5bebeeaea5b900990862b523_1672890651460436108.mp3
8.08M
🎧 #بشنوید | #نواهنگ بسیار زیبا حيدر حيدر
🎶 حیدر حیدر فاتح خیبر حیدر...
🎤 حاج محمود #كريمى
🏴 #شهادت_امام_علی (علیه السلام)
🆔 @partoweshraq
✋🏻 #یاامیرالمؤمنیادرکنا
🕯️ اي تيغ! نهان كردي افسوسم را
💔 زخم تو تمام كرده كابوسم را
💔 يك عمر نديدي به علي مي خندد؟
🕯️ آن كس كه شكست دستِ ناموسم را
🏴 ایام #شهادت_امام_علی (ع) تسلیت باد.
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
#شعر
YEKNET.IR - roze - shabe 21 ramezan 98 - banifateme.mp3
9.14M
🎧 #بشنوید | #روضه
🎶 زانوی غم و بغل کرده حسین
🎶 داره خون می باره از چشم حسن
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
🏴 #شهادت_امام_علی (علیه السلام)
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
مداحی آنلاین - داره میلرزه دست و پام - کریمی.mp3
4.42M
🎧 #بشنوید | #زمینه جانسوز
🎶 داره میلرزه دست و پام از شوق دیدن زهرا
🎶 تو نفس های آخرم یا زهرا مونده رو لبها
🎤 حاج محمود #کریمی
🏴 #شهادت_امام_علی (علیه السلام)
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
#رمضان
مداحی آنلاین - خداحافظ ای بی وفا دنیا - بنی فاطمه.mp3
4.06M
🎧 #بشنوید | #زمینه دلنشین
🎶 خداحافظ ای بی وفا دنیا
🎶 سلام ای تنها یار من زهرا
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
🏴 #شهادت_امام_علی (علیه السلام)
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
#ماه_مبارک_رمضان
❣️ گریه خونین جمادات!
🏰 #ابن_شهاب_زهری می گوید: در زمان #عبدالملک_بن_مروان هنگامی که قصد جنگ داشتم، در بین راه وارد #دمشق شدم، تا به او سلام کنم.
⛺ عبدالملک را در چادری نزدیکی قائم یافتم. به او سلام کردم و نزدش نشستم.
🌄 گفت ای پسر شهاب! آیا می دانی صبحگاه که #علی_بن_ابیطالب (علیه السلام) کشته شد، در #بیت_المقدس چه اتفاقی روی داد؟
🧔🏻 پاسخ دادم: آری!
👳🏻♂️ گفت برخیز و با من بیا.
⛺بر خاستم و در پی او (از پشت سر مردم) به راه افتادم. وقتی به پشت چادر رسیدم عبدالملک با مهربانی رو به من کرد و پرسید:
❓آن روز چه واقعه ای روی داد؟
🧔🏻 گفتم: هر سنگی را از زمین بیت المقدس بر می داشتند، زیرش خون بود!!
👳🏻♂️ عبدالملک گفت: از افرادی که این واقعه را به یاد دارند، تنها من و تو باقی مانده ایم. نباید کسی این قضیه را از تو بشنود!
⏳من هم تا وقتی که عبدالملک زنده بود. این داستان را برای کسی نقل نکردم. (۱)
📚 پی نوشت:
۱. معاد شناسی، ج ۴، ص ۱۸۹.
📗 عجب حکایتی...!، سید ابوالحسن حسینی.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#شهادت_امام_علی
#داستان_کوتاه
#ماه_رمضان
💠🧠📚✍🏻💠 #پــرســمــان
❓اشعث بن قیس که بود؟ و چه تأثیری در حوادث پس از رحلت پیامبر(ص) تا #شهادت_امام_علی(ع) داشت؟
☑️ پاسخ:
🔥 أشعث بن قیس بن معدی کرب بن معاویة؛
📚 الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج ۱، ص ۱۳۳.
▪️با کنیه أبو محمد؛
📚 اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج ۱، ص ۱۱۸.
▪️از اصحاب پیامبر اسلام (ص) محسوب میشود. او در زمان جاهلیت، بزرگ قبیله کِنده در یمن بود.
📚 الطبقات الکبری، ج ۶، ص ۱۰۰.
🗓️ در اواخر عمر پیامبر اسلام، در سال دهم هجری اشعث به همراه تعدادی از قبیله خود، نزد پیامبر آمده و مسلمان شدند.
📚 تاریخ الامم و الملوک (تاریخ طبری)، ج ۳، ص ۱۳۸.
🏴 پس از رحلت پیامبر خدا(ص) بسیاری از طوائف و قبائل، به مخالفت پرداخته و هر یک به سمتی رفتند؛ در این میان، برخی مانند اشعث، اصل اسلام را انکار نکردند اما گفتند: ما نماز میخوانیم اما زکات را نخواهیم پرداخت!
📗 الامالی، ص ۲۶۲.
⚔️ خلیفه اول در همان ابتدای کار با یاری و همکاری مسلمانان به نابودی این گروهها همت گماشت. اشعث نیز اسیر شده و او را به مدینه نزد خلیفه آوردند.
📚 الطبقات الکبرى، ج ۶، ص ۱۰۰.
✋🏻 او نزد خلیفه ابراز ندامت کرده، گفت میتواند در جنگهای آتی جبران کند. ابوبکر نیز خواستهاش را پذیرفت و او را بخشید و خواهرش را به درخواست اشعث، به او تزویج کرد.
📚 اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج ۱، ص ۱۱۸.
👁️ اشعث در جنگ یرموک حاضر بود و آنجا یک چشم خود را از دست داد. سپس به عراق آمد؛ در نبردهای مختلفی؛ مانند نبرد قادسیه، فتح مدائن، نهاوند و... حضور داشت. و سپس مانند بسیاری از فاتحان مسلمان ایران، در کوفه ساکن گردید.
📚 همان.
🚩 بعدها عثمان؛ او را والی آذربایجان کرد.
📕 الأخبار الطوال، ص ۱۵۶.
💰 و او آنجا سوء استفادههایی از بیتالمال داشت.
📚 الغارات (الإستنفار و الغارات)، جد۱، ص ۲۴۸.
🗓️ اشعث تا زمان امام علی(ع) بر حکومت آذربایجان باقی بود تا اینکه حضرتشان او را از حکومت آنجا برکنار کرد.
🏛️اشعث پس از اطلاع از عزل خود، به خانهاش بازگشت و افراد مورد اعتمادش را فرا خواند و گفت:
📜نامه على به دستم رسیده و مرا وحشت زده کرد، او اموال آذربایجان را از من خواسته حال که من میخواهم به معاویه بپیوندم!
👥 اطرافیانش گفتند: مرگ براى تو بهتر از آن چیزی است که در صدد انجام آن هستى، آیا میخواهى شهر و قوم خود را رها کرده پیرو شامیان شوى؟!
📚 الامامة و السیاسة، ج ۱، ص ۱۱۲.
⚔️ در نهایت اشعث به کوفه بازگشت و با امام علی(ع) بیعت کرد و در جنگ صفین حاضر شد. حضور او و قبیلهاش در صفین بسیار مهم بود. اشعث ریاست دو قبیله کنده و ربیعه را بر عهده داشت که از مهمترین قبائل حاضر در صفین بودند.
⛺ امام علی(ع) قبل از آغاز جنگ، اشعث را از ریاست این دو قبیله برکنار کرده و حسان بن محدوج را بهجای او منصوب کرد.
📘 وقعة صفین، ص ۱۳۷.
⚔️ این عزل و نصب موجب اختلاف بسیار شد و درگیریهایی را به وجود آورد که البته اشعث در آن نقش مستقیمی نداشت.
🏴🏳️ به جهت این اختلافها، حسّان به اشعث گفت: پرچم (و فرماندهى) کِنده از آن تو و پرچم ربیعه از آن من باشد.
☝🏻اشعث گفت: پناه بر خدا، این هرگز امکان ندارد، آنچه تو را بوده از آن من و آنچه مرا بوده از آن تو؟!!
📘 همان، ص ۱۳۹.
⛺ به دنبال این اختلافات، امام از اشعث درخواست کرد که همان مأموریت پیشین خود (فرماندهى هر دو قبیله) را باز گیرد ولى او خوددارى کرد و گفت: اى امیرمؤمنان! اگر در ابتدای آن مأموریت، به من شرافت و فضیلتى بود در پایان آن ننگ و عارى نیست.
⚜️ حضرت على(ع) فرمود: من تو را در فرماندهى کلّ سپاه شرکت میدهم!
▪️اشعث گفت: این در اختیار تو است. پس امام او را به سردارى جناح راست لشکر عراق، گماشت.
📘 همان، ص ۱۴.
⚔️ اشعث و قبیلهاش در صفین، رشادت بسیاری به خرج دادند. حال این دلاوریهای جهت ایمان و اعتقاد بوده یا تعصب قومی و قبیلهای، خدا از آن آگاه است.
‼️در هر صورت، همانگونه که رشادتشان، در پیشرفت نبرد نظامی به نفع سپاهیان کوفه نقش مهمی داشت، اما جهالتشان حیله عمروعاص را کارساز کرد!!
📖 قبول حکمیت که نماد جهالت کوفیان شد با اصرار افرادی چون اشعث شکل گرفت که امام را به حکمیت مجبور کرده و اصرار داشتند که بنا به خواسته شامیان، قرآن حَکَم باشد.
📚 مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ج ۳، ص ۱۸۲.
📓 عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، ص ۳۳.
☪️ حکمیتی که تاریخ اسلام را تغییر داد.
🌴 قبل از صفین، اشعث در کوفه به امام علی(ع) چنین گفته بود: «یا امیر المؤمنین! ما از آن تو هستیم، همچون دیروز، ولى فردا را نمیدانم که چه پیش خواهد آمد!»
📚 الإمامة و السیاسة، ج ۱، ص ۱۴۴.
⏳اما فردایی که اشعث آن را نامعلوم میپنداشت، همه چیز را معلوم کرد.
🍶 دختر اشعث همسر امام حسن(ع) بود و حضرتشان توسط او مسموم و شهید شد.
📚 کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۴