eitaa logo
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ🇮🇷
367 دنبال‌کننده
603 عکس
434 ویدیو
8 فایل
وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ. با عطر اسپرسو و بوی کاه پذیراتون هستم. ☕📜 ریوجی می‌شنود‌: https://daigo.ir/secret/51307188512 سینمای کوچک من: فعلا در دسترس نمی‌باشد. خزانه‌ی کتاب‌خانه: ble.ir/join/8m922r43dM
مشاهده در ایتا
دانلود
Happy teacher's day🪴✨🪁.
خداوند قلعه‌هایی را به دست امیرالمومنین (علیه‌السلام) فتح کرد که نه یهودیان باورشان می‌شد چنین شکست بخورند و نه مسلمانان امید به پیروزی داشتند.
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ🇮🇷
دنیا بهم فرصت عکس گرفتن از بارگاه اباعبدالله رو بدهکاره💔 ادعایی نیست، ولی یه عکس کوچولو نباید از حرم
چطور بگم؟ حالا دغدغه‌ام شده نکنه دیگه این قاب رو نتونم با گوشی‌ام بگیرم؟:))). این عکس برای من بی‌اندازه عزیزه چون ضریحت جلوی من بود و اون لحظه تماما حس می‌کردم در محضر امام بودن، یعنی چی. می‌فهمیدم زمین شیب داره و روضه‌هایی که بیست سال توی گوشم خونده بودن، انگار روی پخش زنده بودن... نمی‌دونم، من روضه بلد نیستم ولی این باب، برای من روضه‌ست. هر وقت هم توی گوشی‌ام به این عکس رسیدم، حسش همون بود. چقدر خوش سعادتیم که شما ارباب مایی. چقدر خوش سعادتیم که شما کشتی نجات ما هستی.
یکی از تصاویری که (این تصویر مربوط به شام غریبان سال گذشته‌ست) هیچ‌وقت برام عادی نمیشه، نحوه‌ی عرض تسلیت عزاداران، سینه‌زنان و زنجیرزنانی هست که روز عاشورا و تا پاسی از شب خدمت خانم حضرت معصومه می‌رسند. از طرف درب اتابکی وارد شده و دسته به دسته دقیقا جلوی صحن آیینه می‌ایستند. حتی اون دسته از عزادارانی که با سنج و دمام به جلوی صحن آیینه می‌رسند. اتفاقی که سالیان سال هست از نزدیک شاهد رخ دادنش هستم، اون هست که اون لحظه که دقیقا جلوی مضجع شریف قرار می‌گیرن، انگار تموم لحظه‌ها برای اون‌ها متوقف شده و فقط منحصر به همون چند دقیقه‌ای هست که اون جلو ایستادن. باید حتما از نزدیک ببینید تا متوجه بشید؛ همه‌ی چیزی که برای اون دقائق اهمیت داره، عرض تسلیت خدمت بانوی کریمه‌ست... از جون و دل، با تمام توان، به هر صورتی... اون لحظه‌ها، اون موقع بیشتر از هر وقت دیگه‌ای احساس می‌کنم که صاحب الزمان هم اون‌جاست... تک به تک آجرها و سنگ‌ها، هر جنبنده‌ای که توی صحن امام رضاست، همه التهاب دارن... همه بغض کرده‌ان و شکوه اشک، معنی حقیقی حماسه... از خود جدا شده‌ان و نوای عاشقی سر می‌دن؛ باور دارم که تموم اون لحظه فریم به فریم در حافظه‌ی کاشی‌ها ثبت میشه، تا ابد. همه‌ی اون چیزی که این ده شب اشک ریختن، همه‌ی چیزی که منتظرش بودن، یک حرف مشترک بین همه‌ی ماهایی که از گناه سیاه‌تر از سیاهیم، تویی؛ حسین.