eitaa logo
پرتو اشراق
815 دنبال‌کننده
28.2هزار عکس
17.4هزار ویدیو
74 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🕕 💠🌷💠 📖 مقيد بود هر روز زيارت عاشورا را بخواند. ✋🏻 حتي اگر كار داشت و سرش شلوغ بود، حتما سلام آخر زيارت عاشورا را ميخواند. ⏳دائما مي گفت: اگر دست جوانان را در دست امام حسين(سلام الله علیه) بگذاريم، همه مشكلاتشان حل مي شود و امام با ديده لطف به آنها نگاه مي كند. 📗 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🌷 🏴 غوغای شهید ابراهیم هادی در راهپیمایی اربعین 💭 قبل از رفتن به راهپیمایی اربعین، تصمیم گرفتم به نیابت سفرم رو شروع کنم. 🎒 هر کدوم از دوستان عکس شهیدی رو انتخاب کردن که رو کوله‌هاشون بزنن. مد نظر دوستان شهدای مدافع حرم بود. اما من فقط می‌خواستم رو چادرم عکس « » رو نصب کنم. دلم به تصویر هیچ شهیدی جز شهید ابراهیم رضا نمی‌داد. 🎒 به هر حال همونطور که تصمیم گرفته بودم با شهید ابراهیم‌هادی راهی شدم. تصمیم داشتم به نیابت از حضرت‌ولی‌عصر امام‌زمان(ع) حرکت کنم. تو کیفم عکس مقام معظم رهبری و شهید ابراهیم‌هادی رو هم داشتم. دیدم یکی از بچه‌های گروه روی برگه کلمه «این منتقم» رو زده و به هر کدوم از ما یکی داد تا رو چادرمون بزنیم. من عکس آقا و شهید ابراهیم‌هادی رو به اون اضافه کردم. 🎒در طول مدت پیاده‌روی اربعین، کسانی که پشت سرم حرکت می‌کردن و عکس داداش ابراهیم رو می‌دیدن، اونی که نمی‌شناخت می‌گفت شهید ابراهیم مال کدوم استانه و یا می‌پرسیدن شهید مدافع حرمه؟ 📗 می‌ایستادم و توضیح می‌دادم. کتابش رو[سلام بر ابراهیم] معرفی می‌کردم. اونایی هم که می‌شناختن صلوات می‌فرستادن و رد می‌شدن. تو مسیر یه لحظه دیدم دسته چرخم رو یک نفر گرفت. بهم گفت اجازه بدید به عشق ابراهیم‌ هادی چند عمودی چرختون رو ببرم. ✊🏻 یک خانمی تو مسیر دیدم که یک هو بغلم کرد و یک مشت پسته کف دستم گذاشت. گفت ممنون که ما رو به یاد شهید ابراهیم انداختی. 🕌 در حرم حضرت‌اباالفضل‌العباس(ع) یک دفعه دیدم یک خانمی که به زبان عربی صحبت می‌کرد، دستم رو گرفت و چیزی می‌گفت که من متوجه نمی‌شدم. ☝🏻بالاخره با ایما و اشاره فهمیدم عکس شهید ابراهیم‌ هادی رو ازم می‌خواد که بهش بدم! ‼️تعجب کردم. زبونم بند آمده بود!! ❓بعد پرسیدم مگه ابراهیم‌هادی رو می‌شناسی؟ ✋🏻 دیدم اشاره کرد بله. 👌🏻گفتم از روی چادرم باز کن، مال شما. بعد مهری رو به من هدیه داد و گفت تبرک سامرا و کاظمینه. تشکر کرد و رفت. 👥👥 این صحنه نظر همه رو به خودش جلب کرد. 🇮🇶 جالب بود که ابراهیم بین عراقی ها هم عاشقانی دارد... 📰 برگرفته از مطلب روزنامه کیهان، ۱۹ شهریور ۱۴۰۱ 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌷 👌🏻«دور هم نشسته بودیم. ابراهیم هادی دستش رو شبیه یک دایره کرد و گفت: اگر دنیا مثل این کُره باشد، امام زمان(عج) مانند دستهای من به دنیا احاطه دارد. خداوند نیز بر تمام دنیا شاهد و ناظر هست. مراقب اعمالمون باشیم». 🌷 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🕕 💠🌷💠 🕯هر که شد گمنام تر زهرا خریدارش شود 🕯 بر در این خانه از نام و نشان باید گذشت 🌷 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌷 💚 گمنامی که مادر سادات هر شب به او سر می‌زد! 🦋 درباره « » می‌گویند او به حدی معرفت و مرام داشت که نمی‌گذاشت پیکر هیچکدام از شهدا در خاک دشمن جا بماند. 🌌 روزی یکی از همرزم‌هایش تعریف می‌کند که ابراهیم یک شب غیب‌اش می‌زند و نزدیک اذان صبح برمی‌گردد که پیکر شهیدی روی دوشش است که یک ماه دنبالش بوده تا او را برگرداند!! ⚰ را به تهران می‌برند و مراسم خاکسپاری انجام می‌شود، اما یک شب که در مسجد بودیم پدر همان شهید با دیدن ابراهیم به او می‌گوید زحمت کشیدید که پسرم را برگرداندی اما پسرم از شما ناراحت است او را در خواب دیدم که می‌گفت، مدتی که گمنام و بی‌نشان تو خاک جبهه افتاده بود هر شب مادر سادات حضرت زهرا سلام الله علیها به ما سر میزد اما حالا چنین خبری نیست، پدر شهید خداحافظی كرد و رفت. 💧ابراهیم كه اشک از گوشه چشماش لغزید. 🦋 ابراهیم هادی در كانال كمیل به شهادت رسید و پیكرش هیچ وقت پیدا نشد! 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🕕 💠🌷💠 ✊🏻 در عملیات فتح‌المبین ابراهیم ‌هادی و بچه‌های گردان توانستند با كمترين درگيری و با فرياد «الله اكبر» و «يا زهرا» توپخانه عراق را تصرف كنند و تعداد زيادی از عراقی‌ها را اسير بگيرند. 💥 در این عملیات، ابراهيم به شدت مجروح شد و به طرز معجزه‌آسایی نجات پیدا کرد و در بیمارستان نجمیه تهران بستری و مداوا گردید. 🏨 در مصاحبه با خبرنگاری كه در بيمارستان به سراغ او آمده بود، گفت: 🎤 «در فتح‌المبين ما عمليات نكرديم! ما فقط راهپيمايی می‌كرديم و شعارمان «يا زهرا» بود. آنجا هرچه كه بود نظر عنايت خود خانم حضرت صديقه طاهره بود». 🤲🏻 همیشه کارساز بودنِ توكل و توسل در جبهه توسل‌های ابراهيم بيشتر به حضرت صديقه طاهره بود و هميشه روضه حضرت را می‌خواند. وقتی هم كه مجروح شده بود و در بيمارستان نجميه تهران بستری بود، هنگامی‌ كه دوستاش به ملاقاتش می‌آمدند، شروع به روضه خواندن می‌کرد. ✋🏻 می‌گفت: «بعد از توكل به خدا، توسل به حضرات معصومين مخصوصاًًً حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها کارسازه». 🌷 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🌷 🤲🏻 به نماز جمعه و غسل جمعه بسیار اهمیت می داد از ۱۲ سالگی نماز جمعه اش ترک نشد. 📖 برای ما روایاتی می خواند که اهمیت حضور در را بیان می کرد. اینکه در روایات فرمودند: قدمی که به سوی نماز جمعه برداشته میشود در پل صراط نمی لغزد و... 📜 ارشیا روزهای جمعه با پرینتر، جملاتی در وصف (عج الله) آماده می کرد و در مسیر نماز جمعه یا در جاهایی که در دید مردم بود نصب می کرد؛ 🔰 جملاتی به این مضمون: 🔅تا نیایی گره از کار بشر وا نشود... 🔅تک تک قدم هایم را نذر آمدنت می کنم 🔅 و... 🚑 جمعه آخر با سختی غسل کرد، اما دیگر توان رفتن به نماز جمعه را نداشت و راهی بیمارستان شد. 🕯 ارشیا مدتی بعد و در اوایل بهمن ۹۹ در یک غروب جمعه به ملاقات پروردگار رفت. 🌷 کربلایی ، رفیق دهه هشتادی 📙 کتاب عرش ارشیا، اثر جدید گروه شهید هادی 🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷 🏀 ارشیا نوجوانی فعال در عرصه فرهنگی و قرآنی و ورزشی بود. 📙 شاگرد ممتاز مدرسه، مربی فرهنگی مسجد و عاشق شهدا بود و این عشق با‌ مطالعه کتاب سلام بر ابراهیم آغاز شد. 🦋 او که تمام اعمال و رفتارش مطابق با دستورات دین بود، آرزو داشت شهید شود. برای یادواره شهدای گمنام بسیار زحمت می کشید و... 🏨 ظهر یک روز بدون هیچ بیماری قبلی، دچار دل درد شد. در بیمارستان و پس از آزمایشات و... به خانواده اعلام کردند که دچار یک کیست در کنار کلیه شده و... دو ماه بستری در بیمارستان خاتم الانبیا تهران هم بی فایده بود. روز به روز حالش بدتر شد. 🌹 بزرگی فرموده بود: از او دل بکنید. به او چیزهایی نشان داده اند که می خواهد برود... 🏴 ارشیا سوم بهمن ۹۹ با شهدا و ملائک الهی همراه شد. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌷 🦋 چهل سال گمنامی 🌹 «شهید ابراهیم هادی می خواست گمنام زندگی کند، اما امروز در تمام آفاق فرهنگی مجموعه انقلابی کشور اسمش پیچیده است». 🎙مقام معظم رهبری 🌷 ابراهیم جان، چهل سال است که خواستی گمنام بمانی و حتی یک وجب از خاک زمین را اشغال نکنی، دعایت مستجاب شد، اما... خدای تو تقدیر دیگری برایت نوشت. 📗 بعد از سالها نام و یاد تو بر سر زبان ها افتاد و هزاران نفر با خواندن سرگذشت تو، عاشق زندگی و خدای تو شدند. تو گمنامی خواستی اما خدا برایت خوش نامی را انتخاب کرد... 🕯 و گمنامی 🌷 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🕕 💠🌷💠 🌄 غروب بود. ابراهيم آمد در خانه ما و بعد از سلام و احوالپرسي يــک قابلمه از من گرفت! بعد داخل کله پزي رفت. به دنبالش آمدم و گفتم: ابرام جون کله پاچه براي افطاري! عجب حالي ميده؟! ✋🏻 گفت: راسـت ميگي، ولي براي من نيست. 🥘🍪 يك دست کامل کله پاچه و چند تا نان ســنگک گرفت. 🏍 وقتي بيرون آمد ايرج با موتور رسيد. ابراهيم هم سوار شد و خداحافظي کرد. ‌ 💭 با خودم گفتم: لابد چند تا رفيق جمع شــدند و با هم افطاري ميخورند. از اينکه به من تعارف هم نکرد ناراحت شــدم. 🌤 فــرداي آن روز ايرج را ديدم و پرسيدم: ديروز کجا رفتيد!؟ 🌳 گفت: پشت پارک چهل تن، انتهاي کوچه، منزل کوچکي بود که در زديم و کله پاچه را به آنها داديم. 👴🏻🧒🏻👧🏻 چند تا بچه و پيرمردي که دم در آمدند خيلي تشکر کردند. ابراهيم را کامل ميشناختند. آنها خانواده‌اي بسيار مستحق بودند. بعد هم ابراهيم را رساندم خانه‌شان. 📗 سلام بر ابراهیم ۱، ص. ۱۸۶. 🌷 ⚜ امام رضا علیه السلام: 🔅«افطاری دادن تو به برادر روزه دارت، فضیلتش بیشتر از روزه داشتن توست». 📚 الکافی، ج ۴، ص ۶٨. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🕕 💠🌷💠 🤲🏻 عباس جهانگیر یکی از مردان نیک‌روزگار بود. او کماندو و از مسئولین گارد جاویدان بود اما بسیار به انجام واجبات دینی مقید بود. 🏅در مسابقات ورزشی نظامیان مقام اول را کسب کرد، وقتی او را به دیدن شاه خائن بردند، به او گفتند: هر چه بخواهی شاه به تو می دهد. 🕋 او از شاه تقاضا کرد که اجازه دهند واجبات دینی اش را انجام دهد و محاسن خودش را کوتاه نکند! عباس جهانگیر از معدود نظامیانی بود که سفر حج رفت. 🕌 اما او همسایه ابراهیم بود و زمانی که استعداد او را فهمید، مرتب او را با خودش به مسجد و زورخانه می برد. 📚 او بود که کتابهای پهلوانان نامی ایران را برای ابراهیم می خرید. او بود که هر بار ابراهیم را با خودش می برد و به او می آموخت که به مردم کمک نماید. ☝️🏻او بود که می گفت: ابراهیم، تو باید همیشه یار مظلوم و دشمن ظالم باشی. 🌹ابراهیم درس های بسیاری از این نظامی شجاع و مؤمن آموخت که در سالهای زندگی از آنها به خوبی استفاده کرد. 🗓 عباس جهانگیر از نظامیان عالی رتبه قبل از انقلاب بود. او در روز ۱۵ خرداد، صدها نظامی که قرار بود با مردم برخورد نمایند را به منطقه دیگری منتقل کرد تا مردم بتوانند به کاخ سلطنتی نزدیک شوند! 🔯 او بعدها متوجه نفوذ شدید بهائیت در رده های بالای ارتش شد. 👌🏻ایشان با استاد مطهری این موضوع را مطرح کرد. لذا هر بار، یکی از بزرگان ارتش که تحت تاثیر بهائیان بود را به خدمت شهید مطهری می آورد تا سوالات خود را بپرسند و از لحاظ اعتقادی مشکلات خود را حل کنند. 🕌 او در آن سالها، روزها را در ارتش و شبها، همراه با ابراهیم در جلسات مذهبی و معنوی حضور داشت. او استاد عملی ابراهیم هادی بود. 🗂 نظام حاکم متوجه فعالیت های فرهنگی این نظامی شد. طرفداران بهائیت برایش پرونده سازی کردند. حتی به موضوع ۱۵ خرداد پرداختند. عباس جهانگیر مدتی در حبس بود. ✈️ اواخر دهه چهل او را برای یک‌ رزمایش سوار هواپیما کردند و با چتر نجات به پایین فرستادند... چتر باز نشد... 📂 پرونده عباس جهانگیر در همان روزهای اول انقلاب بررسی شد و عمدی بودن حادثه اثبات شد و او را شهید اعلام کردند. 🌺 عباس جهانگیر فعالیت های فرهنگی گسترده ای داشت. او ارتباط عمیقی با حضرت امام و یاران انقلابی اش داشت و یکی از کارهای مهم او تربیت معنوی است. کسی که الگوی هزاران جوان معاصر در ایران و دیگر کشورها گردید... 🌷 🕯 شادی روحش صلوات: 💚 الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🕕 💠🌷💠 🎙شهید هادی: «ما رهبر را برای دیدن و مشاهده کردن نمی‌خواهیم ما رهبر را میخواهیم برای اطاعت کردن. من اگر نتوانستم رهبرم را ببینم مهم نیست؛ بلکه مهم این است که مطیع فرمانش باشم و او از من راضی باشد‌». 🎂 اول اردیبهشت، سالروز میلاد مبارک باد. 🌙 ۶۶ سال پیش در چنین روزی که مصادف با ۲۱ بود، پسری در تهران به دنیا آمد. 🦋 او زندگی عادی را سپری می کرد، اما از زمانی که با خداوند متعال و اهل بیت آشنا شد، انسان دیگری شد، دوران جهاد او را در این مسیر رشد داد و... 🕯 او امروز چراغ راه شده و زندگی بسیاری از جوانان امروز ما را به سوی خدا و اهل بیت هدایت نموده است. 🪓 ابراهیم، تبری بر دوش گرفته و بت نفس بسیاری از انسان ها را متلاشی کرده است. 🌺 برای شادی روح پرفتوح این شهید عزیز صلوات: 💚 الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🕕 💠🌷💠 💪🏻 رفته بودم زورخانه حاج حسن، تمام ورزشکارها یکی یکی لنگ بستند و داخل گود آمدند. قبل از شروع ورزش، حاج حسن گفت: ناز نفس آقا ابراهیم صلوات! 🗣 ابراهیم هم شروع کرد این شعر را با صدای بلند خواند، در حالی که چشمانش را بسته بود و در حال و هوای خودش سیر می کرد. 🔅شبی در محفلی ذکر علی بود 🔅شنیدم عاشقی مستانه فرمود 🔅اگر دوزخ به زیر پوست داری 🔅نسوزی چون علی را دوست داری 🔅اگر مهر علی درسینه ات نیست 🔅بسوزی گر هزاران پوست داری 📖 گاهی وقت ها نیز، قبل از شروع ورزش، چند بیتی از اشعار پند آموز را می خواند که بسیار زیبا بود. این اشعار را در هیئت نیز از او شنیده بودم: 🔅حال دنیا را چو پرسـیدم من از فرزانه‌ای 🔅گفت: یا آب اسـت یا خاک است یا پروانه‌ای! 🔅گفتمـش: احوال عمـرم را بگو این عمر چیست؟ 🔅گفت: یا برق اسـت یا باد است یا افسانه‌ای! 🔅گفتمـش: اینها که می‌بـینی چرا دل بسته‌اند؟ 🔅گفت: یا خوابند یا مـستند یا دیوانه‌ای! 🔅گفتمش: احوال جانم را پس از مردن بگو 🔅گفت: یا باغ اسـت یا نار اسـت یا ویرانه‌ای 📙📗 سلام بر ابراهیم، دوره دو جلدی، مطالب جدید. 🌷 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq