🚛 دو روایت از آشغالبری
🔰 روایت اول:
🗑آشغالهای بوکرده و بهجامانده از چند روز قبل را داخل یک نایلون نازک میاندازد و هلِکُ و هِلک با چک چک شیرابه در پلهها و آسانسور، آنهم دو سه ساعت بعد از اینکه ماشین زحممتکشان شریف شهرداری رفته است میگذارد توی خیابان. تا چند ساعت هم هر کسی هم وارد آسانسور میشود یا رد شیرابه را در ساختمان و کوچه میبیند، بیاختیار امواتش را مهمان چند فحش کاف دار و خاف دار میکند. به قول خدابیامرز آقاجانم: بچه جان! مرغ هم زیر خودش را تمیز میکند.
🔰 روایت دوم:
🗑قدِ یک خانوادهی ده نفری برای سه نفر آشغال تولید نکرده است. بازیافتیها را از آشغالهای تر جدا میکند و در نایلون مخصوص میگذارد و با سطل در ساعت مقرر به محل مناسبش انتقال میدهد. بازیافتیها را هم به کانکسهای تحویل مواد بازیافتی میدهد. از نگاه او نه مردم گناه کردهاند که بوی پوشک بچهی اینها را تحمل کنند، و نه طبیعت یک جهان بیانتها است که هر جوری بشود به آن گند زد.
📕مجموعه روایتهای:
یه سوزن به خودم
یه جوالدوز به مردم
✍️ #محسن_زندی
🌐 @partoweshraq
#مــقــالـاٺ