#قصه_شب_کودکان
(قلی و پروانه)
🦋قلی یک دوست سبز داشت. دوست او با همۀ دوستها فرق داشت. او یک قورباغه کوچولو بود. قلی صدایش میکرد "قور قوری"
قلی مثل هر روز صبحانه اش را خورد و به برکه نزدیک خانه شان رفت. خانه آنها کنار یک جنگل سبز بود.
قلی شروع کرد به سوت زدن او این طوری دوستش را صدا میزد.
قورباغه های زیادی در برکه بودند؛ ولی فقط قورقوری صدای سوت قلی را می شناخت.
آن روز هم قلی سوت زد و قورقوری از توی برکه بیرون پرید. آمد و روی کفش قلی نشست.
🔹قلی او را برداشت کنار خودش گذاشت و گفت: "سلام قورقوری چطوری؟"
- قور قور... خوبم.......
قلی چوبی را برداشت و نشست. با آن به آب برکه میزد و بازی میکرد. در این موقع
چشمش به یک پروانه خال خالی افتاد یک پروانه قرمز با خالهای سیاه، پروانه آن دور و بر گشتی زد بعد هم رفت و روی یک گل زرد نشست.
قلی از جایش پرید و گفت: "چه پروانه خوشگلی! میروم بگیرمش"
او این را گفت و یواش یواش به طرف پروانه رفت.
پروانه خال خالی روی گل نشسته بود و حرکتی نمی کرد. قلی با خودش گفت: "چه پروانه خنگی! اینکه گرفتنش کاری ندارد. الان
می گیرمش." ولی درست موقعی که به او خیلی نزدیک شده بود پروانه پرید و رفت.
قورباغه کوچولو خندید و گفت: "قورقور... قورقور... خوب گولت زد!"
🔸پروانه چرخی زد و روی گل دیگری نشست، قلی به طرف پروانه رفت و گفت: "این دفعه دیگر میگیرمش، نمیگذارم از دستم در برود."
او این بار یواش تر و با احتیاط بیشتری راه میرفت. پروانه به قلی نگاه می کرد و در دل می خندید. او می دانست که قلی میخواهد او را بگیرد پس صبر کرد تا به او نزدیک نزدیک
شد؛ اما وقتی قلی دستش را جلو برد، او پرواز کرد و رفت روی گل دیگری نشست. هربار همین طور میشد وقتی قلی میخواست پروانه را بگیرد او پرواز میکرد و میرفت.
قلی گفت: "نه ..بابا. مثل اینکه خیلی ناقلاست."
🔹قورباغه کوچولو کنار برکه نشسته بود قورقور میکرد و به قلی نگاه می کرد. او گفت: "چقدر گیجی! هنوز منظور پروانه را نفهمیده ای؟ دوست ندارد او را بگیری، بیا و اینجا بنشین. او را به حال خودش بگذار خودش میآید پیش تو...."
قلی گفت: "فکر میکنی این جوری باشد؟"
بعد رفت و کنار قورباغه نشست. مدتی گذشت. پروانه خال خالی آن دور و بر چرخید و چرخید، نزدیک آمد باز هم نزدیک تر، این بار دیگر نمیترسید فهمیده بود که قلی دیگر نمیخواهد او را بگیرد. او خیلی آرام بالهای خال خالی اش را به هم زد و روی موهای قلی
نشست. قورباغه گفت: "قورقور... دیدی گفتم... تکان نخور... همین طور آرام بنشین" کمی بعد پروانه پرید و رفت روی شانه قلی نشست. حالا دیگر قلی یک دوست جدید
پیدا کرده بود...
❄️💦⛄️💦❄️
خداوند افرادی را وارد زندگی شما میکند تا شما همانند معجزهای آنها را به سوی سرنوشتشان سوق دهید.
به نسبتی که شما آن را بالا بکشید، خودِ شما بالاتر میروید.
به نسبتی که نیازهای آنها را برطرف کنید، خداوند نیازهای شما را برطرف میکند.
خلاف این امر هم صادق است. اگر شما حاضر نیستید زمانی را به دیگران اختصاص دهید، دیگران هم زمانی را به شما اختصاص نمیدهند.
اگر شما تنها به تحقق رویای خود میاندیشید و حاضر نیستید دیگران را در مسیر رویاهایشان یاری کنید، در نقطهای گیر خواهید افتاد و جلوتر نخواهید رفت.
اگر میخواهید به حداکثر توانایی خود دست یابید، به دیگران کمک کنید که آنها نیز به حداکثر تواناییشان دست یابند.
این موضوع دقیقاً همانند یک بومرنگ عمل میکند. هنگامی که دست دیگران را میگیرید و بالا میکشید، عمل خیر شما به خودتان برمیگردد.
به همین علت وقتی کار خیر انجام میدهید مغز شما ده برابر بیشتر با ترشح دوپامین به شما پاداش میدهد و شما حس سرخوشی دارید.
👤 #جوئل_اوستین
📕 #داستانی_بسیار_زیبا_و_آموزنده
✍حتما بخونید
مردی داخل بقالی محله شد، و از بقال پرسید که قیمت موزها چقدر است؟
بقال گفت: شش هزار تومان و سیب هشت هزار تومان ...
در این لحظه زنی وارد مغازه شد که بقال او را می شناخت، و او نیز در همان منطقه سکونت داشت.
زن نیز قیمت موز و سیبها را پرسید و مرد جواب داد:
موز کیلویی دو هزار تومان و سیب سه هزار تومان ...
زن گفت: الحمدلله
و میوه ها را خواست ... مرد که هنوز آنجا بود از کار بقال تعجب کرد وخشمگینانه نگاهی به بقال انداخت و خواست با او درگیر شود که جریان چیست... که مرد بقال چشمکی به او زد تا دست نگه دارد و صبر کند تا زن از آنجا برود ...
بقال میوه ها را به زن داد و زن باخوشحالی گفت الحمدلله بچه هایم میوه خواهند خورد و از آنجا رفت، هردو مرد شنیدند که چگونه آن زن خدا را شکر می کرد ..
مرد بقال روبه مرد مشتری کرد و گفت: به خدا قسم من تو را گول نمی زنم بلکه این زن چهار تا یتیم دارد، و از هیچ کس کمکی دریافت نمی کند، و هرگاه می گویم میوه یا هرچه می خواهد مجانی ببرد ناراحت می شود، اما من دوست دارم به او کمکی کرده باشم و اجری ببرم برای همین قیمت میوه ها را ارزان میگویم ..من با خداوند معامله می کنم و باید رضایت او را جلب کنم. این زن هر هفته یک بار به اینجا می آید به الله قسم و باز به الله قسم هربار که این زن ازمن خرید می کند من آن روز چندین برابر روزهای دیگر سود می برم در حالیکه نمی دانم چگونه چنین می شود و این پولها چگونه به من میرسد ...
وقتی بقال چنین گفت، اشک از چشمان مرد مشتری سرازیر شد و پیشانی بقال را به خاطر کار زیبایش بوسید ...
هرگونه که قرض دهی همانگونه پس می گیری
نه اینکه فقط برای پس گرفتن آن بلکه بخاطر رضای الله چرا که روزی خواهد آمد که همه فقیر و درمانده دربرابر الله می ایستند و صدقه دهنده پاداش خود را خواهد گرفت ..
❄️💦⛄️💦❄️
⭕️ #بزرگترین_دشمن_از_نگاه_شهید #ابراهیم_هادی
🔰معمولا آیه " وَ جَعَلْنا" در سوره یاسین را میخوانند تا از مشکلات و دشمنی دشمنان در امان باشند.
🔰ابراهیم مرتب این آیه را میخواند. حتی زمانی که در شهر بود!
🔰رفقایش پرسیدند: الان که دشمنی وجود نداره، برای چی " وَجَعَلْنا " میخوانی؟
🔰ابراهیم مکثی کرد و گفت: مگر فراموش کردید که بزرگترین دشمن ما شیطان است!؟
🔰وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ
در پیش روی آنان سدی قرار دادیم و در پشت سرشان سدی، و چشمانشان را پوشاندهایم، لذا نمیبینند. (یس/٩)
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
📔 #داستان_کوتاه
وارد داروخانه شدم و منتظر بودم تا نسخه ام رو آماده کنن
فردی وارد شد و با لهجهای ساده و روستایی پرسید:
کرم ضد سیمان دارین؟
فروشنده که انگار موضوعی برای خنده پیدا کرده بود با لحنی تمسخر آمیز پرسید: کرم ضد سیمان؟
بله که داریم. کرم ضد تیر آهن و آجر هم داریم.
حالا ایرانیشو میخوای یا خارجی؟
اما گفته باشم خارجیش گرونه ها...
مرد نگاهش را به دستانش دوخت و آنها را رو به صورت فروشنده گرفت و گفت:
از وقتی کارگر ساختمون شدم دستام زبر شده، نمی تونم صورت دخترمو ناز کنم. اگه خارجیش بهتره، خارجی بده...
فروشنده لبخند رو لبهاش یخ زد....
چه حقیر و کوچک است آن کسی که دراین دنیا به خود مغرور است.
چرا که نمی داند بعد از بازی شطرنج، شاه و سرباز همه در یک جعبه قرار می گیرند.
❄️💦⛄️💦❄️
⏳ در #آخرالزمان؛ #فتنه را ناخوش نداشته باشید چون آن فتنهها منافقان را نابود میکند.
( رسول الله صل الله علیه و آله )
📚کنزالعمال ۳۱۱۷
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی #امام_کاظم علیه السلام در زندان به سر می بردند ، مردم کجا بودند؟🎙 بخشی از سخنرانی سید هاشم الحیدری
🏴 #شهادت_امام_کاظم علیه السلام🏴
سفرهٔ موسیبنجعفر_۲۰۲۳_۰۲_۱۵_۱۶_۵۵_۰۹_۴۱۲.mp3
8.82M
"سفره موسی ابنجعفر
محمد حسین پویانفر صابر
#شهادت_امام_کاظم
هشدار صریح و بیپرده پوتین به دولت پنهان آمریکا:
«هرگونه حمله علیه #ایران، خود به خود اقدام #تلافیجویانه بسیار شدید را به دنبال خواهد داشت.» #ایران_قوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیدار شدن برای نماز شب یا نماز صبح با خواندن این آیه🌻
روایت شده از حضرت صادق (ع) که هیچ کس نمیخواند این آیه را در وقت خوابیدن، مگر آنکه بیدار میشود در آن ساعتی که میخواهد، بیدار شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸افرادی که اهل نمازشب هستند، حتماً این کلیپ رو ببینند، تا با این ذکر بعد از نماز وتر پاداشی عظیم نصیب شان شود...
نماز_شب
🍃🌻🍃🌸🍃🌻🍃
أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داروی هر درد ما از دم تـــــو میرسد
حک شده رو سینه یا باب حوائج مدد
شهادت باب الحوائج موسی بن جعفر علیه السلام تسلیت 🏴
🖤 تسلیت یا امام رضا(ع)
🖤 آجرک الله یا صاحب الزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💟 خلوت لحظه هايم را با ياد تو پر می کنم و اميدوارم به الطاف خداوندی ات،
💟 خدايا تويی که گره از بغض های حنجره ام می گشايی و در دشتهای وسيع معرفت جاری ام می کنی.
💟 ای که هستی ام را با روشن ترين ثانيه ها رقم می زنی، و پنجره های آگاهی را بر چشمهای شب گرفته ام باز می کنی.
💟 ای خوب زوال ناپذير! محاصره ام کن با آينه ها تا زاويه های وجودم را به خانه تکانی ببرم،
💟 آمده ام تا در فرم آسمانی لبخندت بسوزا نی ام. آمده ام تا قبولم کنی، من به گشودن درهای رحمتت اميد دارم.
🌟شبتون بخیر و در پناه خدا🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸مهـربان خدای من
✨با توکل به نام اعظمت
🌸روزمان را آغاز می کنیم
✨امیـد که در پایان روز
🌸لبخنـد رضایتت را
✨ نظاره گر باشـم...
🌸روزتون پراز لطف و کرم خدا
🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️بر موسی جعفر شه والا صلوات
▪️بر زاده ی آزاده ی زهرا صلوات
▪️او باب حوائج است از سوی خدا
▪️از او بطلب حاجت خود با صلوات
🖤 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸ســلام
☕️صبحتون بخیر
🌸روز سه شنبه تون
☕️پر از برکت
🌸امروزتون سرشاراز آرامش
☕️لحظه تون سرشاراز
🌸عشق و محبت
☕️آرزومـندم امـروز
🌸خــداوند
☕️گره از مشکلاتتون بگشاید
🌸و برآورده کند
☕️تمام خواسته های قلبی تون را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش صبحگاهی 🌸🍃
🌸خدایا
✨در روز شهادت جانسوز حضرت
✨امام موسی کاظم علیه السلام 🖤
✨ما را به اعمال صالحه
✨راهنمایی بفرما
✨و حاجتها و آرزوهایمان
✨را بر آورده بفرما🙏
✨ای آگاه به راز دلها
🌸آمیـــن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا باب الحوایج 🏴
▪️آن درگهی که پایه اش
▪️ ازعرش برتر است
▪️دولت سرای حضرت
▪️موسی بن جعفر است
▪️شهادت مظلومانه
▪️حضرت امام موسی کاظم
▪️علیه السلام بر تمامی
▪️شیعیان برحقش تسلیت باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤اى بر همه خلق
▪️مقتدا ادركنى
🖤اى روح و روان
▪️مرتضى(ع) ادركنى
🖤اى موسى كاظم
▪️اى امام محبوس
🖤اى یوســـــــف
▪️آل مصطفى(ص) ادركنى
🖤شهادت امام موسی کاظم
▪️علیه السلام تسلیت باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انسانهایی که زیبا فکر میکنند.
با دیگران با محبت رفتار می کنند ...
شکرگزار هستند ...
خودشان را دوست دارند ...
به زندگی لبخند می زنند ...
و بخشنده هستند ...
انسانهاییکه حتی در بدترین شرایط
و رویدادها، سعی میکنند جنبه مثبت
قضایا را پیدا کنند و ببینند ...
انسانهایی که با جنس زندگی و
عشق هماهنگ هستند ،
و همیشه ،در هر مکانی
بذر امید و شادی می پاشند ...
اینگونه افراد مغناطیس عشق هستند
و مغناطیس عشق ،
جاذبهای قوی دارد و هر چیز زیبایی
را به سمت خودشان جذب می کند
دل مبتلای حضرت موسی بن جعفر
عالم فدای حضرت موسی بن جعفر
قلب تمام شیعیان گردیده امشب
ماتمسرای حضرت موسی بن جعفر
#یا_باب_الحوائج_ع🥀
#شهادت_امام_کاظم(ع)🖤
#بر_شیعیان_جهان_تسلیٺ_باد🥀