eitaa logo
پروانه های وصال
7.9هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
21.5هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
#داستان #دختر_شینا 🌹خاطرات شهیدحاج ستار ابراهیمی هژبر #قسمت_چهاردهم فصل دوم 💞بچه های روستا با د
🌹خاطرات شهیدحاج ستارابراهیمی هژبر 💞صمد چیزی نمی گفت. مواظبم بود توی چاله چوله های کوچه های باریک و خاکی نیفتم. فردای آن روز صمد رفت. باید می رفت. سرباز بود. با رفتنش خانه برایم مثل زندان شد. مادر صمد باردار بود. من که در خانه پدرم دست به سیاه و سفید نمی زدم، حالا مجبور بودم ظرف بشویم. جارو کنم و برای ده دوازده نفر خمیر نان آماده کنم. دست هایم کوچک بود و نمی توانستم خمیرها را خوب ورز بدهم تا یک دست شوند. آبان ماه بود. هوا سرد شده بود و برگ های درخت ها که زرد و خشک شده بودند، توی حیاط می ریختند. هر روز مجبور بودم ساعت ها توی آن هوای سرد برگ ها را جارو کنم. دو هفته از ازدواجمان گذشته بود. یک روز مادر صمد به خانه دخترش رفت و به من گفت: «من می روم خانه شهلا، تو شام درست کن.» در این دو هفته همه کاری انجام داده بودم، به جز غذا درست کردن. چاره ای نبود. رفتم توی آشپزخانه که یکی از اتاق های هم کف خانه بود. پریموس را روشن کردم. آب را توی دیگ ریختم و منتظر شدم تا به جوش بیاید. شعله پریموس مرتب کم و زیاد می شد و مجبور بودم تندتند تلمبه بزنم تا خاموش نشود. عاقبت آب جوش آمد. برنج هایی که پاک کرده و شسته بودم، توی آب ریختم. از دلهره دست هایم بی حس شده بود. نمی دانستم کی باید برنج را از روی پریموس بردارم. 💞خواهر صمد، کبری، به دادم رسید. خداخدا می کردم برنج خوب از آب دربیاید و آبرویم نرود. کمی که برنج جوشید، کبری گفت: «حالا وقتش است، بیا برنج را برداریم.» دو نفری کمک کردیم و برنج را داخل آبکش ریختیم و صافش کردیم. برنج را که دم گذاشتیم، مشغول سرخ کردن سیب زمینی و گوشت و پیاز شدم برای لابه لای پلو. شب شد و همه به خانه آمدند. غذا را کشیدم، اما از ترس به اتاق نرفتم. گوشه آشپزخانه نشستم و شروع کردم به دعا خواندن. کبری صدایم کرد. با ترس و لرز به اتاق رفتم. مادر صمد بالای سفره نشسته بود. دیس های خالی پلو وسط سفره بود. همه مشغول غذا خوردن بودند، می خوردند و می گفتند: «به به چقدر خوشمزه است.» فردا صبح یکی از همسایه ها به سراغ مادرشوهرم آمد. داشتم حیاط را جارو می کردم. می شنیدم که مادرشوهرم از دست پختم تعریف می کرد. می گفت: «نمی دانید قدم دیشب چه غذایی برایمان پخت. دست پختش حرف ندارد. هر چه باشد دختر شیرین جان است دیگر.» اولین باری بود در آن خانه احساس آرامش می کردم. 💞دو ماه از ازدواج ما گذشته بود. مادر صمد پا به ماه شده بود و هر لحظه منتظر بودیم درد زایمان سراغش بیاید. عصر بود. تازه از کارهای خانه راحت شده بودم. می خواستم کمی استراحت کنم. کبری سراسیمه در اتاقم را باز کرد و گفت: «قدم! بدو... بدو... حال مامان بد است.» 💞به هول از جا بلند شدم و دویدم به طرف اتاقی که مادرشوهرم آنجا بود. داشت از درد به خود می پیچید. دست و پایم را گم کردم. نمی دانستم چه کار کنم. گفتم: «یک نفر را بفرستید پی قابله.» یادم آمد، سر زایمان های خواهر و زن برادرهایم شیرین جان چه کارهایی می کرد. با خواهرشوهرهایم سماور بزرگی آوردیم و گوشه اتاق گذاشتیم و روشنش کردیم. مادرشوهرم هر وقت دردش کمتر می شد، سفارش هایی می کرد؛ مثلاً لباس های نوزاد را توی کمد گذاشته بود یا کلی پارچه بی کاره برای این روز کنار گذاشته بود. چند تا لگن بزرگ و دستمال تمیز هم زیر پله های حیاط بود. من و خواهرشوهرهایم مثل فرفره می دویدیم و چیزهایی را که لازم بود، می آوردیم. بالاخره قابله آمد. دلم نمی آمد مادرشوهرم را در آن حال ببینم، پشتم را کردم و خودم را با سماور مشغول کردم که یعنی دارم فتیله اش را کم و زیاد می کنم یا نگاه می کنم ببینم آب جوش آمده یا نه، با صدای فریاد و ناله های مادرشوهرم به گریه افتادم. برایش دعا می خواندم. کمی بعد، صدای فریادهای مادرشوهرم بالاتر رفت و بعد هم صدای نازک و قشنگ گریه نوزادی توی اتاق پیچید. همه زن هایی که دور و بر مادرشوهرم نشسته بودند، از خوشحالی بلند شدند. ✍ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 به خدا گفتم : بیا دنیا رو قسمت کنیم آسمان مال من ابرهاش مال تو دریا مال من موجهاش مال تو خورشید و ماه مال من ستارهاش مال تو خدا خندید و گفت : تو بندگی کن همش مال تو ┄┅═══❁☀❁═══┅┄
پروانه های وصال
#برنامه_ترک_گناه و رسیدن به لذت بندگی قسمت ششم 🔺🔶🔺✅👇🏼 "امتحانات الهی" 2 ✔️شما باید ۲۴ ساعته حو
و رسیدن به لذت بندگی قسمت هفتم 🔷💯🔹💖👇🏼 "امتحانات الهی" ۳ 🔻امتحان تلخ نیست... امتحان شیرینه...💖 بنده هایی رو که خدا بیشتر دوستشون داره، بیشتر امتحان میکنه...☺️ "امتحان مهم ترین عامل رشد ماست.." امتحان گرفتن خدا، مثل امتحان گرفتن مامانا از بچشون هست.👦🏻 مثلا مامانه به بچش داره املا میگه؛ میگه بنویس حیاط بعد میبینه بچش نوشته حیات! میگه عزیزم بنویس حیاااااططط😒 بچش میگه آهان فهمیدم مامان! الان درستش میکنم😊 امتحان گرفتن خدا مث همینه و بلکه خییلی بهتر... 💖👌 توی امتحانا، همش بهت تقلب میرسونه!😏 💖🌺 اگه دقت کنی برات توی هر امتحانی نشونه گذاشته "کمک گذاشته" دستت رو میگیره فقط انصافا "تو دستش رو رها نکن..." 🌺🌷 مثلا میخوای یه گناهی بکنی یه دفعه یکی میاد پیشت و باهات یه کاری داره. وقتت رو میگیره! تو هم اعصابت خورد میشه!😤 میگی این چه وقت اومدن بود! 😒عزیزم این همون کمک خداست به تو... چرا حواست نیست؟ مگه نمیخواستی گناهاتو ترک کنی؟!😳 بعد از گناه نگی خدا به من نگاه نمیکنه...⛔️ چرا قبل از گناه حواست پرت بود؟! مگه مولای مهربان تو "با نگرانی" بهت تقلب نداد؟! مگه امام زمان عج نگاهت نمیکرد...؟ اینجوری میخواستی ترک گناه کنی؟ 😒 ما گناه میکنیم چون کمک های خدا رو نادیده میگیریم.... 🌱🔸🌿▫️🔹🌳 🌺ما رو به کسانی که دوستشان دارید معرفی کنید😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به ماهم نگاه بینداز که چشم سلطان هم گهی به روی غلام سیاه می افتد😭😭
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 انسانهای خوب خوشه های مرواریدند که داشتن آنها ثروت و دیدن آنها لذت است. ┄┅═══❁☀❁═══┅┄
┄┅═══❁☀❁═══┅┄ ﺑﯽ ﻧﻈﯿﺮﺗﺮﯾﻦ ﺗﮑﻨﯿﮏ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﺩﻥ ﺳﻄﺢ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺷﮑـــــــﺮﮔﺰﺍﺭﯼ ﺍﺳﺖ.... ﺍﺯ ﺻﺒﺢ ﺗﺎ ﺷﺐ ﺑﺎ ﺫﺭﻩ ﺑﯿــــﻦ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﯾﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺑﺎﺵ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﺵ ﺑﮕﯽ: ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﮑـــــﺮﺕ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮِ ... ┄┅═══❁☀❁═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
⇝✿✵•°•❀✵•﷽•✵❀•°•✵✿⇜ #اسـتـغـفــار شبــ🌙ــانـہ حضـرت عـلـی عـلیـه‌السـلام
⇝✿✵•°•❀✵•﷽•✵❀•°•✵✿⇜ شبــ🌙ــانـہ حضـرت عـلـی عـلیـه‌السـلام 💢↶ بـنـــ2⃣2⃣ـــــد ↷💢 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ 《اَللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ وَاجَهْتُکَ بِهِ وَ قَدْ أَیْقَنْتُ أَنَّکَ تَرَانِی عَلَیْهِ وَ أُغْفِلْتُ أَنْ أَتُوبَ إِلَیْکَ مِنْهُ وَ أُنْسِیتُ أَنْ أَسْتَغْفِرَکَ لَهُ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ》 🦋 بــار خــدایــا 🦋 از تو آمرزش می‌طلبم برای هر گناهی که با آن با تو روبرو شدم و یقین داشتم که تو مرا در آن حال می‌بینی و غافل شدم که از آن توبه کنم و فراموش کردم که از آن استغفار نمایم ✨پس بر محمـد و آلش درود فرست🌷 و اینگونه گناهانم را بیامرز ای بهتـریـن آمـرزنـدگـان✨ ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ 📘 استغفـار هفتـادگـانـه امیـرالمؤمنین علـی علیـه‌السلام💚 ✍ تالیـف: سید ضیاءالدین تنکابنی
یڪ شب پر از آرامش یڪ دل شاد و بے غصـہ و یڪ دعاے خیر از تـہ دل نصیب لحظه‌هاتون... در این شب زمستانی خونہ دلتون گرم 🌟 شبتون پر از نور الـهی🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄ برخیز و سلامی کن ولبخند بزن که این صبــح نشانی زغم وغصـه ندارد. لبخنـد خـدا در نفس صبح عیان است بگذار خـدادست به قلبـــ💗ـــت بگذارد. الهی به امید تو ســلام چهار شنبه تون پراز لبخند الهی به امید تو💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭━═━⊰🍃🌼🍃⊱━═━╮ #حدیث_نور ✨حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: همانا سعادتمند (به معنای) کامل‌ و حقیقی‌ کسی‌است‌ که‌ امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.✨
در ‌خانۀ صبح هم خدا هست ، هم نور و زیبایی و عشق آفتابِ مهربانی، ارزانی پلک گشوده‌تان همهمۀ پرندگانِ نیکبختی ، شادی‌بخش بامدادتان سلام دوستان خوبم✋ امروزتون مملو از عشق🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#سلام_امام_زمانم همه هست ارزویم شرف لقای مهدی چه خوش است گر ببینم رخ دلربای مهدی همه نازم آن خدا را که نمود او مقدّر من رو سیاه مسکین شوم آشنای مهدی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ایستگاه_تفکر 🎯بازي های کودکی حکمت داشت🎯 ❤️لی لی👇 ✨ تمرین تعادل درزندگی ❤️سرسره👇 ✨سخت بالارفتن و راحت پایین آمدن ❤️هفت سنگ👇 ✨تمرین نشانه گرفتن هدف ❤️الاكلنگ👇 ✨ديدن بالا و پايين زندگي #تلنگر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎯چرا ما از عبادت لذّت نمی بریم؟😢 ↩️اگر انسانِ مریض،🤒 شیرین ترین و خوشمزه ترین میوه را بخورد،🍓 از آن لذّت نمی برد. ❌ 🌟در بُعد معنوی و عبادت هم این گونه است. ⤵️⤵️ Ⓜ️کسی که "فی قلوبهم مرض" باشد ، یعنی قلبش بیمار است،💔 از نماز و عبادت لذّت نمی برد و گاهی هم خسته می شود. ✔️ ❤️قلب همان هر شخص است❤️ 💥مهم ترین بیماری قلب ، همان گناهان است. 💥 🌷تا انسان گناه را ترک نکند، 🚫 علاوه بر این که از عبادت نمی برد ، 👈بلکه خسته هم می شود. 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸چگونه بایدبه شرح صدررسید؟ 🌷۱.تسبیح وذکرخدا 🌷۲.سجده های طولانی 🌷۳.عبادت خدا،که باعث رسیدن به یقین وآرامش است.۹۷تا۹۹حجر 🌷۴.تلاوت قرآن باعث شفاست. ۵۷یونس،۸۲ اسراء،۴۴فصلت 🌷۵.دعا:رب اشرح لی صدری..۲۵طه 💕💕💕