eitaa logo
. پنـاھ .
2.9هزار دنبال‌کننده
211 عکس
96 ویدیو
0 فایل
به هرچیز در جهان پناه بیـاوری در امان خواهـے ماند ؛ اما كافيست انسان بفهمد بی‌پنـٰاهی را♥️ اینجا پست‌گذاری صرفا دلیه‌ . برامون بنویسید👇🏽⁩ https://harfeto.timefriend.net/17236698783802 زیر مجموعہ‌‌یِ عین‌شین‌قاف🌿(: @aen_shin_ghaf ماهِ‌ما @mahsin_scarf
مشاهده در ایتا
دانلود
آقایِ امام حسین(ع) ما خسته‌ایم، از دنیایی که هر چی فراق داشت یک جا نوشت پایِ ما...
مکانها هیچ ارزشی ندارند ، وقتیکه از وجودِ کسانی که دوستشان داریم خالی‌اند.
🌿📃 - خسته از سرکار برگشتم خونه . . مشغول خوردن شام بودم ك داداشم با گوشیش یه آهنگ گذاشت . طفلکی خبر نداشت من با اون آهنگ چقدر خاطره دارم . ولی مادرم میدونست چون بعد رفتنش . . بارها و بارها میومد تو اتاق و میدید من این آهنگ رو گذاشتم . و کز کردم گوشه تختم . مادرم گفت : آهنگ رو قطعش کن . گفتم : نه نه بزار باشه بزار بخونه . رفتم تو فکر رفتم تو خاطرات . . چشماش ، موهاش ، خنده‌هاش ، حرفاش . . بغض کردم . همینجور که تو فکر بودم ؛ داشتم با غذا بازی بازی میکردم هی دونه‌های برنج رو از این سمت به اون سمت میبردم . مادرم گفت : داری دنبال چی میگردی بین اون برنجا دیگه . . هیچوقت نمیتونی اون رو پیدا کنی . تازه اگه پیدا هم کنی . . اون هیچوقت سهم تو نیست لقمه دهن تو نیست . به زور یه قاشق خوردم ؛ اما انقدر بغض داشتم که پرید تو گلوم . . مادرم یه لیوان آب بهم داد . گفت : بیا بخور تو گلوت نمونه . آب رو خوردم به مادرم نگاه کردم چشمام پر اشک شد . گفتم : گیر کرده مادر . . نمیره . چند سال گذشت‌ . اما از گلوم پایین نمیره . هنوز که هنوزه . . زیر گلوم خاطراتش گیر کرده . مادر یه چیزی بده بخورم اینا دیگه تو گلوم گیر نکنه . مادرم اشک ریخت . دیدم داداشمم داره گریه میکنه . اومد پیشم گفت : داداش منو ببخش . . دیگه هیچوقت این آهنگ رو نمیزارم . اصلا پاکش میکنم . گفتم : داداش آهنگ رو پاک میکنی . . خاطراتش رو چی . اونم میتونی پاک کنی؟! چشماش . . چشماشم میتونی پاک کنی؟! لوس بازیاش ، دلبریاش؟! ± خنده هاش؟! آخ خنده هاش :)! - امیرعلی‌ اسدی
گـر تـورا با ما تعلـق نیست، مـارا ذوق هست .
+ بالا تر از دوستت دارم چیست؟! _همان من تورا :)♥️
بابا شدنت مبارک "بابارضا"
ما آدم‌های معمولی، وقتی دلدار بهمون بی‌محلی می‌کنه ازش دل‌زده می‌شیم. در بدترین حالت و جنتلمنانه‌ترین حالت، می‌گیم حتما دلش نخواسته ما رو ببینه و بهمون اعتنا نکرده. ولی محتشم کاشانی اینطوری نیست. محتشم کاشانی پا رو یه قدم فراتر می‌ذاره و می‌گه که ببین اگه اون دوست نداره من رو ببینه و از دست من عصبانیه، من هم آرزو می‌کنم که هر چه زودتر بمیرم تا دیگه کامش تلخ نشه. ببینید تو رو قرآن: «ای طبیب دهر چون تلخ است از من مشربش شربت از زهر اجل ده جان بیمار مرا»
گر‌‌چه با دوریِ او زندگی‌‌ام نیست، ولی یاد او می‌دمدَم ‌جان به رگ و پوست هنوز.
^^
غیـر از تو جاۍ هیچکـس نیست در دلـم؛ این مسئلہ میـانِ منـو عشـق حـل شـده‌است .
"حب‌علی‌نشونه‌حلال‌زاده‌بودنه♥️:)"
-