#روایتگری حضور دانش آموزان دختر اراکی ،در یادمان پاسگاه زید ،منطقه عملیاتی رمضان ،محل شهادت شهدای شهر اراک در #پنج_پنج سال ۱۳۶۱ 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj

بسم رب الشهدا و الصدیقین 🍃شهید عزیزالله آبایی🍃 📅تاریخ تولد: ۱۳۴۴/۰۹/۱۳ محل تولد: اراک 📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۰۵/۰۵ محل شهادت: غرب پاسگاه زید-عراق 💎نشانی: اراک، گلزار شهدا 📜برشی از خاطرات شهید: من 9 ساله بودم و برادر شهیدم 18 سال داشت. در دوران طاغوت فضای کشور با دوران انقلاب اسلامی تفاوت داشت. به مسائل دینی توجه نمی‌شد. برای همین در مدرسه خبری از آموزش نماز و احکام دینی مثل بعد از انقلاب نبود. من هنوز خوب نماز خواندن را یاد نگرفته بودم. برادر شهیدم با اصرار، نماز را به من یاد داد، بعد با آرامش و در حالی که وضو و نماز را به من یاد می‌داد، چند بار این عمل را انجام داد تا من یاد بگیرم و برای نماز خواندن جلو می‌ایستاد و با صدای بلند نماز می‌خواند و تأکید داشت که به همراه او تکرار کنم. این گونه بود که من نماز خواندن را پیش ایشان یاد گرفتم. خبر مفقودالاثر شدنش، مادرم را زمین‌گیر کرد. در هجران عزیزالله مثل شمع می‌سوخت. اگر کاپ های طلایی رنگ به جا مانده از شهیدش نبود، شاید در فراقش نابینا می‌شد. سال‌ها مفقودالاثر بود. هیچ خبری از او نداشتیم، مادرم سال‌ها چشم انتظار بازگشت او بود. پس از 14 سال که پیکر مطهر این شهید به خانه‌اش بازگشت. مادرم آن قدر دور شهیدش طواف کرد تا بی‌هوش شد و هنوز یک هفته از این واقعه نگذشته بود به رحمت ایزدی پیوست. 💔راوی: خواهر شهید #شهیدپنجِ‌پنج 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj

بسم رب الشهدا و الصدیقین 🍃شهید غلامرضا محمدی 🍃 📅تاریخ تولد: ۱۳۴۲/۰۹/۱۴ محل تولد: تهران 📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۰۵/۰۵ محل شهادت: اراک 💎نشانی: اراک، گلزار شهدا 📜برشی از زندگینامه شهید: در خانواده‌ای مؤمن و انقلابی رشد کرد. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند و پس از پایان خدمت سربازی در کارخانه‌ی واگن‌سازی پارس شهرستان اراک مشغول به کار شد. او در سنگر تولید، صدها کیلومتر دورتر از خط مقدم جبهه خدمت می‌کرد که در پنجمین روز از مردادماه سال 1365 در شهرستان اراک توسط بمباران هوایی دشمن به شهادت رسید. پیکر مطهرش را هم در گلزار شهدای اراک به خاک سپردند. #شهیدپنجِ‌پنج 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj

بسم رب الشهدا و الصدیقین 🍃شهید منصور شیخی مهرآبادی🍃 📅تاریخ تولد: ۱۳۴۴/۰۹/۱۵ محل تولد: اراک 📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۰۵/۰۵ محل شهادت: غرب پاسگاه زید-عراق 💎نشانی: اراک، گلزار شهدا 📜برشی از خاطرات شهید: همیشه می‏گفت که مسئولین حامی و پشتیبان ایران باشند و به مستضعفین کمک کنند و از مردم ایران می‏خواست که همیشه امام را یاری کنند چرا !؟ چون که او بود که توانست ما را به وحدت تشویق کند تا بتوانیم انقلاب را به پیروزی برسانیم. 🗣راوی: برادرِ شهید #شهیدپنجِ‌پنج 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj

📲#ارسالی_مخاطبین سال ۶۹ بود که اسرا برمی گشتند. مادربزرگم با کلی ذوق و شوق وسایل استقبال پسرش را فراهم کرده بود و چشم انتظار بود، چقدر آرزو داشت. گردنبندش را نذر مادر سیدم کرده بود. دختری را برای عمویم نشان کرده بود. وسایل شام استقبال و قند چایی را فراهم کرده بود. با اینکه ۱۳ ساله بودم رویای در خوابم، بازگشت عمو بود اما چشمش به در خشک شد و خبری از منصورش نشد. سال ۷۴، جمعه روزی بود که در منزل، کنارش بودم و از تلویزیون تابوت شهدای تفحص شده را با حسرت نگاه می کرد و گفت: ببین شاید منصور من هم اینجا باشه. فردای آن روز پدرم برای بردن شناسنامه ی عمویم به خانه آمد و مادربزرگ درحالیکه لبخند بر لب داشت گفت می دانم منصور را آوردند. و تعریف کرد که حضرت قاسم را در رویا دیدم و گفت: پاشو که منصور را آوردند😭 منصوری که باوجود سن کم اماچون قدبلند و هیکلی تنومند داشت آرپیچی زن عملیات شده بود و از این قد و قامت فقط دو استخوان ساق پا برگشت. عمو نبود و من هم تمام رویایم بازگشت او بود. ۱۳ساله بودم و درعوض آغوش گرمش تابوتش رابغل کردم مانند دختری که پدر از دست داده، برایش عزاداری کردم و عمو با اینکه پیکرش دست نداشت، دستم را گرفت و مرا متحول کرد. راستی یادی از مادران شهدا هم بکنید.😢 مادربزرگم تا زنده بود قطره ای اشک ندیدم که برای عمویم بریزد. اما دم مردن که چشم هایش را بسته بود و باز نمی کرد وقتی برادرم که همنام عمویم بود بالای سرش آمد به مادر بزرگ گفتند منصور آمده و او در حالت احتضار به خیال عموی شهیدم لحظه ای چشم باز کرد و باز با ناامیدی رفت😭😭 او همچنان منتظر رفت... #شهیدپنجِ‌پنج #شهید‌منصور‌شیخی‌مهرآبادی 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj

بسم رب الشهدا و الصدیقین 🍃شهید منوچهر باقرزاده همدانی🍃 📅تاریخ تولد: ۱۳۳۰/۰۹/۲۵ محل تولد:دزفول 📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۰۵/۰۵ محل شهادت: اراک 💎محل دفن: دزفول 📜برشی از خاطرات شهید: در سال‌های اول جنگ، گلوله و خمپاره و توپ و تانک، همه سهم اهالی جنوب کشور بود. دلهره خانواده پدری، منوچهر را رها نمی‌کرد. همسرش در بیمارستان امیرکبیر اراک کار می‌کرد، همین‌طور آواره‌های جنگی کرورکرور از دزفول و خوزستان به اراک می‌آمدند. پنجم مردادماه سال ۱۳۶۵ بود و شهلا، در بیمارستان مشغول کار که خبر رسید کارخانه آلومینیوم‌سازی، بمباران شده. خبر، مثل پتک سنگین بود که بر سر شهر آوار شد. او سرگردان در بیمارستان‌ها بود تا خبری از منوچهر پیدا کند و خدا خدا می‌کرد او جزو زخمی‌ها باشد. عصر آن روز، پیکر بی‌جان همسرش را در سردخانه بیمارستان پیدا کرد. #شهیدپنجِ‌پنج 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj

بسم رب الشهدا و الصدیقین 🍃شهید قنبر‌علی کربی🍃 📅تاریخ تولد: ۱۳۳۹/۱۰/۰۱ محل تولد: چنار_ خمین 📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۰۵/۰۵ محل شهادت : اراک 💎نشانی: چنار_ خمین 📜برشی از زندگینامه شهید: وقتی انقلاب به پیروزی رسید، ایشان هجده سال داشت و از روزهای اول انقلاب در تظاهرات و راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد. پس از پایان خدمت سربازی به استخدام کارخانه واگن‌پارس درآمد و در همان سال ازدواج کرد. اراک یکی از شهرهای مهم و صنعتی کشور به حساب می‌آمد و دشمن به واسطه کارخانه‌های مهمی که در این شهر بود بارها اقدام به بمباران مناطق مسکونی و صنایع شهر نمود. در یکی از همان تهاجمات هوایی دشمن در تاریخ پنجم مردادماه سال 1365 کارخانه واگن‌پارس مورد اصابت موشک و بمب‌های دشمن قرار گرفت و عده زیادی از کارگران از جمله شهید قنبرعلی کربی در سنگر کار و تولید به شهادت رسیدند. #شهیدپنجِ‌پنج 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj

بسم رب الشهدا و الصدیقین 🍃شهید علیرضا شهرجردی🍃 📅تاریخ تولد: ۱۳۴۰/۱۰/۰۱ محل تولد: اراک 📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۰۵/۰۵ محل شهادت: اراک 💎نشانی: گلزار شهدای اراک 📜برشی از خاطرات شهید: در شرکت واگن‌پارس کار می‌کرد و قرار بود که دختر عمه‌اش را نامزد کند آن روز رفت که حقوق خود را دریافت کند تا مراسم نامزدی را بر پا کند. دوبار به جبهه اعزام شده بود ولی قسمتش این بود که در بمباران شهید شود. در بالکن ایستاده بودم، هواپیما به ‌راحتی دیده می‌شد. دلم گرفت که خدای نکرده برای علیرضا اتفاقی نیفتاده باشد.... آن شب در بهشت‌زهرا پیدایش کردم. #شهیدپنجِ‌پنج 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj

بسم رب الشهدا و الصدیقین 🍃شهید حشمت الله جورقی🍃 📅تاریخ تولد: ۱۳۳۲/۱۰/۰۱ محل تولد: اراک 📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۰۵/۰۵ محل شهادت:اراک کارخانه واگن پارس 💎نشانی: گلزار شهدای اراک 📜برشی از زندگینامه شهید: حشمت‌الله اهل نماز و هیئت و زیارت بود. روز عاشورا گِل می‌مالیدیم سرمان و پیاده می‌رفتیم مشهد میقان؛ نذر داشتیم. تظاهرات که می‌شد منبع آب را با لیوان می‌گذاشت پشت در که هر که می‌خواهد آب بخورد. اسفند دود می‌کرد و خیلی با صداقت بود. موقع تظاهرات در حیاط خانه‌اش را باز می‏گذاشت. تا اگر کسی مجروح بود یا به کمک احتیاج داشت پشت در نماند. ورزشكار رشته باستاني بود و در اين رشته موفقيت‌هايي نيز كسب كرده بود. مدتی درس می‌خواند و توی خشک‌شویی هم کار می‌کرد. دوران ابتدایی، تابستان‌ها با بچه‌های هم سن و سال سر‌کار می‌رفتند. هر کسی هر مشکلی داشت کمکش می‌کرد. یکی از دوستانش که می‌خواست خانه بخرد، به کمی ‌پول نیاز داشت، حشمت‌الله بدون هیچ چشم داشتی کمکش کرده بود و از حقوقش بهش داده بود تا سر پناهی برای زن و بچه‌اش درست کند. اگر کسی دستش خالی بود، از نظر مالی کمکش می‌کرد. #شهیدپنجِ‌پنج 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj

بسم رب الشهدا و الصدیقین 🍃شهید سیدمحسن عبدی🍃 📅تاریخ تولد: ۱۳۴۲/۱۰/۰۱ محل تولد: دهسد-اراک 📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۰۵/۰۵ محل شهادت: پاسگاه زید-عراق 💎نشانی: دهسد-اراک 📜برشی از وصیتنامه شهید: ما همان کسانی هستیم که صبح و شام آرزوی کربلای حسینی می‎کنیم و می‎گوییم حسین جان! ما نبودیم کربلا تا یاریت کنیم؛ ولی اکنون وقت آن به گوش رسیده است که به ندای هل من ناصرینصرنی وهل من معین یعینی حسین (ع) که از اسرار جهان و به ندای نایب برحقّش امام خمینی کبیر و فریاد یاری خواهی شهیدان که از دل سنگرها بلند است، لبیک گفته و ای برادران عزیز به سوی بلندترین قله اوج حرکت انسان لقاء الله بشتابید ودر مقابل رسالت سنگین زینبی خود رسولی امین باشید و از فقدان شهدای‎تان ناراحت نباشید که آنها به قول قرآن نفس‎های مطمئن هستند که به سوی خدای‎شان رجعت می کنند. #شهیدپنجِ‌پنج 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj

بسم رب الشهدا و الصدیقین 🍃شهید حمیدرضا زینعلی(زینلی)🍃 📅تاریخ تولد: ۱۳۳۹/۱۰/۰۱ محل تولد: اراک 📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۰۵/۰۵ محل شهادت: غرب پاسگاه زید-عراق 💎نشانی: گلزار شهدای اراک 📜برشی از وصیتنامه شهید: ایمان را در اين يافتم كه فقط خداى يگانه را بپرستم و دينم اسلام باشد و رهبرم و فرمانده ام امام خمينى تا تحت رهبرى بتوانم در راه الله براى اسلام عزيز و از تمامى ملت انقلابى مى خواهم با اطاعت از امام اين بزرگ مرد كه به نفع مستضعفين عليه مستكبرين رسالت خود را انجام مى دهد يارى ملت انقلابى و مسلمان مى خواهم كه از برا ردان سپاه و ارتش و ديگر عليه مزدوران بعثى (آمريكايى ) مى جنگند پشتيبانى كنند و و اما راجع به خودم اين را بگويم كه برادران عزيز و حزب الهى من عضو نبودم و فقط بيشتر اوقات به كمك و يارى آنها مى شتافتم برادران حزب اللهى گروهى بدون تشريفات تشكيل داده بوديم . حزب فقط حزب الله و رهبر فقط روح الله.و چون هدفمان جز الله و رهبرى روح الله چيز ديگرى نبود از اوايل انقلاب براى تحقق يافتن اين هدف با ضد انقلابيون زير لواى هر آرمى كه در مقابل آنها مى ايستاديم چون آنها با شخص يا افراد يا گروهی مخالف بلكه اين جيره خواران شرق و غرب با اسلام مخالف بودند. #شهیدپنجِ‌پنج 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj

بسم رب الشهدا و الصدیقین 🍃شهید ابراهیم آخانی🍃 📅تاریخ تولد: ۱۳۴۰/۱۰/۰۱ محل تولد: موت _آباد اراک 📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۰۵/۰۵ محل شهادت:اراک کارخانه واگن پارس 💎نشانی: موت آباد_ اراک 📜برشی از خاطرات شهید: 25 سال داشت که در کارخانه واگن پارس در بمباران هوایی به شهادت رسید. خیلی فرد خوب و مهربانی بودند. ما چون با هم نسبت فامیلی داشتیم یکدیگر را کاملاً می‌شناختیم. دخترم یک سال و شش ماه داشت که پدرش به شهادت رسید. ما با هم رابطه عاطفی خوبی داشتیم من دو سال و شش ماه با ایشان زندگی کردم موقع سربازی در خرمشهر و سوسنگرد بود چندین بار به دروغ خبر شهادت به ما دادند. تا 40 روز از جنوب نیامد. بعد از این که از سربازی بازگشت درشرکت آلومینیوم سازی اراک مشغول کار شد ولی بعداً به واگن پارس رفت و در بمباران به شهادت رسید. 💞راوی: همسر شهید #شهیدپنجِ‌پنج 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj

بسم رب الشهدا و الصدیقین 🍃شهید سیدعباس حیدری🍃 📅 تاریخ تولد:۱۳۳۲/۱۰/۰۱ محل تولد: مروارید دره شازند 📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۰۵/۰۵ محل شهادت: بمباران کارخانه 💎نشانی: گلزار شهدای اراک 📜برشی از خاطرات شهید: پدرم همیشه شاگرد برتر مکتب و درس‌های قرآنی بود استادش می‌گوید: بهترین شاگرد من سیدعباس است. پدرم می‌گوید: استاد، شما الان می‌گویید که من خوبم ولی یه زمانی می‌رسه که من عالی و متعالی می‌شم پدرم با همه زحمتی که می‌کشید از آخرتش غافل نمی‌شد. قرآن بزرگی داشت که یادم است که قبل اذان صبح آن را می‌خواند. راه و روش پدرم این بود که باید برای دنیایت زحمت بکشی و برای آخرتت طوری باشی که انگار چند لحظه دیگر در آن نیستی. #شهیدپنجِ‌پنج 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj

﷽ #شهیدانه🕊 🖤انتشار به بهانه رحلت مادرِشهید ✍خاطره 🔖 چند سال پیش به همراه خانواده به راهیان نور می‌روند. وقتی به محل شهادت شهید می‌رسند به مادرشهید نگفتند که اینجا محل شهادت علی کوثر هست! یکدفعه دیدند حال مادر عوض شد و دیگر نمی‌تواند راه برود. بعدا مادر برایشان تعریف می‌کند: « علی کوثر با لباس و اسلحه آمد و به من گفت: مادر اومدی! من مدتهاست اینجا منتظرت بودم» 🔸راوی: سرهنگ مهجوری 🍃این شهید از شهدای پنج مرداد سال ۶۱ است که در گرمای ۵۵ درجه پاسگاه زید با لب‌های تشنه به شهادت رسید. 🌱#شهید_علی‌کوثر_فرهمند 🖇https://shohud.ir/node/3865 💚شهدا را با ذکر صلوات یاد کنیم 📌گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. مقام معظم رهبری 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی شهدای استان مرکزی ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh