✨﷽✨
🔴اول باور نمیکردیم، بعد دیدیم آسان است!
✍ آیتالله بهجت(ره): خدا میداند کفار چه زحمتهایی میکشند تا دروغ و افترا را به جای راست و درست در رسانهها تحویل دهند.
فرض کنید تطمیع و تهدید در ما اثر نکرد، فریبخوردن چطور؟ به خدا پناه میبریم! ما که معصوم نیستیم، مگر از طرف خدا الهام و هدایت شویم. خدا میداند کفار چه زحمتهایی میکشند تا دروغ و افترا را به جای راست و درست در رسانهها تحویل دهند، و هر روز با وسایلی و نقشههایی علیه مسلمانان به میدان میآیند تا غافلان، آگاه نشوند. ما هم اول باور نمیکردیم، ولی بعد دیدیم آسان است.
⚠️ دولت انگلیس شخصی را اجیر کرده بود تا در بازار کرمانشاه به انگلیس فحش و ناسزا بدهد، تا بدین وسیله دشمنهای انگلیس را بشناسد و از کارهای آنها مطلع گردد و اسرار دشمنان خود را کشف کند. آری، کفار تا به این درجه برای کار خود فکر میکنند!
📚 در محضر بهجت، ج١، ص١٣٢
💦❄️⛄️❄️💦
📝 پرهيزگاران در قيامت
✍پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : أربَعٌ مَن كُنَّ فيهِ أمِنَ يَومَ الفَزَع الأكبَرِ : إذا اُعطِيَ شَيئا قالَ : الحَمدُ للّه ِِ ، و إذا أذنَبَ ذَنبا قالَ : أستَغفِرُ اللّه َ ، و إذا أصابَتهُ مُصيبَةٌ قالَ : إنّا للّه ِِ و إنّا إلَيهِ راجِعونَ ، و إذا كانَت لَهُ حاجَةٌ سَألَ رَبَّهُ ، و إذا خافَ شَيئا لَجَأ إلى رَبِّهِ .
چهار چيز است كه در هر كس باشد از آن روز وحشتِ بزرگ در امان است:Bهر گاه چيزى به او داده شود، بگويد : الحمد للّه هر گاه گناهى مرتكب شود بگويد : استغفر اللّه اگر مصيبتى به او رسد، بگويد : انّا للّه و انّا اليه راجعون هر گاه نيازى داشته باشد، آن را از پروردگارش بخواهد و هر گاه از چيزى بترسد، به پروردگارش پناه برد.
📚تنبيه الخواطر : 2/237.
پروانه های وصال
#کنترل_ذهن 278 ✅ خدا اصلی ترین برنامه خودش رو برای #کنترل_ذهن گذاشته. بقیه دستوراتش هم برای کنترل
#کنترل_ذهن 279
مدیری که کنترل ذهنش رو به دست گرفته باشه همیشه توی تصمیم گیریهاش دور اندیش خواهد بود.
نه مثل برخی مدیران که هر روز یه طرحی میدن و فرداش یه حرف دیگه میزنن!
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود:
🌺 اعْقَلُ النّاسِ اَنْظَرُهُمْ فِى الْعَواقِبِ.
عاقل ترین مردم کسی هست که عاقبت کارهارو میبینه...
🔵 آدم #عاقل هر موضوعی رو با تمام ابعادش میبینه.
در لحظه تشخیص میده که الان باید چه کاری صورت بگیره
🚨 مثل برخی پزشک ها نیست که هی داروهای مختلف به بیمار میده تا ببینه که آیا فایده داشته یا نه!
😒
بر خلاف طبیبی که حکمت داره. کسی که کنترل ذهنش رو به دست بگیره میتونه حکیم بشه...
✅ و وقتی آدم به حکمت دست پیدا کنه همه جوانب کارا رو میسنجه
و ضریب خطاهاش بسیار پایین خواهد بود. دیگه سمت گناه و اشتباه نخواهد رفت...
پروانه های وصال
#کنترل_ذهن 279 مدیری که کنترل ذهنش رو به دست گرفته باشه همیشه توی تصمیم گیریهاش دور اندیش خواهد بود
#کنترل_ذهن 280
🔵 کشور ما پر از استعداد های مختلف هست ولی چرا از این استعدادها استفاده نمیشه؟
برای اینکه اکثر مدیران ما تمرکز ذهنی ندارن! هی گیج میزنن!
🔴 اصلا به فکرش نمیرسه که چطور از منابعی که در اختیارشه استفاده کنه.
حالا اگه یه شیاطینی هم باشن که زیر گوششون بشینن و مشورت اشتباه بدن که دیگه هیچ!
💢عمرا بتونه تشخیص بده که داره خطا میره...
🔴یکی از جاسوس هایی که اخیرا گرفتن مدت ها کارشناس برجسته ای توی منابع طبیعی بوده و نظر میداده
💢 در هر موضوعی بهش مراجعه میکردن و میگفتن آقا نظرتون راجع به فلان موضوع طبیعی چیه؟
مثلا میگفته: نه! این منطقه طبیعتش فلان جور میشه و فلان کار باید بشه و فلان کار نباید بشه و...
بعد ازش میپذیرفتن دیگه!
- عه! صبر کن ببینم تو چرا انقدر بیهوشی؟!
🌹
پروانه های وصال
🦋ای در دام 🕷 #نویسنده خانم ط_حسینی #قست۵۸ 🎬 در که بسته شد,عمادراکه محکم به بغلم چسپیده بود,غرق بوس
🦋ای در دام 🕷
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۵۹ 🎬
انقدر بازی کردیم وهردو را قلقلک داده بودم که هرسه تایمان از خستگی بازی بی توجه به صداهای اردوگاه و..,نقش زمین شدیم.
باصدای بازشدن در ،سرمان به سمتش کشیده شدناریه بود که داخل امد.
فیصل با شتاب از زمین بلندشد وخود را دراغوش مادرش انداخت وگفت:مادر امروز خیلی خیلی خوش گذشت,من مثل روزهای قبل اصلا خسته نشدم وگریه هم نکردم,میشه خاله وپسرش پیش ما بمونن؟؟
وای خدای من ,انگار این پسرک به دنیا امده بود که فرشته ی نجات من وعماد باشد.
ناریه:حالا بیا پایین,خسته ام,بعدشم باید خاله سلما خودش بخواد اینجا بمونه,ازخودش بپرس میمونه یانه؟ویه چشمک به من زد وگفت:خوشت اومد چطوری توپ راتوزمین تو انداختم وخودم راازیک زلزله ده ریشتری رها کردم😆
خندم گرفته بود وگفتم:سلام....من ازاین زلزله ها دوست دارم,بیا پیش من فیصل جان.
فیصل وعماد دوباره مشغول بازی شدند وناریه به قول خودش گلویی تازه کردوگفت:نزدیک اذان ظهراست,باید به مسجدبروم وبعداز ان هم داخل شهر گشت امربه معروف داریم.زحمت فیصل برگردن خودت است,اینجا امکانات پخت وپز داریم ,منتها من چون سرم خیلی شلوغ است وقت غذا درست کردن ندارم،موادغذایی خام برای غذا داخل کانکس تهیه نکردم اما تا دلت بخواهد انواع واقسام غذاهای اماده ونیمه اماده داخل یخچال هست،داخل کابینت های بالا هم کنسروجات و...ازخودتون پذیرایی کنید,برای شب که خواستم بیایم ,غذای گرم از اشپزخانه ی مجاهدان داخل شهر میگیرم.
دوباره بلندشد وچادرش رامرتب کرد ومیخواست برود،سرش را اورد کنار گوش من وگفت:ام عماد ،من ازگذشته توهیچ نمیدانم ونمی خواهم که بدانم,پسرت راپیدا کردی تاشب فرصت داری تصمیمت رابگیری اگر دوست داری از اردوگاه بروی خودم تامنزلت میرسانمت واگر دلت میخواهد به دولت اسلامی بپیوندی,تاشب تصمیمت رابگیر وبه من بگو تابرایت مدارک شناسایی جورکنم وبعدخداحافظی کردورفت.
ازحرفهای ناریه یه جوراحساس ناخوشایند بهم دست داد,همش فکرمیکردم یه چیز پلید پشت حرفهای منطقیش پنهان شده اما چه چیز؟؟واقعا نمیدانم..
#ادامه دارد...
💦⛈💦⛈💦⛈
پروانه های وصال
🦋ای در دام 🕷 #نویسنده خانم ط_حسینی #قسمت۵۹ 🎬 انقدر بازی کردیم وهردو را قلقلک داده بودم که هرسه تای
#پروانه ای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۶۰ 🎬
فکرم مشغول شده بود باید تصمیم خودم رامیگرفتم,اما مگر راه حلی جز ماندن برایم باقی مانده بود؟اگرمیخواستم به خانه بروم که مطمینا قربانی بکیر میشدم واگراز شهرمیخواستم خارج شوم بازهم قربانی داعش,پس بهترین راه ,ماندن درپناه ناریه وتوکل برخدا...
نمازم را به سبک اهل تسنن خواندم چون ترسم ازاین بود درحین نمازخواندن ناریه غافلگیرم کند وبرسد ویا فیصل متوجه تفاوت نمازخواندنم بشود وبگوید,پس بهتردیدم تقیه کنم ومکربه کاربرم.
بچه ها غذا میخواستند ,درب یخچال را بازکردم,ناریه راست میگفت ,مملوبود از,غذاهای نیمه اماده ازگوشت وبرنج مرغ گرفته تا ماست وپنیر وماهی و...,هرچه میلت میکشید بود,کابینت کنسروجات راباز کردم ان هم پروپیمان بود،انواع واقسام کنسروجات ,جالب است مارک اکثرشان ازعربستان سعودی وحتیu.s.aیا همان امریکا بود بعضی هاشون هم مارک اسراییل را داشتند,واین یعنی داعش از همه جا حمایت وتغذیه میشد وهرجا جنایت وخرابکاری هست نام عربستان وامریکا واسراییل در صدر ان میدرخشد.
یک بسته شنیسل مرغ برداشتم ومشغول اماده کردنش شدم,بچه ها قاشق بدست حرکات من را زیرنظر داشتند ,انگار واقعا گرسنه شان بود,عماد, درست است ازوقتی که پیدایش کردم ,یک کلمه هم نتوانسته حرف بزند اما رفتار وحرکاتش حاکی از ان است ازاین وضع راضی است.
بمیرم برایش,خدا میداند دراین چندروزه چه زجرها کشیده,بمیرم برایش,حتی زبان ندارد تا ازلیلا سوال کند,لیلا وعماد خیلی به هم وابسته بودند...آخ آخ....لیلایم کجایی خواهر😭
داخل کابینت بالادنبال سفره بودم که کنسروها سرنگون شد بر زمین وهمراه ان پوشه ای پراز مدارک ریخت کف اشپزخانه,همینجورکه برگه ها را جم میکردم متوجه مدارک شناسایی شدم که به نام ناریه وفیصل بود پاسپورت و...
تعجب کردم دونمونه پاسپورت که باعکسهایی ازناریه وفیصل اما نام هایی متفاوت ,یعنی یکیشان ناریه وفیصل ودوتای دیگر باعکس ناریه وفیصل اما نام های دیگری بود...یعنی چه؟؟چرا؟؟؟مغزم هنگ کرده بود که باصدای....
#ادامه دارد....
💦⛈💦⛈💦⛈
پروانه های وصال
#پروانه ای در دام عنکبوت #نویسنده خانم ط_حسینی #قسمت۶۰ 🎬 فکرم مشغول شده بود باید تصمیم خودم رامیگ
#پروانای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت ۶۱ 🎬
فیصل:خاله پس غذا کی حاضرمیشه؟
از فکر پاسپورتها درامدم وسفره را انداختم ولقمه لقمه غذا دهن فیصل وعماد کردم،ذهنم سخت مشغول بود.اصلا نفهمیدم چی خوردم وچگونه ظرفها راشستم وجم وجورکردم.
بچه ها دوباره مشغول بازی شدند وفیصل از خرگوش فرارییش برای عماد میگفت وعماد هم با دهان باز فقط گوش میکرد،برای اینکه کمی ذهن درگیرم را ارام کنم
قران را برداشتم وباز کردم وشروع به خواندن نمودم
الحق که کلام خدا ارامش بخش است.
بچه ها بعداز ساعتی بازی خسته شدند,فیصل سرجایش خوابید وعماد هم به اغوش من پناه اورد وهرسه خوابیدیم.
با صدای ناریه ازخواب بیدارشدم..
همه جا تاریک بود وبچه ها هم مثل من انگار روزها بود که نخوابیده بودند,درخواب نازبودند.
ناریه کلیدبرق رافشارداد وباروشن شدن برق ,فیصل وعمادهم بیدارشدند.
ناریه:به به سلام برلشکریان اسلام,میبینم که مجاهدان درحال خوابند؟ولبخندی به روی فصیل زد وفیصل هم به اغوش مادرش پرید.
ناریه چندظرف غذا را روی کابینت گذاشت وگفت:حتما خیلی گرسنه هستید بیاییدتاگرم است حسابشان رابرسیم ودرهمین حال چادرش را دراوردمشغول پوشیدن لباس خانه شد.
بدقت حرکاتش را زیر نظر داشتم,به ناریه بیشتراز ۲۲_۲۳سال نمیامد تقریبا هم قد وبالای من بود وهردولاغر وزیبا😊
ناریه:چی شده سلما؟خوردیتم هااا اگر یک مرد مجاهد بودی میگفتم الان قصدداری زن جهادیت بشوم😁
با دست پاچگی به من ومن افتادم وگفتم:راستش تا الان بادقت چهره ات راندیده بودم,خوشگلی هاااا,بهت نمیاد بیشتراز ۲۵داشته باشی,بااین سن کم یکی ازنیروهای پرتلاش دولت اسلامی شدن ,هنر میخواهد.
یه چیزی ته ذهنم راقلقلک میداد,دوست داشتم سراز راز ناریه واون پاسپورتها دربیاورم,بنابراین به حیله ای که درزنان موثراست رواوردم,اخه هرزنی که اززیباییش تعریف کنی,محاله خودش رالوندهد وازمفاخر دیگرش حرف نزند وباحرف ناریه فهمیدم که به هدف زدم.
ناریه:هی خواهر,این جمال زیبا راباقسمت وتقدیر زشت ,میخواهم چه کنم؟؟
باتعجب گفتم:تقدیرزشت؟؟!
یعنی از بودن در....
نگذاشت حرفم راتمام کنم وگفت:اگر تصمیمت برماندن باشد ,وقت زیاداست,برای درد دل,من هم تابه حال برای کسی واگویه نکردم,توسنگ صبورم میشوی واگر بخواهی که بروی دیگر هیچ....
بااشاره به بچه ها گفت:بذار غذا بخورند ,شما هم که خوابتان تکمیل شده.. .شب دراز است ومن وتوهم باهم خخخخ😁
بازهم باخودم گفتم:یعنی چه چیز باعث جذب این زن مهربان به سمت داعش شده؟؟؟
#ادامه_دارد ..
💦⛈💦⛈💦⛈
داستان مرحوم حاج مومن و شهید دستغیب رحمة الله علیه
🔹خدا رحمت کند مرحوم حاج مومن را که خیلی فوق العاده بود و داستانهای عجیبی داشت. از دوستان مرحوم شهید دستغیب اعلی الله مقامه الشریف بود. با ایشان نجف آمده بود. در جلسه¬ای با آقای دستغیب که من هم خدمتشان بودم. یکی از دوستان به آقای دستغیب گفت: آقا یک از داستانهای حاج مومن را بفرمایید. آقای دستغیب اعلی الله مقامه به حاج مومن گفت: قصه شیراز را بگو. ایشان گفتند: شب جمعه¬ای بود و آقای دستغیب مشغول دعای کمیل بودند. دعای کمیل که تمام شد به ایشان گفتم: آقا! میخواهیم برویم بیرون مشهد تو بیابانها خلوتی بکنیم. گفتند: برویم آقا، وسایل، چای را برداشتیم، تابستان بود هوا مهتابی و بسیار عالی بود.
🔸رفتیم به طرف کوه و آنجا نشستیم و چایی درست کردیم و در مورد توحید و ولایت صحبت میکردیم. شب از نصفه گذشت. آقای دستغیب مشغول نماز شب شان شدند و من هم دراز کشیدم و دستم را زیر سرم گذاشتم و در مورد عظمت حضرت حق و خلقت موجودات فکر میکردم. یک مرتبه دیدم مثل اینکه از بالای کوه یک کسی پایین میآید، با خودم گفتم هر که میخواهد باشد، کمیصبر کردم یکدفعه دیدیم یک شیر است، آمد و مقابل آقای دستغیب ایستاد و فقط در چشم های ایشان نگاه می¬کرد، آقا هم مشغول نماز شب بودند و اصلا اعتناء نکردند، بعد سراغ من آمد و پایم دراز بود سرش را طرف پای من آورد، من پایم را تکان ندادم، مقداری پاهای من را بو کرد و سرش را بلند کرد و رفت.
#الـٰلّهُمَ_عجــِّلِ_لوَلــیِّڪَ_اَلْفــَرَجْ
#بحق_حضࢪٺ_زینب_کبری_سلام_الله_علیها
#بر_چهره_دلگشای_مهدی_صلوات
#اَلّلهمَ_صَلِّ_عَلی_مُحمَّد_وَ_آلِ_مُحمَّد_وَ_عَجِّل_فَرَجهُم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️راز عجیب زنده ماندن #حضرت_عیسی علیه السلام
بسیارزیبا وتکان دهنده حتماببینید
✅نشر حداکثری
#الـٰلّهُمَ_عجــِّلِ_لوَلــیِّڪَ_اَلْفــَرَجْ
#بحق_حضࢪٺ_زینب_کبری_سلام_الله_علیها
#بر_چهره_دلگشای_مهدی_صلوات
#اَلّلهمَ_صَلِّ_عَلی_مُحمَّد_وَ_آلِ_مُحمَّد_وَ_عَجِّل_فَرَجهُم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم ؛ بیدار شو
🔺ماه رجب
پیشنهاد میشود در خلوت نگاه کنید!
ببینید چه خدایی داریم
الهی خیر کثیر به این طلبه جوان بده که روایت خاستگاری خدا از بنده شو اینطور ، با زبان ساده بیان میکنه که اگر دل انسان از سنگ باشه ، میترکه
خواهشا چندین و چند بار ببینید.
#الـٰلّهُمَ_عجــِّلِ_لوَلــیِّڪَ_اَلْفــَرَجْ
#بحق_حضࢪٺ_زینب_کبری_سلام_الله_علیها
#بر_چهره_دلگشای_مهدی_صلوات
#اَلّلهمَ_صَلِّ_عَلی_مُحمَّد_وَ_آلِ_مُحمَّد_وَ_عَجِّل_فَرَجهُم
🌒 اهمیت نمازشب در رزق انسان
🌟عارف وارسته آیت الله آقا سید محمد نجفی(ره) در جواب فقر فرمود:
☀️اگرچه نماز قضا داری امشب را نماز شب بخوان خدا روزی تو را می رساند.
🌙نمازشب بسیار بسیار در افزایش رزق مادی و معنوی انسان موثر است. مخصوصا اگر در اعتقاد و عمل ترک گناه کند.
#بر_چهره_دلگشای_مهدی_صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸امشب برایت
✨چه بخواهم ز "خدا" ؟
✨بهتـر از اینكه خودش
✨پنجره باز اتاقت باشد
✨عشق، محتاج نگاهت باشد
✨خلق، لبریز دعایت باشد
✨و دلت تا به ابد
✨وصل خدایی باشد
🌸که همین نزدیکیست
شبتون بخیر و زیبا 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸بود ذکر هر لحظه و هر زمان
✨بنام خداوند بخشنده ی مهربان
🌸ببر نام یکتا خداوند را
✨که هم جان تازه گردانی و هم توان
🌸به اذن خدای جهان آفرین
✨خداوندگار سماء و زمین
🌸ببر دست بر کار و آسوده باش
✨بود شیوه ی کامیابان چنین
🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸بر نور جمال
❤️پاک احمد صلوات
🌸برعطر وجود
❤️حی سر مد صلوات
🌸بر وجه نکوی و
❤️خلق نکوی رسول
🌸بر خاتم انبیاء
❤️محمد و آل محمد صلوات
🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
❤️وآلِ مُحَمَّدٍ
🌸وعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ
یاعلیُّ ياعلىُّ ياعلىّ
امام سجاد عليه السلام فرمودند :
💫 إنَّ مِن أخلاقِ المومنِ الانفاقِ
على قَدرِ الإقتارِ،
💫و التَّوسُّعَ عَلى قَدر التَّوسُّعِ .
💫 و إنصافَ النَّاسِ مِن نَفِسه ،
💫و ابتداءَهُ إياهُم بالسَّلامِ .
✨💫
✨ به راستی ، از اخلاق مومن است
انفاق به اندازه شرائط سخت زندگی
✨و گشاده دستی به اندازه گشایش
در زندگی
✨و انصاف به خرج دادن نسبت به
مردم
✨و پیشدستی کردن در سلام نمودن به مردم .
📗 : تحف العقول : ص : ۴۹۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸هـزار سلام
💕به نشانه ی
🌸هـزار دعای سلامتی
💕و هـزار درود
🌸به نشانه ی
💕هـزار آرزوی زیبا
🌸تقدیم شما باد
سـ🌸ــلام
صبح چهارشنبه تون بخیر💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش صبحگاهی 🌼🍃
🌼خـدایا
✨در این صبح زیبای چهارشنبه
🌼به برکت مبعث
✨رسول اکرم (ص) خاتم انبیاء
🌼برای همه سلامتی
✨آرامش دل
🌼و نیکبختی آرزو دارم
✨عطا کن به آنان
🌼هرآنچه برایشان خیراست
✨و دلشان را لبریز کن از شادی
🌼و لبانشان را با گل لبخند
✨شکوفا فــرمـــا #آمین