پروانه های وصال
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_دویست_دوازدهم🎬: بعد از گذشت چند روز از نابود شدن خدایان شهرهای د
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_دویست_سیزدهم🎬
پس بزرگان شهر تصمیم به کشتن جاماسب گرفتند، آنهم به بدترین وجه ممکن و مرگی دردناک...
پس چند نفر را نگهبان جاماساب گذاشتند که مدام مراقب او باشند و او را زیر نظر بگیرند تا در وقت معین او را در بند کنند و به سزای کارهایی که بر ضد خدایان صنوبر انجام داده بود، برسانند.
تعدادی کارگر هم مأمور حفر چاهی عمیق شدند، هر روز کارگرهای تازه نفس می رسید تا حفر چاه به سرعت پیش برود و این کارگران شبانه روز در کار بودند، روزها در زیر نور خورشید و شبها هم در نور مشعل های آتش مشغول کندن بودند، البته این چاه در جایی نزدیک ورودی شهر حفر می شد تا زمان آماده شدن هیچ کس از وجودش خبردار نشود.
بالاخره بعد از یک هفته چاه عمیقی حفر شد، سپس با تدبیر بزرگان و شیوخ شهرهای دوازده گانه، لوله های قطوری که هر کدام به چشمه ای متصل بود را داخل چاه انداختند، درب لوله ها را مسدود کردند تا آب داخل لوله جمع شود تا پس از باز کردن درب لوله ها، آب با فشار به داخل چاه سرازیر شود.
حالا که چاه با تمام تجهیزاتش آماده شده بود، تعدادی سرباز به خانه ای که جاماسب در آن سکونت داشت حمله کردند، او را دست بسته به سمت چاه می آوردند.
حضرت جاماسب هر چه از علت این کار پرسش می نمود، کسی جواب نمی داد تا اینکه جاماسب را به خارج از شهر بردند ودر کنار چاه حاضر نمودند.
جاماسب آنجا در کمال تعجب تعداد زیادی از بزرگان شهرهای اصحاب الراس را می دید که هر کدام به طرف او چیزی پرت می کردند و به او ناسزا می گفتند.
حضرت جاماسب باز هم سوالاتش را تکرار کرد، ولی او خوب می دانست به چه علت مردم چنین می کنند و برای آخرین بار و در لحظات آخر حیاتش باز هم دست از ارشاد مردم برنداشت و مردمی را که دور چاه برای دیدن مرگ او نشسته بودند را نصیحت نمود اما گویی ابلیس گوش آنها را کر و چشمان حقیقت بینشان را کور کرده بود.
یکی از پیرمردهایی که دور چاه بود با شنیدن سخنان جاماسب بسیار عصبانی شد و می خواست کاری کند که او را از سخن گفتن بیاندازد، پس شروع به گفتن اورادی شیطانی کرد و سپس با اشاره حاکم شهر جاماسب را به داخل چاه پرت کردند.
با برخورد بدن جاماسب به سنگ های درون چاه، ناله اش بلند شد، سپس لوله های آب را باز کردند و تخته سنگی بزرگ را در دهانه چاه قرار دادند، ناله های جاماسب و شکایتش از این قوم ظالم اوج گرفته بود و صدایش به بیرون از چاه می رسید اما مردم انگار قلبی در سینه نداشتند، با شنیدن ناله های جاماسب، شروع به هلهله کردن نمودند و آنقدر فریاد شادی کشیدند که صدای جاماسب در هیاهوی آنها گم شد و سرانجام بعد از چند دقیقه گویی این پیامبر مظلوم در بین باران جوشانی از آب، از نفس افتاده بود.
جاماسب در راه خدا کشته شد و در این هنگام که مردم انتظار داشتند درخت صنوبر سرسبز شود ناگهان...
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
پروانه های وصال
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_دویست_سیزدهم🎬 پس بزرگان شهر تصمیم به کشتن جاماسب گرفتند، آنهم به
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_دویست_چهاردهم🎬:
در این هنگام که ناله و تضرع حضرت جاماسب به آسمان بلند بود و با همین ناله ها روح بلندش عروج کرد و مردم کف و سوت می زدند و هلهله می کردند گویا صبر خداوند بر ظلم این قوم پایان یافته بود پس خداوند به جبرائیل فرمود: این قوم گمان می کنند که بر بنده و فرستاده ی من مکر کردند ولی از غضب و عذاب من در امان خواهند ماند؟
این قوم همانند برخی از اقوام پیشین نه تنها مسیر هدایت نبی شان را انکار کردند بلکه به ضد آن نیز عمل می کنند.
پس از این اتفاق عذاب الهی بر آن ها نازل شد عذاب این قوم بدین صورت بود که باد شدید قرمز رنگی شروع به وزیدن کرد، این باد آنقدر شدید بود که برخی به برخی دیگر می چسبیدند و سپس زمین شروع به داغ شدن کرد به گونه ای که بدن هایشان ذوب می شد و بر زمین می ریخت و تمام آن کسانی که همه بزرگان شهرهای دوازدهگانه بودند و تعدادی هم از مردم عادی در آنجا وجود داشت، همه از دم کشته شوند و به بدترین وجه و با آتش وحرارت و گرما کشته شدند.
این عذاب باعث شد تا اقتدار این قوم در منطقه ایران شکسته شود وشاید یکی از علت هایی که بعدها آریایی
توانستند به راحتی وارد این سرزمین شوند آن بود که نیروهای اصلی مقاومت کننده در برابر آن ها و بزرگان وحاکمان آنها در این عذاب از بین رفته بودند.
حضرت جاماسب تعالیم خود را بر روی هزار تکه پوست گاو نوشته بود ، پس از آن که آن حضرت کشته شد و عذاب بر قاتلان او نازل شد، عده ای دیگر از کادوسیان متنبه شدند و راه حق را یافتند و بسیاری از مردم که در شهر های دیگری قرار داشتند به تعالیم جاماسب روی آورده و از طریق همان تعالیم نوشته شده که از جاماسب بر جا مانده بود به دین او معتقد شدند، پس این پیامبر که پس از کشته شدنش مردم به او معتقد شدند به حضرت عیسی شباهت دارد که پس از عروجش به آسمان مردم از او تبعیت کردند.
مردم این منطقه ایران به دین جاماسب معتقد بوده اند و به همین خاطر هم به آن ها مجوس گفته میشده
است مجوس از واژه مجوبس یعنی منسوب به جاماسب گرفته شده که در گذر زمان به واژه مجوس تبدیل شده است.
پس دین مجوس هم که بعدها پیامبر زردتشت برای زنده کردن آن آمد، به ابراهیم نبی متصل است و برگرفته از دین حنیف است
این هم سرنوشت نماینده سوم ابراهیم و در قسمت آینده به سراغ نماینده چهارم یا نبی چهارم که به فرمان خدا از جانب ابراهیم نماینده او در سرزمین عربستان شد خواهیم رفت
ادامه دارد...
📝به قلم:طاهره_سادات حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕
پروانه های وصال
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_دویست_چهاردهم🎬: در این هنگام که ناله و تضرع حضرت جاماسب به آسمان
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_دویست_پانزدهم🎬:
پس از نابودی شهر سدوم که بر سر شاهراه مهمی قرار داشت حضرت ابراهیم مسیر هدایتی را خودش در شهر حبرون پیش گرفت.
از آن جایی که حضرت ابراهیم بنا داشت سنگ بنای یک تمدن الهی را از صفر پایه ریزی کند، در این منطقه
پیچیدگی های تمدنی که در بابل و بین النهرین گفته شد و بعدها در مصر گفته می شود، وجود ندارد.
در این منطقه روستاهای کوچکی تشکیل شده که بیشتر مشغول کشاورزی و دامپروری هستند.
به همین خاطر عده ای از فیلسوفان مدرن و مخصوصا امانوئل کانت با نگاه تمسخر آمیزی به این تمدن می نگرند و نام آن را تمدن شبانی می گذارد.
هدفشان از این نوع نگاه تمسخر آمیز آن است که بگویند آن خطی که توسط انبیاء مخصوصا حضرت ابراهیم دنبال شده است یک اتفاق ساده و کوچک است و دستگاه ایمان نتوانسته است از لحاظ شاخصه های تمدنی رشد کند.
همچنین می خواهند بگویند که این تمدن شبانی ساده، در مقایسه با تمدن هایی مثل مصر باستان که بعدها تاثیر بسیار جدی بر فلسفه یونان گذاشته است تمدنی ساده و پیش پا افتاده به حساب می آید این درحالی است که تمدنی که حضرت ابراهیم در این منطقه بنا می کند می خواهد تمدن ایمانی را از صفر پایه ریزی کند و هیچ استفاده ای از تمدن های شرق یا غرب خودش (بین النهرین و مصر) نکند به همین خاطر چند سال بعد یکی از نوادگان ابراهیم نبی به نام یوسف می تواند مبدأ میل تمدن کفر آمیز مصر را عوض کند.
این همان عظمتی است که تاریخ تمدن نویسان غربی نمی خواهند آن را ببینند؛ چرا که یکی از نوادگان ابراهیم
در یک حرکت کوچک می تواند تمام زیرساخت های مصر و مبدا میل کفرآمیز مصر را تغییر دهد.
این خط تمدنی در شام توسط حضرت اسحاق و یعقوب ادامه یافت اما یک خط تمدنی را هم اسماعیل و هاجر در حجاز دنبال می کنند.
حالا زمان این است که به سراغ نماینده چهارم حضرت ابراهیم برویم، نماینده ای که در قران اذعان شده نسل انبیاء و ائمه از این فرزند ابراهیم است.
حضرت ابراهیم در حبرون روزگار می گذرانید و رهبری مردم این خطه را بر عهده داشت و اینک موسم حج بود و چون از همان زمان آفریده شدن حضرت آدم، یکی از تکالیف آدم و تمام بنی بشر برپایی نماز وحج بود و اینک ماه ذالحجه بود، ابراهیم برای انجام این فریضه از ساره و اسحاق جدا شد و مانند همیشه با استفاده از طی الارض خود را به سرزمین حجاز رسانید و این زمانی ست که حضرت اسماعیل در عنفوان جوانی ست و اطراف کوه صفا و مروه آبادی های زیادی به وجود آمده و حضرت اسماعیل نور چشم تمام ساکنان حجاز است، جوانی بلند بالا با چهره ای جذاب و پهلوانی که در انتظار آمدن پدر است تا با هم حج را به جا آورند.
حالا چندین روز از ذی الحجه می گذشت و ابراهیم به همراه فرزندش اسماعیل مناسک حج را به جا می آورد و روز عرفه بود و دم دم های غروب بود که ابراهیم و اسماعیل به خانه آمدند و ساعتی را با حضرت هاجر به گفتگو نشستندو سپس ابراهیم برای استراحت به رختخواب رفت، چشمانش تازه گرم شده بود که خوابی عجیب دید
ادامه دارد...
📝به قلم:طاهره سادات حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
پروانه های وصال
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_دویست_پانزدهم🎬: پس از نابودی شهر سدوم که بر سر شاهراه مهمی قرار
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_دویست_شانزدهم🎬:
حضرت ابراهیم هراسان از خواب بیدار شد، اسماعیل در کنارش بود، اسماعیل کوزه آب را برداشت و در پیاله سفالین مقداری آب به طرف پدرش داد و فرمود: حالتان خوب است پدر؟!
حضرت ابراهیم که غرق صورت پر از نور اسماعیل شده بود سری تکان داد و فرمود: بلی، گویا خوابی خوش نبود که میدیدم و دوباره سر به بالین گذاشت.
ساعتی به نیمه شب مانده بود، ابراهیم در صحرایی بود که بی شباهت به حجاز نبود و دوباره همان صحنه را دید و باز از خواب بیدار شد.
ابراهیم بر جای خود نشست و همانطور که در نور ستارگان و مهتاب چهره مهربان و زیبای اسماعیل را می نگرید زیر لب گفت: یعنی خداوند می خواهد چیزی را به من بفهماند؟! و جرعه ای آب نوشید و خوابید.
نزدیک سحر بود که باز ابراهیم همان خواب را دید،اینبار هم هراسان از خواب بیدار شد. از اتاق بیرون آمد، زیر آسمان صاف و پر از ستاره ایستاد، نگاهی به سمت کعبه نمود و سپس نگاهش را به بالا دوخت و فرمود: خداوندا، خوب می دانم که پیامبران هیچ خوابی را وهم و بیهوده نمی بینند و خوابی که سه بار تکرار شود درست عین وحی آسمانی ست، پس من همان کنم که تو از من خواستی، راضیم به رضای شما و تن می دهم به امر و قضای شما و از من این عمل را بپذیر که ابراهیم باز پس میدهد امانتی را که سالها پیش به او عطا فرمودید، همان زمان که از شما نسلی صالح خواستم و شما اسماعیل را به من عطا نمودید و مرا بشارت دادید به جوانی حلیم..
در این هنگام اسماعیل هم از خواب بیدار شده بود و همراه پدر به ستایش خدایش مشغول بود.
صبح زود بود، حرکات ابراهیم کمی عجیب شده بود و اسماعیل متوجه شد موضوعی ست که او خبر ندارد پس به پدر گفت: پدرم! شما را چه می شود؟! چرا اینگونه به من نگاه می کنید و هر بار که من به شما چشم میدوزم، نگاهتان را از من می دزدید؟!
ابراهیم لبخندی زد و فرمود: از مادرت خداحافظی کن که باید برویم و به اعمال این روز برسیم، کمی جلوتر به تو خواهم گفت هر آنچه را که در پی اش هستی.
ادامه دارد...
📝به قلم:طاهره سادات حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕
🌠☫﷽☫🌠
اعلام جدول خاموشیهای #برق از شنبه
🔹معاون هماهنگی توزیع شرکت توانیر: با توجه به افزایش شدید مصرف انرژی در کشور، مقرر شد برای جلوگیری از چالشهای جدی انرژی برنامۀ زمانبندی قطع برق اجرایی شود.
📣#جارچی #وعده_صادق
@parvaanehaayevesaal
#ترامپ: به #نتانیاهو اعتماد ندارم
🔹رئیسجمهور منتخب آمریکا در مصاحبه با تایم در پاسخ به سوالی دربارۀ اینکه آیا به نتانیاهو اعتماد دارد گفت: «من به هیچکس اعتماد ندارم.»📣 #جارچی
@parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✖️ ابو عمر شامی رو یادتونه؟
شبونه رفته بود حرم حضرت رقیه(س) با صدای آهسته رجزخونی میکرد که میخواهیم مجدداً اهلبیت را به اسارت بگیریم...
× فیلمش در اومده که از ایناس ⁉️
و این هست حکمت خداوند که دشمن اهلبیت یا زنازاده هست و یا همجنسباز...
#سوریه #عبرت #انقلابیون
@parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عواقب کسی نماز را سبک میشمرد؟
#وعده_صادق
#فاطمیه
#سوریه
@parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰آثار فوق العاده نماز اول وقت
💠حجت الاسلام عالی
#وعده_صادق
#انقلابیون
#سوریه
@parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 آرزویی بالاتر از دیدن امام زمان
🔵 آیت الله جوادی آملی
#وعده_صادق
#انقلابیون
#سوریه
@parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 بین_الطلوعین
ساعتی_از_ساعات_بهشت
اگر میخواهی به جایی برسید اهل سحر باشید تا بین الطلوعین
#وعده_صادق
#انقلابیون
#سوریه
@parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠
من به عشق اینکه خواب کربلا ببینم
رو به کربلا میخوابم
کی میشه یک شب جمعه حرمت بشینم
جون مادرت دریابم
#نماهنگ📺
#شب_جمعه🌙
#محمد_اسداللهی🎙
@parvaanehaayevesaal
🌸 امام محمدباقر (علیهالسلام):
💎 کسی که هر شب مُسَبِّحات(۱) را قبل از خواب بخواند، نمیمیرد تا حضرت قائم(علیهالسلام) را درک کند و اگر هم بمیرد، در جوار رسول الله(صلیالله علیه و آله و سلم) خواهد بود.
📜 مَن قَرأَ المُسبِّحاتِ كلَّها قَبلَ أن ینامَ لَمْ یمُتْ حَتّی یدرِكَ القائمَ صَلواتُ الله علَیه و إنْ ماتَ كانَ فی جِوار رسولِ الله صلیالله علیه و آله و سلم.
⬅️ تفسیر صافی، ج ٥، ص ١٤١
(۱) مُسَبِّحات سورههای اسرا، حدید، حشر، صف، جمعه، تغابن و اعلی هستند که با تسبیح خداوند آغاز میشوند.
🏷 #حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_و_آله #امام_زمان_عجّل_الله_فرجه
#مسبّحات
@parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙پــرودگــارا
✨از تو میخواهم
🌙دلهایمان را چون آب روشن
✨زندگیمان را چون
🌙گرمای آتش دلچسب
✨وجودمان را چون
🌙ماه آسمان آرام و روزگارمان را
✨چون نگاهت زیبا کن
🌙شبتون پر از نگاه خـدا ✨
@parvaanehaayevesaal
🌸🍃
🌸بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم🌸
🍁باسم رب المهدی(عج)
🌸ﺧﺪﺍﯼ خوب ﻣﻦ سلام
🍁تو را سپاس میگویم
🌸برای نعمتهایت
🍁در آخرین جمعه پاییز
🌸به همه دوستان و عزیزانم
🍁ﺳﻼﻣﺘﯽ، ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ سعادت
🌸و خوشبختی را
🍁عطابفرما.. #آمین
🌸الهـی به امیــد تـو
@parvaanehaayevesaal
🌸🍃
سـ🍁ــلام
روزتون پراز خیر و برکت
🗓 امروز جمعه
☀️ ۲۳ آذر ١۴٠۳ ه. ش
🌙 ۱۱ جمادی الثانی ١۴۴۶ ه.ق
🌲 ۱۳ دسامبر ٢٠٢۴ ميلادی
@parvaanehaayevesaal
🍁🍂
دعای امروز 🌷❤️🌷
خدایا🙏
در آدینه پاییز🌷🍃
هرتاریکی به نور✨
هرقهری به آشتی💑
هررنجی به رحمت🧡
هرفراقی به وصل🧡
وهرناممکنی را با دست 🧡
مهربانت ممکن بگردان🙏🧡🙏
آمیـــن🙏
به برکت صلوات بر حضرت مُحَمَّدٍ ﷺ 💚
و خاندان پاک و مطهرش 🌸
🌸🍃@parvaanehaayevesaal
🏵🌼در آدینه آذر ماه
🏵🌼به نیت سلامتی امام زمان (عج)
🏵🌼و سلامتی خودتون
🏵🌼صلواتی ختم کنیم🌼🏵
🏵🌼الّلهُمَّ
🏵🌼صَلِّ عَلَی
🏵🌼مُحَمَّدٍ
🏵🌼وَآلِ مُحَمَّدٍ
🏵🌼وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@parvaanehaayevesaal
🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام صبحتون بخیر و شادی ☕️🌹🍃
سلام به عشق پاک قلبتون❤️
سلام به محبت بین دلاتون♥️
سلام دوستان خوبم🌹
امروزتون پراز مهربانی❤️
الهی آبادبشه 🍳
دنیا و آخرتتون
الهی زنده باشید
تندرست و لبتون خندون باشه🌹
@parvaanehaayevesaal
🌸🍃
💐درود بر شما روزتون در پناه خدا
💐خداوندا صبحمان و روزمان را سرشار از خیر و بخشش و مغفرت و توفیق و استواری و استقامت بر صراط بندگیات قرار بده.
💐من مغناطیس و آهنربای جذب ثروت و پول هستم و هرروز با فرصتهای ثروت آفرین بیشتری مواجه میشوم.
@parvaanehaayevesaal
🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش صبحگاهی 🌺🍃
🌺بار خدایا🙏
✨در جمعه پاییز🍁
🌺 عطـا کن بر عزیـزانم
✨ یه خیال راحت
🌺 یه خاطـر جمع
✨ یه فکـر آروم
🌺 یه دل خـوش💓
✨یه خانواده گرم و صمیمی
🌺یه دنیــا سـلامتی
✨و یه عالمه خبـرای خوب...🙏
🌺آمیـن....
@parvaanehaayevesaal
🌸🍃