eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.4هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.1هزار ویدیو
66 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸ادامه 👇 ❕در نقل دیگر ، زراره می گوید ؛ « امام صادق ع ، داود بن كثير رقى و حمران بن اعين و ابا بصير را خواست مفضل بن عمر نيز آمد و گروهى را آورد تا سى نفر رسيدند. گفت داود صورت اسماعيل را بگشا. رو پوش از روى او برداشت فرمود خوب نگاه كن مرده است يا زنده. عرض كرد آقا مرده است ، بيك يك آنها نشان داد تا همه ديدند فرمود خدايا تو شاهد باش. دستور داد او را غسل دهند و كفن كنند بعد فرمود مفضل صورتش را باز كن ببين زنده است يا مرده همه نگاه كنيد گفت آقا مرده است فرمود درست نگاه كرديد و دقت نموديد؟ گفتند آرى از اين كار امام در شگفت بودند. گفت خدايا تو شاهد باش او را براى دفن بردند وقتى درون قبر گذاشتند فرمود مفضل صورتش را بگشا. صورت او را كه باز كرد فرمود نگاه كنيد ببينيد مرده است يا زنده عرض كرد آقا مرده است گفت خدايا شاهد باش بزودى گروهى هواپرست تصميم ميگيرند نور خدا را خاموش كنند اشاره بموسى بن جعفر نمود ولى خداوند نور خود را تمام خواهد كرد گرچه كافران نخواهند. خاك بر روى قبر او ريختند باز سخن خود را تكرار نمود رو به مردم نموده فرمود ، اين مرده غسل داده و كفن كرده كه در لحد گذاشته شده كيست؟گفتند اسماعيل پسر شما است. فرمود خدايا شاهد باش. ❕ در اين موقع دست موسى را گرفته فرمود ؛ « اين رهبر واقعى است و حقيقت با اوست و بقيه ائمه و پيشوايان از نسل او خواهند بود تا خداوند زمين و ساكنان آن را در اختيار دوازدهمين پيشوا گذارد. » 📚الغیبه ، نعمانی ، ص 328 _ مناقب آل ابی طالب ، ج 1 ص 267 _ بحار الانوار ج 48 ص 21 ❕بنابراین ، امام صادق ع هیچگاه اسماعیل را به عنوان امام معرفی نکردند و تنها تصریح به امامت امام کاظم ع می کردند . شاید آنچه برای وهابی شبهه شده است ، این نقل از امام صادق ع است که فرمود ؛ « برای خداوند بدائی ، بزرگتر از بدائی که برای اسماعیل فرزندم رخ داد ، رخ نداده است » 📚بحار الانوار ج 47 ص 269 ❕«بداء» در لغت به معناى آشكار شدن و وضوح كامل است و به معناى پشيمانى نيز آمده؛ زيرا شخصى كه پشيمان مى ‏شود حتماً مطلب تازه ‏اى براى او پيدا مى‏ شود. بدون شك «بداء» به اين معنا در مورد خداوند معناى ندارد و هيچ آدم عاقل و دانايى ممكن نيست احتمال بدهد مطلبى بر خدا پوشيده باشد و سپس با گذشت زمان بر او آشكار گردد؛ اصولًا اين سخن كفر صريح و زننده ‏اى است و لازمه آن نسبت دادن جهل و نادانى به ذات پاك خداوند است و ذات او را محل تغيير و حوادث دانستن. حاشا كه شيعه اماميه چنين احتمالى را درباره ذات مقدس خدا بدهند ، هنگامى كه « بداء » به خداوند نسبت داده مى ‏شود بمعنى « ابداء » است يعنى آشكار ساختن چيزى كه قبلا ظاهر نبوده است » 📚تفسیر نمونه ، ج 10 ص 245 👌امام صادق ع فرمود ؛ « كسى كه گمان كند براى خدا چيزى امروز آشكار مى‏ شود كه ديروز نمى ‏دانست از او تنفر و بيزارى بجوئيد » 📚کمال الدین ج 1 ص 70 ❕و فرمود ؛ « برای خدا هیچ بدائی حاصل نمی شود ، مگر آنکه از قبل نسبت به آن ، علم و آگاهی دارد » 📚الکافی ج 1 ص 148 ❕بنابراین ، هر کجا بداء به خداوند نسبت داده می شود به معنای ابداء و آشکار ساختن است ، نه آنکه خداوند ، چیزی را نمی دانسته و پس از آن برای او آشکار شده باشد ، بر این اساس مفهوم روایت مذکور در مورد بدائی که در مورد اسماعیل ایجاد شد این است که ؛ « هیچ آشکارکردنی از خداوند صادر نشد ، مانند آشکار کردنی که در مورد اسماعیل فرزندم حاصل شد » . 👌زیرا به واسطه مرگ اسماعیل قبل از شهادت امام صادق ع ، برای کسانی که گمان کرده بودند اسماعیل جانشین امام صادق ع است ، مطلب روشن و ظاهر گردید که او امام نیست ، بر همین اساس ، شیخ صدوق می نویسد ؛ «هر كه گمان كند كه براى خدا بداء روى داده از روی ، پشيمانى او نزد ما كافر است به خداوند عظيم، و اما قول امام صادق عليه السّلام كه فرمود ؛ « هيچ بدائى نشده براى خدا مثل بدائى كه شد براى او در باره اسماعيل پسر من » پس غرض آن حضرت اين بوده كه به ظهور نيامد و آشکار نشد ... مثل آنچه به ظهور آمد در اسماعيل پسر من، آنگاه كه نهال حياتش را از بن برآورد پيش از من ، تا معلوم شود كه او امام بعد از من نيست‏ » 📚اعتقادات الامامیه ، ص 41 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❔پرسش ❓کانال نقدی بر اسلام بحثی را اغاز کرده است پیرامون میرزای نوری و این که ایشان کتابی نوشته اند به نام « فصل الخطاب فی تحریف القرآن» و ایشان از علمای بزرگ شیعه بوده و عقیده به تحریف قرآن داشته است لطفا پاسخ مقتضی را ارائه فرمایید❔ 💠پاسخ: ❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣در این که مرحوم محدث نوری از بزرگان علمای شیعه بوده است شکی نیست . 🌀صاحب اعیان الشیعه در مورد او می نویسد: «او عالم و فاضل و محدث بود و در علم حدیث و رجال متبحر بود .عارف به علم سیر و تاریخ بود و یگانه زمانش بود در اطلاع و اگاهی بر اخبار و آثار » 📚اعیان الشیعه ج6 ص143 👌ایت الله سبحانی درباره او می نویسد؛ «او فقیه امامی بود که در علم حدیث و رجال متبحر بود و اگاه به علم سیر و تاریخ بود » 📚موسوعه طبقات الفقهائ ج14 قسم1 ص229 🗯در کتاب فهرس التراث او را چنین معرفی می کند: «او شیخ و ستون مذهب بوده است وشیخ امامان حدیث و رجال بوده است .خاتم محدثین و مجتهدین می باشد.مجلسی سوم لقب اوست .او از بزرگان علمای شیعه و کبیران مردان اسلام می باشد» 📚فهرس التراث ج2 ص233 2⃣این که می گویند ایشان عقیده به تحریف قرآن داشته است کذب و دروغ است. 👌مرحوم حاج شیخ اقا بزرگ تهرانی که شاگرد مبرز مرحوم محدث نوری است در شرح حال استادش در جلد اول مستدرک الوسایل می گوید : ❗️« اما در مورد کتاب فصل الخطاب کرارا از استادم شنیدم می فرمود مطالبی که در فصل الخطاب است عقیده شخصی من نیست بلکه این کتاب را برای طرح بحث و اشکال نوشتم و اشارتا عقیده خودم را راجع به عدم تحریف قران اورده ام و بهتر بود نام کتاب را فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب می گذاردم » ❗️سپس مرحوم محدث تهرانی می گوید : « ما از نظر عمل روش استاد خودمان را به خوبی می دیدیم که هیچگونه وزن و ارزشی برای اخبار تحریف قائل نبود بلکه انها را اخباری می دانست که باید بر دیوار کوبند تنها کسی می تواند نسبت تحریف را به استاد ما بدهد که به مرام و عقیده او اشنا نبوده است » 📚مقدمه المستدرک ج1 ص50-51 🔷ومی نویسد: «محدث نوری می گفت که من در این کتاب کوشیدم تا اثبات کنم که قرآن موجود همان است که در قرون اولیه اسلام جمع آوری شده و در آن تغییر و تبدیلی رخ نداده است از این رو بهتر بود که آن را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» گویند در حالی که عنوان « فصل الخطاب فی تحریف الکتاب» مردم را در راه یافتن به مراد من به اشتباه انداخته است» 📚الذریعه ج10 ص220 🔶لذا ایشان در اعتراف نامه ای که پس از نگاشتن کتاب فصل الخطاب منتشر ساخت روشن کرد که مرادش عدم تحریف قرآن بوده است 📚نزاهت قرآن،جوادی املی،ص22 3⃣به فرض هم بگوییم ایشان اعتقاد به تحریف قرآن داشته است باز هم اشکالی مطرح نمی شود زیرا؛ 🔶1- طبق ادله مسلم وقوع تحریف در قرآن محال است و ایشان در نظریه خود اشتباه کرده است و معذور است و این از مقام علمی او نمی کاهد .بسیارند علمایی که در نظریه های علمی خود دچار اشتباه می شوند . 🔶2- امیر مومنان فرمود: ❗️«عظمت و بزرگی افراد نشانه حق و باطل نیست .حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی وباطل را بشناس انگاه اهل آن را خواهی شناخت» 📚بحار الانوار ج40 ص126 🗯اگر مرحوم محدث نوری عقیده به تحریف قرآن داشته او از حق و حقیقت دور شده است البته چنان که گذشت به هیچ عنوان ایشان معتقد به تحریف قرآن نبوده است. ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❔پرسش ❓در آداب زيارت در مفاتيح الجنان آمده: غسل كنيد و وقت تشرف عتبه را ببوسيد و دعاهاي وارد شده را بخوانيد. ❓يك سؤال: آيا وقتي پيامبر و امامان ع زنده بودند هر كي مي خواست خدمت ايشان برسد اين كارها را مي كرد!!!!؟ و از آداب بود؟!!! 🗯پاسخ: 👌تبرک جستن به آثار اولیائ در حال حیات و بعد از مماتشان مصادیق متعددی دارد. 1⃣تبرک در حال حیات؛ ❗️بخاری نقل می کند : «، پیامبر نماز ظهر و عصر را خواند و مردم اطراف او جمع شده و دستان او را گرفته و بر صورت خود می مالیدند» 📚صحیح بخاری ج4 ص165 ❗️ونقل می کند: «مردم باقیمانده آب وضوی پیامبر را گرفته و به صورت و بدن خود می کشیدند» 📚صحیح بخاری ج1 ص55 🗯ونقل شده است: «پیامبر موهای سر مبارک را کوتاه می کرد و اصحاب دورش را فرا گرفته تا اگر مویی از سر حضرت جدا شود بر دستان آنها قرار گیرد» 📚صحیح مسلم با شرح نووی ج15 ص83 📚مسند احمد ج3 ص591 👌ابو ایوب انصاری می گوید: «بعد از آن که رسول خدا وارد خانه ما شد من برایش غذا می آوردم .هنگامی که ظرف غذا را بر می گرداندم من و همسرم از محل دست های پیامبر در غذا به نیت تبرک برداشته و استفاده می کردیم» 📚طبقات ابن سعد ج5 ص406 👌قرآن نیز نقل می کند که یعقوب نبی به پیراهن یوسف نبی تبرک می کرد 🔷یوسف93 ❗️بنا براین می بینیم تبرک جستن به آثار اولیای در حال حیات مصادیق متعددی دارد .تبرک به آب وضو، تبرک به مو،تبرک به اشیایی که با انان در ارتباط است و ... 2⃣تبرک بعد از ممات؛ 👌تبرک جستن به آثار اولیائ بعد از مرگ انان نیز مصادیق متعددی دارد. 🗯علامه مجلسی روایت می کند که امام فرمود: «مستحب است که اطراف قبر و ضریح امام بوسیده شود و به آن تبرک شود» 📚بحار الانوار ج97 ص126 👌امام صادق فرمود: «وقتی به نزد قبر پیامبر حاضر شدی به منبر پیامبر نزدیک شو و با دو دستت آن را مسح کن و بر چشمانت بکش» 📚الکافی ج4 ص553 🗯همین طور روایات متعددی آمده است در مورد استحباب تبرک جستن به قبر و ضریح امامان چنان که شیخ حر عاملی بابی را گشوده است : «باب در استحباب تبرک به قبر امام رضا و قبور سایر امامان» 📚وسائل الشیعه ج14 ص561 باب83 👌بنا براین تبرک جستن به آثار اولیای بعد از ممات نیز مصادیق متعددی دارد که روشن ترین مصداق آن تبرک به قبور و ضریح انان می باشد. 3⃣مساله دیگر آن است که غسل کردن و لباس پاکیزه پوشیدن نیز از آداب زیارت است . 🗯 امام صادق در مورد کسی که قصد زیارت قبور اهل بیت را داشت فرمود: «شایسته است که سخن گفتن را کم کنی و جز خیر نگویی و بسیار ذکر خداوند را گویی و لباس پاکیزه بپوشی و قبل از زیارت غسل کنی و با خشوع باشی و فراوان بر محمد و الش صلوات بفرستی و...» 📚کامل الزیارات ص130 📚وسائل الشیعه ج14 ص527 ❗️انجام دادن این امور از مصادیق تعظیم اهل بیت پس از مماتشان می باشد اگر چه ممکن است تعظیم انان در حال حیات مصادیق دیگری داشته باشد . 4⃣همینطور در روایات متعددی کیفیت زیارت قبور هریک از اهل بیت و خواندن زیارت نامه ها توسط خود اهل بیت بیان شده است که علامه بزرگوار مجلسی مفصلا آنها را در ابواب متعددی نقل می کند. 📚بحار الانوار ج97 ص100 به بعد « کتاب المزار» 👌خلاصه آن که آنچه لازم است به آن توجه شود این است که تبرک جستن و تعظیم اهل بیت در حال حیات و مماتشان مصادیق متعددی دارد و این مصادیق را نیز خود اهل بیت بیان کرده اند .ممکن است انجام برخی کارها مختص به حال حیاتشان باشد و انجام برخی دیگر مختص به بعد مماتشان باشد اما به هر حال با توجه به نکات مطرح شده اشکالی بر این مساله وارد نمیشود. ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❔پرسش ❓چرا نباید همونجوری که دنیا نسبت به چندین سال قبل(اسلام تا الان)کلی تغییر کرده،دین هم تغییر کنه و به روز بشه؟چون الان مسائلی به وجود اومده که زمان پیامبر نبوده تا بتونه بهشون جواب بده مثلا در زمان پیامبر فضای مجازی و شبکه های اجتماعی نبوده تا اسلام در مورد اون نظر بده که مثلا حکمش چیه 💠پاسخ؛ 🔰در روایات ما آمده است که هیچ مساله ای نمی باشد مگر انکه حکم آن در قرآن یا سنت بیان شده است 📚بحار الانوار ج2 ص168 باب 22 👌 اگر تمام قوانین اسلام جنبه جزیی داشت و برای هر موضوعی حکم کاملا مشخصی و جزیی تعیین کرده بود جای این اشکال بود که اسلام برای تمام نیازهای جامعه بشری برنامه ندارد اما با توجه به اینکه در دستورات اسلام یک سلسله اصول کلی و بسیار وسیع و گسترده ای وجود دارد که می تواند بر نیازهای متغیر منطبق شود و پاسخگوی انها باشد دیگر جایی برای این ایراد نیست. 🔶به عنوان نمونه مورد اشکال شما را بررسی می کنیم تا ببینیم نظر اسلام در مورد استفاده از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی چه می باشد؛ 1⃣از جمله اصول کلی و مسلم اسلامی مساله تحریم تقویت ظالمین و دشمنان دین می باشد. 🔷امام سجاد فرمود: «از مصاحبت با گناهکاران و تقویت ظالمین بپرهیز» 📚الکافی ج8 ص14 ❗️امام صادق فرمود: «کسی که ظلم می کند و کسی که او را یاری می دهد و کسی که به ظلم انان راضی است هر سه در گناه شریک هستند» 📚الکافی ج2 ص333 ❗️در روایت دیگر آمده است: «سبب تقویت ظالمین نشوید که عزت شما از بین می رود» 📚معانی الاخبار ص196 👌خداوند نیز می فرماید: «تکیه بر ظالمین نکنید که آتش شما را فرا می گیرد» 🔷هود113 ❗️حال با توجه به این ادله می گوییم اگر استفاده از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی سبب تقویت دشمنان دین و اسلام شود به این صورت که درآمد عائد از این فعالیت به جیب دشمنان اسلام که با مسلمین در حال جنگ هستند رفته و سبب تقویت انان بر علیه مسلمین می شود بی شک استفاده از این برنامه ها جایز نمی باشد. 2⃣یکی دیگر از قوانین کلی و مسلم اسلامی وجوب ترک محرمات و انجام واجبات می باشد ❗️محدث بزرگوار شیخ حر عاملی روایات فراوانی را نقل می کند در وجوب دوری از محرمات و انجام دادن واجبات به گونه ای که وظیفه همگان عمل به این دو وظیفه مسلم اسلامی است 📚وسائل الشیعه ج15 ص252 باب23 و ص259 باب24 ❗️استفاده از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی اگر مستلزم تحقق محرمات شود مانند ارتباط نا مشروع با نامحرم، دیدن برنامه های مستهجن، سست شدن پایه های دینی ،و ...بی شک استفاده از آن جایز نمی باشد . 🗯اما اگر این برنامه های اجتماعی مفاسد فوق را نداشته باشد استفاده از آنها از جنبه های زیر دارای رجحان است؛ 1⃣وجوب کسب علم و معرفت دینی ؛ ❗️امام صادق فرمود: «طلب علم بر همگان واجب است» 📚الکافی ج1 ص30 👌پیامبر گرامی فرمود: «برترین عبادت فقه و کسب معرفت دینی است» 📚خصال ج1 ص30 👌استفاده از شبکه های اجتماعی اگر سبب شود که انسان بر معرفت دینی اش افزوده شود به این که مثلا به عضویت کانال های مورد اعتماد در نشر معارف دینی در آید بی شک دارای رجحان و فضیلت می باشد. 2⃣لزوم تفریح حلال؛ 👌حضرت علی فرمود: «انسان با ایمان ساعات شبانه روز خود را به سه بخش تقسیم می کند .قسمتی را صرف مناجات با پرودگارش می کند و قسمتی دیگر را برای کسب و کار قرار می دهد و قسمت سوم را برای بهره گیری از لذات حلال و دلپسند می گذارد » 📚نهج البلاغه حکمت 390 👌پیامبر گرامی فرمود: «تفریح داشته باشید همانا من ناراحتم که در دین شما خستگی و بی نشاطی باشد» 📚نهج الفصاحه ص259 ♻️انسان می تواند با استفاده از شبکه های اجتماعی و عضویت در کانال ها و گروهایی که جهت شعر و طنز واخبار ...تشکیل یافته است ساعاتی از روز را صرف تفریح حلال کند .از این جهت نیز استفاده از فضای مجازی دارای رجحان می باشد. ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❔پرسش ❓اگر قرار بود با دعا کردن مشکلات حل شود پس نقش خود ما در زندگی چیست؟ آیا بهتر نیست انسان به جای دعا کردن با پشتکار کاری که فکر می کند درست است کار را انجام دهد؟ 🗯پاسخ: ❗️در این شکی نیست که دعا کردن و درخواست کردن از خداوند مورد تاکید و توصیه در ایات و روایات واقع شده است 📚وسائل الشیعه ج7 ص23 باب1 👌اما باید توجه کرد که دعا کردن با تلاش و کوشش منافاتی ندارد .یکی از شرایط استجابت دعا توام گشتن آن با عمل و تلاش و کوشش است . 🔶حضرت علی فرمود: «دعا کننده بدون عمل و تلاش مانند تیر انداز بدون « زه» است» 📚نهج البلاغه حکمت337 ♻️از آنجایی که زه عامل حرکت و وسیله پیش راندن تیر به سوی هدف است روشن می شود که تلاش و کوشش نیز جزو شرایط اساسی برای استجابت دعا است . ❗️انسان هم باید برای رسیدن به هدف دعا کند و هم سعی و تلاش و کوشش بکند و از خداوند بخواهد که سعی و تلاشش موثر واقع شود و به خواسته اش برسد.دعا کننده باید آنچه را در توان دارد به کار گیرد و آنچه را در توان ندارد از خدا بخواهد 📚پیام امام امیر المومنین ،ج14 ص707 👌امام صادق فرمود: «چهار دسته هستند که دعای آنان مستجاب نمی شود که یکی از آنان کسی است که در خانه اش نشسته است و دنبال تلاش و کوشش نمی رود و دعا می کند خدایا به من روزی بده» 📚بحار الانوار ج100 ص12 🗯در روایت دیگر آمده است که عمر بن یزید می گوید به امام صادق گفتم: «مردی می گوید در منزل می نشینم و نماز و روزه وعبادت خداوند را انجام داده و رزقم به من می رسد. 🔷امام فرمود:« این فرد از جمله کسانی است که دعایش مستجاب نمی شود» 📚الکافی ج5 ص77 ❗️علامه بزرگوار مجلسی و محدث بزرگوار شیخ حر عاملی روایات متعدد دیگری نیز در همین مضمون نقل می کند که شرط لازم و حتمی در استجابت دعا ،سعی و تلاش و کوشش می باشد و بدون آن دعای فرد مستجاب نمیشود 📚بحار الانوار ج90 ص354 باب22 📚وسائل الشیعه ج7 ص123 باب50 👌مفهوم دعا این است که ما حد اکثر تلاش خود را برای رسیدن به مقاصد صحیح انجام دهیم و آنجا که توانایی نداریم دعا کنیم خداوندا حل بقیه مشکل با توست . 🔷با توجه به این تفسیر از دعا اشکال شما به مساله دعا وارد نمی شود ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔درمورد حضرت خدیجه هنگام ازدواج باپیامبر دوقول شنیده شده یکی اینکه ایشون قبل از پیامبر با کسی ازدواج نکرده بود و پیامبر اولین همسر اوبود،دوم اینکه گفته میشه قبل ازپیامبر دوبار ازدواج کرده بود .قول صحیح کدام قول است 💠پاسخ؛ 1⃣نخست باید توجه کرد که در این شکی نیست که حضرت خدیجه برترین زنان پیامبر بوده است .چه ثابت شود ایشان قبل از پیامبر ازدواج کرده بودند و چه ثابت شود که ایشان باکره بوده اند. 🗯طبری روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: « برترین زنان عالم چهار زن هستند ؛ مریم بنت عمران،اسیه بنت مزاحم،خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد» 📚جامع البیان ،ج3 ص359 ❗️در روایت دیگر می اورند که فرمود: « برترین زنان بهشت مریم و خدیجه ( وفاطمه) است» 📚تاریخ مدینه دمشق ج70 ص106 👌بخاری در صحیح روایت می کند که عایشه می گفت: « من انقدر که نسبت به خدیجه حسادت می ورزیدم نسبت به هیچ یک از زنان پیامبر چنین حسادتی نمیکردم» 📚صحیح بخاری ج8 ص195 ♦️در کتاب فتح الباری امده است: « اکثر حسد عایشه نسبت به خدیجه بود و سبب ان بشارتی بود که جبرییل اورد که برای خدیجه خانه ای در بهشت است» 📚فتح الباری ج7 ص102 ♻️مسلم روایت می کند که عایشه به پیامبر چنین گفت: « چقدر از خدیجه یاد می کنی او پیرزنی بود از پیر زن های قریش که از پیری دندان در دهان نداشت .هلاک شد و خدا بهتر از او را به تو داد» 📚صحیح مسلم،ج7 ص134 ♦️دنباله روایت را احمد در مسند می اورد که پیامبر در جواب عایشه فرمود: « خداوند بهتر از او را نصیبم نساخته است .انگاه که مردم مرا قبول نداشتند او به من ایمان اورد و انگاه که مرا تکذیب می نمودند او تصدیقم کرد و انگاه که دیگران مرا محروم کرده بودند او به مالش مرا یاری کرد » 📚مسند احمد ج9 ص429 📚المعجم الکبیر،ج23 ص13 📚الاستیعاب ،ج4 ص1824 📚کنزالعمال ،ج12 ص132 2⃣مشهور بین علمای اهل سنت آن است که ایشان قبل از ازدواج با پیامبر دوبار ازدواج کرده بودند.دو شوهر ایشان به نام های « عتیق بن عائذ » و « ابو هاله مالک بن نباش التمیمی» بوده اند که با مرگ رشته زندگی هر کدام پاشیده شده بود 📚اسد الغابه ج6 ص79 📚الاستیعاب ج4 ص1817 📚الاصابه ج8 ص99 🗯اما برخی از علمای شیعه این قول را بر نمی تابند و معتقدند که ایشان باکره بوده اند و اهل سنت جهت فضیلت سازی برای عایشه که بگویند تنها همسر باکره پیامبر او بوده است می گویند خدیجه قبلا ازدواج کرده و بیوه بوده است. 👌 علامه مجلسی می نویسد: «پیامبر با خدیجه ازدواج کرد در حالی که او باکره بود و قبل از پیامبر ازدواج نکرده بود» 📚بحار الانوار ج22 ص191 ❗️ابوالقاسم اسماعیل بن محمد اصفهانی از دانشمندان اهل سنت می نویسد: «خدیجه زنی باکره و دارای اعتبار و مال بسیاری بود که با پیامبر ازدواج کرد» 📚دلائل النبوه ج1 ص178 👌علامه محقق سید جعفر مرتضی عاملی دلائل چندی را در اثبات این که حضرت خدیجه باکره بوده است و قبل از پیامبر ازدواج نکرده بود اقامه می کند از جمله؛ 1⃣ابن شهر آشوب در کتابش می آورد که بلاذری و ابوالقاسم کوفی در دو کتابشان و سید مرتضی در شافی و شیخ طوسی در تلخیص شافی روایت کرده اند که : «پیامبر با خدیجه ازدواج کرد در حالی که او باکره بود و قبل از پیامبر با کسی ازدواج نکرده بود» 📚مناقب ال ابی طالب ج1 ص159 2⃣اجماع شیعه و سنی بر این است که تمام سادات و بزرگان قریش از خدیجه خواستگاری کردند اما ایشان به همه آنها جواب منفی دادند و وقتی با پیامبر اسلام ازدواج کردند زنان قریش بر او غضب کرده و با او قطع رابطه کردند.و به او گفتند که بزرگان و رئیسان عرب از تو خواستگاری کردند اما با انان ازدواج نکردی با محمد یتیم ابی طالب که فقیر و بدون مال است ازدواج کردی . ❔اهل نظر و فهم چگونه می توانند قبول کنند که خدیجه از ازدواج با بزرگان قریش خود داری کند آنگاه با دو نفر اعرابی از قبیله بنی تمیم ازدواج کند ❓ ❓ایا صاحبان اندیشه حکم به بطلان چنین قولی نمی کنند. 3⃣چگونه می توان پذیرفت که بزرگان و اشراف قریش خدیجه را به دلیل ازدواج با دو نفر اعرابی و پایین مقام که اهل نظافت و شخصیت نیز نبودند ملامت و سرزنش نکنند❓ 📚الصحیح من سیره النبی الاعظم ج2 ص122 🗯به هر حال چنان که گذشت به مقتضای هر دو قول شکی در عظمت مقام حضرت خدیجه و برتری ایشان نسبت به سایر زنان پیامبر نمی ماند. ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❔پرسش ❓بسیار می شود که افرادی گناه می کنند مثلا بی حجابی می کنند و نماز نمیخوانند و روزه نمی گیرند و شراب می خورند می گویند دلت پاک باشد کافی است ما دلمان پاک است و همین بس است ❔ 💠پاسخ؛ ❗️از دیدگاه آیات و روایات اعمال آدمی همواره بازتابی در روح و دل او دارد و تدریجا دل و روح را به شکل خود در می آورد .انسان با ادامه دادن گناه لحظه به لحظه در تاریکی روحی بیشتری فرو می رود . 🌀خداوند در مورد این گونه افراد می فرماید: «اعمال آنان همچون زنگاری بر دلشان نشسته و از درک حقیقت وا مانده اند» 🌀مطففین 14 👌بدترین اثر گناه و ادامه آن تاریک ساختن دل و قلب و از میان بردن نور علم و تشخیص است .گناهان از اعضا و جوارح سرازیر قلب ودل می شود و دل را به یک باتلاق متعفن و گندیده مبدل می سازد. ❗️پیامبر گرامی فرمود: «گناهان زیاد دل و قلب انسان را فاسد می کند» 📚در المنثور ج6 ص326 👌وفرمود: «هنگامی که بنده گناه کند نکته سیاهی در قلب و دل او پیدا می شود .اگر توبه کند و از گناه دست بردارد و استغفار کند دل و قلب او صیقل می یابد و اگر باز هم به گناه بر گردد سیاهی افزون می شود تا تمام دلش را فرا می گیرد» 📚بحار الانوار ج70 ص332 📚الکافی ج2 ص271 👌امام باقر فرمود: «هیچ چیز مانند گناهان و خطاها سبب فساد دل و قلب نمی شود» 📚الکافی ج2 ص268 👌حضرت علی فرمود: «هیچ دردی برای دل ها دردناک تر از گناهان نمی باشد که سبب فساد دل می شود» 📚همان مدرک ص275 🔷این گونه افراد با ادامه دادن به گناهان لحظه به لحظه در تاریکی روحی بیشتری فرو می روند و به جایی می رسند که گناهانشان در نظرش حسنات جلوه می کند و گاه به آن افتخار می نماید و در این مرحله راههای بازگشت به روی او بسته میشود و تمام پلهای پشت سرش ویران می گردد 📚تفسیر نمونه ج26 ص267 ❗️چنان که خداوند می فرماید: «خداوند بر دلهای آنها مهر نهاده و همچنین بر گوشهای انان و بر چشمهای انان پرده ای فرو افتاده و برای انان عذاب بزرگی است» ♻️بقره7 ❗️ومی فرماید: «چشم های ظاهر نابینا نمی شود بلکه دل هایی که در سینه ها جای دارد نابینا می گردد» 🔷حج46 👌به دلیل همین فساد دل است که می پندارند و می گویند دلشان پاک است و بر مسیر صحیح قدم بر می دارند در حالی که در همین سخنشان نیز صادق نیستند و دل پاکی برای انان نمانده است و به دلیل گناهان قدرت تشخیص مسیر صحیح از انان گرفته شده است. ❗️اگر دلشان پاک بود بر مسیر صحیح قدم بر می داشتند . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔آیا پیامبر اسلام شهید شدند یا به مرگ طبیعی از دنیا رفتند❓ 💠پاسخ؛ ❗️آنچه که از روایات شیعه و سنی بدست می آید آن است که پیامبر گرامی مسموم شده و از دنیا رفتند. 👌امام حسن علیه السلام فرمود: «هیچ یک از ما نمی باشد جز آنکه یا توسط شمشیر از دنیا می رود و یا توسط سم از دنیا می رود» 📚بحار الانوار ج27 ص217 📚کفایه الاثر ص227 👌امام رضا علیه السلام فرمود: «همه ما مقتول و شهید از دنیا می رویم» 📚الفقیه ج2 ص585 📚عیون الاخبار ج2 ص203 👌شیخ صدوق می نویسد: «اعتقاد شیعه آن است که پیامبر در خبیر مسموم شد و توسط همان سم به شهادت رسید» 📚اعتقادات ص109 👌شیخ مفید می نویسد: « پیامبر در روز 28 صفر در مدینه در حالی که مسموم شده بود از دنیا رفت» 📚المقنعه ص456 👌شیخ طوسی می نویسد: «پیامبر گرامی در حالی از دنیا رفت که مسموم شده بود» 📚التهذیب ج6 ص2 ❗️علامه حلی نیز همین مطلب را می نویسد 📚تحریر الاحکام ج2 ص118 👌امام صادق فرمود: «پیامبر در روز خیبر گوشت مسموم را خورد و زمان مرگش فرمود همان گوشت مسموم روز خیبر مرا از پای درآورد و هیچ پیامبر و جانشین پیامبری نیست مگر آنکه شهید میشود» 📚بصائر الدرجات ج1 ص503 👌وفرمود: «زن یهوی گوشت را مسموم ساخت و به خورد پیامبر داد و سبب فوت پیامبر شد» 📚همان مدرک ❗️شیخ کلینی و دیگران از علما نیز مسموم شدن پیامبر گرامی توسط سم زن یهودی را نقل می کنند 📚الکافی ج6 ص315 📚المحاسن ج2 ص470 📚وسائل الشیعه ج25 ص57 👌وفرمود: «گمان می کنید پیامبر به مرگ طبیعی از دنیا رفت یا کشته شد؟ ❗️پیامبر قبل از مرگ توسط آن دو نفر مسموم شد و از دنیا رفت» 📚تفسیر عیاشی ج1 ص200 👌علامه مجلسی می گوید محتمل است هر دو سم در شهادت پیامبر گرامی دخیل بوده است 📚بحار الانوار ج22 ص516 🔴مساله شهادت پیامبر گرامی در کتب اهل سنت نیز مورد اشاره قرار گرفته است. 🗯بخاری می نویسد: «عایشه می گوید:در روزهای پایانی حیات پیامبر به زور در دهان آن حضرت دوایی ریختیم،حضرت با اشاره به ما فهماند که به من دوا نخورانید، ما گفتیم این خودداری پیامبر به خاطر آن است که مریض از دوا بدش می آید ووقتی بهوش آمد فرمود:ایا من شمارا از این کار نهی نکردم؟اکنون به جز عباس که شاهد ماجرا نبوده باید جلوی چشمان من به دهان همه آنان که دراین خانه هستند از همان دوا ریخته شود» 📚صحیح بخاری،ج5 ص120 ح5382 ❔چرا عایشه حرف پیامبر را گوش نداد و به زور در حلق پیامبر گرامی دارو ریخت در حالی که خداوند اطاعت پیامبر را در هر حال لازم و واجب می داند 🔷حشر7 ❔چرا پیامبر از خوردن دوا خود داری کرد مگر پیامبر کودک بوده است که از دوا بدش بیاید❔ایا نعوذ بالله او درک نمی کرد که چه چیزی برایش مفید است و چه چیزی مضر❔ ❔چرا پیامبر دستور به قصاص داد که خودشان نیز از آن دوا بخورند❔ایا پیامبر بدون استحقاق دستور به مجازات می دهد ❗️حاکم در مستدرک می آورد: «به خدا سوگند پیامبر وابوبکر وحسن بن علی با سم و عمر عثمان، علی وحسین با شمشیر کشته شدند» 📚المستدرک علی الصحیحین،ج3 ص61 ح 4395 🗯بزرگان اهل سنت از ابن مسعود نقل کرده اند: «اگر 9 بار سوگند یاد کنم که پیامبر کشته شده است برایم بهتر است تا یک بار سوگند یاد کنم که او کشته نشده است زیرا خداوند اورا پیامبر وشهید قرار داده است» 📚مسند احمد،ج1 ص408 ح3873 📚طبقات الکبری،ج2 ص201 📚المصنف،ج5 ص269 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔ایا این داستان راست است که پیامبر به اشتباه با شلاق بر بدن فردی می زند و در آخر عمر در مسجد از او حلالیت می طلبد که ببخشید چنین کردم❓ 💠پاسخ؛ ❗️روایت شده است که پیامبر گرامی در آخرین روزهای عمر شریف در حالی که سرش را با پارچه ای بسته بود و علی علیه السلام و فضل بن عباس زیرا بغلش را گرفته بودند و پاهایش بر زمین کشیده می شد وارد مسجد شد و روی منبر قرار گرفت و عرضه داشت: «هرکس حقی بر گردن من دارد برخیزد و اظهار کند زیرا قصاص در این جهان آسانتر از قصاص در روز رستاخیز است .در این موقع سواده بن قیس برخاست و گفت موقع بازگشت از نبرد طائف در حالی که بر شتری سوار بودید تازیانه خود را بلند کردید که بر مرکب خود بزنید اتفاقا تازیانه بر شکم من اصابت کرد .من اکنون آماده گرفتن قصاص هستم. ❗️پیامبر دستور داد که بروند و همان تازیانه را بیاورند سپس پیراهن خود را بالا زدند تا سواده قصاص کند اما سواده بی اختیار شکم و سینه پیامبر را شروع به بوسیدن کرد .پیامبر نیز او را دعا کرد و فرمود خدایا از سواده بگذر همان طور که او از پیامبر درگذشت» 📚امالی صدوق ص634 ❗️نقد؛ 1⃣این جریان مخالف عقیده شیعه در مورد عصمت پیامبران می باشد. 👌علامه مجلسی می نویسد: « تمام علمای شیعه اتفاق و اجماع دارند که پیامبران و امامان از تمام گناهان اعم از صغیره و کبیره ،عمدا و از روی خطا و از روی نسیان پاک و معصوم هستند چه قبل از نبوت و امامت و چه بعد از آن حتی از ابتدای تولد انان چنین هستند...» 📚بحار الانوار ج17 ص108 2⃣امام علی علیه السلام در وصف هدایتگران الهی فرمود: «انان معصوم هستند از تمام گناهان صغیره و کبیره و در جواب دادن خطا نمی کنند و هیچ گاه دچار سهو و نسیان نمی شوند» 📚بحار الانوار ج25 ص351 3⃣پیامبر گرامی فرمود: «سهو و نسیان برای شما است و ما گرفتار سهو و نسیان نمی شویم» 📚بحار الانوار ج17 ص111 4⃣در روایات فراوانی آمده است که هدایتگران الهی همواره از طرف خداوند و فرشتگان و روح القدس تایید و یاری می شوند و چنین افرادی هیچ گاه دچار سهو و خطا نمی شوند 📚بحار الانوار ج25 ص47 باب3 5⃣روایتی که شیخ صدوق در مورد سهو و خطای پیامبر نقل کرد از حیث سند ضعیف است.او روایت را از افراد زیر نقل می کند؛ 🔶1- محمد بن حمدان الصیدلانی که مجهول است. 📚مستدرکات علم رجال الحدیث ج7 ص71 🔶2- محمد بن مسلم الواسطی که مجهول است 📚همان مدرک ص328 🔶3- محمد بن هارون که ضعیف است 📚رجال علامه حلی ص254 6⃣همان روایت در کتب مناقب ابن شهر اشوب و روضه الواعظین و تسلیه المجالس نقل شده است که در تمام این کتاب های روایت به صورت ضعیف و بدون سند آمده است لذا قابل استدلال نیست. ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❔پرسش ❓آیا در بهشت تلاش، ارتقاء ، پرستش و مسایل اینچنینی وجود دارد؟ لطفاً با اعلام هر سند، بخش از آن را نیز ارایه فرمایید. 💠پاسخ؛ ❗️در کتاب پیام قرآن چنین آمده است؛ 🗯«آری قطعا تکامل در آنجا وجود دارد و بهشتیان هرگز درجا نمی زنند بلکه در پرتو عنایت الهی و الطاف ربانی روز به روز به ساحت قدسش نزدیکتر می شوند و در مسیر قرب الی الله به پیشروی خود ادامه می دهند. 👌مفهوم این سخن آن نیست که در آنجا طاعات و عبادات و اعمالی دارند چرا که بهشت دار تکلیف نیست زیرا عناصر اولیه تکلیف در آنجا وجود ندارد بلکه در پرتو اعمالی که در این جهان انجام داده اند همچنان به سیر تکاملی خویش ادامه می دهند. 💠درست همانند بعضی درختان پر باری که انسان یکبار آن را غرس می کند ولی مرتبا جوانه می زند و ریشه می دواند و از نقاط دیگر سر بر می آورد و دشت و صحرا را فرا می گیرد. ❗️پیامبر گرامی فرمود: «سوگند به خدایی که قرآن را بر محمد نازل کرد اهل بهشت پیوسته جمال و زیبائیشان بیشتر میشود آن گونه که در دنیا با گذشت زمان زشتی و پیری آنها افزایش می یافت» 📚امالی طوسی ج2 ص146 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج5 ص266 ❗️این حدیث تکامل تدریجی بهشتیان را به خوبی آشکار می سازد گرچه تنها اشاره ای به جنبه های جسمانی دارد ولی مسلما به طریق اولی جنبه های روحانی را نیز در بر می گیرد 📚پیام قرآن ،ایت الله مکارم ج6 ص276 ❗️البته چنان که گذشت تکامل در آخرت نتیجه اعمال دنیوی است و چنان نیست که ما در آخرت عبادت و بندگی کنیم تا به تکامل بیشتر دست پیدا کنیم چنان که حضرت علی فرمود: «امروز روز عمل است نه حساب و فردا وقت حساب است نه عمل» 📚نهج البلاغه خطبه42 ❗️وپیامبر گرامی فرمود: «دنیا مزرعه آخرت است» 📚عوالی اللئالی ج1 ص267 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔ایا این مساله صحت دارد که درجریان جنگ بدر پیامبر ص ویارانش ازچاه اب خوردند وچاه را پرکردند ازخاک؟تا ابوسفیان وهمراهانش نتوانند اب بخورد ایا حقیقت دارد❓ 💠پاسخ؛ ❗️مورخان سنی مذهب نقل کرده اند؛ 🌀 «پیامبر در جنگ بدر در محلى فرود آمدند، حباب بن منذر گفت: این‌جا مناسب نیست. ما را به نزدیک‌ترین آب به دشمن ببرید و کنار آن حوضى ایجاد می‌کنیم و ظرف‌ها را در آن قرار می‌دهیم، آب می‌آشامیم و جنگ می‌کنیم و سر دیگر چاه‌ها را می‌بندیم. در این هنگام، جبرئیل به حضور رسول خدا آمد و گفت: رأى درست همان است که حباب بن منذر به آن اشاره کرد، و پیامبر به حباب فرمود: «رأى صحیح را اظهار داشتى» و برخاستند و همان کار را انجام دادند.» 📚سیره ابن هشام ج2 ص272 📚الکامل ابن اثیر ج2 ص122 📚البدایه و النهایه ج3 ص267 ❗️نقد: به نظر شیعه این داستان دروغ بوده و صحت ندارد به دلایل زیر؛ 1⃣این داستان بر خلاف آن چیزی است که قرآن از خلق و خوی پسندیده پیامبر نقل می کند . ❗️می فرماید: « تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری» 🔷قلم 4 🗯ومی فرماید: « برای شما در زندگی رسول خدا سر مشقی نیکویی است» 🔷احزاب21 ❓چگونه پیامبر گرامی اسوه اخلاق است در حالی که هر انسان منصفی حکم می کند که بستن آب بر روی دشمن خلاف مروت و جوانمردی است❔ 2⃣این داستان به صورت مرسل و با سند ضعیف در کتابهای مذکور نقل شده و قابل استدلال نمی باشد. 3⃣این داستان می گوید پیامبر به اشتباه در مکانی فرود آمد که مناسب نبود و حباب گفت بهتر است به جای دیگر برویم .در حالی که در پاسخ های گذشته ثابت شد که پیامبران الهی از هر گونه خطا و سهو و نسیان معصوم و مصون هستند. ❗️علامه سید جعفر عاملی دلائل دیگری نیز بر رد این داستان اقامه می کند؛ 4⃣در مکانی که کفار قریش مستقر شدند « عدوه القصوی» نام داشت یعنی « قسمت بالا» در آن مکان آب یافت می شد. 📚فتح القدیر ج2 ص291 📚الکشاف ج2 ص233 📚تاریخ الخمیس ج1 ص375 📚تفسیر ابن کثیر ج2 ص292 5⃣کفار قریش زودتر از مسلمانان وارد منطقه بدر شدند منطقی نیست که انان در جایی استقرار یابند که آب نباشد و اجازه دهند که دشمنان انان در جایی که چاه های آب است استقرار یابند 6⃣ابن اسحاق نقل می کند که چون مشرکان به سوی حوضی که مسلمانان درست کرده بودند رفتند پیامبر فرمان داد که بگذارید از آب استفاده کنند 📚کامل ابن اثیر ج2 ص123 7⃣نظر صحیح همان است که در تفاسیر آمده است که دشمن پیش از مسلمانان وارد منطقه بدر شدند و چاه های آب را در اختیار گرفتند.مسلمانان نیاز شدیدی به آب داشتند که خود را شستشو داده و تشنگی خود را بر طرف کنند .باران الهی نازل شد و مشکل مسلمانان برطرف شد .چنان که می فرماید: «آبی از آسمان برای شما فرو فرستاد تا به وسیله آن شما را پاک و پاکیزه نماید و پلیدی شیطان را از شما دور سازد» 🔷انفال11 📚الکشاف ج2 ص203 📚تفسیر ابن کثیر ج2 ص292 👌بنا براین روشن میشود که داستان منع آب صحت ندارد. 📚الصحیح من سیره النبی ج5 ص29 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔رسول الله فرمود: عترت و قرآن تا قيامت از هم جدا نمى شوند. اكنون سوال : پس چرا اكنون كه هنوز قيامت نشده است عترتى كه آخوندها ادعايش را دارند از قرآن جدا شد؟!. زيرا آخوندها معتقدند امام زمان همان عترت هست كه از انظار غائب شده است و از دستورات و اظهار نظراتش هـيچ اطلاعى در دست نيست درحاليكه قرآن در بين ما وجود دارد و از دستوراتش اطلاع دقيق در اختيار داريم ❗️❗️ 💠💠 👌از جمله احادیثی که به روشنی ، مرجعیت علمی و خلافت اهلبیت ع را به اثبات می رساند ، حدیث شریف ثقلین است که از نقل های متواتر بوده و مورد نقل گروه کثیری از علمای اهلسنت قرار گرفته است . ❕مطابق آن پیامبر گرامی فرمود ؛ «اى مردم من در ميان شما دو چيز گذاردم كه اگر آنها را بگيريد (و دست به دامن آنان زنيد) هرگز گمراه نخواهيد شد، كتاب خدا و عترتم اهل بيت». 📚سنن ترمذی ج 5 ص 662 ❕و فرمود ؛ « من در ميان شما چيزى به يادگار مى ‏گذارم كه اگر به آن تسمك جوييد بعد از من هرگز گمراه نخواهيد شد، يكى ازآن دو بزرگتر از ديگرى است. كتاب خدا كه ريسمانى است كشيده شده از آسمان به سوى زمين، و (ديگر) عترتم، اهل بيتم، و اينها هرگز از هم جدا نخواهند شد، تا در كنار حوض (كوثر ) بر من وارد شوند، پس ببينيد بعد از من چگونه درباره آنها رفتار خواهيد كرد» 📚همان ص 663 ❕یا احمد نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود ؛ «من دو خليفه (جانشين) در ميان شما از خود يادگار مى ‏گذارم، كتاب خدا كه ريسمانى است كشيده شده ميان آسمان و زمين و عترتم، اهل بيتم، اين دو هرگز از هم جدا نمى ‏شوند تا در كنار حوض (كوثر) بر من وارد شوند». 📚مسند احمد ،ج 5 ص 182 ❕این مضمون مورد نقل کثیری از علمای اهلسنت قرار گرفته است ، مانند ؛ 📚سنن دارمى، جلد 2، صفحه 432 _ صحيح مسلم جلد 4، صفحه 1873 _ صواعق، صفحه 226 _ اسدالغابه فى معرفة الصحابه، جلد 3، صفحه 47 _ سنن بيهقى، جلد 10، صفحه 114 _ المعجم الكبير، صفحه 137 _ منهاج السنه، جلد 4، صفحه 104 _ سيره حلبى، جلد 3، صفحه 274، _ تفسير خازن جلد 1، صفحه 4 _ شرح نهج البلاغه، جلد 2، صفحه 437 _ سيره نبويه، جلد 2، صفحه 300 و .. ❕اينها گروهى از دانشمندان سرشناس از قرون نخستين اسلام تا قرون اخير بوده‏ اند؛ كه روايت ثقلين را با صراحت در كتب معروف خود آورده ‏اند ولى نبايد فراموش كرد كه اينها از نظر عدد، گروه كوچكى از مجموعه ناقلان اين حديث اند. مرحوم ميرحامد حسين هندى مطابق آن چه در خلاصه عبقات الانوار آمده است از يكصد و بيست و شش كتاب معروف نام مى ‏برد و عين عبارت هر كدام را با قيد جلد و صفحه كتاب در اين اثر شريف خود آورده است‏ . 📚نقل از خلاصه عبقات الانوار ج 2، صفحه 105- 242 ❕اين حديث شريف خطوط مهمى را در برابر مسلمانان ترسيم مى‏ كند كه به قسمتى از آن ذيلًا به طور فشرده اشاره مى ‏شود ؛ 1⃣قرآن و اهلبيت عليهم السلام هميشه همراه يكديگرند و جدايى ناپذيرند؛ و آنها كه طالب حقايق قرآن هستند بايد دست به دامن اهلبيت عليهم السلام بزنند. 2⃣ همان گونه كه پيروى از قرآن بدون هيچ گونه قيد و شرط بر همه مسلمين واجب است پيروى از اهلبيت عليه السلام نيز بدون قيد و شرط واجب است. 3⃣ اهلبيت عليهم السلام معصوم اند زيرا جدايى ‏ناپذير بودن آنها از قرآن از يك سو، و لزوم پيروى بى قيد و شرط از آنان از سوى ديگر، دليل روشنى بر معصوم بودن آنها از خطا و اشتباه و گناه است. چرا كه اگر آنها گناه يا خطايى داشتند از قرآن جدا مى ‏شدند؛ و پيروى از آنان، مسلمانان را ازضلالت و گمراهى بيمه نمى ‏كرد؛ و اينكه مى‏ فرمايد: با پيروى از آنان در برابر گمراهى ‏ها مصونيت داريد، دليل روشنى بر عصمت آنها است. 4⃣ از همه مهم تر اينكه پيامبر اين برنامه را براى تمام ادوار تاريخ مسلمين تا روز قيامت تنظيم كرده؛ مى ‏فرمايد: «اين دو هميشه با هم هستند تا در كنار حوض كوثر نزد من آيند». اين به خوبى نشان مى‏ دهد كه در تمام طول تاريخ اسلام فردى از اهل بيت عليهم السلام به عنوان پيشواى معصوم عليه السلام وجود دارد؛ و همان گونه كه قرآن هميشه چراغ هدايت است آنها نيز هميشه چراغ هدايت اند؛ پس بايد كاوش كنيم و در هر عصر و زمان آنها را پيدا كنيم. 5⃣ از اين حديث شريف استاده مى‏شود كه جداشدن يا پيشى گرفتن از اهل بيت عليهم السلام مايه گمراهى است؛ و هيچ انتخابى را نبايد بر انتخاب آنها مقدم داشت. 6⃣ آنها از همه افضل و اعلم و برتر اند . 📚پیام قرآن ج 9 ص 75 🔸 👇
🔸 👇 👌حال وهابی ساده لوح اشکال کرده است که اگر نتیجه گیری شما ، صحیح است ، پس چرا هنوز که قیامت نشده است ، عترت از قرآن جدا شده است و امام زمان ع به غیبت رفته اند و ما نمی توانیم از وجود ایشان بهره ببریم ❗️ ❕در حالی که بر خلاف ادعای او ، عترت و امام عصر ع از قرآن جدا نشده اند ، آنچه اتفاق افتاده است ، غیبت امام زمان ع است ، نه مرگ و جدایی او از قرآن کریم . 👌امام زمان ع هم اینک نیز در کنار قرآن ، به حیات خود ادامه می دهد . زمانی عترت از قرآن جدا می شود که در روی زمین ، کسی از عترت و امامان اهلبیت ع وجود نداشته باشد . ❔شما می توانید سوال کنید که چرا امام زمان غائب است و ما نمی توانیم از محضر ایشان بهره ببریم ❗️اما نمی توانید ادعا کنید که امام زمان از قرآن جدا شده اند ❗️ 👌علت غیبت امام زمان ع ، خود مردم بودند که به عوض بهره مندی و استفاده از امام ، قصد کشتن و نابودی ایشان را داشتند ، لذا این اهمال و کوتاهی خود مردم بود که موجب شد نتوانیم از هدایت امام ع بهره کامل بگیریم ، چنان که این سخن خواجه نصیرالدین طوسی مشهور است ؛ « وجود امام لطف است ، تصرف امام لطف دیگر است ، و عدم و غیبت امام بازگشت به خود ما می کند » 📚کشف المراد ص226 ❕لذا امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « همانا برای قائم پیش از آن که قیام کند غیبتی است چرا که در هراس است و حضرت اشاره به شکم خود کرد یعنی بیم کشته شدن دارد» 📚الکافی ج1 ص340 ❕برخی از علما چنین مثال می زنند ؛ 👌« اگر اداره برق يك شهر براى روشنايى كوچه ‏اى، تير چراغ برقى نصب كرد و لامپى به آن زد، ولى بچه‏ هاى كوچه با زدن سنگ لامپ را شكستند، مأموره اداره لامپ ديگرى مى ‏زند. چنانچه مجدداً بچه ‏ها لامپ را هم بشكنند، باز اداره برق، براى روشنايى محل اقدام به نصب لامپ ديگرى مى‏ نمايد. حال اگر براى بار سوم بچه‏ هاى بى‏ ادب لامپ را شكستند، به احتمال بسيار زياد، اداره برق تمايلى به نصب مجدد لامپ ندارد، اما به خاطر خواهش بزرگترها و رفاه حال اهالى آن كوچه، ممكن است لامپ ديگرى را نصب كند. اما فكر مى‏ كنيد اداره برق تا چه تعداد اين كار را انجام دهد؟ ❕در مورد بحث ما نيز، حاكمان ستمگر، يازده چراغ هدايت را شكستند ، ( مردم هم امامان را همراهی نکردند ) خداوند نيز چراغ دوازدهم را نگه داشت تا زمانى كه مردم لياقت و آمادگى بهره‏ گيرى از اين چراغ هدايت را پيدا كنند » 📚اصول عقائد ، قرائتی ، ص 461 👌بر این اساس ، امام مهدی علیه السلام زمانی ظهور می کند که تمام عالم دستشان از همه جا کوتاه و برای اصلاح ظلم و فساد جهان ، دست به دامان یک منجی الهی بزنند و از همه چیز و همه کس دل بکنند ، و قدر وجود امام ع را بدانند ، آن موقع است که ظهور واقع می شود ، لذا می بینیم که در روایات ما به این نکته اشاره شده که زمان ظهور ، زمانی است که ناامیدی سراسری تمام عالم را فرا گیرد و همگان برای اصلاح عالم جز به یک منجی الهی ، امید نداشته باشند . 👌امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « اين امر (قيام مهدی ) جز پس از نااميدى، براى شما رخ نمى ‏دهد و به خدا سوگند، تا آن گاه كه از هم جدا و ناب شويد و از آزمون به [سالم‏] در آييد و به خدا سوگند، تا آن گاه كه هر كس بايد بدبخت شود، بشود و آن كه بايد خوش‏بخت بشود، بشود». 📚الكافى ج 1 ص 370 👌و فرمود ؛ «اين امر (قيام)، هنگامى روى مى‏ دهد كه بيشترين يأس و سخت‏ ترين اندوه را داشته باشيد » 📚الغيبة، نعمانى ، ص 181 ح 29 ❕در این هنگام است که امر مهدی علیه السلام در یک شب سامان گرفته و ظهور محقق می شود ، چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛ «مهدى، از ما اهل بيت است و خداوند، كارش را در يك شب، سامان مى‏ دهد» و در نقلى ديگر، «خداوند، او را در يك شب، سامان مى‏ دهد» 📚كمال الدين یک جلدی ، ص 152 ح 15، بحار الأنوار ،ج 52 ص 280 ح 7. 🔸البته ،بر خلاف ادعای وهابی ، مردم از وجود و هدایت، امام غائب علیه السلام در عصر غیبت بی بهره نیستند ، و از جنبه های مختلفی از وجود ایشان بهره می برند ، چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛ «سوگند به خدایی كه مرا به نبوت برگزید، مردم از او سود می‌برند و از نور ولایتش در دوران غیبت، بهره می‌گیرند؛ چنان كه از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهره می‌برند.» 📚بحار الانوار ج52 ص93 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔خداوند در سوره‌ی صاد آیه‌ی 41 از زبان ایوب چنین می‌فرماید: «...حقیقتاً مرا خسته کرد و مرا مورد عذاب قرار داد». همچنین در آیات 82 و 83 این سوره چنین می‌گوید: «شیطان گفت به عظمتت قسم، همه آنها را گمراه خواهم ساخت به جزبندگان مخلَص شما». با توجه به این آیه شیطان نمی‌تواند بر مخلص تسلط داشته باشد. پس در خستگی حضرت ایّوب چطور می‌تواند شیطان تأثیر داشته باشد؟ و همچنین حضرت ایوب با این جمله «شیطان مرا مورد عذاب قرار داد» می‌خواهد چه بگوید؟آیا همه اینها نشانه نفوذ به نمی باشد ❗️❗️ 💠💠 👌 می فرماید ؛ « به خاطر بیاور بنده ما را ، هنگامی که پرودگارش را خوانده که شیطان من را به رنج و عذاب افکنده است» 🔶#ص 41 👌این آیه اشاره است به گرفتاریهای شدید و طاقت فرسا و درد و رنج فراوان حضرت ایوب ، درد و رنجی که شیطان در آن بود که شرح آن در روایتی از امام علیه السلام به این بیان رسیده است ؛ 🗯کسی از امام علیه السلام سؤال کرد بلائی که دامنگیر ایوب شد برای چه بود؟ (شاید فکر می کرد کار خلافی از او سر زده بود که خداوند او را مبتلا ساخت ) . 🔷امام در پاسخ او جواب فرمود که خلاصه اش چنین است : ❕«ایوب به خاطر کفران نعمت گرفتار آن مصائب عظیم نشد بلکه به عکس ‍ به خاطر شکر بود، زیرا به پیشگاه خدا عرضه داشت که اگر ایوب را شاکر می بینی به خاطر نعمت فراوانی است که به او داده ای، مسلما اگر این نعمتها از او گرفته شود او هرگز بنده شکرگزاری نخواهد بود. 🔶خداوند برای اینکه اخلاص ایوب را بر همگان روشن سازد، و او را الگوئی برای جهانیان قرار دهد که به هنگام نعمت و رنج هر دو شاکر و صابر باشند به شیطان اجازه داد که بر دنیای او گردد . شیطان از خدا خواست اموال سرشار ایوب، زراعت و گوسفندانش و همچنین فرزندان او از میان بروند، و آفات و بلاها در مدت کوتاهی آنها را از میان برد، ولی نه تنها از مقام شکر ایوب کاسته نشد بلکه افزوده گشت . 👌او از خدا خواست که این بار بر بدن ایوب مسلط گردد، و آنچنان بیمار شود که از شدت درد و رنجوری به خود بپیچد و اسیر و بستر گردد . 🔷این نیز از مقام او چیزی نکاست . 🗯ولی جریانی پیش آمد که قلب ایوب را شکست و روح او را سخت جریحه دار ساخت، و آن اینکه جمعی از راهبان بنی اسرائیل به دیدنش ‍ آمدند و گفتند: تو چه گناهی کرده ای که به این الیم گرفتار شده ای ❕ 🔷ایوب در پاسخ گفت به پروردگارم سوگند که خلافی در کار نبوده، همیشه در طاعت الهی کوشا بوده ام، و هر لقمه غذائی خوردم یتیم و بر سر سفره من حاضر بوده . 👌ایوب از این شماتت دوستان بیش از هر مصیبت دیگری ناراحت شد، ولی باز رشته صبر را از کف نداد، و آب زلال شکر را به کفران آلوده نساخت، تنها رو به درگاه خدا آورد و جمله های بالا را بیان نمود، و چون از عهده امتحانات الهی به برآمده بود خداوند درهای رحمتش را بار دیگر به روی این بنده صابر و شکیبا گشود، و نعمتهای از دست رفته را یکی پس از دیگری و حتی بیش از آن را به او ارزانی داشت، تا همگان سرانجام نیک صبر و و شکر را دریابند . 📚 ج1 ص76 📚 ج12 ص 346 👌با توجه به این روایت ، روشن می شود که مراد از تسلط بر حضرت ایوب و گرفتار ساختن او ، تسلط به معنای گمراه کردن و منحرف کردن او نیست تا با مقام نا سازگار باشد ، بلکه اشاره ای است به گرفتاری هایی که شیطنت شیطان در آن موثر بوده است که خداوند نیز برای آزمایش این پیامبر بزرگ و ترفیع درجه او ، درخواست های را پذیرفت . 📚 ج19 ص296 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔شخصی میگوید من به اندازه ای میخورم که حالت اصلی من ازبین نمیرود و مست نمی شوم این حکم حرمت برای آن زمانی هست که طرف اختیارخود را ازدست بدهد جواب ما چیست❕❕ 💠💠 👌از دیدگاه ، خوردن شراب و مشروبات الکلی مطلقا حرام است و فرقی در و یا آن و حدوث یا عدم حدوث حالت نمی باشد . 👌خداوند به صورت خوردن شراب را حرام کرده و می فرماید ؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید وبت ها وازلام پلیدند و از عمل شیطانند از آنها دوری کنید تا رستگار شوید» 🔶 🗯و می فرماید ؛ «شیطان می خواهد در میان شما به وسیله ی وقمار عداوت ایجاد کند وشما را از ذکر خدا واز نماز باز دارد» 🔶 🔷و می فرماید ؛ «درباره ی وقمار از تو سؤال میکنند بگو در آنها گناه و زیان بزرگی است» 🔶 🗯در این آیات خداوند به صورت مطلق خوردن را حرام اعلام کرده است و در حکم حرمت از جهت کمی و زیادی و مستی و غیر مستی نگذاشته است . 🗯به این نکته در متعددی نیز اشاره شده است . 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « هر نوع شراب و مسکری حرام است ، حتی نوشیدن یک از آن حرام است » 📚 👌و ؛ « خداوند صراحتا شراب را حرام کرده است ، پس خوردن کم و یا زیاد آن می باشد » 📚 👌امام علیه السلام نیز فرمود ؛ « اسلام خالص در شهادت به وحدانیت خدا ...و تحریم شراب است ، و فرقی بین کم و زیاد خوردن آن نیست ،آنچه که خوردن زیادی آن سبب مستی می شود ، خوردن کم آن نیز است » 📚 ج2 ص126 👌به این مضمون روایات متعدد دیگری نیز وارد شده است که جهت آگاهی شود ؛ 📚 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
هدایت شده از KHAMENEI.IR
50.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 قسمت اول مستند «در لباس سربازی» 🔰 «در لباس سربازی» روایتی ویژه از حضور رهبر انقلاب در جبهه‌ها از نخستین روزهای آغاز جنگ تحمیلی تا ترور ایشان در تیرماه سال ۶۰ است. 🔻 در این مستند، برخی تصاویر، فیلم‌ها، اسناد و همچنین خاطرات شفاهی خودگفته‌ی آیت‌الله خامنه‌ای از دوران دفاع مقدس برای نخستین بار منتشر شده است. 💻 @Khamenei_ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
50.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 دومین قسمت از مستند «در لباس سربازی» 🔰 «در لباس سربازی» روایتی ویژه از حضور رهبر انقلاب در جبهه‌ها از نخستین روزهای آغاز جنگ تحمیلی تا ترور ایشان در تیرماه سال ۶۰ است. 🔻 در این مستند، برخی تصاویر، فیلم‌ها، اسناد و همچنین خاطرات شفاهی خودگفته‌ی آیت‌الله خامنه‌ای از دوران دفاع مقدس برای نخستین بار منتشر شده است. 💻 @Khamenei_ir
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که از نظر قرآن ما هیچ گونه اختیاری از خودمان نداریم و در کارها مجبور هستیم شاهدش آن آیه قرآن است که شیطان به خداوند می گوید تو من را کردی و خداوند هم سخنش را رد نمی کند ❗️❗️ 💠💠 👌آنچه مورد اشکال قرار گرفته است این آیه قرآن است که خداوند از زبان نقل می کند که گفت ؛ « گفت پرودگارا بخاطر اینکه مرا گمراه ساختی من نعمت های را در زمین در نظر آنها تزیین می دهم و همگی را گمراه خواهم ساخت ، مگر بندگان مخلصت را ...» 🔷 39-40 👌این جمله از دروغ ها و افتراهای شیطان به ساحت پرودگار است و نشان می دهد که او تا چه حد جسور و بی پروا است که چنین دروغ بزرگی را به خدا می بندد ، خداوندی که هدایتگر همگان است و اسباب هدایت را در اختیار آنها گذارده است و چون سخن شیطان بوده است قرآن اشاره ای به بطلان آن نمی کند . ❔خداوند کدام عامل را برای شیطان فراهم ساخت ؟ آیا به او و به فرشتگان نفرمود که شرافت آدم به جهت روح ویژه الهی او است ولی شیطان حسود و خود خواه آن را نادیده گرفت و به مساله آفرینش او از گل بسنده کرد . آیا سبب او خودش نبود ؟ 📚 ، ج7 ص373 👌به دیگر ؛ 🔷« بدیهی است که خدا شیطان را گمراه نساخته بود بلکه این نسبت شیطنت آمیز بود که از ابلیس صادر شد برای اینکه خود را کند و توجهی برای اغوا گری خود ترتیب دهد و این رسم همه ابلیس ها و شیاطین است که ؛ 🗯اولا ؛ گناهان خویش را به دیگران می افکنند . 🗯ثانیا ؛ همه جا می کوشند تا اعمال زشت خود را با غلط توجیه کنند نه تنها در برابر بندگان خدا حتی در برابر خود خدا که از همه چیز آگاه است . 📚 ج11 ص72 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔مراجع می گویند اگر تنها راه درمان منحصر به استفاده از محرمات مانند کشیدن تریاک و خوردن و ...باشد ، استفاده از آن ها اشکال ندارد در حالی که روایات می گوید خداوند در حرام شفا قرار نداده است❗️آیا مراجع بر خلاف روایات فتوا نداده اند ❕❕ 💠💠 👌در روایات متعددی آمده است که خداوند در شفایی قرار نداده است . 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند عز و جل در هیچ یک از محرمات و شفایی قرار نداده است » 📚 ج6 ص413 👌و ؛ « پسندیده نیست که هیچ کس با محرمات الهی به دنبال خویش باشد » 📚 ج6 ص414 👌و ؛ « من نمی خواهم به دوایی که با شراب عجین شده است کنم ، چگونه با آن به دنبال شفای خود باشم » 📚 ج6 ص414 🗯به این مضمون روایات متعدد دیگری نیز در مجامع روایی ما نقل شده است ؛ 📚 ج25 ص343 باب 20 👌از سوی دیگر ، مراجع داده اند که اگر بر اساس تشخیص پزشک و مورد ، تنها راه درمان بیماری استفاده از محرمات الهی باشد ، استفاده از آن ها به مقدار اشکالی ندارد . 📚 ص292 🔷مستند این حکم می باشد که خداوند می فرماید ؛ « او شما را برگزید و در دین خود تکلیف باری برای شما قرار نداد » 🔶 78 🔷پیامبر فرمود ؛ « من مبعوث به شریعت و آسانی شده ام » 📚 ج30 ص548 🗯بی شک اگر بیماری توان انسان را بریده باشد و هیچ راه درمانی جز استفاده از یک حرام الهی برای درمان نباشد ، بر اساس قاعده لا حرج و شریعت سهل اسلامی ،درمان با حرام برای نفی حرج و رجحان می یابد. 👌قاعده لا ضرر و حرمت ضرر رساندن به بدن نیز موید این فتوا می تواند باشد چنانکه در روایات ما آمده است « لا و لا ضرار فی الاسلام » و بر اساس آن هر گونه حکمی که سبب آسیب رسیدن به خود و دیگران شود در اسلام بر داشته شده است . 📚 ج26 ص14 👌 نیز می فرماید ؛ « خود را با دست خود به نیفکنید » 🔷 195 🗯روشن است که در صورت عدم درمان بیماری که تنها راه درمان آن استفاده از حرام الهی باشد ، ضرر و هلاکت انسان می شود . ❕لذا امام علیه السلام فرمود ؛ « هیچ چیز از محرمات الهی نمی باشد مگر آنکه ارتکابش برای جایز و حلال است » 📚 ج5 ص483 ❕میان این دسته ادله با ادله دسته اول که می گوید خداوند در حرام قرار نداده است منافاتی نمی باشد زیرا؛ 🔷 روایات دسته اول در مقام بیان این نکته است که شفای خالص و کامل با استفاده از محرمات الهی حاصل نمی شود ، اگر چه ممکن است بیماری فعلی انسان را درمان کند ، اما و بیماری های دیگری را برای بدن به همراه می آورد ، زیرا تمام محرمات الهی دارای عوارض و ضررهایی بوده است که خداوند آن ها را حرام کرده است و انسان تا جایی که ممکن است باید از راه حلال خود را درمان کند چنانکه امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « هر آنچه در آن فساد نهفته شده و مایه ضرر برای جسم و نفس است حرام شمرده شده است » 📚بحار الانوار ج100 ص51 🗯بنابراین میان این دو دسته ادله و فتاوی هیچ گونه و تنافی وجود ندارد . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔خواستم برام خدای وهابیت را از کتبشان توضیح دهید که آن ها معتقد به چه خدایی هستند و صفات خدا را چه چیزهایی می دانند❗️❗️ 💠پاسخ💠 ❗️برای شناخت خدایی که وهابیت به آن معتقد است به برخی از نظریات ابن تیمیه موسس این فرقه ضاله اشاره می کنیم؛ 1⃣تصریح ابن تیمیه بر جسمانیت خداوند : 🔷او می گوید: « در جایی از کتاب خدا و سنت رسول و سخنان امت سلف و پیشوایان دینی نیامده است که خداوند جسم نبوده و از جسمانیت و عرض بودن منزه است .از این رو انکار معنایی که شرع و عقل آن را نفی نکرده نوعی نادانی و گمراهی است» 📚التاسیس فی رد اسس التقدیس ج1 ص101 2⃣خدای وهابیت سوار بر پشه: ❕ابن تیمیه می گوید: « اگر خداوند بخواهد می تواند با قدرت خویش بر پشت پشه ای هم سوار شود حال چرا نتواند بر روی عرش استقرار یابد» 📚همان مدرک ص568 3⃣خدای وهابیت هر شب در آسمان دنیا؛ 🔷ابن تیمیه می گوید: « خداوند عز و جل هر شب از آسمان به زمین می ٱید کسی که منکر این سخن گردیده و یا آن را توجیه کند بدعت گذار و گمراه است» 📚کتب و رسائل و فتاوی ابن تیمیه ( مجموع الفتاوی ) ج5 ص61 4⃣خداوند وهابیت با تمام اعضا جز ریش و عورت؛ ❕ابویعلی استاد ابن تیمیه می گوید: « نسبت به آنچه در صفات حق گفته می شود از قول من نقل کنید که من جز ریش و عورت هر عضوی را برای خدا قائلم » 📚العواصم من القواصم ص210 5⃣خدای وهابیت جوان با صورتی بی ریش و بی مو: ❕نقل می کنند: « پیامبر پروردگارش را در شمایل جوانی با صورتی بی مو وبا پوششی از لولو وبا قدم ها وپاهای سبزه وگندمگون مشاهده کرد» 📚میزان الاعتدال،ج2 ص363 🔷سیوطی از پیامبر روایت میکند که گفت: «پرودگارم را در قالب جوانی با موهایی پرپشت تا سرشانه دیدم» 📚جامع الاحادیث،ج4 ص396 باب 3 6⃣خدای وهابیت با انگشتانی سرد در میان کتف های پیامبر؛ ❕نقل می کنند که پیامبر فرمود: « در خواب خدا را به زیباترین قیافه دیدم که فرمود یا محمد فرشتگان من در چه مطلبی با هم منازعه می کنند .گفتم نمی دانم .پس از این که آن پرسش را سه بار تکرار کرد و پاسخ منفی شنید دستش را میان دو کتف من گذارد چنان که سردی انگشتانش را در سینه ام حس کردم» 📚سنن ترمذی ج5 ص368 7⃣خدای وهابیت هروله کنان می دود: ❕علمای وهابی چنین فتوا داده اند: « آری صفت هروله ( دوان دوان رفتن خدا ) در حدیث قدسی که بخاری و مسلم نقل کرده اند آمده است که اگر بنده قدم زنان به سویم آید من دوان دوان به سوی او خواهم شتافت» 📚فتاوی اللجنه الدائمه للبحوث و الافتاء ج3 ص196 ❗️سایر مشخصات خدای وهابیت ؛ 8⃣خدای آنان در شکل و قیافه حضرت آدم با قامتی 60 ذراعی است چنان که از پیامبر نقل می کنند: « خداوند آدم را به شکل خود و با قدی شصت ذراعی خلقت فرمود» 📚صحیح بخاری ج5 ص22۹9 📚صحیح مسلم ج4 ص2183 9⃣خدای وهابیت خدایی است که بر اساس روایاتشان می توان با او چانه زد و به خواسته های خود رسید؛ 📚صحیح بخاری ج1 ص277 و ج5 ص2403 🔟خدای آنان دارای پا و ساق پای عریان است؛ 📚صحیح بخاری ج6 ص2706 1⃣1⃣خدای آنان تعجب می کند و می خندد: « ابوهریره می گوید: « روز بعد آن مرد مهمان نواز به حضور پیامبر شرفیاب شد حضرت فرمود امشب خداوند با رفتار و روش مهمان نوازی شما به خنده افتاد و از کار شما تعجب کرد» 📚صحیح بخاری ج3 ص1382 📝پرسمان اعتقادی ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔امام علی: از ازدواج با آفریقایی ها حذر کنید چون زشت اند! ▪️علِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : إِيَّاكُمْ وَ نِكَاحَ اَلزِّنْجِ فَإِنَّهُ خَلْقٌ مُشَوَّهٌ. [منبع: الکافی-ج۱۰-ص۶۴۵] ◾️امام صادق: امير المؤمنين فرمود: شما را از ازدواج با زنجيان (آفريقايى‌ها) برحذر مى‌دارم؛ چون اينها مخلوقاتى زشت‌اند ❗️❗️ 💠💠 👌یکی از معیارها و ملاک های صحت یک روایت ، موافقت آن با قرآن کریم است چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « روایتی که از ما نقل می شود را تصدیق نکنید مگر زمانی که موافق با کتاب خدا باشد » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123 ❕قرآن به صراحت هر گونه برتری نژادی و قومی و منطقه ای را نفی کرده و می فرماید ؛ « ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی گرامی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» 🔶حجرات 13 🔷پیامبر گرامی فرمود ؛ « خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به تقوا» 📚تفسیر نمونه ج22 ص201 _ تفسیر قرطبی ج9 ص6162 _ تحف العقول ص 34 _ الاختصاص ص 341 ❕علی ع فرمود ؛ « هیچکس برتری بر دیگری ندارد ، مگر به تقوی » 📚الکافی ج 8 ص 361 👌بنابراین مضمون آنچه در پرسش آمده است ، چون با این اصل مسلم قرآنی و روایی همخوانی ندارد ، قابل قبول نمی باشد . ❕از سوی دیگر ملاک مهم در ازدواج کردن ، دین و ایمان طرف مقابل است ، نه نژاد و ملیت و منطقه تا بگوییم طرف مقابل اگر از فلان نژاد باشد ، شایسته ازدواج کردن نیست . 🔸امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « با زنی ازدواج کن که منسوب به خیر و حسن خلق باشد» 📚الکافی ج5 ص323 ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « اگر کسی به خواستگاری شما آمد که شما از اخلاق و دین او راضی بودید ، با او وصلت کنید که اگر چنین نکنید فتنه و فسادی بزرگ اتفاق خواهد افتاد » 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 76 ❕روایتی که مورد استناد معاند قرار گرفت ، بر خلاف ادعای شبهه افکن ، از ازدواج با تمام آفریقایان نهی نمی کند ، بلکه از نژاد خاصی از آنان به نام « زنجیان » نهی می کند ، آنان گروهی از مردمان سودان بوده اند ؛ 📚کتاب العین ، ج 6 ص 71 ❕در سند روایت مذکور نیز ، « مسعده بن صدقه » وجود دارد که نجاشی او را توثیق نمی کند ؛ 📚رجال نجاشی ص 415 ❕شیخ طوسی نیز او را سنی مذهب معرفی می کند ؛ 📚رجال طوسی ص 146 👌بنابراین روایت چنین کسی ، برای ما نمی تواند قابل قبول است ، خصوصا آنکه روایت او بر خلاف مسلمات قرآنی و روایی است . ❕به فرض که روایت فوق را صحیح محسوب کنیم ، باز هم ، گفتنی است ؛ 👌این روایت و روایاتی به مضمون آن که از ازدواج کردن با مردمانی خاص نهی می کند ، ناظر به موقعیت زمانی و مکانی صدور آن است . ❕مثلا زمانی که امام علیه السلام مضمون فوق را در نهی از ازدواج کردن با قوم مذکور بیان کردند ، کسانی که منسوب به آن قوم و نژاد بودند ، به واسطه دوری از تعالیم اسلام ، از لحاظ دینی و اعتقادی و عملی دچار انحرافات عدیده ای بودند ، امام علیه السلام به جهت آنکه با ازدواج کردن با آنها ، این انحرافات فراگیر نشود ، و جامعه به انحراف کشیده نشود ، نهی مذکور را بیان داشتند و این که آنان را قومی « زشت » معرفی کردند ، حمل می شود به زشتی و خباثت درونی آنان ، بنابراین بیان منسوب به امام علی ع بیان کننده یک حکم عام و همیشگی در مورد قوم زنجیان نمی باشد و روشن است که اگر آنان اسلام بیاورند و اصلاح رفتار داشته باشند ، نهی مذکور ، شامل آنان نمی شود ، چنان که مترجم کتاب « خصال » در مورد چنین روایاتی می گوید ؛ «منظور حديث كسانى از اين افراد هستند كه در زمان صدور حديث از شهرهاى خود به مدينه آمده بودند و افراد لاابالى بودند و همگان را شامل نمی شود » 📚ترجمه خصال ، جعفری ، ج2 ص23 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔على امام اول شيعيان كودكان را گاز ميگرفت و به او لقب داده بودند ؟؟؟ ايشان كودكان را گاز ميگرفت بعد ایشان شدند شاه مردان و اسوه عدالت براى عده اى نااگاه و جاهل كه برده آخوند شده اند. (تصوير بالا) در كتاب بحارالانوار جلد بيست .. ص ٥٤ نوشته علامه مجلسي در اينمورد چنين امده است خودتان قضاوت كنيد ❗️❗️ 💠💠 👌یکی از القاب علی علیه السلام ، لقب « القضم » بوده است ، این توصیف در مورد علی علیه السلام به معناى درهم شكننده پرشدّت است، و به صورت كنايه در هلاك كردن و نابود كردن به كار مى ‏رود. 📚لسان العرب ، ج 12 ص 487 ❕علی علیه السلام به این وصف توصیف شدند از این جهت که در جنگ ها با رشادت ها و شجاعتشان ، کوبنده و خرد کننده و نابود کننده دشمنان و کفار بوده اند ، چنان که قریش وقتی علی علیه السلام را می دید ، می گفت ؛ « از قضم بپرهیزید که او هلاک کننده است » 📚النهایه ابن اثیر ، ج 3 ص 293 _ بحار الانوار ج 20 ص 67 _ مستدرک سفینه البحار ج 8 ص 538 ❕یا « در جنگ احد طلحة بن ابى طلحه صاحب علم مشركين بود اسب و مبارز می طلبيد، هيچ كس جرأت ميدان او نداشت، امير المؤمنين عليه السّلام چون شير غرّنده با شمشير برّنده به سوى او تاختن كرد و رجز خواند. طلحه گفت: اى قضم! دانستم كه جز تو كس به ميدان من نيايد. پس بر آن حضرت حمله كرد و شمشيرى بر آن حضرت فرود آورد، حضرت با سپر آن زخم را دفع داد، آنگاه چنان تيغى بر فرقش زد كه مغزش برفت و بر زمين افتاد ، علی علیه السلام در برابر طلحه می گفت من قضم هستم ، من علی بن ابی طالب هستم » 📚مناقب آل ابی طالب ج 1 ص 56 👌بنابراین « قضم » به معنای درهم شکننده پر شدت است ، اصل داستانی هم که مورد استناد معاند قرار گرفت از این قرار است ؛ ❕« در جنگ احُد، على عليه السلام نُه نفر از قهرمانان دشمن را به هلاكت رسانيد، اوّلين قهرمان پرچمدار دشمن شخصى به نام «طلحة بن ابى طلحه» بود كه او را كَبْشُ الْكَتيبَه (قوچ و سردار جمعيت مشرك) مى‏ خواندند، همين كه در ميدان چشم او به على عليه السلام افتاد، گفت: يا قُضَمْ؛ امام صادق عليه السلام در مورد اينكه چرا به امام على اين لقب را داده ‏اند مى‏ فرمايند ؛ « اين لقب قُضَمْ براى على عليه السلام به خاطر اين بود كه در سال‏هاى آغاز بعثت، هنگامى كه مشركان كودكان خود را وادار مى‏ كردند كه به سوى پيامبر سنگ‏ پرانى كنند، على عليه السلام به سوى آنها حمله مى‏ كرد و به هر كدام كه مى‏ رسيد گوش و بينى و عضله آنها را مى‏ گرفت و فشار مى ‏داد آنها بر اثر شدّت درد، با زارى و گريه به خانه مى‏ رفتند، وقتى از علّت گريه آنها مى‏ پرسيدند، مى‏ گفتند: «قَضَمَنا عَلِىٌ‏ » على ما را گوشمالى داد و در هم کوبید .به خاطر همين بود كه طلحة بن أبى‏ طلحه آن حضرت را قضم ياد كرد و در همان جنگ به دست على عليه السلام كشته شد » 📚تفسیر قمی ج 1 ص 114 _ البرهان فی تفسیر القرآن ج 1 ص 682 ❕در برخی از نسخه های روایت این وصف به صورت « القصم » ثبت شده است ؛ 📚بحار الانوار ، ناشر دار احیاء التراث العربی ج 20 ص 52 پاورقی 👌در این صورت هم این کلمه به همان معنایی که گفته شد به کار می رود چنان که در مورد خداوند به کار رفته است . ❕خداوند می فرماید ؛ « وَ كَمْ قَصَمْنا مِنْ قَرْيَةٍ كانَتْ ظالِمَةً وَ أَنْشَأْنا بَعْدَها قَوْماً آخَرِينَ » « چه بسيار مناطق آباد ستمگرى را كه ما درهم شكستيم و بعد از آنها قوم ديگرى روى كار آورديم » ( انبیاء 11) 👌یا علی علیه السلام در توصیف خداوند فرمود ؛ « أمّا بعد فإنّ اللّه لم يقصم جبّاري دهر قطّ إلّا بعد تمهيل و رخاء » « خداوند هرگز ستمگران دنيا را در هم نشكسته، مگر بعد از آنكه به آنان مهلت داده و نعمت فراوان بخشيده » 📚نهج البلاغه خطبه 88 ❕یا در نامه شیعیان به امام حسین علیه السلام آمده بود ؛ « فَالْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِي قَصَمَ عَدُوَّكَ الْجَبَّارَ الْعَنِيد » «خداى را سپاس مى‏ گوييم كه (معاويه) آن دشمن ستمكار و كينه ‏توز را نابود ساخت‏ و درهم شکست» 📚بحار الانوار ج 44 ص 333 👌روشن است که عمل علی علیه السلام در برابر فرزندان مشرکین هیچ قبحی ندارد ، چرا که آنان قدم در راه پدران خود گذاشته بودند و پیامبر گرامی را مورد اذیت و قرار دادند ، علی علیه السلام هم برای دفاع از پیامبر گرامی ، آنان را تنبیه نمود . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔سوره مبارکه آل عمران آیه 155. ان الذین تولوا منکم یوم التقی الجمعان انما استزلهم الشیطان ببعض ما کسبوا ولقد عفا الله عنهم ان الله غفور حلیم کسانی که در روز روبرو شدن دو جمعیت با یکدیگر (در جنگ احد)، فرار کردند، شیطان آنها را بر اثر بعضی از گناهانی که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت؛ و خداوند آنها را بخشید. خداوند، آمرزنده و بردبار است. طبق آیه ۱۵۵ آل عمران خداوند کسانی که در جنگ احد فرار کردند را بخشیده است و طبق روایات شیعه و سنی عمر و عثمان در جنگ احد فرار کردند . وقتی خداوند می‌بخشد آیا شیعیان می‌توانند عمر و عثمان را به خاطر فرار از جنگ احد شماتت کنند؟؟؟؟ و آخر آیه میفرماید که خداوند آمرزنده است شاید خطاهای بعدی آنان را نیز بخشیده است آیا سرزنش و شماتت ولعن افرادی که خداوند در قرآن آنان را بخشیده و مورد لطف خود قرار داده است صحیح است ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که فرار از میدان نبرد گناهی بس بزرگ است تا جایی که خداوند می فرماید ؛ « اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد هنگامى كه با انبوه كافران در ميدان نبرد روبرو شويد به آنها پشت نكنيد.- و هر كس در آن هنگام به آنها پشت كند- مگر در صورتى كه هدفش كناره گيرى از ميدان براى حمله مجدد و يا به قصد پيوستن به گروهى (از مجاهدان) بوده باشد- (چنين كسى) گرفتار غضب پروردگار خواهد شد و ماواى او جهنم و چه بد جايگاهى است » ( انفال 15 _ 16) 👌از جمله فراریان از نبرد در جنگ احد ، ابوبکر ، عمر و عثمان بودند . ❕عایشه از ابوبکر نقل می کند ؛ « ابوبکر هرگاه جنگ احد را به خاطر میاورد می گفت من اولین نفری بودم که از صحنه احد بازگشتم » 📚سیره ابن اسحاق ج 6 ص 183 ❕عمر نیز بر روی منبر چنین می گفت ؛ «روز احد از میدان نبرد فرار کردم و به بالای کوه رفتم چنان که همانند بز کوهی فرار میکردم «فلقد رایتنی انزو کاننی اروی » 📚جامع البیان، ج4 ص 193 _ کنزالعمال ج2 ص 376 👌سیوطی نیز در نقل های متعددی از فرار عثمان در روز احد پرده بر می دارد ؛ 📚در المنثور ج 2 ص 88 ❕خداوند نیز صحنه فرار اینان را چنین به تصویر می کشد ؛ « (به خاطر بياوريد) هنگامى كه از كوه بالا مى‏ رفتيد و (جمعى در وسط بيابان پراكنده مى‏ شديد و) به عقب ‏ماندگان نگاه نمى ‏كرديد، و پيامبر از پشت سر شما را صدا مى‏ زد » ( آل عمران 153)» 👌حال شما می گویید اینان اگر از نبرد فرار کردند ، اما خداوند آنان را بخشیده است و نمی توان آنان را ملامت و سرزنش کرد . ❕ما می گوییم خداوند کسانی را می بخشد و در آیه مورد اشاره شما خبر از بخشش کسانی می دهد که حقیقتا از گناه خود توبه کرده باشند و بار دیگر گناهان خود را تکرار نکرده باشند و اعمال گذشته خود را اصلاح کنند ، چنان که خود خداوند می فرماید ؛ « توبه تنها براى كسانى است كه كار بدى را از روى جهالت انجام مى‏ دهند و سپس بزودى توبه مى‏ كنند، خداوند توبه چنين اشخاصى را مى‏ پذيرد و خدا دانا و حكيم است- و براى كسانى كه كارهاى بد را پیوسته انجام مى‏ دهند و هنگامى كه مرگ يكى از آنها فرا برسد مى‏ گويد الان توبه كردم، توبه نيست و نه براى كسانى كه در حال كفر از دنيا مى‏ روند، اينها كسانى هستند كه عذاب دردناكى براى آنها فراهم كرده ‏ايم. » ( نساء 17) ❕در آيه 39 سوره مائده مى‏ خوانيم ؛ «امّا آن كسى كه پس از ستم كردن توبه كند و جبران و اصلاح نمايد خداوند توبه او را مى ‏پذيرد، خداوند آمرزنده و مهربان است.» 👌ودر آيه 54 سوره انعام آمده ؛ «هركس از شما كار بدى از روى نادانى كند سپس توبه و اصلاح نمايد، مشمول رحمت خدا مى‏ شود، چرا كه خداوند غفور و رحيم است.» 👌بنابراین شرط بخشش خداوند توبه واقعی و اصلاح است ، اما افراد مذکور هیچگاه توبه واقعی نکردند و قدم در مسیر اصلاح بر نداشتند ، بلکه بالعکس طبق نقل های اهل سنت ، در نبردهای خندق ، خیبر ، ذات السلاسل و حنین و ... هم مجددا از نبرد گریختند که اسناد و تفصیل جریان را در ذیل بخوانید ؛ 📚سیره این هشام ج 2 ص 282 _ مغازی واقدی ج 2 ص 670 _ تاریخ خلیفه ص 49_ امالی مفید ص 56 _ سنن نسائی ج 5 ص 108 _ مصنف ابن ابی شیبه ج 8 ص 522 _ معجم الکبیر ج 7 ص 35 _ ارشاد مفید ج 1 ص 150 _ اعلام الوری ج 1 ص 382 _ سیره ابن کثیر ج 3 ص 610_ فتح الباری ج 8 ص 21_ الافصاح ص 68_ الروضه المختاره ص 107_ صحیح بخاری ج 4 ص 57 و .... 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌افراد مذکور پس از ماجرای احد نیز ، اعمال خود را اصلاح نکردند و چه در زمان حیات پیامبر گرامی و چه پس از ممات ایشان ، گرفتار انواع و اقسام جنایات و گناهان شدند که این اعمال ننگین روشن ترین دلیل ما بر این است که آنان هیچگاه قدم در مسیر توبه و اصلاح بر نداشتند که این جریانات مفصلا مورد نقل علمای اهل سنت و شیعه قرار گرفته است که جهت آگاهی رجوع شود ؛ 📚الغدیر ج 6 ص 120 تا 461 _ ج 7 ص 163 تا 440 _ ج 8 ص 145 تا 423 _الف سوال و اشکال کورانی ج 3 _ بحار الانوار ج 30 ص 411 به بعد 👌به عنوان نمونه بر این که افراد مذکور هیچگاه از ماجرای احد توبه نکردند و اصلاح نشدند ؛ ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « اصحاب عقبه فراریان از میدان احد بودند » 📚تفسیر عیاشی ج 1 ص 201 _ البرهان فی تفسیر القرآن ج 1 ص 704 ❕اصحاب عقبه کسانی بودند که قصد ترور پیامبر گرامی را داشتند که قرآن هم با تعبیر « هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا» « تصميم (به كار خطرناكى) گرفتند كه به آن نرسيدند» ( 74) از آن یاد می کنند . ❕ می نویسند ؛ « پيامبر نزديك ده روز در تبوك اقامت كرد و پس از آن راه مدينه را در پيش گرفت. تنی چند از تصميم گرفتند كه شتر پيامبر را از فراز گردنه ‏اى كه در ميان راه مدينه و شام قرار داشت، رم داده و حضرت را در دل درّه بيفكنند. وقتى سپاه اسلام به نخستين نقطه گردنه رسيد، پيامبر فرمود: هر كس مايل است، مسير خود را از وسط بيابان قرار دهد، زيرا بيابان وسيع است. ولى خود پيامبر، در حالى كه «حذيفه» شتر او را مى‏ راند و «عمار» مهار آن را مى‏ كشيد، از گردنه بالا رفت. هنوز پيامبر مقدار زيادى از گردنه بالا نرفته بود كه به پشت سر خود نگاه كرد. در نيمه شب مهتابى، سوارانى را ديد كه از پشت سر او را مى‏ كردند و براى اين‏كه شناخته نشوند، صورت خود را پوشانيده و آهسته آهسته مشغول سخن گفتن بودند. پيامبر عصبانى شد، نهيبى بر آن‏ها زد و به «حذيفه» دستور داد با عصاى خود شتران آنان را برگرداند. 👌 رسول خدا رعب شديدى در دلشان افكند و فهميدند كه پيامبر از نقشه آنان آگاه شده، فورا از راهى كه آمده بودند، بازگشتند و به سپاهيان پيوستند. ❕حذيفه مى‏ گويد: من آن‏ها را از نشانه ‏هاى شترانشان شناخته و به پيامبر گفتم من آن‏ها را به شما معرفى مى‏ كنم، تا آنان را به سزاى خويش برسانى. پيامبر با عطوفت ‏آميزى به من دستور داد كه از افشاى راز آنان خوددارى كنم. شايد آن‏ها راه توبه را در پيش گيرند و نيز فرمود كه اگر من آن‏ها را مجازات نمايم، بيگانگان مى‏ گويند محمد پس از آن‏كه به اوج قدرت رسيد، شمشير بر گردن يارانش نهاد» 📚المغازی واحدی ج3 ص1042 _ سیره حلبی ج3 ص162 _ بحار الانوار ج21 ص247 👌شیخ از حذیفه نقل می کند که می گفت ؛ ❕« كسانى كه قصد داشتند شتر پيامبر را به هنگام بازگشت او از تبوك رم دهند چهارده نفر بودند: ابو الشرور، و ابو الدواهى، و ابو المعازف، و پدرش، و طلحه، و سعد بن ابى وقاص، و ابو عبيده، و ابو الاعور، و مغيره، و سالم مولى ابى حذيفه، و خالد بن وليد، و عمرو بن عاص، و ابو موسى اشعرى، و عبد الرّحمان بن عوف، آنان همان كسانى هستند كه خداوند در باره آنان چنين نازل فرمود: «و آنان آهنگ چيزى را كردند كه به آن نرسيدند.» 📚الخصال ج2 ص499 👌علامه می نویسد ؛ « منظور از ابو الشرور وابو الدواهی و ابو المعازف ، ابوبکر و عمر و عثمان هستند » 📚بحار الانوار ج21 ص223 ❕ابن از علمای برجسته اهل سنت هم نقل می کند ؛ 👌« ابوبكر، عمر، عثمان، طلحه، سعد بن أبي وقاص ؛ قصد كشتن پيامبر را داشتند و مي خواستند آن حضرت را از گردنه اي در تبوك به پايين پرتاب كنند.» 📚المحلی ج11 ص224