eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.3هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
4.4هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔آخوندی می گفت که در روایات اومده اگر مردم همه بر حب امام علی اجتماع می کردند و همه مردم ولایت او را قبول داشتن خداوند جهنم را خلق نمی کرد ❗️با این وجود عذاب و به جهنم رفتن قبل از اسلام چه جور می شود این نوعی تناقض نیست ❕ 💠💠 👌روایت فوق ، از احادیث مشهور و متواتری است که در کتب شیعه و اهل سنت نقل شده است . 🔰پیامبر فرمود ؛ «در حدیث قدسی خداوند چنین گفت که اگر تمام مردم بر ولایت علی اجتماع می کردند ، من را خلق نمی کردم » 📚امالی صدوق ص390 ❕و فرمود ؛ « اگر همه مردم بر حب علی اجتماع می کردند ، خداوند جهنم را نمی کرد » 📚بحار الانوار ج39 ص 248 👌این مضمون را علمای اهل هم نقل کرده اند . ❕مناقب خوارزمی ص 39 _ مقتل الحسین ص 37_ ینابیع الموده ص 91_ ارجح المطالب ص 522 و ... 👌امت های گذشته هم مامور بوده اند که به ولایت علی علیه السلام اعتقاد داشته و حب او را به داشته باشند . ❕امام کاظم علیه السلام فرمود: « ولایت علی در تمام صحف های انبیاء مکتوب و ثبت شده بود و خداوند هیچ پیامبری را نکرد مگر آنکه میثاق به نبوت محمد و ولایت علی را از آنان گرفت» 📚الکافی ج1 ص363 👌پیامبر گرامی در حدیثی قدسی از خداوند چنین نقل می کند: « من ولایت علی را در کتب انبیاء گذشته ثبت کردم و در آن ها آوردم که علی وصی تو ای پیامبر است و بر این مساله از تمام بندگانم ( در عالم ذر ) و انبیاء ورسل پیمان گرفتم که من هستم و و تو ای پیامبر نبی و علی ولی و امام می باشد» 📚الامالی ج1 ص102 ❕این مضمون در روایات فراوان دیگری از کتب شیعه و اهل سنت آمده است ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6241 ❕بر این اساس در کنار امت اسلام ، امت های هم مامور بوده اند ، در کنار اقرار به توحید و عدل و نبوت و معاد ، به ولایت علی علیه السلام هم ایمان بیاورند و این که اقرار به ولایت بالخصوص مورد قرار گرفته است ، از جهت اهمیت آن است و الا ولایت و حب علی علیه السلام بدون اعتقاد به توحید و نبوت و معاد ، سبب نمی شود . 📚الجواهر السنیه ، حر عاملی ، ص 185 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔فلسفه وجوب زنان در چیست ❗️آیا قانون نفقه نوعی توهین به زنان نمی باشد که در قبال خدمت جنسی و غیر جنسی به مرد ، باید از بهره مند شود ❕آیا این توهین به زنان محسوب نمی شود ❕❕ 💠💠 👌در مورد فلسفه وجوب نفقه باید توجه داشت که می فرماید ؛ « الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ » « مردان سرپرست و خدمتگزار زنانند بخاطر برتريهايى كه (از نظر نظام اجتماع) خداوند براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است و به خاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى‏ كنند » ( نساء 34) ❕خانواده يك واحد كوچك است و همانند يك اجتماع بزرگ بايد رهبر و سرپرست واحدى داشته باشد، زيرا رهبرى و سرپرستى‏ دستجمعى كه زن و مرد مشتركا آن را به عهده بگيرند مفهومى ندارد در نتيجه مرد يا زن يكى بايد" رئيس" خانواده و ديگرى" معاون" و تحت نظارت او باشد، قرآن در اينجا مى ‏كند كه مقام سرپرستى بايد به مرد داده شود . 👌اشتباه نشود منظور از اين تعبير استبداد و اجحاف و تعدى نيست بلكه منظور رهبرى واحد با توجه به مسئوليتها و مشورت‏هاى لازم است. ❕اين مسئله در دنياى امروز بيش از هر زمان روشن است كه اگر هيئتى (حتى يك هيئت دو نفرى) مامور انجام كارى شود حتما بايد يكى از آن دو،" رئيس" و ديگرى" معاون يا عضو" باشد و گر نه هرج و مرج در كار آنها پيدا مى ‏شود- سرپرستى مرد در خانواده نيز از همين قبيل است. 💠و اين به خاطر وجود خصوصياتى در مرد است ؛ 1⃣ مانند ترجيح قدرت تفكر او بر نيروى عاطفه و احساساتبه عكس زن كه از نيروى سرشار بيشترى بهره‏ مند است . 2⃣ديگرى داشتن بنيه و نيروى جسمى بيشتر كه با اولى بتواند بينديشد و نقشه طرح كند و با دومى بتواند از خانواده خود دفاع نمايد. ❕ تعهد مرد در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزينه‏ هاى زندگى،و نفقه آنها و پرداخت مهر و تامين زندگى آبرومندانه همسر و فرزند، همه باز گشت به همین سرپرستى او می کند . 📚تفسیر نمونه ج3 ص 370 ❕به دیگر ؛ 👌در اسلام سه نوع وجود دارد: 1⃣نفقه اى كه مالك بايد صرف خود نظیر حیوانات خود بكند. 2⃣نفقه اى است كه انسان بايد صرف فرزندان خود در حالى كه صغير يا فقيرند و يا صرف پدر و مادر خود كه فقيرند و يا خويشاوندان خود (اگر كسى را ندارند و فقيرند) بنمايد. ملاك اين نوع نفقه حقوقى است كه طبيعتاً فرزندان بر به وجودآورندگان خود پيدا مى كنند و حقوقى است كه پدر و مادر به حكم شركت در ايجاد فرزند و به حكم زحماتى كه در دوره كودكى فرزند خود متحمّل شده اند بر پيدا مى كنند. شرط اين نوع نفقه، ناتوان بودن شخص واجب النفقه است. 3⃣نفقه اى است كه مرد در مورد زن مى كند. 👌ملاك اين نوع از نفقه، مالكيت به مفهوم نوع اول و حق طبيعى به مفهوم نوع دوم نيست. حتى عاجز بودن و ناتوان بودن و فقير بودن زن نيز شرط نيست. ❕تفاوت ديگر نفقه زن با دو نوع قبل اين است كه در نوع اول و دوم اگر شخص از زير بار شانه خالى كند و نفقه ندهد، گناهكار است اما تخلّف وظيفه به صورت يك دَين قابل مطالبه و استيفا در نمى آيد يعنى جنبه حقوقى ندارد. ولى در خصوص نفقه زن، اگر از زير بار وظيفه شانه خالى كند، زن حق دارد به صورت يك امر حقوقى اقامه دعوا كند و در صورت اثبات، مرد را محكوم كرده و از مرد بگيرد. 👌تفاوت سوم اين است كه اگر بين نفقه زن و باقى موارد تعارض پيش آيد، نفقه زن مقدّم مى شود چون هم است و هم الزام حقوقى دارد. ❕از نظر اسلام تأمين بودجه كانون خانوادگى، و مخارج زن به عهده مرد است. اگرچه زن چند برابر شوهر نيز ثروت و دارايى داشته باشد به خاطر دلائل زیر ؛ 1⃣ اسلام نخواسته به زن و عليه مرد يا به نفع مرد و عليه زن قانون وضع كند. بلكه در اسلام قوانين با واقع بينى و دورانديشى وضع شده است. مسئوليت و رنج و زحمات طاقت فرساى توليد نسل از لحاظ طبيعت به عهده زن گذاشته شده است. اين زن است كه بايد عادت و رنج ماهانه را تحمل كند، سنگينى دوره باردارى، زايمان و عوارض آن را تحمل نمايد، كودك را شير بدهد و پرستارى كند. ❕اينها همه از نيروى بدنى و عضلانى زن مى‏ كاهد، توانايى او را در كار و كسب كاهش مى‏ دهد. اينهاست كه اگر بنا بشود قانون، زن و مرد را از لحاظ تأمين بودجه زندگى در وضع مشابهى قرار دهد و به زن بر نخيزد، زن وضع رقت بارى پيدا خواهد كرد. و همينها سبب شده كه در جاندارانى كه به صورت جفت زندگى مى ‏كنند، جنس نر همواره به حمايت جنس ماده برخيزد، او را در مدت گرفتارى توليد نسل در خوراك و آذوقه كمك كند. ❕ادامه 👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیه ای در قرآن است که می گوید درخت زقوم که غذای جهنمیان است شبیه سرهای شیاطین است ❗️این مثال یعنی چی ❕چند تا از ما سر رو دیدن که درخت زقوم به سر اونها تشبیه شده ❕❕ 💠💠 👌قرآن با اشاره به اینکه غذای جهنمیان ، خوراکی ناگوار درخت است می فرماید ؛ « درخت زقّوم طعام گنهكار است كه همانند فلز گداخته در شكم‏ها مى‏ جوشد، جوششى همچون آب سوزان (انَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ طَعامُ الأثِيمِ- كَالمُهْلِ يَغْلِي فِي البُطُونِ- كَغَلْي الحَمِيم).» ( دخان 43_46) 👌و می فرماید ؛ «آيا آن (نعمت‏هاى جاويدان بهشت) براى پذيرايى بهتر است يا درخت (نفرت‏ انگيز) «زقوم» ... آن درختى است كه از قعر جهنّم مى‏ رويد، شكوفه ‏هايش همچون سرهاى شياطين است- آنها (مجرمان) از آن مى‏ خوردند و خود را پر مى‏ كنند» (اذلِكَ خَيْرٌ نَزُلًا امْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ ... انَّها شَجَرَةُ تَخْرُجُ فِي اصْلِ الجَحِيم- طَلْعُها كَانَّهُ رُؤُسُ الشَّياطينِ- فَانَّهُم لاكِلُونَ مِنْها فَمالِئُونَ مِنْها البُطُونَ). ( صافات 62_66) ❕زقوم به گفته اهل لغت اسم گياهى است بسیار تلخ و بد بو و بد ‏ ؛ 📚مجمع البحرین ماده زقم ❔حال سوال اینجاست كه مگر مردم كله ‏هاى شياطين را ديده بودند كه قرآن شكوفه ‏هاى زقوم را به آن تشبيه مى‏ كند؟ 👌آنچه به نظر مى ‏رسد اين است كه اين تشبيه براى بيان نهايت زشتى و چهره تنفرآميز آن است، زيرا انسان از چيزى كه متنفر باشد در ذهن خود براى آن قيافه ‏اى زشت و وحشتناك ترسيم مى ‏كند، و به هر چه علاقه‏ مند است براى آن قيافه‏اى زيبا و دوست داشتنى. ❕لذا در عكسهايى كه مردم براى فرشتگان مى ‏كشند زيباترين چهره‏ ها را ترسيم مى ‏كنند و به عكس براى شياطين و ديوان بدترين چهره‏ ها را، در حالى كه نه فرشته را ديده‏ اند و نه ديو را. 🔹در تعبيرات روزمره بسيار ديده مى ‏شود كه مى‏ گويند فلان كس مانند عفريت است، يا قيافه ديو دارد! اينها همه تشبيهاتى است بر اساس انعكاسات ذهنى انسانها از مفاهيم مختلف، تشبيهاتى است لطيف و گويا. 📚تفسیر نمونه ج 19 ص 72 🔹به دیگر ؛ ❕تشبيه شكوفه ‏هاى اين درخت به سرهاى «شياطين» با اينكه هيچكدام از مخاطبين اين آيات، نه شيطان را ديده بود، و نه كلّه شياطين را، شايد از اين نظر باشد كه هر چيز زشت و وحشتناكى را به «شيطان» تشبيه مى ‏كنند، همان‏گونه كه هر موجود زيبايى را به «فرشته» تشبيه مى‏ نمايند با اينكه هيچ‏كس «فرشته» را نيز نديده است، زنان مصر درباره قيافه يوسف گفتند: « درست مانند فرشته»! (انَّ هذا الّا مَلَكٌ كَرِيْمٌ) (يوسف- 31). 👌و در استعمالات روز مره مى‏ گوييم فلان شخص قيافه «ديو» دارد، با اينكه كسى ديو را نديده، بلكه اصولًا ديو يك موجود موهوم است. ❗️اينها همه تشبيهاتى است كه براساس ذهنيتى كه ما از مفهوم كلمه «فرشته» و «شيطان» داريم آمده است، و عموماً تشبيهاتى است رسا و گويا و زيبا. 👌به اين ترتيب «زقوم» نه تنها ناگوار و بد طعم و بدبو است، بلكه از نظر ظاهر نيز بسيار بد منظر است، به خلاف از گياهان سمّى دنيا كه ظاهر زيبايى دارند. 📚پیام قرآن ج 6 ص 329 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔فلسفه وجوب زنان در چیست ❗️آیا قانون نفقه نوعی توهین به زنان نمی باشد که در قبال خدمت جنسی و غیر جنسی به مرد ، باید از بهره مند شود ❕آیا این توهین به زنان محسوب نمی شود ❕❕ 💠💠 👌در مورد فلسفه وجوب نفقه باید توجه داشت که می فرماید ؛ « الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ » « مردان سرپرست و خدمتگزار زنانند بخاطر برتريهايى كه (از نظر نظام اجتماع) خداوند براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است و به خاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى‏ كنند » ( نساء 34) ❕خانواده يك واحد كوچك است و همانند يك اجتماع بزرگ بايد رهبر و سرپرست واحدى داشته باشد، زيرا رهبرى و سرپرستى‏ دستجمعى كه زن و مرد مشتركا آن را به عهده بگيرند مفهومى ندارد در نتيجه مرد يا زن يكى بايد" رئيس" خانواده و ديگرى" معاون" و تحت نظارت او باشد، قرآن در اينجا مى ‏كند كه مقام سرپرستى بايد به مرد داده شود . 👌اشتباه نشود منظور از اين تعبير استبداد و اجحاف و تعدى نيست بلكه منظور رهبرى واحد با توجه به مسئوليتها و مشورت‏هاى لازم است. ❕اين مسئله در دنياى امروز بيش از هر زمان روشن است كه اگر هيئتى (حتى يك هيئت دو نفرى) مامور انجام كارى شود حتما بايد يكى از آن دو،" رئيس" و ديگرى" معاون يا عضو" باشد و گر نه هرج و مرج در كار آنها پيدا مى ‏شود- سرپرستى مرد در خانواده نيز از همين قبيل است. 💠و اين به خاطر وجود خصوصياتى در مرد است ؛ 1⃣ مانند ترجيح قدرت تفكر او بر نيروى عاطفه و احساساتبه عكس زن كه از نيروى سرشار بيشترى بهره‏ مند است . 2⃣ديگرى داشتن بنيه و نيروى جسمى بيشتر كه با اولى بتواند بينديشد و نقشه طرح كند و با دومى بتواند از خانواده خود دفاع نمايد. ❕ تعهد مرد در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزينه‏ هاى زندگى،و نفقه آنها و پرداخت مهر و تامين زندگى آبرومندانه همسر و فرزند، همه باز گشت به همین سرپرستى او می کند . 📚تفسیر نمونه ج3 ص 370 ❕به دیگر ؛ 👌در اسلام سه نوع وجود دارد: 1⃣نفقه اى كه مالك بايد صرف خود نظیر حیوانات خود بكند. 2⃣نفقه اى است كه انسان بايد صرف فرزندان خود در حالى كه صغير يا فقيرند و يا صرف پدر و مادر خود كه فقيرند و يا خويشاوندان خود (اگر كسى را ندارند و فقيرند) بنمايد. ملاك اين نوع نفقه حقوقى است كه طبيعتاً فرزندان بر به وجودآورندگان خود پيدا مى كنند و حقوقى است كه پدر و مادر به حكم شركت در ايجاد فرزند و به حكم زحماتى كه در دوره كودكى فرزند خود متحمّل شده اند بر پيدا مى كنند. شرط اين نوع نفقه، ناتوان بودن شخص واجب النفقه است. 3⃣نفقه اى است كه مرد در مورد زن مى كند. 👌ملاك اين نوع از نفقه، مالكيت به مفهوم نوع اول و حق طبيعى به مفهوم نوع دوم نيست. حتى عاجز بودن و ناتوان بودن و فقير بودن زن نيز شرط نيست. ❕تفاوت ديگر نفقه زن با دو نوع قبل اين است كه در نوع اول و دوم اگر شخص از زير بار شانه خالى كند و نفقه ندهد، گناهكار است اما تخلّف وظيفه به صورت يك دَين قابل مطالبه و استيفا در نمى آيد يعنى جنبه حقوقى ندارد. ولى در خصوص نفقه زن، اگر از زير بار وظيفه شانه خالى كند، زن حق دارد به صورت يك امر حقوقى اقامه دعوا كند و در صورت اثبات، مرد را محكوم كرده و از مرد بگيرد. 👌تفاوت سوم اين است كه اگر بين نفقه زن و باقى موارد تعارض پيش آيد، نفقه زن مقدّم مى شود چون هم است و هم الزام حقوقى دارد. ❕از نظر اسلام تأمين بودجه كانون خانوادگى، و مخارج زن به عهده مرد است. اگرچه زن چند برابر شوهر نيز ثروت و دارايى داشته باشد به خاطر دلائل زیر ؛ 1⃣ اسلام نخواسته به زن و عليه مرد يا به نفع مرد و عليه زن قانون وضع كند. بلكه در اسلام قوانين با واقع بينى و دورانديشى وضع شده است. مسئوليت و رنج و زحمات طاقت فرساى توليد نسل از لحاظ طبيعت به عهده زن گذاشته شده است. اين زن است كه بايد عادت و رنج ماهانه را تحمل كند، سنگينى دوره باردارى، زايمان و عوارض آن را تحمل نمايد، كودك را شير بدهد و پرستارى كند. ❕اينها همه از نيروى بدنى و عضلانى زن مى‏ كاهد، توانايى او را در كار و كسب كاهش مى‏ دهد. اينهاست كه اگر بنا بشود قانون، زن و مرد را از لحاظ تأمين بودجه زندگى در وضع مشابهى قرار دهد و به زن بر نخيزد، زن وضع رقت بارى پيدا خواهد كرد. و همينها سبب شده كه در جاندارانى كه به صورت جفت زندگى مى ‏كنند، جنس نر همواره به حمايت جنس ماده برخيزد، او را در مدت گرفتارى توليد نسل در خوراك و آذوقه كمك كند. ❕ادامه 👇👇👇
🤔 ❔چگونه قرآن می گوید افرادی که ربا می خورند از بین می رود در حالی که ما می بینیم ربا خواران روز به روز بر ثروتشان افزوده می شود ❗️این ذهنم را مشغول کرده است ❕ 💠💠 👌قرآن می فرماید ؛ « خداوند ربا را مى‏ كند، و صدقات را افزايش مى ‏دهد ، و خداوند، هيچ انسان ناسپاس گنهكارى را دوست نمى‏ دارد » ( بقره 276) ❕از آنجا كه رباخوار به وسيله كه در دست دارد که حاصل دسترنج طبقه زحمتكش را جمع مى‏ كند و گاه با اين وسيله به هستى و زندگى آنان خاتمه مى ‏دهد و يا لا اقل بذر دشمنى و در دل آنان مى‏ پاشد به طورى كه تدريجا تشنه خون رباخوار مى ‏گردند و جان و مالش را در معرض خطر قرار مى ‏دهند. 👌قرآن مى ‏گويد خدا سرمايه‏ هاى را به نابودى سوق مى‏ دهد چون ربا باعث قساوت قلب و خسارت مى‏ شود و اين دو باعث بغض و عداوت و سوء ظن مى ‏گردد و امنيت و مصونيت را سلب نموده، نفوس را تحريك مى‏ كند تا از هر راهى و وسيله‏ اى كه ممكن باشد چه با زبان و چه با عمل، چه مستقيم و چه غير مستقيم از يكديگر انتقام بگيرند، و مال یکدیگر را نابود و همه اينها باعث تفرقه و اختلاف مى‏ شود و اين هم راه‏هاى فساد و زوال و تباهى را مى‏ گشايد و كمتر مالى از آفت و يا خطر زوال محفوظ مى ‏ماند. ❕همه اينها براى اين است كه صدقه و ربا هر دو با زندگى طبقه محروم و محتاج تماس دارد زيرا احتياج به ضروريات زندگى، احساسات باطنى آنان را تحريك كرده و در اثر وجود عقده ‏ها و خواسته‏ هاى نشده آماده دفاع از حقوق زندگى خود گشته و هر طور كه شده در صدد مبارزه بر مى‏ آيند اگر در اين هنگام به ايشان احسان شده و كمك‏هاى بلاعوض برسد احساساتشان تحريك مى ‏شود تا با احسان و حسن نيت خود، آن احسان را تلافى كنند و اگر در چنين وضعى در حق آنان با قساوت و خشونت رفتار شود بطورى كه تتمه هم از بين برود و آبرو و جانشان در خطر افتد، با انتقام مقابله خواهند كرد و به هر وسيله ‏اى كه دستشان برسد طرف مقابل را منكوب مى‏ سازند و رباخوارى است كه از آثار شوم اين مبارزه محفوظ بماند بلكه آنهايى كه سرگذشت رباخواران را ديده ‏اند همه از نكبت و نابودى اموال آنان و ويرانى خانه‏ ها و بى ثمر ماندن تلاشهايشان از قهر فقرا خبر مى‏ دهند. 📚ترجمه المیزان ج 2 ص 642 👌به دیگر ؛ ❕در ميان بزرگان اهل تفسير گفتگوست كه آيه فوق اشاره به نابودى درآمدهاى حاصله از در اين دنياست، يا اشاره به بى ‏ثمر بودن آنها در آخرت است هر چند در راه خدا انفاق شود و به وسيله آن كارهاى به ظاهر خير انجام گردد؟ 👌هر دو معنى مى‏ تواند باشد زيرا تجربه نشان داده كه اموال حاصل از ربا دوام و بقاء و بركتى ندارد و رباخواران گرفتار سرنوشت‏هاى شومى مى‏ شوند و با بدى از دنيا مى ‏روند. ❕در آخرت نيز روشن است به فرض كه آن اموال را در راه خدا انفاق كرده باشند چيزى نمى‏ شود چرا كه خداوند جز اموال پاك و حلال را نمى‏ پذيرد و اصل قرآنى «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» همه جا حاكم است. 📚ربا و بانکداری اسلامی ، ص 12 ❕در روایات ، یکی از مصادیق ربا ، نقصان دینی و آخرتی بیان شده است . 💠زراره به نزد امام صادق علیه السلام رفته و می گوید ؛ « چگونه خدا ربا را كاهش داده و نابود مى‏ كند با اينكه ما مى‏ بينيم ربا خواران روز به روز بيشتر مى‏ شود؟ 👌امام پاسخ داد ؛ « چه نقصانى شديدتر از نقصان يك درهم ربا كه دين آدمى را ناقص مى‏ كند و از بين مى ‏برد و اگر هم بخواهد توبه كند ( باید اموال مردم را باز گرداند که در این صورت ) همه از بين مى‏ رود و فقير مى‏ شود » 📚التهذیب ج 7 ص 15 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔برخی از معاندان می گویند خداوند و پیامبر اسلام به همسران خودش بزرگترین را کرد و آنها را از ازدواج کردن پس از خودش نهی کرد ❕با این که برخی از آنان چون عایشه جوان بودند ❗️براستی حکم حرمت ازدواج با همسران پیامبر چه دارد ❕ 💠💠 👌حرمت ازدواج با همسران پیامبر گرامی اسلام پس از وفات ایشان ، مساله ای است که مورد قرآن قرار گرفته است و می فرماید ؛ « شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید و نه هرگز همسران او را بعد از او به خود در آورید که این کار نزد خدا عظیم است » ( احزاب 53) ❕در شان نزول آیه نقل شده است ؛ « زمانی که ابو سلمه و خنیس بن حذاقه از دنیا رفتند و پیامبر اسلام با همسران آنها ، ام سلمه و حفصه ازدواج کرد ، طلحه و عثمان می گفتند آیا محمد با زنان ما پس از فوت ما ازدواج کند اما ما پس از فوت او با همسرانش ازدواج نکنیم ، به خدا سوگند می خوریم که پس از پیامبر با همسران او ازدواج می کنیم ، طلحه قصد ازدواج با و عثمان قصد ازدواج با ام سلمه را داشت که خداوند آیه فوق را نازل کرد » 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 4 ص 486 ❕این مضمون را علمای اهل هم نقل کرده اند ؛ 📚الدر المنثور ج 5 ص 214 ❔در اينجا سؤالى پيش مى‏ آيد كه چگونه خداوند همسران پيامبر را كه بعضى به هنگام وفات او نسبتا جوان بودند از حق انتخاب همسر ساخته است؟ 👌پاسخ اين سؤال با توجه به فلسفه اين تحريم روشن است زیرا ؛ 1⃣چنان كه از شان نزول آيه دانستيم، بعضى به عنوان انتقام‏ جويى و توهين به ساحت پيامبر چنين تصميمى را گرفته بودند و از اين راه مى‏ خواستند ضربه ‏اى بر حيثيت آن حضرت وارد كنند. 2⃣اگر اين مساله مجاز بود جمعى به عنوان اينكه همسر پيامبر را بعد از او در اختيار خود گرفته‏ اند ممكن بود اين كار را وسيله سوء استفاده قرار دهند، و به اين بهانه موقعيت اجتماعى براى خويش دست و پا كنند، و يا به عنوان اينكه آگاهى خاص از درون خانه پيامبر و تعليمات و مكتب او دارند به تحريف اسلام پردازند، و يا مطالبى را از اين طريق در ميان مردم نشر دهند كه مخالف مقام پيامبر باشد (دقت كنيد). ❕اين خطر هنگامى ملموس‏تر مى ‏شود كه بدانيم گروهى خود را براى اين كار آماده ساخته بودند بعضى آن را به زبان آورده و بعضى شايد تنها در دل داشتند. از جمله كسانى را كه بعضى از اهل سنت در اينجا نام برده ‏اند طلحه است که اسناد آن بیان شد . ❕خداوندى كه بر اسرار نهان و آشكار آگاه است براى بر هم زدن اين توطئه زشت يك حكم قاطع صادر فرمود و جلو اين امور را به كلى گرفت، و براى تحكيم پايه ‏هاى آن به همسران پيامبر لقب ام المؤمنين داد تا بدانند ازدواج با آنها همچون ازدواج با مادر خويش است ، با توجه به آنچه گفته شد روشن مى‏ شود كه چرا پيامبر لازم بود از اين محروميت استقبال كنند؟ ❕در طول زندگى انسان گاه مسائل مهمى مطرح مى‏ شود كه به خاطر آنها بايد فداكارى و از خودگذشتگى نشان داد، و از بعضى از حقوق حقه خود چشم پوشيد، به خصوص اينكه هميشه افتخارات بزرگ مسئوليتهاى سنگينى نيز همراه دارد، بدون شك همسران پيامبر افتخار عظيمى از طريق ازدواجشان با پيامبر كسب كردند، داشتن چنين نياز به چنين فداكارى هم دارد. 👌به همين دليل اغلب زنان پيامبر بعد از او در ميان امت اسلامى بسيار محترم مى‏ زيستند، و از وضع خود بسيار و خشنود بودند، و آن محروميت را در برابر اين افتخارات ناچيز مى‏ شمردند. 📚تفسیر نمونه ج 17 ص 404 ❕ پاسخ به دیگری ؛ 🔰اوّلًا ؛ زنان پيامبر با آغوش باز از اين مسأله استقبال كرده و در بين مؤمنين عظمت خاصى پيدا كردند و به عنوان «امّهات المؤمنين» خوانده مى‏ شدند و در هيچ جا ديده نشده است كه از اين حكم الهى گلايه ‏اى داشته باشند، پس وقتى خود، افتخار بدانند و راضى باشند، نمى‏ توانيد از آنها دفاع كنيد. اين سخن را كسى مى ‏گويد كه زن را در مورد علايق جنسى بشناسد و شخصيّت او را در علايق جنسى بداند. 🔰ثانياً: بعضى انسانها در يك شرايط اجتماعى قرار مى ‏گيرند كه بايد از خود فداكارى نشان بدهند. اگر زنان پيامبر آزاد بودند كه ازدواج كنند، مورد بهره‏ بردارى سوء افراد ديگر قرار مى‏ گرفتند كه‏ مى‏ شد، احترام پيامبر از بين برود و مفسده ‏اى در درون جامعه اسلامى ايجاد گردد، و لذا بايد براى حفظ حرمت پيامبر و حفظ حريم جامعه اسلامى چنين فداكارى داشته باشند. در جائى كه شوهر مرحوم مى ‏شود و زن براى بزرگ كردن بچّه‏ هاى خود شوهر نمى‏ كند و فداكارى مى ‏كند، و عقلا او را مدح مى ‏كنند، پس در اينجا كه همسر پيامبر به خاطر حفظ فداكارى مى‏ كند، قطعاً پسنديده و مورد ستايش است. 📚کتاب النکاح ، ، ج 2 ص 107 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔استادی داریم در دانشگاه که علوم قرآنی تدریس می کند ، شبهه می کند که مگر خدوند نگفته است که قرآن به زبان روشن است ، پس چرا در قرآن الفاظی استفاده شده است که عربی نیست ❗️چرا خداوند گرفتار این شده است ❕❕ 💠💠 👌حقیقت این است که هیچ زبان معتبر و مهمی را نمی توان یافت که کلماتی از زبان های دیگر در آن وارد نشده باشد ، منتهی لغات خارجی در چهار چوب زبان اصلی و تحت قواعد و آن تغییر می کند و رفته رفته جزء زبان اصلی بحساب می آید . زبان عربی هم از این قاعده مستثنی نمی باشد و در طی قرون قبل از اسلام به تدریج کلماتی از زبان های اقوام همسایه و همجوار مانند حبشی و مصری و ایرانی و رومی و ... در آن راه یافته و به شکل کلمات و تحت آن در آمده بود . ❕این الفاظ را به اصطلاح می گفتند و جزء کلمات زبان عربی محسوب می شدند و قرآن هم از آن کلمات به این عنوان که جزء کلمات زبان عربی روشن می شده است ، استفاده کرده است . ❕کلمات غیر به دو قسم است ؛ 1⃣اعلام که منظور نام های خاص اشخاص یا امکنه یا اشیاء می باشد ، مانند نام پیامبران گذشته ؛ ایوب ، ابراهیم ، یونس ، هود و یا اسماء امکنه مانند روم ، مصر ، مدین ، بابل ، و یا نام فرشتگان مانند جبرئیل ، میکاییل،و یا نام بت ها مانند یغوث ، یعوق و .. 2⃣غیر اعلام یعنی الفاظ غیر عربی غیر از نام های خاص که در قرآن وجود دارد ، مانند اسفار ، استبرق ، حواریون ، دری، سجیل و... 📚آشنایی با قرآن ، ص30 ❕به دیگر ؛ 👌وارد شدن واژه های دیگر در هر لغت و در هر زبانی یک امر طبیعی است و هرگز به عنوان عیب یا نقص شمرده نمی شود ، وجود این گونه لغات به خالص بودن آن زبان یا آن لغت صدمه ای وارد نمی سازد ، زبان عربی ،زبانی عربی است گرچه برخی لغات غیر عربی که رنگ و بوی عربی به خود گرفته در آن یافت شود ، زیرا لغت تازه وارد تا خلق و خوی آن زبان را به خود نگیرد امکان کاربرد نمی یابد . ❕لذا استعمال چنین الفاظ و کلمات غیر عربی ، به عربی بودن کلام خللی وارد نمی آورد و این شیوه یعنی استفاده از کلمات اجنبی در اشعار عرب و گفته های اصیل پیش از اسلام متعارف بوده و عیب و نقصی شمرده نمی شود بلکه در هیچ لغتی به کار نگرفتن لغات غیر شرط نیست ، حتی در اثری مانند شاهنامه فردوسی که سعی بر آن بوده تا صرفا واژه های فارسی به کار رود ، بسیاری از واژه های آن ریشه فارسی ندارد بلکه ریشه عربی و ترکی و غیره داشته و در عین حال فارسی کامل به شمار می روند . 👌قرآن نیز یک سخن کامل است ، وقتی در زبان عربی استعمال الفاظ غیر عربی در لباس عربی رواج دارد ، طبیعتا قرآن هم از این شیوه استفاده کرده است . 📚علوم قرآنی ، معرفت ، ص321 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔چگونه قرآن می گوید افرادی که ربا می خورند از بین می رود در حالی که ما می بینیم ربا خواران روز به روز بر ثروتشان افزوده می شود ❗️این ذهنم را مشغول کرده است ❕ 💠💠 👌قرآن می فرماید ؛ « خداوند ربا را مى‏ كند، و صدقات را افزايش مى ‏دهد ، و خداوند، هيچ انسان ناسپاس گنهكارى را دوست نمى‏ دارد » ( بقره 276) ❕از آنجا كه رباخوار به وسيله كه در دست دارد که حاصل دسترنج طبقه زحمتكش را جمع مى‏ كند و گاه با اين وسيله به هستى و زندگى آنان خاتمه مى ‏دهد و يا لا اقل بذر دشمنى و در دل آنان مى‏ پاشد به طورى كه تدريجا تشنه خون رباخوار مى ‏گردند و جان و مالش را در معرض خطر قرار مى ‏دهند. 👌قرآن مى ‏گويد خدا سرمايه‏ هاى را به نابودى سوق مى‏ دهد چون ربا باعث قساوت قلب و خسارت مى‏ شود و اين دو باعث بغض و عداوت و سوء ظن مى ‏گردد و امنيت و مصونيت را سلب نموده، نفوس را تحريك مى‏ كند تا از هر راهى و وسيله‏ اى كه ممكن باشد چه با زبان و چه با عمل، چه مستقيم و چه غير مستقيم از يكديگر انتقام بگيرند، و مال یکدیگر را نابود و همه اينها باعث تفرقه و اختلاف مى‏ شود و اين هم راه‏هاى فساد و زوال و تباهى را مى‏ گشايد و كمتر مالى از آفت و يا خطر زوال محفوظ مى ‏ماند. ❕همه اينها براى اين است كه صدقه و ربا هر دو با زندگى طبقه محروم و محتاج تماس دارد زيرا احتياج به ضروريات زندگى، احساسات باطنى آنان را تحريك كرده و در اثر وجود عقده ‏ها و خواسته‏ هاى نشده آماده دفاع از حقوق زندگى خود گشته و هر طور كه شده در صدد مبارزه بر مى‏ آيند اگر در اين هنگام به ايشان احسان شده و كمك‏هاى بلاعوض برسد احساساتشان تحريك مى ‏شود تا با احسان و حسن نيت خود، آن احسان را تلافى كنند و اگر در چنين وضعى در حق آنان با قساوت و خشونت رفتار شود بطورى كه تتمه هم از بين برود و آبرو و جانشان در خطر افتد، با انتقام مقابله خواهند كرد و به هر وسيله ‏اى كه دستشان برسد طرف مقابل را منكوب مى‏ سازند و رباخوارى است كه از آثار شوم اين مبارزه محفوظ بماند بلكه آنهايى كه سرگذشت رباخواران را ديده ‏اند همه از نكبت و نابودى اموال آنان و ويرانى خانه‏ ها و بى ثمر ماندن تلاشهايشان از قهر فقرا خبر مى‏ دهند. 📚ترجمه المیزان ج 2 ص 642 👌به دیگر ؛ ❕در ميان بزرگان اهل تفسير گفتگوست كه آيه فوق اشاره به نابودى درآمدهاى حاصله از در اين دنياست، يا اشاره به بى ‏ثمر بودن آنها در آخرت است هر چند در راه خدا انفاق شود و به وسيله آن كارهاى به ظاهر خير انجام گردد؟ 👌هر دو معنى مى‏ تواند باشد زيرا تجربه نشان داده كه اموال حاصل از ربا دوام و بقاء و بركتى ندارد و رباخواران گرفتار سرنوشت‏هاى شومى مى‏ شوند و با بدى از دنيا مى ‏روند. ❕در آخرت نيز روشن است به فرض كه آن اموال را در راه خدا انفاق كرده باشند چيزى نمى‏ شود چرا كه خداوند جز اموال پاك و حلال را نمى‏ پذيرد و اصل قرآنى «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» همه جا حاكم است. 📚ربا و بانکداری اسلامی ، ص 12 ❕در روایات ، یکی از مصادیق ربا ، نقصان دینی و آخرتی بیان شده است . 💠زراره به نزد امام صادق علیه السلام رفته و می گوید ؛ « چگونه خدا ربا را كاهش داده و نابود مى‏ كند با اينكه ما مى‏ بينيم ربا خواران روز به روز بيشتر مى‏ شود؟ 👌امام پاسخ داد ؛ « چه نقصانى شديدتر از نقصان يك درهم ربا كه دين آدمى را ناقص مى‏ كند و از بين مى ‏برد و اگر هم بخواهد توبه كند ( باید اموال مردم را باز گرداند که در این صورت ) همه از بين مى‏ رود و فقير مى‏ شود » 📚التهذیب ج 7 ص 15 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔برخی از معاندان می گویند خداوند و پیامبر اسلام به همسران خودش بزرگترین را کرد و آنها را از ازدواج کردن پس از خودش نهی کرد ❕با این که برخی از آنان چون عایشه جوان بودند ❗️براستی حکم حرمت ازدواج با همسران پیامبر چه دارد ❕ 💠💠 👌حرمت ازدواج با همسران پیامبر گرامی اسلام پس از وفات ایشان ، مساله ای است که مورد قرآن قرار گرفته است و می فرماید ؛ « شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید و نه هرگز همسران او را بعد از او به خود در آورید که این کار نزد خدا عظیم است » ( احزاب 53) ❕در شان نزول آیه نقل شده است ؛ « زمانی که ابو سلمه و خنیس بن حذاقه از دنیا رفتند و پیامبر اسلام با همسران آنها ، ام سلمه و حفصه ازدواج کرد ، طلحه و عثمان می گفتند آیا محمد با زنان ما پس از فوت ما ازدواج کند اما ما پس از فوت او با همسرانش ازدواج نکنیم ، به خدا سوگند می خوریم که پس از پیامبر با همسران او ازدواج می کنیم ، طلحه قصد ازدواج با و عثمان قصد ازدواج با ام سلمه را داشت که خداوند آیه فوق را نازل کرد » 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 4 ص 486 ❕این مضمون را علمای اهل هم نقل کرده اند ؛ 📚الدر المنثور ج 5 ص 214 ❔در اينجا سؤالى پيش مى‏ آيد كه چگونه خداوند همسران پيامبر را كه بعضى به هنگام وفات او نسبتا جوان بودند از حق انتخاب همسر ساخته است؟ 👌پاسخ اين سؤال با توجه به فلسفه اين تحريم روشن است زیرا ؛ 1⃣چنان كه از شان نزول آيه دانستيم، بعضى به عنوان انتقام‏ جويى و توهين به ساحت پيامبر چنين تصميمى را گرفته بودند و از اين راه مى‏ خواستند ضربه ‏اى بر حيثيت آن حضرت وارد كنند. 2⃣اگر اين مساله مجاز بود جمعى به عنوان اينكه همسر پيامبر را بعد از او در اختيار خود گرفته‏ اند ممكن بود اين كار را وسيله سوء استفاده قرار دهند، و به اين بهانه موقعيت اجتماعى براى خويش دست و پا كنند، و يا به عنوان اينكه آگاهى خاص از درون خانه پيامبر و تعليمات و مكتب او دارند به تحريف اسلام پردازند، و يا مطالبى را از اين طريق در ميان مردم نشر دهند كه مخالف مقام پيامبر باشد (دقت كنيد). ❕اين خطر هنگامى ملموس‏تر مى ‏شود كه بدانيم گروهى خود را براى اين كار آماده ساخته بودند بعضى آن را به زبان آورده و بعضى شايد تنها در دل داشتند. از جمله كسانى را كه بعضى از اهل سنت در اينجا نام برده ‏اند طلحه است که اسناد آن بیان شد . ❕خداوندى كه بر اسرار نهان و آشكار آگاه است براى بر هم زدن اين توطئه زشت يك حكم قاطع صادر فرمود و جلو اين امور را به كلى گرفت، و براى تحكيم پايه ‏هاى آن به همسران پيامبر لقب ام المؤمنين داد تا بدانند ازدواج با آنها همچون ازدواج با مادر خويش است ، با توجه به آنچه گفته شد روشن مى‏ شود كه چرا پيامبر لازم بود از اين محروميت استقبال كنند؟ ❕در طول زندگى انسان گاه مسائل مهمى مطرح مى‏ شود كه به خاطر آنها بايد فداكارى و از خودگذشتگى نشان داد، و از بعضى از حقوق حقه خود چشم پوشيد، به خصوص اينكه هميشه افتخارات بزرگ مسئوليتهاى سنگينى نيز همراه دارد، بدون شك همسران پيامبر افتخار عظيمى از طريق ازدواجشان با پيامبر كسب كردند، داشتن چنين نياز به چنين فداكارى هم دارد. 👌به همين دليل اغلب زنان پيامبر بعد از او در ميان امت اسلامى بسيار محترم مى‏ زيستند، و از وضع خود بسيار و خشنود بودند، و آن محروميت را در برابر اين افتخارات ناچيز مى‏ شمردند. 📚تفسیر نمونه ج 17 ص 404 ❕ پاسخ به دیگری ؛ 🔰اوّلًا ؛ زنان پيامبر با آغوش باز از اين مسأله استقبال كرده و در بين مؤمنين عظمت خاصى پيدا كردند و به عنوان «امّهات المؤمنين» خوانده مى‏ شدند و در هيچ جا ديده نشده است كه از اين حكم الهى گلايه ‏اى داشته باشند، پس وقتى خود، افتخار بدانند و راضى باشند، نمى‏ توانيد از آنها دفاع كنيد. اين سخن را كسى مى ‏گويد كه زن را در مورد علايق جنسى بشناسد و شخصيّت او را در علايق جنسى بداند. 🔰ثانياً: بعضى انسانها در يك شرايط اجتماعى قرار مى ‏گيرند كه بايد از خود فداكارى نشان بدهند. اگر زنان پيامبر آزاد بودند كه ازدواج كنند، مورد بهره‏ بردارى سوء افراد ديگر قرار مى‏ گرفتند كه‏ مى‏ شد، احترام پيامبر از بين برود و مفسده ‏اى در درون جامعه اسلامى ايجاد گردد، و لذا بايد براى حفظ حرمت پيامبر و حفظ حريم جامعه اسلامى چنين فداكارى داشته باشند. در جائى كه شوهر مرحوم مى ‏شود و زن براى بزرگ كردن بچّه‏ هاى خود شوهر نمى‏ كند و فداكارى مى ‏كند، و عقلا او را مدح مى ‏كنند، پس در اينجا كه همسر پيامبر به خاطر حفظ فداكارى مى‏ كند، قطعاً پسنديده و مورد ستايش است. 📚کتاب النکاح ، ، ج 2 ص 107 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔چگونه قرآن می گوید افرادی که ربا می خورند از بین می رود در حالی که ما می بینیم ربا خواران روز به روز بر ثروتشان افزوده می شود ❗️این ذهنم را مشغول کرده است ❕ 💠💠 👌قرآن می فرماید ؛ « خداوند ربا را مى‏ كند، و صدقات را افزايش مى ‏دهد ، و خداوند، هيچ انسان ناسپاس گنهكارى را دوست نمى‏ دارد » ( بقره 276) ❕از آنجا كه رباخوار به وسيله كه در دست دارد که حاصل دسترنج طبقه زحمتكش را جمع مى‏ كند و گاه با اين وسيله به هستى و زندگى آنان خاتمه مى ‏دهد و يا لا اقل بذر دشمنى و در دل آنان مى‏ پاشد به طورى كه تدريجا تشنه خون رباخوار مى ‏گردند و جان و مالش را در معرض خطر قرار مى ‏دهند. 👌قرآن مى ‏گويد خدا سرمايه‏ هاى را به نابودى سوق مى‏ دهد چون ربا باعث قساوت قلب و خسارت مى‏ شود و اين دو باعث بغض و عداوت و سوء ظن مى ‏گردد و امنيت و مصونيت را سلب نموده، نفوس را تحريك مى‏ كند تا از هر راهى و وسيله‏ اى كه ممكن باشد چه با زبان و چه با عمل، چه مستقيم و چه غير مستقيم از يكديگر انتقام بگيرند، و مال یکدیگر را نابود و همه اينها باعث تفرقه و اختلاف مى‏ شود و اين هم راه‏هاى فساد و زوال و تباهى را مى‏ گشايد و كمتر مالى از آفت و يا خطر زوال محفوظ مى ‏ماند. ❕همه اينها براى اين است كه صدقه و ربا هر دو با زندگى طبقه محروم و محتاج تماس دارد زيرا احتياج به ضروريات زندگى، احساسات باطنى آنان را تحريك كرده و در اثر وجود عقده ‏ها و خواسته‏ هاى نشده آماده دفاع از حقوق زندگى خود گشته و هر طور كه شده در صدد مبارزه بر مى‏ آيند اگر در اين هنگام به ايشان احسان شده و كمك‏هاى بلاعوض برسد احساساتشان تحريك مى ‏شود تا با احسان و حسن نيت خود، آن احسان را تلافى كنند و اگر در چنين وضعى در حق آنان با قساوت و خشونت رفتار شود بطورى كه تتمه هم از بين برود و آبرو و جانشان در خطر افتد، با انتقام مقابله خواهند كرد و به هر وسيله ‏اى كه دستشان برسد طرف مقابل را منكوب مى‏ سازند و رباخوارى است كه از آثار شوم اين مبارزه محفوظ بماند بلكه آنهايى كه سرگذشت رباخواران را ديده ‏اند همه از نكبت و نابودى اموال آنان و ويرانى خانه‏ ها و بى ثمر ماندن تلاشهايشان از قهر فقرا خبر مى‏ دهند. 📚ترجمه المیزان ج 2 ص 642 👌به دیگر ؛ ❕در ميان بزرگان اهل تفسير گفتگوست كه آيه فوق اشاره به نابودى درآمدهاى حاصله از در اين دنياست، يا اشاره به بى ‏ثمر بودن آنها در آخرت است هر چند در راه خدا انفاق شود و به وسيله آن كارهاى به ظاهر خير انجام گردد؟ 👌هر دو معنى مى‏ تواند باشد زيرا تجربه نشان داده كه اموال حاصل از ربا دوام و بقاء و بركتى ندارد و رباخواران گرفتار سرنوشت‏هاى شومى مى‏ شوند و با بدى از دنيا مى ‏روند. ❕در آخرت نيز روشن است به فرض كه آن اموال را در راه خدا انفاق كرده باشند چيزى نمى‏ شود چرا كه خداوند جز اموال پاك و حلال را نمى‏ پذيرد و اصل قرآنى «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» همه جا حاكم است. 📚ربا و بانکداری اسلامی ، ص 12 ❕در روایات ، یکی از مصادیق ربا ، نقصان دینی و آخرتی بیان شده است . 💠زراره به نزد امام صادق علیه السلام رفته و می گوید ؛ « چگونه خدا ربا را كاهش داده و نابود مى‏ كند با اينكه ما مى‏ بينيم ربا خواران روز به روز بيشتر مى‏ شود؟ 👌امام پاسخ داد ؛ « چه نقصانى شديدتر از نقصان يك درهم ربا كه دين آدمى را ناقص مى‏ كند و از بين مى ‏برد و اگر هم بخواهد توبه كند ( باید اموال مردم را باز گرداند که در این صورت ) همه از بين مى‏ رود و فقير مى‏ شود » 📚التهذیب ج 7 ص 15 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که از نظر قرآن ما هیچ گونه اختیاری از خودمان نداریم و در کارها مجبور هستیم شاهدش آن آیه قرآن است که شیطان به خداوند می گوید تو من را کردی و خداوند هم سخنش را رد نمی کند ❗️❗️ 💠💠 👌آنچه مورد اشکال قرار گرفته است این آیه قرآن است که خداوند از زبان نقل می کند که گفت ؛ « گفت پرودگارا بخاطر اینکه مرا گمراه ساختی من نعمت های را در زمین در نظر آنها تزیین می دهم و همگی را گمراه خواهم ساخت ، مگر بندگان مخلصت را ...» 🔷 39-40 👌این جمله از دروغ ها و افتراهای شیطان به ساحت پرودگار است و نشان می دهد که او تا چه حد جسور و بی پروا است که چنین دروغ بزرگی را به خدا می بندد ، خداوندی که هدایتگر همگان است و اسباب هدایت را در اختیار آنها گذارده است و چون سخن شیطان بوده است قرآن اشاره ای به بطلان آن نمی کند . ❔خداوند کدام عامل را برای شیطان فراهم ساخت ؟ آیا به او و به فرشتگان نفرمود که شرافت آدم به جهت روح ویژه الهی او است ولی شیطان حسود و خود خواه آن را نادیده گرفت و به مساله آفرینش او از گل بسنده کرد . آیا سبب او خودش نبود ؟ 📚 ، ج7 ص373 👌به دیگر ؛ 🔷« بدیهی است که خدا شیطان را گمراه نساخته بود بلکه این نسبت شیطنت آمیز بود که از ابلیس صادر شد برای اینکه خود را کند و توجهی برای اغوا گری خود ترتیب دهد و این رسم همه ابلیس ها و شیاطین است که ؛ 🗯اولا ؛ گناهان خویش را به دیگران می افکنند . 🗯ثانیا ؛ همه جا می کوشند تا اعمال زشت خود را با غلط توجیه کنند نه تنها در برابر بندگان خدا حتی در برابر خود خدا که از همه چیز آگاه است . 📚 ج11 ص72 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که از نظر قرآن ما هیچ گونه اختیاری از خودمان نداریم و در کارها مجبور هستیم شاهدش آن آیه قرآن است که شیطان به خداوند می گوید تو من را کردی و خداوند هم سخنش را رد نمی کند ❗️❗️ 💠💠 👌آنچه مورد اشکال قرار گرفته است این آیه قرآن است که خداوند از زبان نقل می کند که گفت ؛ « گفت پرودگارا بخاطر اینکه مرا گمراه ساختی من نعمت های را در زمین در نظر آنها تزیین می دهم و همگی را گمراه خواهم ساخت ، مگر بندگان مخلصت را ...» 🔷 39-40 👌این جمله از دروغ ها و افتراهای شیطان به ساحت پرودگار است و نشان می دهد که او تا چه حد جسور و بی پروا است که چنین دروغ بزرگی را به خدا می بندد ، خداوندی که هدایتگر همگان است و اسباب هدایت را در اختیار آنها گذارده است و چون سخن شیطان بوده است قرآن اشاره ای به بطلان آن نمی کند . ❔خداوند کدام عامل را برای شیطان فراهم ساخت ؟ آیا به او و به فرشتگان نفرمود که شرافت آدم به جهت روح ویژه الهی او است ولی شیطان حسود و خود خواه آن را نادیده گرفت و به مساله آفرینش او از گل بسنده کرد . آیا سبب او خودش نبود ؟ 📚 ، ج7 ص373 👌به دیگر ؛ 🔷« بدیهی است که خدا شیطان را گمراه نساخته بود بلکه این نسبت شیطنت آمیز بود که از ابلیس صادر شد برای اینکه خود را کند و توجهی برای اغوا گری خود ترتیب دهد و این رسم همه ابلیس ها و شیاطین است که ؛ 🗯اولا ؛ گناهان خویش را به دیگران می افکنند . 🗯ثانیا ؛ همه جا می کوشند تا اعمال زشت خود را با غلط توجیه کنند نه تنها در برابر بندگان خدا حتی در برابر خود خدا که از همه چیز آگاه است . 📚 ج11 ص72 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁