eitaa logo
فنجانی چای با خدا ....
312 دنبال‌کننده
225 عکس
23 ویدیو
0 فایل
داستانها میتوانند تو را در وادی حقیقت پیش ببرند تا مرز خدا ....
مشاهده در ایتا
دانلود
*⚘﷽⚘ . 📚 ♥️ ✨ تا صبح خوابمون نبرد. دل تو دلمون نبود. از طرفی خوشحالی اینکه اگه حاج آقا نظرش مثبت باشه چـــــی مــــــــیشه(😍) از طرفی هم استرس اینکه حاج آقا نزاره، یا بزاره و بابا بزنه زیر حرفش... بالاخره ظهر رسید و نیم ساعت قبل از اذان راهی مسجد شدیم. تو راه آقاجون تو فکر بود و من و صالح لبریز بودیم از انواع احساسات اونم از نوع شدید! آقاجون رو به روی حاج آقا نشست. بابا_سلام علیکم حاج آقا! حاجی_و علیکم السلام! چه خبرا آقاسید؟! بابا_الحمدلله! سلامتی شما ان شاء الله! حاجی_خب آسید! درخدمتیم! بابا_راستش حاجی...یه امری داشتم خدمتتون!... حاجی_ان شاء الله که خیره! بفرمایید. بابا_راسیتش حاج آقا،،، میخواستم شما بفرمایید که...راستش...شما بگید که من...بچه ها...راستش...حاج آقا بچه ها میخوان برن جبهه!.... وای آقاجون! جون به لبمون کردی تا این دو کلوم رو بگی! حاج آقا برق خاصی تو چشماش موج زد و رو به ما لبخند زد. حاجی_به به! پس پسرامون مـــــــــرد شدن! چه کاری از دست من ساخته‌ست آقاسید؟! بابا_حاجی میخواستیم شما بگی من پسرا رو بفرستم جبهه یا نه!!!؟؟؟ حاجی_والا...من چی بگم آخه! شما مختاری... بابا_حاج آقا راستش دیروز که بچه ها گفتن میخوان برن، خیلی فکر کردم. ولی به نتیجه ای نرسیدم. یعنی دو دلم. صالح و سیدجواد هنوز خیلی خام و بی تجربه هستن.میترسم از پس خودشون بر نیان. حاجی_اگه مشکل شما اینه که...تا جایی که من با آقاصالح و سیدجواد جان آشنا هستم، هردوشون پسر های آماده و فعالی هستن. نگران بی تجربگی شون نباشید. تو دوره های رزمایشی و آموزشی حضور فعال داشتن و عالی بودن. حالا خودتون میدونید. بابا_آخه حاجی! میدون جنگ که بچه بازی نیست! حاجی_بله! شما درست می‌فرمایید! ولی خب... نخیر. مثل اینکه آقاجون نمیخواد رضایت بده! تو این لحظه متوسل شدیم به حضرت قاسم؏. خدا خدا می‌کردیم که حاج آقا بتونه آقاجون رو راضی کنه. دپرس وایساده بودیم کنار دیوار و سرمون پایین بود. حاج آقا_خب پسرا! نظر شما چیه؟! میتونین از پس خودتون بر بیاین؟! نمیترسین؟! جا نمیزنین؟! _نه حاج آقا! ترس کجا بود! صالح_حاجی توروخدا بزارین ما بریم! به حضرت زهرا قسـَ... حاجی_عه پسر چرا قسم میدی؟! حرف اول و آخر رو باید آقاسید بزنه! من فقط نظرم رو گفتم!!!وگرنه من که کاره ای نیستم!... دیگه اشکمون داشت درمیومد اونقدر التماس کردیم. بابا_باشه...میزارم برین...ولی شرط داره... 🍃کپی بدون ذکر نام نویسنده مجاز نیست🌸