويد: امام صادق گفت: زمانی که در حال نماز شپشى يافتى، آن را در ميان سنگريزهها پنهان كن.
✍🏻این حدیث کاملا صحیح است، چنانچه علامه مجلسی بعد از نقل این حدیث میگوید: الحديث السادس : صحيح.
#منبع: مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول نویسنده : العلامة المجلسي جلد : ۱۵ صفحه : ۲۴۳
✍🏻شپش بدن امام صادق و یارانش را فراگرفته و در نمازشان شپشها را در زمین دفن میکردند و یکی از دلایل مبتلا شدنان به شپش، بلندی ریش و عدم نظافت میباشد
✍🏻چرا امام صادق یارانش را به پاکیزگی تشویق نمیکند؟ چرا نمیگوید به حمام بروید و شپش ها را از بین ببرید، در حالی که میگوید آن ها را در زمین بیاندازید ❗️❗️
👇👇👇👇
💠#پاسخ💠
👌پاکیزگی شعار اسلام و پیشوایان دین علیهم السلام بوده است و قرآن در یک تعبیر عام صراحتا تاکید بر پاکی و پاکیزگی کرده و می فرماید ؛
« خداوند، توبه كنندگان را دوست دارد، و پاكان را (نيز) دوست دارد » ( بقره 222)
❕پیامبر گرامی فرمود ؛
« خداوند پاك است و شخص پاك را دوست دارد، پاكيزه است و پاكيزگى را دوست دارد. »
📚سنن الترمذی ج 5 ص 112
👌و فرمود ؛
« اين بدنها را پاكيزه سازيد، [تا] خداوند [جان] شما را پاكيزه گرداند؛ زيرا هيچ بنده اى نيست كه شب با بدنى پاكيزه بخوابد مگر اينكه فرشته اى در ميان جامه او با وى مى خوابد و هيچ ساعتى از شب از اين پهلو به آن پهلو نمى چرخد مگر اينكه آن فرشته گويد: خدايا! بنده ات را بيامرز؛ زيرا كه با بدنى پاكيزه خوابيده است.»
📚میزان الحکمه ج 12 ص 262
👌و فرمود ؛
« چه بد است بنده كثيف و لاقيد. »
📚الکافی ج 6 ص 439
👌و فرمود ؛
«مردمان كثيف و پلشت به هلاكت در افتند.»
📚کنزالعمال ح 7422
👌پيامبر خدا وقتى مردى را ديد كه موهايى ژوليده و جامه اى چركين و سر و وضعى نامرتّب داشت فرمود: «استفاده از نعمتهاى خدا و آشكار ساختن نعمت جزو دين است. »
📚الکافی ج 6 ص 439
👌و فرمود ؛
« خودتان را با هر وسيله اى كه مى توانيد پاكيزه كنيد؛ زيرا كه خداوند متعال اسلام را برپايه پاكيزگى بنا كرده است و هرگز به بهشت نرود مگر كسى كه پاكيزه باشد. »
📚میزان الحکمه ج 12 ص 264
👌 امام رضا عليه السلام فرمود ؛« پاكيزگى از اخلاق پيامبران است.»
📚بحارالانوار ج 78 ص 335
❕بنابراین روشن می شود که اساس اسلام و سیره پیشوایان دین بر پاکیزگی بنا شده است ، اما متاسفانه برخی از افراد به این مساله توجه نکرده یا نمی کنند و مطابق روایتی که معاند به آن استناد کرده و سایر روایات به نزد امامان می آمدند و سوال می کردند که اگر در هنگام نماز بر خود شپشی یافتیم آیا کشتن آن به نماز خللی وارد می کند و نماز و وضو را باطل می کند ، امامان می فرمودند خیر ، کشتن آن جایز است و می توانید شپش را در نماز کشته یا از خود طرد کنید و زیر سنگریزه ها پنهان کنید .
📚وسائل الشیعه ج 7 ص 274 باب 20 باب جواز قتل المصلی القمله و طرح القمله ودفنها فی الحصی
👌امامان با این بیان تکلیف افرادی را روشن می کردند که احیانا به پاکیزگی توجه نداشتند و بر بدن خود شپش می یافتند ، نه آنکه خودشان معاذ الله گرفتار ناپاکی باشند یا سایرین را به ناپاکی توصیه کنند . آنان مطابق نقل های فوق همواره همگان را به پاکی و پاکیزگی دعوت می کردند و اساس دین را بر پاکیزگی می دانستند .
🔰 @p_eteghadi 🔰
#عدالت_علی_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔خوی توحش علی بن ابی طالب در تاریخ ثبت شده است. بلاذری در کتاب جمل من انساب الاشراف میگوید;
=========================
🔵وبعث علي بن أبي طالب عبد الرحمن بن جزء الطائي إلى سجستان فقتله حسكة. فقال على: لأقتلن من الحبطات أربعة آلاف. فقيل له: إن الحبطات لا يكونون خمس مئة.
🔴امام علی عبدالرحمان بن جز طائی را به سیسستان فرستاد. لکن حسکه حبطی وی را بکشت👈🏿،پس علی فرمود: بیاید که چهار هزار تن از حبطیان را به قتل رسانیم. وی را گفتند: حبطیان پانصد تن هم نشوند.👉🏿
=========================
👇👇👇👇
💠#پاسخ💠
👌مطلب فوق کاملا بی سند و جعلی ، توسط افرادی نقل شده است که اعتقادی به ولایت علی علیه السلام نداشته اند ،این گونه افراد برای سرپوش گذاشتن به جنایات خلفای ثلاثه ، سعی دارند که دامان علی علیه السلام را آلوده به این بی عدالتی ها کنند در حالی که ؛
❕عمر همواره می گفت ؛
« علی از همه ما به داوری و قضاوت ( الهی ) آشناتر است »
📚صحیح بخاری ، ج 7 ص 116 _ مستدرک علی الصحیحین ، ج 3 ص 305 _ مسند احمد ج 5 ص 113
❕علمای اهل سنت از پیامبر گرامی نقل می کنند ؛
« علی بن ابی طالب آگاه ترین شخص به امر قضاوت است »
📚سنن ابن ماجه ، ج 1 ص 161
🔸از ابن مسعود نقل می کنند ؛
« علی از همه مردم مدینه به امور قضاوت آشناتر بود »
📚استیعاب ج 2 ص 461_ فتح الباری ج 9 ص 236
❕ابونعیم در حلیه الاولیاء نقل می کند که پیامبر گرامی خطاب به علی علیه السلام می فرمود ؛
« تو از همه بهتر عدالت را میان مردم رعایت می کنی »
📚حلیه الاولیاء ج 1 ص 65 _ الریاض النضره ج 2 ص 198
❕در نقل دیگر فرمود ؛
« تو ازهمه بهتر به رعیت مهربان هستی »
📚حلیه الاولیاء ج 1 ص 66
❕هیثمی نقل می کند که پیامبر گرامی خطاب به فاطمه زهرا سلام الله علیهما می فرمود ؛
« تو را به همسری مردی در آوردم که مهربانیش به مردم از همه زیادتر است و در میان همه آنها عدالت را به بهترین وجه اجرا می کند و داوری او از همه بهتر است »
📚مجمع الزوائد ج 9 ص 165
🔸در روایات فراوانی از نقل های شیعه نیز علی علیه السلام به عدالت و مهربانی با مردم ستوده شده است ؛
📚بحار الانوار ج 41 ص 102 باب 107
👌آنچه گذشت نقل های اهل سنت در مورد عدالت و مهربانی علی علیه السلام نسبت به مردم و علم و دانش او به قضاوت عادلانه بود ، آیا فردی که اوصاف او چنین است تصمیم می گیرد که در ازای کشته شدن یک فرد ،چهار هزار تن را بکشد ❗️
🔸نقل مورد استناد معاند کاملا بی سند و ضعیف است که به هیچ عنوان قابل اعتناء نیست و با روایات فوق که توسط اهل سنت در مورد عدالت و مهربانی علی علیه السلام نقل شده منافات دارد .
🔰 @p_eteghadi 🔰
•❀•
| 📖 #برگی_از_کتاب |
اخلاق کريمانه در پرتو کلام امام حسن عليه السلام
📄 #امام_حسن_علیه_السلام مردمانی را، که در نزد ایشان حاضر بودند، خطاب کرد و از یکی از برادران خویش یاد کرد.
امام علیه السلام در این بیان برای یکی از مؤمنان که او را برادر خویش خطاب میکند، ویژگیهای برجسته اخلاقی برمیشمرد و به نظر میرسد با برشمردن این ویژگیها، قصد دارد تا او را به عنوان الگوی قابل دسترس برای مؤمنان معرفی کند. ...
🔰 انسان شایسته ستایش در نظر #امام_حسن_علیه_السلام :
▫️ دنیا در نظرش : بیارزش و خوار
▫️ نسبت به خودش : بیتکلف و برخوردار از کرامت نفس
▫️ در برابر دین : متعهد و پایبند به اصول و احکام
▫️ در برابر خدا : خاشع و مطیع و شاکر
▫️ در برابر همنوع : مهربان، بخشنده، خیرخواه، فروتن، خاموش و بردبار
▫️ در برابر جامعه : مسئول و متعهد و پرکار و کممصرف
▫️ در برابر دشمن : هوشیار و زیرک و محکم و انعطافناپذیر
▫️ در امور شخصی : خردمند و اهل مشورت و کتوم و صبور
▫️ ارزشمندترین چیز در نظر او : عقل و دانش و فضایل اخلاقی
🔰 @p_eteghadi 🔰
حلول ماه ربیع، مبارک 🌷.
#اعمال روز اول ماه ربیع الاول
🔰 @p_eteghadi 🔰