#خاطرات_شهدا
🌹 شهید احمد کشوری
🏷 راوی: مادر بزرگوار شهید
تولد: فیروزکوه مازندران، ۱۳۳۲
شهادت: ایلام، منطقۀ عمومی میمک، تنگۀ بینا، ۱۳۵۹
مزار: تهران، بهشت زهرا(سلام الله علیها)
🌷 احمد اولین فرزندم بود. موقع بارداریاش دل توی دلم نبود! خیلی میترسیدم؛ چون سابقۀ مرگ نوزاد در فامیل ما زیاد بود. خدا خدا میکردم برای بچهام اتفاقی نیفتد. به دنیا که آمد، مدام مریض میشد؛ آنقدر که دیگر دکترها هم قطع امید کردند. حسابی ناامید شده بودم. احساس کردم که دیگر راه چارهای نیست.
🌺 رفتم سراغ طبیب واقعی، امام رضا (علیه السلام) ضامن شد و احمدم شفا گرفت.
📚 برگرفته از کتاب خط عاشقی
خاطراتی از عشق شهدا به امام رضا علیه السلام
#امام_رضا علیه السلام
☀️سالروز ولادت سرلشکر خلبان
#شهید_احمد_کشوری
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
🇮🇷✈️🇮🇷🌹🇮🇷✈️🇮🇷
@parastohae_ashegh313
#خاطرات_شهدا
🌷شهید هسته ای داریوش رضایی نژاد
💢 در یک مسأله علمی پیچیده گیر کرده بودیم و راه حلی برای آن پیدا نمیکردیم. گفتیم رضایینژاد میتواند کار را ادامه بدهد، موضوع را بااو در میان گذاشتیم و مبلغ زیادی هم پیشنهاد کردیم. بیتوجه به مبلغ پیشنهادی ما گفت: این مسأله به دردی هم میخوره؟
❗️ما هم گفتیم: نه، به دردی نمیخوره، اما اینطوری ما اولین گروهی هستیم که توی جهان این مسأله رو حل میکنه.
داریوش گفت:
📌من اگه تو زندگیم بتونم، یه چوب کبریت یا یه پیچگوشتی درست کنم که به درد چهار نفر بخوره، خیلی بیشتر برام ارزش داره تا اینکه بخوام بگم دستگاهی رو درست کردم که هیچ کس مثل اون رو نداره یا مسألهای رو حل کردم که هیچ کس حل نکرده!
🌹سالروز شهادت، دانشمند هسته ای
#شهید_داریوش_رضایی_نژاد
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
@parastohae_ashegh313
#خاطرات_شهدا
🔸به نقل از همسر بزرگوار
💠 شهیدمدافع حرم "علی نظری
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
#شهید_علی_نظری
شادی روح پرفتوح شهداصلوات
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
@parastohae_ashegh313
#خاطرات_شهدا
🌺 اوائل خیلی سخت بود؛ فاطمه واقعا به پدرش وابسته بود. اما همان روزها هروقت حسین می خواسته به سوریه برود، همیشه با فاطمه صحبت می کرد . می گفت که من به جنگ دشمن می روم. به جنگ اسرائیل.
🌹 می گفت که شاید شهید بشوم و برنگردم. فاطمه هم می گفت نه بابا من نمی گذارم تو شهید بشوی. یعنی همیشه این صحبت ها را با هم داشتند . بعد از شهادت حسین آقا هم ما طبق همین حرفها ، به فاطمه گفتیم که بابا شهید شده. البته فاطمه چون خیلی کوچک بود ، اوائل خیلی بی تابی می کرد.
🌺 به خاطر همین یک بار او را پیش حضرت آقا بردیم و حضرت آقا در گوش فاطمه دعا خواند و بعد از آن بی تابی های فاطمه کمتر شد.
البته این ماجرا را خودش هم خاطرش مانده و می گوید آقا توی گوشم قرآن خواند من خوب شدم.😊
🏷 راوی همسر بزرگوار مدافع حرم
"#شهید_حسین_دارابی"
#خونخواهی_هنیه_عزیز
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
@parastohae_ashegh313
#خاطرات_شهدا
(تیری که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده!)
تو حلب شبها با موتور، حسن غذا و وسائل مورد نیاز به گروهش میرسوند.
ما هر وقت میخواستیم شبها به نیروها سر بزنیم با چراغ خاموش میرفتیم.
یک شب که با حسن میرفتیم غذا به بچههاش برسونیم چراغ موتورش روشن میرفت!
چند بار گفتم چراغ موتور رو خاموش کن امکان داره قناصها بزنند.
خندید.
من عصبانى شدم با مشت تو پشتش زدم و گفتم: مارو میزنند.
دوباره خندید و گفت: مگر خاطرات شهید کاوه رو نخوندی که گفته شب روى خاکریز راه میرفت و تیرهاى رسام از بین پاهاش رد میشد نیروهاش میگفتن فرمانده بیا پایین تیر میخورى در جواب میگفت اون تیرى که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده
و شهید مصطفى میگفت:
حسن میخندید و میگفت: نگران نباش اون تیرى که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده.
و به چشم دیدم که چند بار چه اتفاق هایى براش افتاد و بعد چه خوب به شهادت رسید...
🏷راوی: مدافع حرم #شهیدمصطفی_صدرزاده
مدافع حرم
#شهید_حسن_قاسمی_دانا
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
@parastohae_ashegh313
#خاطرات_شهدا
《اولینشهیدارتش》
🌻عاشق شهید قوطاسلو بود...
هر وقت میرفتیم بهشتزهرا (سلامالله) میرفت سرِ مزارِ ایشون
اولین شهید ارتش که مدافع حرم شد.
🏷_بهروایتازمادرِبزرگوارِشهید
#شهید_آرمان_علی_وردی
#آرمانِعزیز
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
@parastohae_ashegh313
❗️ شهید بابایی توی آمریکا هم پپسی نمیخورد؛ چون...
🚫 عباس وقتی آمریکا بود، هیچوقت نوشابهی پپسی نمیخورد. چند بار بهش گفتم: برام نوشابهی پپسی بخر، اما نمیخرید و به جاش نوشابه با مارک دیگه میگرفت. یکبار اعتراضکردم و گفتم: این نوشابهها که تفاوت قیمت ندارند، چرا نوشابه پپسی نمیخری؟ عباسگفت: چون کارخانۀ پپسی مالِ اسرائیلیهاست...
🏷خاطرهای از زندگی خلبان شهید عباس بابایی
📚منبع: کتاب پرواز تا بینهایت ، صفحه ۳۷
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
📎 #شهید_عباس_بابایی
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#خاطرات_شهدا
شهید مدافع حرم " حمید قاسم پور
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
#شهیدحمیدقاسم_پور
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
@parastohae_ashegh313
#خاطرات_شهدا
💔خادم الرضا
🔰 در عين صلابتی كه داشت، زماني كه پا به حرم مطهر حضرت علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) ميگذاشت، واقعا با كمال خضوع و خشوع وارد میشد. همیشه شهيد شوشتری برای كشيك از «در طلا» میآمد. قبل از شهادتش آنجا كنار در طلا، روبهروی ضريح مطهر ايستاده بودم كه ایشان آمد. سلام و احوالپرسی كردم. سردار شوشتری گفت: «اجازه میدهی آقای اسلامفر بايستم؟» گفتم: «اختيار داريد، شما هر زمان كه تشريف بياوريد در خدمت هستيم.» چوبپَر را به ايشان دادم و پست را تحويل گرفت. او اين كلام را به من گفت:
🌹 «شايد اين آخرين پستم باشد در اينجا.» واقعا به ايشان الهام شده بود و به اين رسيده بود كه اين سفر آخر است و اين زيارت كه الان آمده، زيارت آخری است و اين آخرين خاطره من از اوست.
✍حسين اسلامفر(از خدام کشيک حرم رضوی)
#شهید_شوشتری (شهید وحدت)
#شهید_نورعلی_شوشتری
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
@parastohae_ashegh313
#خاطرات_شهدا
💠 شهید مدافع حرم " مرتضی حسین پور
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم..
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
#شهید_مرتضی_حسین_پور
#نماز_شب
💐شادی روح پرفتوح شهداصلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
@parastohae_ashegh313
#خاطرات_شهدا
آقا_فرمود:...
🍃شهید نامجو در كنار حضرت آیت الله خامنهای مدظله العالی، حدود دو سه ماه متوالی در ستاد عملیات نامنظم فعالیت داشت. در طول این مدت كه ما زیر بمب و موشك دائم بودیم، بعضی وقتها تماس تلفنی با ما داشت و جویای احوال ما میشد. یكبار در حین صحبت تلفنی متوجه شدم كه صدایش گرفته است. پرسیدم: طوری شده؟ و او با لبخند گفت: چیزی نیست نگران نباش، از دود و آتش است. و پس از آن پیغام فرستاد كه پمادی برایش تهیه و ارسال كنیم. علتش را پرسیدم. گفت، انگشتان پایم زخم شده است. پرسیدم: چرا؟ گفت: برای اينكه وقت نمیكنم پوتینهایم را از پایم درآورم. چند شب بعد، ناگهان دیدیم شهید نامجو به منزل آمد. از او پرسیدم: چطور شد كه به مرخصی آمدی؟ گفت: آقای خامنهای به من امر فرمود: سید دو_سه شب برو خانه.
🌹خاطره ای به یاد شهید سرتیپ خلبان سید موسی نامجو
راوی: همسر گرامی شهید
#شهیدسیدموسی_نامجو
شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
@parastohae_ashegh313
#خاطرات_شهدا
🕊خواستم مرا ببخشد به حضرت زینب سلام الله علیها
🕌خادم حرم حضرت معصومه سلام الله علیها مدافع حرم شهید مصطفی نبی لو
🏷 راوی همسر
#شهید_مصطفی_نبی_لو
📥 انصارالخمینی
💠 شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
🦋✨ 🕌🕊 ✨🦋
@parastohae_ashegh313